شکسپيرميگه...

شکسپيرميگه:اگه يه روزي فرزندي داشته باشم،بيشتر از هر اسباب بازي ديگه اي براش بادکنک ميخرم!
بازي با بادکنک خيلي چيزها رو به بچه ياد ميده؛
بهش ياد ميده که بايد بزرگ باشه اما سبک،تا بتونه بالاتر بره...
بهش ياد ميده که چيزاي دوست داشتني ميتونن توي يه لحظه،حتي بدون هيچ دليلي و بدون هيچ مقصري از بين برن...
پس نبايد زياد بهشون وابسته بشه!
 ومهم تر ازهمه،
بهش ياد ميده که وقتي چيزي رو دوست داره،نبايد اونقدر بهش نزديک بشه وبهش فشار بياره که راه نفس کشيدنش رو ببنده،چون ممکنه براي هميشه از دستش بده...
و اينکه وقتي يه نفر و خيلي واسه خودت بزرگ کني در اخر ميترکه و تو صورت خودت ميخوره...
ميخوام ببينه بادکنک با اين که تمام زندگيش بسته به يه نخ اما بازم توي هوا ميرقصه...



نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 23 بهمن 1393  ساعت 1:14 PM | نظرات (0)