اتل متل توتوله، چشم تو چشم گلوله
اگر پاهات نلرزید، نترسیدی قبوله
دیدم كه یك بسیجی، نلرزید اصلاً پاهاش
جلو گلوله وایستاد، زُل زده بود تو چشاش
گلوله هم اومد و، از دو چشم مردونه
گذشت و یك بوسه زد، بوسه ای عاشقونه
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 1 آبان 1393 ساعت 6:12 AM | نظرات (0)