خانوادۀ کوچک، اما صمیمیِ حضرت زهرا (س)
حضرت زهرا (س) از آن هنگام که قدم به خانۀ ساده و بیآلایش ولیِّ خدا نهاد، همواره با کمال ذکاوت و مهربانی موقعیت ویژۀ همسرش را در نظر میگرفت و با وضعیت مادی و معنوی او همراهی و
خانوادۀ کوچک، اما صمیمیِ حضرت زهرا (س) که در خانهای محقر و با اندک وسایلی سفالی شکل گرفت، تجلّیگاه زیباترین ارزشهای ناب الهی و انسانی و تصویرگر عاشقانهترین لحظههای زندگی زوجی آسمانی است. همدلی میکرد. امام علی (ع) خود تصریح فرمودهاند: «من در حالی با حضرت زهرا (س) ازدواج کردم که زیراندازی در خانه نداشتم؛ در حالی که در همان تاریخ [مقدار] احسان و بخشش من به نیازمندان، به قدری زیاد بود که اگر بین بنیهاشم تقسیم میشد، آنان را بینیاز میکرد»1
به دلیل مشکلات اقتصادیِ مسلمانانِ مهاجر و جنگهای پیدرپی با مشرکان، امیرالمؤمنین (ع) بیشترِ درآمد خود را صرف نیازمندان میکردند و گاه با دستخالی به خانه بازمیگشتند. در این موقعیت حضرت زهرا (س)، گاه تنها غذای موجود در خانه را به همسر و فرزندانشان میدادند و خود، چیزی نمیخوردند. آن حضرت (س) نیازمندیهای خود را نیز از امام علی(ع) مخفی میکرد تا مبادا همسرش از عهدۀ برآوردن آن برنیاید و نزدش شرمنده شود...!2
تاریخ شاهد گذشت و فداکاریهای بینظیری از این زوج آسمانی بوده است.
زهرا (س) در اوج صفا و مهربانی و دلسوزی رفتار میکرد و با وجود مشکلات اقتصادیِ فراوان، با مدیریت فوقالعاده و بردباری، همۀ تلخیها را به کام همسر خود، شیرین کرده و آبروی خانواده را حفظ میکرد. رفتار و برخوردشان با مولا طوری بود که هرگز برخلاف رضای همسرشان گام برنمیداشتند و تنها نگاه مهرآمیزشان کافی بود تا تمام غصهها و ناراحتیهای خارج از خانه از وجود امیرالمؤمنین (ع) رخت بربندد.
امام علی(ع) خود در اینباره میفرمایند: «سوگند به خدا، هرگز زهرا (س) را به خشم نیاوردم و او را به کاری مجبور نساختم تا اینکه مرا در فراقش گرفتار کرد. متقابلاً او نیز مرا خشمگین نساخت و هیچوقت نافرمانی نکرد. هرگاه به او نگاه میکردم، غمها و غصههایم از دلم برطرف میشد.»3
ثمرۀ نُه سال زندگی مقدس حضرت زهرا (س) و امام علی (ع) دو شکوفۀ امامت برای استمرار رسالت یعنی امام حسن (ع) و امام حسین (ع) و دو مدافع حریم 3 . مجلسی، بحار الأنوار، ج43، ص134ولایت برای حفظ و احیاء اسلام یعنی حضرت زینب (س) و حضرت امّکلثوم (س) هستند که به نحو احسن در دامان پاک مادرشان پرورش یافتند و با تمام وجود، درسهای مکتب این خزانهدار علم نبوی و الهی را به خاطر سپردند. کمال فرزندپروری صدیقۀ کبری (س) چیزی نیست که نادیده انگاشته شود؛ چراکه برگ برگ دفتر زندگیِ هریک از فرزندان بزرگوارشان گواه این حقیقت است.
فهرست منابع:
1.اربلی، ابوالحسن علیبنعیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ترجمۀ علیبنحسین زوارهای، ج2، چ3، تهران: اسلامیه، 1382ش.
2.مجلسى، محمدباقر، بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج2و26و36و41و43و73، تهران: اسلاميه، بی تا.
3. ماه بی نشان، فاطمه صلاحی، چاپ اول، 1394.
----------------------------------------------------
پی نوشت ها:
1. مجلسی، بحار الأنوار، ج41، ص43.
2. اربلی، کشف الغمه، ج2، ص26و27.
برگرفته از آستان قدس رضوی
کلام نور...
☆حضرت زهرا سلام الله علیها:
♡همیشه در خدمت مادر و پای بند او باش، چون بهشت زیر پای مادران است و نتیجه آن نعمتهای بهشتی خواهد بود.♡
کنزل العمّال، ج ۱۶، ص۴۶۲
آفتابی در سایه...
از جایش برخاست. اشکها هنوز بر گونهاش میغلطید. بنا کرده بود با همه اتمام حجت کند. این شاید آخرین خطابۀ فاطمه باشد و شاید هم باز او را به بهانهای دیگر به مسجد بکشانند. صدا در گلویش، طنین کلام رسول خدا داشت. بر منبر پدرش خیره شد. آمده تا فدک را پس بگیرد که بدون جنگ تسلیم پدرش شده بود و ملک شخصی رسول خدا بود.
نور در میان آتشدان جلوه کرد با تذکر آیۀ «وَ ءاتِ ذَا الْقُرْبَی حَقَّهُ.»1 این آیه که نازل شد، پیامبر در میان خویشان، فدک را به فاطمه بخشید تا فرمان خدا را اجابت کرده باشد. حالا محکمتر از همیشهاش نفسی چاق کرد و به یاد حمد و ثناهایی که پیامبر در همین مسجد میگفت، با نام و حمد خدا آغاز کرد:
ستایش خدای را بر آنچه ارزانی داشت و بر نعمتهای فراگیر که از چشمۀ لطفش جوشید و عطاهای فراوان که بخشید و نثار احسان که پیاپی پاشید. نعمتهایی که از شما افزون است و پاداش آن از توان بیرون و درک نهایتش نه در حد اندیشههای ناموزون...
دست لرزانش را بالا آورد:
گواهی میدهم که پدرم محمد بنده و فرستادۀ اوست. پیش از آنکه او را بیافریند، برگزید... و این در زمانی بود که آفریدگان از دیده نهان بودند و در پس پردۀ بیم و در پهنۀ بیابان عدم، سرگردان... .
آری، پدرش «اَوَّلُ ما خَلَقَ الله» بود. اولین خلقت پروردگار، نور وجود پدرش بود و همسرش و نور خودش و فرزندانش، آن وقت که هیچچیز نبود... 2
پس خدای بزرگ تاریکیها را به نور محمد روشن ساخت و دلها را از تیرگی کفر زدود.
اولین خلقت پروردگار، نور وجود پدرش بود و همسرش و نور خودش و فرزندانش، آن وقت که هیچچیز نبود.
ادامه مطلب
تابوتی به سوی آسمان...
ام ایمن نگاهش مدتها خیره بر زنبیل حصیری مانده بود. دائم به خودش نهیب میزد: «زنبیل را بردار و از خانه بیرون بزن. اینکه گوشۀ این خانه بنشینی، چه سودی دارد؟ میتوانی به بازار بروی و چند مهرۀ زیبا برای بازی بچهها خریداری کنی و مقداری شیرینی تا شاید حالشان عوض شود. شاید بانو هم به این بهانه، چند لحظهای لبخند بزند و خانه را غرق شادی کند».
در میان صحن خانه، نگاهش را چرخاند. دنبال دختران کوچک بانو میگشت. گوشهای روی خاکها، بزم کوچکی داشتند. رفت کنارشان. ایستاد. دید زینب با نوک انگشت اشارهاش روی خاک، برای خواهر کوچکش تصویر مادر را میکشد.
«جانم به فدایش»، بارها زیر لب این جمله را تکرار کرد. وقتی به دخترک سه چهار سالۀ علی مینگریست که به خاطر رعایت حال مادر، خواهرش را سرگرم کرده بود، چشمهایش از عشق این دختر پر آب میشد و با مشت به سینهاش آرام میکوبید: «پدرم و مادرم به فدایت کوه صبر!»
طاقتش طاق شد، نشست کنار زینب و امکلثوم، دستی بر سر و صورتشان کشید و هر دو را با هم در آغوش کشید.
ـ به من بگویید ببینم، از بازار، چه میخواهید تا برایتان بخرم ؟
نگاه نافذ زینب شرمندهاش میکرد. از زینب میپرسید: «از بازار چه میخواهی؟» زینب و بازار؟!... سرش را پایین انداخت.
ادامه مطلب
کتاب بخوانیم
مشخصات کتاب
عنوان کتاب: اسوه حسنه
نویسنده: نعیمه استیری
موضوع: فاطمه زهرا (س)- داستان
ناشر: معاونت تبلیغات اسلامی
سال نشر:1396
کتاب اسوه حسنه روایت کننده فرازهای پایانی زندگانی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بعد از رحلت رسول خدا (ص) تا شهادت ایشان است.
در بخش نخست این کتاب در قالب پنج داستان کوتاه و با قلمی رسا و دلنشین اندوه فراق رسول خدا (ص)، خطبه آتشین حضرت در دفاع از ولایت و ماجرای شهادت مظلومانه حضرت به تصویر کشیده شده است.
در بخش دوم کتاب دو داستان کوتاه از توسل شهدا به بانوی دو عالم و عنایات حضرت زهرا (سلام الله علیها) زینت بخش اثر شده است.
برای دریافت فایل اینجا کلیک کنید.
حدیث روز...
✨✨ حضرتـ زهــرا(س)مےفرمایند:
"بِشرٌفے وَجهِ المُؤمِنِ یُوجِبُ لِصاحِبِهہ الجَنَّةَ"
«خوشرویے هنگام روبهروشدن با مؤمن،
بهشت را بر فرد خوشرو واجب مےڪند»
◄ بحارالأنوار، ج۷۵، ص۴۰۱