عارفی را دیدند
مشعلی و جام آبی به دست، پرسیدند:
کجا میروی؟ گفت:
می روم با آتش، بهشت را بسوزانم
و با آب جهنم را خاموش کنم
تا مردم خدا را فقط به خاطر عشق به او بپرستند
نه به خاطر
عیاشی در بهشت و ترس از جهنم..!!
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 11 اسفند 1392 ساعت 6:03 AM | نظرات (0)