نماز گزاردر همه حال تسليم محض اوست و خود را در محضر او مييابد
نماز گزاردر همه حال تسليم محض اوست و خود را در محضر او مييابد
نمازگزاري كه شبانه روز لااقل پنج بار در برابر ذات مقدس حضرت حق، قرار ميگيرد و ارزش سخن گفتن با او را پيدا ميكند، تصورات، افكار، كردار و رفتار او، همه خدايي ميشود و چيزي برخلاف خواست خدا انجام نميدهد، مشروط بر اينكه راز و نياز و نماز او به درگاه پروردگار از جان و دل او سرچشمه بگيرد و با تمام قلب رو به درگاه پاك او آورد در واقع «يعني خداوند در درون يك نفر دو قلب قرار نداده(سوره احزاب (33)، آيه 4.)» كه آن هم جايگاه خداست.اين شخص با اقامه نماز به جهان ماوراء طبيعت راه يافته و خود را در محضر خدا مييابد پس ديگر نميبايست در برابر بت ها و در برابر انسان هايي همانند خويش و جباران و ستمگران، سر خضوع و تعظيم فرود آورد.او تنها در برابر ذات اقدس خداوند سر تعظيم خم كرده و تسليم آفريننده جهان است زيرا كه از مرتبه مخلوقات ديگر، گذشته و ارزش اين معنا را پيدا كرده كه با آفريننده بزرگ جهان، خداوند ازلي و ابدي، ارتباط گيرد و با او سخن بگويد و در اين حال مييابد كه زندگي هدفي بالاتر از خوردن و خوابيدن و لذات اين جهان دارد(جمعي از نويسندگان، 1353، ج 1: 43) لذا در همه حال تسليم محض اوست و خود را در محضر او مييابد.
منبع: راسخون
ادامه مطلب
تاركان نماز خود را از خير دنيا و آخرت و اصلاح امور شخصي و اجتماعي محروم نموده است
تاركان نماز خود را از خير دنيا و آخرت و اصلاح امور شخصي و اجتماعي محروم نموده است
انساني كه در موقع نماز، دل از همه بريده و روي به درگاه بي نياز خالق ميآورد در نظر خداوند از ارزش خاصي برخوردار است، اگرچه آن شخص معصيت كار بوده و آنچه را مبغوض در نظر كردگار باشد به جاي آورد ولي چون نماز، واسطهاي است مُقرِّب و مقبول حضرتش، به تبع نماز در منظر كردگار پسنديده آيد و در اين صورت دعا او به هدف اجابت رسيده و بر اثر مستجاب شدن دعايش در دنيا و عقبي سعادتمند و كامران خواهد بود(نهاوندي، 1331: 56). و اين اثر معنوي كه بعد از نماز براي او به جا ميماند او را به اين نكته هدايت ميكند كه بعد از فارغ شدن از هر نماز براي خود و ديگران دعا كند و آخرت خويش را از خدا طلب كند و هشدار براي تاركان نماز است كه خود را از خير دنيا و آخرت و اصلاح امور شخصي و اجتماعي محروم نمودهاند(وحيدي، 1384: 232).
منبع: راسخون
ادامه مطلب
آسماني شدن نمازگزار
آسماني شدن نمازگزار
اگر عمل بالا رفت، عامل نيز بالا ميرود، چون عمل از عامل جدا نيست كه عمل را در نامهاي بنويسند و تنها همان نامه بالا رود، ممكن نيست جان عمل كه نيت است از خود انسان جدا باشد زيرا عمل مانند بخار و دود نيست كه از انسان متصاعد شود و خود او باقي باشد بلكه واقعيتي است وابسته به جان آدمي، حقيقتي كه منشأ عمل است همواره با صاحب عمل خواهد بود(جوادي آملي، 1380: 120) همواره اثر از مؤثر ضعيفتر ميباشد بنابراين بهتر از هر عمل خيري، انساني است كه آن عمل پسنديده را انجام ميدهد حال چگونه ممكن است نماز بالا رود و نمازگزار بالا نرود؟چون نماز - آن هنگام كه با حضور قلب انجام ميشود – به آسمان ها راه مييابد و صعود ميكند و نمازگزار را نيز آسماني كرده و او را داراي صفات آسمانيها مينمايد.از پيامبر اكرم – صلي الله عليه وآله – در مورد بالا رفتن نماز روايت شده است كه:«هنگامي كه نمازگزار نماز را در وقت خودش به جا ميآورد نماز بالا ميرود، در حالي كه نور درخشاني با او همراه است كه درهاي آسمان را ميگشايد تا به عرش ميرسد پس براي صاحب خود شفاعت كرده و دعا ميكند كه خدا تو را حفظ كند همانطور كه مرا حفظ كردي و وقتي نماز در غير وقتش به جا آورده ميشود چون تاريك است درهاي آسمان بسته ميماند تا اينكه نماز تباه ميگردد. آنگاه زده ميشود به صورت صاحبش و ميگويد خدا تو را ضايع كند كه مرا ضايع و تباه ساختي.(ديلمي، 1398ه.ق، ج 1 و 2: 190) »لذا به جا آوردن شرايط و آداب نماز به نحو شايسته در كيفيت صعود، نتيجه و اثرش نقش به سزايي دارد.
منبع: راسخون
ادامه مطلب
نماز عامل هدايت الهي
نماز عامل هدايت الهي
انسان درزندگاني خود، به شدت نيازمند هدايت الهي است اگر دست انسان گرفته نشود و در كوره راه هاي زندگي دنيوي رها شود بيترديد در منجلاب خسران وتباهي از بين خواهد رفت.قرآن كريم، نماز را هدايت واقعي و راهنماي حقيقي به شاهراه زندگي انساني ميداند و در توبيخ بت پرستان و نكوهش عبادت و بندگيِ غير خدا، پس از هدايت فطري به خداپرستي و بعد از ناديده گرفتن دعوت انبياء الهي و گرفتار گشتن به نوعي ارتجاع و واپس گرايي از زبان پيامبران (ع) «بگو (اي پيغمبر) كه ما چرا خدا را رها كرده و چيزي را مانند بتان كه هيچ قادر بر نفع و ضرر ما نباشد (به خدايي) بخوانيم و باز به خوي جاهليت بعد از آنكه خدا ما را هدايت نمود برگرديم تا مانند كسي كه فريب و اغواي شيطان او را در زمين سرگردان ساخته است شويم، آن را ياراني است كه شخص را به سوي خود هدايت ميكنند بگو هدايت خدا به حقيقت هدايت است و ما مأموريم كه تسليم فرمان خداي جهان باشيم و (به خلق بگوئيم) نماز به پا داريد و از خدا بترسيد كه به سوي او محشور ميشويد.» (سوره انعام (6)، آيه 72 - 71.) اينكه هدايت واقعي فقط هدايت پروردگار است با آن بيان قاطع و كوبنده در آن شرايط روحي – اضطراب و حيرت – بياني به موقع و به جاست و موجب پايان پذيري آن و پيدايش آرامش براي اوست. در آيه بعدي به اين نكته اشاره ميكند كه تسليم مطلق و بيقيد و شرط خدا شدن و اقامه نماز و اتخاذ تقوي و پارسايي تنها راه حيات بخش و انسان ساز است.پس زندگي تحت هدايت پروردگار از آثار اقامه نماز ميباشد، در يك چنين زندگي همه چيز رو به راه و بر وفق مراد ديده ميشود، گويندهاي كه تحت هدايت پروردگار است انديشه و زبانش هدايت شده كار ميكنند، حقايق از دلش جوشيده و بر زبانش جريان مييابد.نويسندهاي كه تحت هدايت اوست، امداد او را در مداد خود مييابد و خلاصه به هر كار و به هر جا كه روي ميكند با درهاي باز مواجه شده و الطاف خداوند را آشكار و عيان ميبيند برخلاف كساني كه خدا آنان را به خود واگذاشته است و به خاطر پشت كردن به دعوت خدا و يارانشان و اعراض از ذكر او و ترك نماز، در معيشت ضنك و زندگاني تنگ به سر ميبرند(راشدي، 1384: 178)و به هر طرف روي ميكنند با درهاي بسته روبرو شده و زندگيشان در لذات دنيا خلاصه و از چراغ فروزان و پر فروغ نماز محروم ميشوند.
منبع: راسخون
ادامه مطلب