عنوان شو نمی "دانم................ ...... "

بــاران مــی بــارید... کــودک نـگـاهـی بــه ســوراخ چـکـمـه اش انـداخـت! لـبـخـنـدی زد ... سرش را رو به آسـمـان کــرد وگـفـت: " آســــمان گـریه نـکن امــشـب مـی دوزمــش...!



نوشته شده در تاريخ جمعه 23 اسفند 1392  ساعت 3:34 AM | نظرات (0)