سه داستان کوتاه...

روزى روستاييان تصميم گرفتند براى بارش باران دعا كنند  در روزيكه براى دعا جمع  شدند تنها يك پسربچه با خود چتر داشت ،
این یعنی ایمان...

○○○○○○○○○○○○○○
كودك يك ساله اى را تصور كنيد زمانيكه شما اورابه هوا پرت ميكنيد او ميخندد زيرا ميداند اورا خواهيد گرفت اين يعنى اعتماد...
○○○○○○○○○○○○○○
هر شب ما به رختخواب  ميرويم ما هيچ اطمينانى نداريم كه فردا صبح زنده برميخيزيم با اين حال هر شب ساعت را براى فرداكوك ميكنيم اين يعنى اميد...

○○○○○○○○○○○○○○
 برايتان "ایمان ، اعتماد و امید به خدا" را آرزو میکنم

العبد



نوشته شده در تاريخ شنبه 18 بهمن 1393  ساعت 10:24 PM | نظرات (0)