1ـ اسم ابزار اسمی است که بر ابزار انجام فعل دلالت میکند و غالباً بر یکی از سه وزن «مِفعَل»، «مِفعَلَة» و «مِفعال» میآید؛ مانند: «مِعْبَر»، «مِمْسَحَة»، «مِفتاح» و «مِصباح» در عبارات «إنّ الحیاةَ الدُّنیا مِعْبَرُ الآخِرَةِ»، «مَسَحْتُ السَّبُورَةَ بِالمِمْسَحَةِ» و «لِکُلِّ بابٍ مِفْتَاحٌ و لِکُلِّ لَیلٍ مِصْبَاحٌ».
2ـ اسم ابزار غالباً از فعل ثلاثی مجرد متعدی ساخته میشود؛ مانند: «مِنشار وسیلۀ بریدن (ارّه)»، ولی گاهی از افعال ثلاثی مجرد لازم نیز ساخته میشود؛ مانند: «مِرقاة (پلّکان، آسانسور)»؛ و گاهی نیز از غیر ثلاثی مجرد؛ مانند: «مِحْراك (سیخ)» از «حرَّكَ» (حرکت داد).
تبصره: گاه وزن اسم ابزار از بابهای معروف نیست؛ مانند: مُنْخُل (غربال)، مُدْهُن (روغندان).
3ـ برخی از اسمهای جامد هم هرچند مفهوماً بر ابزار انجام کار دلالت میکنند، اما اصطلاحاً اسم ابزار نامیده نمیشوند؛ مانند: «فَأس (تیشه)، قَدُوم (تیشه)، سِکّین (چاقو)، جَرَس (زنگ)».
ادامه مطلب