آقا و خانم ساده

آقای و خانم ساده...
قبل از خدمتش، پول تو جیبیش رو خودش درمیاورد، یه گیم نت باز کرده بود اونم خیابون اصلی شهر، کارش حسابی گرفته بود، مجبور بره خدمت واسه همین، مغازه رو بست.
خدمتش ارتش افتاد، 18 ماه خدمت کرد و بعد از خدمتش، به پیشنهاد یکی از اقوامش، تو کشتارگاه، بعنوان روده چی کار میکرد، وقتی اوضاع رو مناسب ازدواج دید، با خانوادش صحبت کرد و خاستگاری یه دختر خانم طلبه، و لیسانس الهیات رفته.
اونقدر دل این پسر صاف و پاک بود که همون بار اول از پدر عروس جواب بله رو گرفت،

 

بقیه داستان در ادامه مطلب


باید بگم که پدر عروس اوضاع مالی خیلی خوبی داره، و زمین های زیادی داره، و از نظر مالی مشکلی نداشت، اما اعتقاد به خدا و ایمان قویش باعث شد با شرایط اون پسر بسازه و قبول کنه.
دختر خانم، به آقا داماد گفت که، من به اینکه بخوای بخرج بیافتی و کلی هزینه صرف کنی و بخوای تو قرض بری راضی نیستم، هرجور در توانت هست مراسم رو برگزار کن،
آقا داماد، که از انتخاب خوبش خدارو شاکر بود، توانش رو جمع کرد و یه مراسم ساده توی تالار با دعوت جمعی از اقوام نزدیک برگزار کرد.
فقط یه مشکل این وسط بود اونم اینکه، با اون همه هزینه ای که کرده بود، درتوانش نبود که پول تالار رو پرداخت کنه، به هر دری زد، هم اون هم ما که بعنوان دوستای نزدیکش هستیم، اما راه بجایی نمیبردیم، خیلی اوضاع بدی بود، کمتر از یک ماه به موعد تالار مونده بود ولی اون مبلغ رو نمیتونیستم جور کنیم.
آقا داماد دلش رو به خدا سپرد و گفت اگر قسمتم هست جور میشه، شب 18 که صبحش قرار بود پول تالار رو بده و بقیه هزینه های جاری رو پرداخت کنه، یکی از دوستان که اصلا کسی بهش چیزی نگفته بود، 3 میلیون تومن پول رو به دوست ما داد و گفت این رو از من ببر استفاده کن،
خیلی روز خوبی بود، مبلغ خوبی بود، پول تالار رو حساب کرد، خونش رو رنگامیزی کرد و یسری وسایل مورد نیازش رو خرید، لباس عروس و ملزومات اون رو هم تهیه کرد.
پ.ن:
متاسفانه باب شده که هرچی عروسی مجلل تر باشه باکلاس تره یا مثلا فلان تار باید عروسی باشه ، باید لباس عروس از فلانجا تهیه بشه باید.....
یادمون رفته حضرت فاطمه (س)، لباس عروسیشون رو به گدایی که آمده بود خدمتشون هدیه داد ، ما خیلی از سبک اسلامی دور هستیم، بقدری شرایط ازدواج رو سخت میکنیم که همه از بار ازدواج شونه خالی کنند، فساد در جامعه رواج پیدا میکنه و مسایل غیر اخلاقی مرتبط شیوع پیدا میکنه.
کاش خانواده ها ازدواج رو آسون بگیرن، دختر خانما، سطح توقعشون رو پایین بیارن، آقا پسر ها هم کمی تلاش کنند.
پارک های شهر، پر شده از دختر و پسر هایی که برای پر کردن وقتشون هرکاری میکنن، بی بندو باری زیاد شده، اوضاع اخلاقی جامعه واقعا داره خراب میشه.
مسئولین فکر میکنن، با گذاشتن پلیس امنیت اخلاقی و بگیر و ببند میتونند اوضاع رو سامان بدن درصورتی که اینطور نیست، زمان میبره این تغییر، دشمن 30 و اندی سال داره تبلیغ علیه حجاب و اسلام و دین و ایمان ما میکنه، ما نمیتونیم یک شبه تغییرش بدیم، نیاز به فرهنگ سازی داره....
ازینکه مطلب رو ساده نوشتم عذر خواهی میکنم، قصدم توجیه روان مطلب بود...


نوشته شده در تاريخ چهارشنبه 17 دی 1393  ساعت 6:26 AM | نظرات (0)