همتای علی(ع) نخواهد آمد***صدبار اگر کعبه ترک بردارد
زندگی را نمکی نیست به جز حب علی(ع)
امام على عليه السلام : نِعمَ البَيتُ الحَمّامُ تُذكَرُ فيهِ النّارُ و يَذهَبُ بِالدَّرَنِ ؛
دل من حرف خود را با علی(ع) گفت
دوباره جان گرفتش تا علی(ع) گفت
گمانم امشب از شوقِ ولایت
خداوند جلی هم یا علی(ع) گفت
به نام پدر...
امروز برای تو نوشتم بابا ، واسه تو که خیلی وقتا خستگیاتو ندیدم ، نگاه مهربونتو ندیدم ،، واسه تویی که اینقدر هوامو داشتی تا بفهمم تنها مردی که باید بهش تکیه کنم تویی...تنها پادشاه قلبم تویی...و فقط تویی که هروقت دست رو سرم میکشی از رو صداقت و عشقه.
بابا این روزا از چین کنار چشمات میترسم از بزرگ شدن خودم و پیر شدن تو میترسم
از اینکه موهات سفید شه میترسم...
آره میترسم چون میخوام تاابد مرد مردا باشی ، شاه مردا باشی و کسی باشی که با نگاهت دلم آروم بشه..
بابا پیر نشو، خسته نشو
غمگین و دلخسته نشو
شاد بمون ، قشنگ من
فدات بشم ، خسته نشو..
بغل کردنت وقتی از کار میای وایییییییی چ میچسبه
دوسسسسسست دارم بابا...
****
مدیریت وبلاگهای مذهبی روستای ورچه ورچمن
العبد
نوشته شده در تاريخ جمعه 11 اردیبهشت 1394 ساعت 9:17 PM | نظرات (0)