نماز، جنگ با هوا و جهاد با هوس است

  نماز، جنگ با هوا و جهاد با هوس است

12600025676969378819.jpeg;

  از آن جهت که نماز، جنگ با هوا و جهاد با هوس است، جایگاه آن را محراب گویند و در جنگ، هر چه عدد رزمنده بیشتر و منسجم و هماهنگ و هم آواتر باشند، پیروزی آسان تر است. از این رو به جماعت دستور اکید داده شد.                                          (تسنیم، آیه اللَّه جوادی آملی، ج 4، ص 120)


ادامه مطلب


[ یک شنبه 27 دی 1394  ] [ 8:38 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

هم اکنون هنگام نخستین نماز است

هم اکنون هنگام نخستین نماز است

25640104094649936420.jpg;

 امام صادق(علیه السلام) می­فرماید: آن­گاه که آدم از بهشت به زمین آمد هاله ­ای سیاه سراپای او را پوشاند. آدم از این رخداد اندوهگین شد و می­گریست. جبرئیل فرود آمد و به او گفت: چرا گریه می­کنی؟ آدم گفت: از این سیاهی­ای که بدن مرا در بر گرفته است. جبرئیل گفت: هم اکنون هنگام نخستین نماز است، برخیز نماز به جای آور، آدم نماز خواند و سیاهی تا گردنش فرو کش کرد. وقت دومین نماز که شد جبرئیل فرود آمد و گفت: وقت نماز دیگر است، برخیز نماز بخوان. آدم نماز خواند و سیاهی تا ناف او پایین آمد. جبرئیل در وقت نماز سوّم فرود آمد و او را به نماز یادآور شد، آدم نماز خواند و سیاهی تا زانوانش فرو افتاد. وقت نماز چهارم باز جبرئیل پایین آمد و آدم را به نماز یادآور شد و با خواندن چهارمین نماز روزانه آن سیاهی تا [مچ] پای او پایین آمد. سخن کوتاه، با نماز پنجم که جبرئیل در وقت آن فرود آمد و آدم را به نماز رهنمون شد، سیاهی یکسره از بدنش زدوده شد و آدم از این رهایی خدا را سپاس گفت و ستایش کرد. جبرئیل گفت: آدم، نماز با فرزندان تو نیز همان می­کند که با تو کرد، هر یک از آن­ها که در شبانه روز پنج بار نماز بخواند از گناهان پاک می­شود، همان­گونه که تو از سیاهی­ای که گرفتار آن بودی رها گشتی.([1]
 

[1]. وسائل الشیعه، کتاب الصلاة، أبواب أعداد الفرائض، ب 2، ح 9.


ادامه مطلب


[ یک شنبه 27 دی 1394  ] [ 8:37 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

چهار نوع نماز در قرآن داریم

چهار نوع نماز در قرآن داریم:

81303907831232874338.jpg;

1- نماز شکر؛ خداونددر سوره بقره می‌فرماید: «یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُمْ وَالَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»[1]، ای مردم! پروردگار خود را پرستش کنید آن کس که شما و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید تا پرهیزکار شوید.

خداونددر آخر قرآن در سوره قریش می‌فرماید: «فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْتِ»، چرا عبادت خداوند کنم، «الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ»[2]،پس (به شکرانه این نعمت بزرگ) باید پروردگار این خانه را عبادت کنند، همانکس که آن‌ها را از گرسنگی نجات داد و از ترس و نا امنی ایمن ساخت.

2- نماز رشد؛ این نماز کلاسش از نماز شکر بالاتر است: قرآن کریم می‌فرماید: «وَأَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ»[3]، و نماز را برپا دار که نماز (انسان را) از زشتی‌ها و گناه باز می‏دارد، این نوع نماز کارخانه انسان را می‌سازد.

3- نماز دیگر، نماز انس است؛ خداوند به حضرت موسی(ع): «وَأَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِی»[4]، و نماز را برای یاد من بپادار، چون نماز یاد من خداست، پس با یاد خدا انس می‌گیرد، ذکر و یاد خدا چه فایده‌ای دارد، «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»[5]، آگاه باشید، تنها با یاد خدا دل‌ها آرامش می‏یابد.

وفایده اطمینان و آرامش چیست؟ قرآن کریم می‌فرماید: «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی‏ إِلی‏ رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً»[6]، تو ای روح آرام‏یافته، به سوی پروردگارت بازگرد، در حالی‌که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است.

4- نماز تقرب که در سوره علق آیه که سجده واجب دارد، ذکر شده: «...وَ اسْجُدْ وَ اقْتَرِبْ»[7]، خداوند به پیامبر می فرماید اگر می‌خواهی به من نزدیک شوی، راهش سجده کردن است.

[1] بقره/ 21

[2] قریش/ 3 و 4

[3] عنکبوت/ 45

[4] طه/ 14

[5] رعد/ 28

[6] فجر/ 27 و  28

[7] علق/ 19

 


ادامه مطلب


[ یک شنبه 27 دی 1394  ] [ 8:35 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

فلسفه اذان و اقامه چیست؟

فلسفه اذان و اقامه چیست؟

77312467504937504951.jpg;

 پاسخ اول: «اذان، اعلام قوای مادی و ملکوتی در انسان برای حضور در پیشگاه خداوند و اقامه حاضر نمودن آن قوا در محضر حضرت دوست است. با تکبیرات اولیه، اعلام می کند که موجودات عاجزند از ثناگویی خداوند و با نفی هر الهی غیر از او، استحقاق داشتن ثنا را از غیر او نفی می کند و با شهادت به رسالت پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ به مقام شامخ آن حضرت توسل می جوید. سپس اعلان مهیا شدن برای نماز می کند: «حیّ علی الصلاة»، سپس سرّ نماز را اجمالاً اعلان می کند: «حیّ علی الفلاح؛ حیّ علی خیر العمل» و آن گاه که فطرت را بیدار و قوا را مهیا کرد، تکبیر و تهلیل را تکرار می کند تا اعتراف به عجز، در قلب مستقر شود. آن گاه با اقامه، حقایق سابقه را تصدیق و تعمیق می کند و فطرت را باز متنبه می سازد و آن گاه که بنده به این جا رسید اعلان حضور می کند که «قد قامت الصلاة».(1)

پاسخ دوم: اذان، ندا کردن مردم و فرا خواندن آنها به سوی خداست و متذکر کردن آنها به حضرت حق است.(2)

1- سر الصلاة، امام خمینی(ره)، ص 67؛ آداب نماز، حضرت امام (ره)، ص 122.

2- اسرار الحکم، ص 510.


ادامه مطلب


[ یک شنبه 27 دی 1394  ] [ 8:34 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]