امام وبی سوادها

یکی از مصیبتها این است که یک آدمی که از اسلام نمی‌داند که اسلام با سین یا با صاد است، از مدارک اسلام بی‌اطلاع است، این که یک کلمه را برمی دارد و می‌رود پیش جوانان می‌خواند و داد می‌زند و جوانها را وادار به یک کار می‌کند. یک نفر فقیهی که 60 سال عمرش را صرف کرده و در فقه و در مدارک فقه،‌ حالا هم که می‌رسد به یک حکمی.... باز با احتیاط از مقابلش رد می‌شود .... اینها نمی‌فهمند یا بسیاری از ایشان هم فهمیده هستند لاکن می‌خواهند اساس را از بین ببرند. احکام اسلام را یکی یکی می‌خواهند از بین ببرند.... من این کلمه را می‌گویم برای زمانهای بعد که شما بعد از من هم توجه به این معنا داشته باشید. هر روزی که دیدید شخصی یا گروهی یا جبهه‌ای یا حزبی، هرکس برخلاف روحانیت چیزی گفت.... یا به خلاف کسی که منشا اثر است در روحانیت، از حالا تا هر وقت که شما بودید وبعد نسل های آینده هم آمدند ... این نظرش به این است که این قشر که مخالف با اساسی است که آنها دارند، مخالف با این است که مملکت اسلامی تحت سلطه غیر باشد.... با این دوز و کلک‌ها می‌خواهند روحانیت را از صحنه بیرون کنند و کشور شما را تسلیم کنند یا به طرف شرق، یا به طرف غرب.
صحیفه نور، ج13،ص364.



نوشته شده در تاريخ شنبه 19 بهمن 1392  ساعت 3:51 AM | نظرات (0)