لبیک یا علی النقی علیه السلام

در دلِ وحی سخن از تب و تاب است هنوز
-
قاب قوسین به چشمان تو قاب است هنوز
-
وصفِ قدوس همان آیهٔ وحیٌ یوحی است
-
لطف روح القُدس آئینهٔ ناب است هنوز

 

به ادامه مطلب بروید

 


-
آنچه در نور نبینند ، دل از خاک تو دید
-
ورنه این غمزده محکوم حجاب است هنوز
-
شبِ معراج دل و وصلِ تو انکار نداشت
-
هرکه منکر شود انگار بخواب است هنوز
-
زیر بال و پر تو مسکن اهل هنر است
-
هنر متّقیان فاتح باب است هنوز
-
بی چراغِ ره تو علم هدایت نشود
-
طالب معرفتت مست شراب است هنوز
-
بی عطای تو به کس آب ولایت ندهند
-
جگر گمشدگان تشنهٔ آب است هنوز
-
چشمهٔ آب بقا جز مِی ارشادی نیست
-
بادهٔ عشق بجز معرفه الهادی نیست
-
وصفَت ای هادیِ دین گرچه مهیّا نشود
-
سائلت خسته از این دست تمنّا نشود
-
عارفَت آرزوی جنّت الا علا نکند
-
بهتر از خاک رهت جنت مأوا نشود
-
هنرِ درک حضور تو بهشتی است برین
-
لیک دیدار شما ختم به اینجا نشود
-
شیعه آن است که بی هیچ کم و بیش به عمر
-
قدمی پیش و پس از راه تو مولا نشود
-
خُلق تو خُلق عظیم است به احمد سوگند
-
عاشق از خُلق عظیم تو مبرّا نشود
-
گفتن مدحِ تو تنها به سخنرانی نیست
-
بی تأسی به تو این باده مُصفّا نشود
-
لطفِ لبخندِ ترا بر همه عالم ندهیم
-
لیک لَعلَت متبسّم بشود یا نشود!؟
-
دارم امّید که جز مهر تو امدادی نیست
-
بادهٔ عشق بجز معرفه الهادی نیست
-
حجّتِ روشنِ حق آیت دادار تویی

معدن رحمت و گنجینهٔ اسرار تویی
-
صاحب عِلم و عَلم ،لوح و قلم ،حلم و کَرَم
-
مهبط وحیِ خدا شاخص ابرار تویی
-
تو علیّی تو امینی تو رضیّی تو وصی
-
مکتب فاطمه را گرم نگهدار تویی
-
تو قیامی تو قعودی تو سلامی تو سجود
-
قبلهٔ کعبه و قدس و حَرمِ یار تویی
-
هل اَتی سورهٔ تو آیه ای از تطهیری
-
شاخه ای از شجر عصمهُ الاطهار تویی
-
من نگویم تو خدایی مَثَلُ الاعلایی
-
عَبدُهُ المنتخبی قائدُ الانصار تویی
-
سحرِ نیمهٔ ذیحجّه نَه ، هر صبح کمال
-
معنیِ کاملهٔ مشرق الانوار تویی
-
جز تولّای تو وجد و شعف و شادی نیست
-
بادهٔ عشق بجز معرفه الهادی نیست
-
هادیا بندگی اَت بهر خدا کار من است
-
همهٔ زندگی اَت الگوی رفتار من است
-
ای پناه دل غمبار همه غمگینان
-
در پناه دل تو این دل غمبار من است
-
هیچکس از سر کوی تو نگردد نومید
-
بسته بر زُلف تو این قلب گرفتار من است
-
دشمنان معترفِ نیکیِ رفتار توأند
-
کِی شبیه تو و رفتار تو رفتار من است
-
ثَل دوستی اَت عبدالعظیم الحسنی است
-
من نه آنم که تو تقریر کنی یار من است
-
اِبنِ سَکّیت فداییِ تو شد امّا من ...
-
امتحان دادنِ من منکرِ ایثار من است
-
امر امرِ تو و دل بندهٔ تسلیم شماست
-
یک اشاره بکنی دست تو افسار من است
-
بی گواهیِّ شما نقطهٔ ایجادی نیست
-
بادهٔ عشق بجز معرفه الهادی نیست
-
این تو بودی که مرا کرب و بلایی کردی
-
بخدا زندگی ام را تو خدایی کردی
-
تو خماریِّ مرا دیدی و دادی جامم
-
در دلم از مِی خود جام بلایم کردی
-
گر گداییِ تو و سامره شد قسمت من
-
این تو بودی که مرا خوب ندایی کردی
-
چون مرا در بغلِ خویش گرفتی مُحکم
-
گفتی ایدوست! تو آهنگ جدایی کردی
-
ساقیِ خُمِّ غدیرم تویی ای باب غدیر
-
عقده ام را به علی باز گشایی کردی
-
به محرّم تو هدایت بکنی دلها را
-
تو سوی روضه مرا راهنمایی کردی
-
چون تو تا کرب و بلا خیمه امدادی نیست
-
بادهٔ عشق بجز معرفه الهادی نیست
-
حاج محمود ژولیده


نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 28 فروردین 1393  ساعت 6:07 AM | نظرات (0)