روایتی از حضرت امیر المومنین علی (ع) در ذکر اسرار نماز

روایتی از حضرت امیر المومنین علی (ع) در ذکر اسرار نماز

15350330459084788900.jpg;

 

  جابر بن عبدالله انصارى گوید:روزىبه همراه مولاى متّقیان، امام على علیه السلام بودم، شخصى را دیدیم که مشغول نماز است، حضرت به او خطاب کرد و فرمود: آیا معنا و مفهوم نماز را مى‌دانى که چگونه و براى چه مى‌باشد؟

اظهار داشت: آیا براى نماز مفهومى غیر از عبادت هم هست؟

حضرتفرمود: آرى، به حقّ آن کسى که محمّد صلّى الله علیه و آله را به نبوّت مبعوث گردانید، نماز داراى تأویل و مفهومى است که تمام معناى عبودیّت در آنخواهد بود.

آن شخص عرض کرد: پس مرا تعلیم فرما.

امام فرمود: معنا و مفهوم اولین تکبیر آن است که خداوند، سبحان و منزّه است از این که داراى قیام و قعود باشد.

دومین تکبیر یعنى؛ خداوند موصوف به حرکت و سکون نمى‌باشد.

سومین تکبیر یعنى؛ نمى‌توان خداوند را به جسمى تشبیه کرد.

چهارمین تکبیر یعنى؛ چیزى بر خداوند عارض نمى‌شود.

پنجمین تکبیر مفهومش آن است که خداوند، نه محلّ خاصى دارد و نه چیزى در او حلول مى‌کند.

ششمین تکبیر معنایش این است که زوال و انتقال و نیز تغییر و تحوّل براى خداوند مفهومى ندارد.

و هفتمین تکبیر یعنى؛ بدان که خداوند سبحان همچون دیگر اجسام، داراى أبعاد و جوارح نیست.

سپس در ادامه فرمایش خود فرمود:

معناى رکوع آن است که مى‌گویى: خداوندا! من به تو ایمان آورده‌ام و از آن دست بر نمى‌دارم، گرچه گردنم زده شود.

و چون سر از رکوع بر مى‌دارى ومى‌گوئى: «سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِدَهُ الحَمْدلله ربّ العالمین» یعنى؛ خداوندا! تو مرا از عدم به وجود آورده‌اى و من چیزى نبوده و نیستم، پس هستىمطلق تویى.

و هنگامى که سر بر سجده فرود آورى، گویى: خداوندا! مرا از خاک آفریده‌اى؛ و سر بلند کردن از سجده یعنى؛ مرا از خاک خارج گردانده‌اى.

و همین که دومین بار سر بر سجده گذارى یعنى؛ خداوندا! تو مرا در درون خاک بر مى‌گردانى؛

و چون سر بلند کنى گویى: و مرا از درون همین خاک در روز قیامت براى بررسى اعمال خارج مى‌گردانى.

و مفهوم تشهّد، تجدید عهد و میثاق و اعتقاد به وحدانیّت خداوند؛ و نیز شهادت بر نبوّت حضرت رسول و ولایت اهل‌بیت او علیهم صلوات الله مى‌باشد.

و معناى سلام، ترحّم و سلامتى از طرف خداوند بر بنده نمازگزار است، که در واقع ایمنى از عذاب قیامت باشد.

منبع:

مستدرک الوسائل، ج 4، ص 105، ح 5/ بحار الانوار:، ج 84، ص 253، ح 38.

 


ادامه مطلب


[ یک شنبه 27 دی 1394  ] [ 8:40 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

چرا نماز یکی از بهترین راههای عبادت خدا است؟

چرا نماز یکی از بهترین راههای عبادت خدا است؟

نماز شد

  عبودیت و پرستش یکی از نیازهای انسان است. تمامی انسان ها از ابتدا تا کنون به شکلی پرستش داشته اند. روح انسان نیاز به عبادت و پرستش دارد. هیچ چیزی جایآن را پر نمی کند، و خداوند تنها موجودی است که لائق پرستش است
اهل عرفان گفته اند: برای رسیدن به عرفان الهی و شناخت خود و خدا مراحلی باید طی شود. مرحلة اوّل، شریعت است. برای پیمودن این مرحله باید به سراغ عبادت پروردگار رفت و با استعانت و کمک از عبادت وارد مرحلة دوم یعنی طریقت شد، آن گاه از طریقت عبور کرده و به حقیقت پیوست که پیوستن قطره به دریا است. هر کدام از مکتب ها و آیین ها اَشکالی برای عبادت دارند امّا همه به دنبال پرستش و عبادت‌اند، ‌حتی موجودات دیگر نیز به عبادت و پرستش مشغولند. قرآن می‌فرماید: «کلّ قدعلم صلوته و تسبیحه؛1تمامی موجودات نماز و تسبیح خدا را می دانند». در جای دیگر
می‌فرماید: «إنْ مِن شیء إلاّ یسبّح بحمده و لکن لا تفقهون تسبیحهم؛2 هر موجودی با حمد، خدا را تسبیح می‌گوید، لیکن شماتسبیح آنان را نمی فهمید».
جمله ذرات عالم در نهان با تو می گویند روزان وشبان
ماسمیعیم و بصیریم وهشیم با شما نامحرمان ما خا موشیم
گر شما سوی جمادی می روید محرم جان جمادان کی شوید.
از منابع و مآخذ اسلامی به دست می آید که برای رسیدن به حق و شاداب کردن روح عرفانی انسان، هیچ راهی بهتر از نماز یافت نمی شود. برای روح انسان شیفته هیچ غذایی سازگارتر و سرشارتر از نماز وجود ندارد، زیرا چه کسی بهتر از خداوند (که برای رسیدن به هر هدفی، ترکیب راه خاصی را مشخص فرموده است) می‌تواند مَرْکب و معجونی برای
رشد و ارتقای انسان ها پدید آورد؟
آنچه زیبایی و حُسن و خیر است، در نماز سفره ای است گسترده که خداوند آن رادر پنج نوبت در شبانه روز برای بندگانش باز می‌کند و بر سر این سفره انواعو اقسام غذاهای لذیذ وجود دارد و هر کس مطابق استعداد و تعالی خود از آن بهره مند می‌شود.
هشام بن حکم از امام صادق(ع) پرسید: چرا نماز واجب شد، در حالی که هم وقت می گیرد و هم انسان را به زحمت می اندازد؟ امام فرمود: «پیامبرانی آمدند و مردم را به آیین خود دعوت نمودند. عده ای هم دینآنان را پذیرفتند، امّا با مرگ آن پیامبران، نام و دین و یاد آن‌ها از میان رفت. خداوند اراده فرمود که اسلام و نام پیامبر اسلام(ص) زنده بماند واین از
طریق نماز امکان پذیر است»، (3)یعنی علاوه بر آن که نماز عبادتپروردگار است، موجب طراوت مکتب و احیای دین هم هست هم چنین نماز رابطه بنده با خداست و طبیعی است که بنده آن را به جا می آورد که خواسته خداوند ومعبود اوست و اصولاهدف اصلی از خلقت انسان بندگی است و نماز بهترین شیوه اظهار بندگی است شکل نماز هم قشنگ است، هم معارف بلند اسلامی در آن وجود دارد، هم تسبیح و تقدیس لفظی است و هم تقدیس عملی می‌باشد. رکوع و سجود و تسبیح و تحمید و دعا و تکبیر و سلام و خلاصه همة زیبایی ها در نماز است. بااین همه اگر نماز به طور صحیح و کامل با حفظ شرایط و آداب خوانده شود، جلوی بسیاری از مفاسد اجتماعی را می گیرد: «إنّ الصلاة
تنهی عن الفحشاءوالمنکر و لذکرالله اکبر(4) نماز اگر با مقدمات و تعقیبات همراه باشد،‌ انسان را به اوج معنویت می‌رساند. اذان با آن محتوای زیبا دل را می نوازد. نماز جماعت مخصوصاً در مساجد بزرگ مانند مسجد الحرام و مسجد النّبی(ص) زیباترین جلوة عبادت و همدلی و یکرنگی و صفا و صمیمیت است. پیامبر(ص) فرمود: «نماز نور چشم من است.(5) در آیات قرآن و از طریق پیامبر و پیشوایاندینى نیز تنها بخشى از آثار و حکمت‏هاى نماز و
عبادت بیان شده است. با توجه به آیات و روایات در این زمینه، برخى از آثار و حکمت‏ها چنین است:
1 - قرب معنوى
یکى از آثار بسیار مهم نماز قرب به خداوند است. این اثر روح عبادت و نماز را تشکیل مى‏دهد و یکى از آیات قرآن هدف آفرینش انسان عبادت بیان شده است (6) که حکایت گر بعد معنوى نماز و اهمیت آن است، امام على(ع) فرمود: «الصلوة قربان لکل تقى (7)، نماز وسیله تقرب هر پرهیز کارى به خداوند است».در برخى از روایات از نماز به عنوان
معراج مؤمن یاد شده که اشاره به آثار معنوى آن مى‏باشد.
2 - یاد خدا و آرامش روانى
در قرآن آمده است: «اقم الصلوة لذکرى(8)، نماز را بر پا دار تا به یاد من باشى».
یکى از نویسندگان در تفسیر این آیه مى‏نویسد: «روح واساس و هدف و پایه و مقدمه و نتیجه و بالاخره فلسفه نماز همان یاد خدا است. همان «ذکر اللَّه» است که در آیه فوق به عنوان برترین نتیجه بیان شده است»(9) ذکر و یاد خداوند نقش تعیین کننده در آرامش روانى دارد.
نماز به عنوان ذکر خدا بهانسان‏هاى نماز گذار آرامش مى‏دهد، «ألا بذکر اللَّه تطمئن القلوب(10)، آگاه باشید یاد خدا مایه اطمینان است».
3 - عامل باز دارنده از گناه
یکى از آثار مهم نماز جلوگیر از گناه است: «إنّ الصلوة تنهى عن الفحشا و المنکر»(11).
طبیعت نماز از آن جا که انسان را به یاد خدا نیرومندترین عامل بازدارنده یعنى اعتقاد به مبدأ و معاد مى‏اندازد، داراى اثر بازدارندگى از فحشا و منکر است. انسان که به نماز مى‏ایستد و تکبیر مى‏گوید، خدا را از همه چیز بالاتر مى‏شمرد... بدون شک در قلب و روح چنین انسانى، جنبشى به سوى حق و حرکت به سوى پاکى و جهشى به سوى تقوا پیدا مى‏شود...»(12)
4 - گناه زدایى
یکى از آثار بسیار مهم نماز گناه زدایى است. نماز وسیله شستشو از گناهان ومغفرت و أمرزش الهى است(13). پیامبر(ص) از یاران خود سؤال کرد: اگر بر در خانه یکى از شما نهرى از آب صاف و پاکیزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهید، آیا چیزى از آلودگى و کثافت در بدن او مى‏ماند؟ در پاسخ عرض کردند،نه. حضرت فرمود:
نماز درست هماننداین آب جارى است. هر زمان که انسان نماز مى‏خواند، گناهانى که در میان دو نماز انجام شده است، از بین مى‏رود.»(14)
5 - غفلت زدایى‏
بزرگ‏ترین مصیبت براى رهروان راه حق آن است که هدف آفرینش خود را فراموش کند. و غرق در زندگى مادى و لذائذ زودگذر گردند، اما نماز به حکم این که درفواصل مختلف در هر شبانه روز پنج بار انجام مى‏شود، مرتباً به انسان اخطارمى‏کند و هشدار مى‏دهد و هدف آفرینش او را خاطر نشان مى‏سازد... و این نعمت بزرگى است که انسان وسیله‏اى در اختیار داشته باشد که در هر شبانه روزچند مرتبه به او بیدار باش گوید.(15)
6 - تکبر زدایى‏
یکى از عوامل مهم تکبر زدایى نماز است، زیرا انسان در هر شبانه روز هفده رکعت و درهر رکعت دو بار پیشانى بر خاک در برابر خدا مى‏گذارد و خود را ذره کوچکى در برابر عظمت او مى‏بیند، از این رو پرده‏هاى غرور و خودخواهى را کنار مى‏زند. از این رو على(ع) بعد از بیان فلسفه عبادت، یکى از آثار نماز 1 - تکبر زدایى بیان نمود: «خداوند
ایمان را براى پاکسازى انسان هااز شرک واجب کرده است و نماز را براى پاکسازى از کبر»(16).
7 - عامل پرورش فضائل اخلاقى
نماز روح اخلاص و خداباورى را در انسان افزایش مى‏دهد و نتیجه آن پرورش فضایل اخلاقى است، انسان با نماز خواندن خود را از جهان محدود ماده و چهار دیوار طبیعت بیرون مى‏برد و به ملکوت آسمان‏ها دعوت مى‏کند و با فرشتگان همصدا مى‏شود و خدا را درهمه حال حاضر و ناظر مى‏داند.
8 - همگرایى
علاوه بر آثار مذکور که معمولاً آثار خودى نماز محسوب مى‏شودند، یکى از آثار مهم اجتماعى و سیاسى نماز، همگرایى است، برگزارى نماز جمعه و جماعت، وحدت مسلمانان را به نمایش مى‏گذارد زیرا مسلمانان با صفوف فشرده در کنار هم قرار گرفته و با اوضاع سیاسى و اجتماعى جهان آگاهى پیدا مى‏کنند
پیامبر اسلام(ص) فرمود: «خداوند نماز جمعه را بر شما واجب کرده است هر کس آن را در حیات من یا بعد از وفات من از روى استخفاف یا انکار ترک کند، خداوند او را پریشان مى‏کند و به کار او برکت نمى‏دهد. بدانید نماز او قبولنمى‏شود، بدانید زکات او قبول نمى‏شود، بدانید حج او قبول نمى‏شود،..، تا از این کار توبه کند...»(18).
9 - نفى طاغوت و ایستاگى در مقابل ستم‏
انسانى که فقط خداوند را عبادت نماید در مقابل او سر تعظیم و تسلیم فرود آورد، هر چه غیر خداوند است، براى او حقیر و کوچک مى‏شود و کسى نمى‏تواند با ظلم و ستم بر او چیره شود.
و در مقابل گردنکشان و ظالمان سر تسلیم فرود نمى‏آورد و با طاغوت کنار نمى‏آید. خداوند این مسئله را یکى از اهداف بعثت پیامبر(ص) دانسته است: «و در میان هر امتى، پیامبرى را مبعوث کردیم تاخداوند را عبادت نمایید و از طاغوت (هر چه در مقابل خدا است) پرهیز کنید.(19)
پى نوشت‏ها:
1- نور (24) آیه 41.
2- اسراء (17) آیة 44.
3پ- غلامعلی نعیم آبادی، نماز زیباترین الگویپرستش، ص 35، به نقل از علل الشرایع، ج 2، ص 10.
4 - عنکبوت (29) آیة 45.
5- بحارالانوار، ج 73، ص 141
6- - ذاریات(51)، آیه 56.
7- نهج البلاغه، کلمات قصار، جمله 136، با اقتباس از: تفسیر نمونه، ج 16، ص 292.
8 - طه(20)، آیه 14.
9 - تفسیر نمونه، ج 16، ص 289.
10 - رعد(13)، آیه 28.
11- عنکبوت (29)، آیه 45.
12 - تفسیر نمونه، ج 16، ص 284.
13 - همان، ص 290.
14 - وسایل الشیعه، ج 3، ص 7.
15 - تفسیر نمونه، ج 16، ص 290 - 291.
16 - نهج البلاغه، کلمات قصار 252.
17 - جمعه (62) آیه‏ى 9، تفسیر نمونه، ج 24، ص 125 به بعد.
18 - وسایل الشیعه، ج 5، ص 7.
19 - نحل (16)، آیه 36.


ادامه مطلب


[ یک شنبه 27 دی 1394  ] [ 8:39 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

سه لطف خداوند در حق بندگان

سه لطف خداوند در حق بندگان

29725317861588623769.jpg;

    خداوند متعال می‌فرمایند: ای پسر آدم، سه لطف در حق تو کردم:

۱- گناهانی از تو را پوشانیده‌ام که اگر بستگانت بفهمند تو را دفن نمی‌کنند.

۲-از تو قرض خواستم برای ذخیره آخرت خود (یعنی آنچه را که می‌کنید در دنیا خدا برای شما ۷۰ یا ۷۰۰ برابر ذخیره می‌کند.) ولی مضایقه کردی و ندادی.

۳- یک‌ سوم مالت را برای بعد از مرگت در اختیار خودت گذاردم، ولی تو پیش نفرستادی و به خود ظلم کردی.

منبع:سخنان چهارده معصوم، مرحوم آیت‌الله علی‌اکبر مشکینی‌اردبیلی

 


ادامه مطلب


[ یک شنبه 27 دی 1394  ] [ 8:37 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

خدا در قیامت از چه کسی عذرخواهی می‌کند؟

خدا در قیامت از چه کسی عذرخواهی می‌کند؟  
22115391551246021787.jpg;

  یکی از اهداف مهم اسلام فقرزدایی و فراخوانی به تلاش برای کسب معاش و پیشرفت‌های اقتصادی است.

 وجودفقر و فقیر به عوامل و دلایل زیادی بستگی دارد که برخی از آنها به خود انسان‌ها برمی‌گردد که اهل تلاش و کوشش نیستند، اما به هرحال برخی افراد هستند که با وجود فقر همواره عزت نفس و کرامت خود را حفظ کرده و از هیچ تلاشی برای کسب معاش فروگذاری نمی‌کنند.
امام صادق(ع) در این باره می‌فرمایند: "(در روز قیامت) خداوند، جلّ ثناؤه، همچنان که برادری از برادرش پوزش می‏‌خواهد، از بنده مؤمن نیازمند خود در دنیا، عذر می‏‌خواهد ومی‏‌فرماید: به عزّت و جلالم سوگند که من تو را در دنیا از سر خواریت نزد من، محتاج نکردم. اکنون این سرپوش را بردار و ببین به جای دنیا به تو چه داده‏‌ام. او سرپوش را بردارد و گوید: با این عوضی که به من دادی مرا چه زیان اگر آنچه را در دنیا از من گرفتی۱".
البته امام صادق(ع) در روایتی دیگر فرمودند: "دشوارترین و پر زحمت‏‌ترین کارها، پوشیده داشتن فقراست۲".
مولای متقیان حضرت علی(ع) نیز می‌فرمایند: "خویشتنداری (و مناعت طبع) زیور فقر است۳".

منابع روایات:

۱- الکافی: ۲ / ۲۶۴ / ۱۸ منتخب میزان‌الحکمة: ۴۵۲
۲- بحارالأنوار: ۷۸ / ۲۴۹ / ۸۷ منتخب میزان‌الحکمة: ۴۵۲
۳- نهج‌البلاغة: الحکمة ۶۸ منتخب میزان‌الحکمة:

 


ادامه مطلب


[ یک شنبه 27 دی 1394  ] [ 8:34 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]