در چه سفری نماز کامل است؟
در چه سفری نماز کامل است؟
شرط اول در نماز شکسته آنکه سفر او کمتر از هشت فرسخ شرعى نباشد پس کسى که رفتن و برگشتن او هشت فرسخ است اگر رفتن او کمتر از چهار فرسخ نباشد باید نماز را شکسته بخواند بنابر این اگر رفتن سه فرسخ و برگشتن پنج فرسخ باشد باید نماز را تمام کند و همچنین اگر بین دو محلى که فاصله آنها کمتر از چهار فرسخ است چند مرتبه رفت و آمد کند اگر چه روى هم رفته هشت فرسخ شود باید نماز را تمام بخواند.
شرط دوم از سفر آنکه از اول مسافرت قصدهشت فرسخ را داشته باشد، پس اگربه جایى که کمتر از هشت فرسخ است مسافرت کند و بعد از رسیدن به آن جا قصد کند جایى برود که با مقدارى که آمده هشت فرسخ شود، چون از اول قصد هشت فرسخ را نداشته باید نماز را تمام بخواند، ولى اگر بخواهد از آن جا هشت فرسخ برود یا چهار فرسخ برود و به وطنش یا به جایى که مى خواهد ده روز بماند برگردد باید نماز را شکسته بخواند.
کسىکه نمى داند سفرش چند فرسخ است مثلا براى پیدا کردن گمشدهاى مسافرت مى کند و نمى داند که چه مقدار باید برود تا آن را پیدا کند باید نماز را تمام بخواند
شرط سوم: آنکه در بین راه از قصد خود برنگردد، پس اگرپیش از رسیدن به چهار فرسخ از قصد خود برگردد، یا مردد شود، باید نماز را تمام بخواند.
اگر بعد از رسیدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود چنانچه تصمیم داشته باشد که همان جا بماند یا بعد از ده روز برگردد یا در برگشتن و ماندن مردد باشد، باید نماز را تمام بخواند.
شرط چهارم در شکسته شدن نماز در سفر، آنکه نخواهد پیش از رسیدن به هشت فرسخ از وطن خود بگذرد، یا ده روز یا بیشتر در جایى بماند، پس کسى که مى خواهد پیش از رسیدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد، یا ده روز در محلى بماند باید نماز را تمام بخواند و کسى که نمى داند پیش از رسیدن به هشت فرسخ از وطنش مى گذردیا نه،یا ده روز در محلى مى ماند یا نه، باید نماز را تمام بخواند.
شرطپنجم از شکسته شدن نماز در سفر، آن که براى کار حرام سفر نکند، و اگر براىکار حرامى مانند دزدى سفر کند، باید نماز را تمام بخواند. و همچنین است اگر خود سفر حرام باشد،مثل آن که براى او ضرر داشته باشد، یا زن بدون اجازهشوهر سفرى برود که بر او واجب نباشد، ولى اگر مثل سفر حج واجب باشد، باید نماز را شکسته بخواند و سفرى که اسباب اذیت پدر و مادر باشد حرام است و انسان باید در آن سفر نماز را تمام بخواند و روزه هم بگیرد.
شرط ششم در نماز شکسته در سفر آنکه از صحرانشینهایى نباشد که در بیابانها گردش مى کنند و هر جا آب و خوراک براى خود و حشمشان پیدا کنند مى مانند و بعد از چندى به جاى دیگر مى روند پس صحرانشینها در این مسافرتها باید نماز را تمام بخوانند.
شرطهفتم در نماز شکسته در سفر آنکه شغل او مسافرت نباشد، بنابراین شتردار و راننده و چوبدار و کشتیبان و مانند اینها، اگرچه براى بردن اثاثیه منزل خودمسافرت کنند، در غیر سفر اول باید نماز را تمام بخوانند، ولى در سفر اول اگرچه طول بکشد، نمازشان شکسته است.(جزئیات بیشتر هم دارد که باید سوال شود)
شرط هشتم در نماز شکسته مسافر آنکه به حد ترخص برسد، یعنى ازوطنش یا جایى که قصد کرده ده روز در آنجا بماند، بقدرى دور شود که دیوار شهر را نبیند و صداى اذان آن را نشنود
پس در کمتر از حد ترخص و یا اگر بخواهد در محلى نماز بخواند که شک دارد به حد ترخص، یعنى جایى که اذان را نشنود و دیوار را نبیند رسیده یا نه، باید نماز را تمام بخواند
مسافرى که در بین مسافرت به وطنش رسیده ، تا وقتى در آن جا هست باید نماز را تمام بخواند و محلى را که انسان براى اقامت و زندگى خود اختیار کرده وطناوست چه در آن جا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، یا خودش آن جا را براى زندگى اختیار کرده باشد.
اگر مسافر بعد از رسیدن به هشت فرسخ، سى روز در محلى بماند و در تمام سى روز در رفتن و ماندن مردد باشد بعد از گذشتن سى روز اگر چه مقدار کمى در آن جا بماند باید نماز را تمام بخواند.
مسافرمى تواند در مسجد الحرام و مسجد پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم و مسجدکوفه نمازش را تمام بخواند. ولى اگر بخواهد در جایى که اول جزو این مساجد نبوده و بعد به این مساجد اضافه شده نماز بخواند احتیاط مستحب آن است که شکسته بخواند اگر چه اقوى، صحت تمام است و نیز مسافر مى تواند در حرم و رواق حضرت سید الشهدا علیه السلام بلکه در مسجد متصل به حرم نماز را تمام بخواند.
تذکر: با توجه به احکام متنوع نماز مسافر و اختلاف نظر مراجع در این موارد،بهتر است سوال به صورت جزئی و با ذکر مرجع تقلید پرسیده شود.
رساله مراجع،احکام نماز مسافر،م1272تا1356
ادامه مطلب
عبادت و آبادى درون
عبادت و آبادى درون

حضرتفاطمه علیهاالسلام آن بنده پاک و خالص خداوند است که سعى دارد حرکت خود رادر سیر کمالى و در مسیر بى نهایت طلبى قرار دهد و آن انسان فهمیده اى است که در سایه اخلاص و رهائى از ثقل ها و پاى بندى ها به مقام ان الى ربک الرجعى مى رسد و آماده پذیرش خطاب یا ایتها النفس المطمئنة و براى رجوع به خدا راضیه و مرضیه مى شود.
فاطمه علیهاالسلام به آن درجه از ادراک مى رسد که در مى یابد اساس آبادانى درون ، ایمان به خداست و حاصل آن رهائى از بندها و اسارت ها، وابستگى به خداى حى ازلى و سرمدى است و مهم این است که ایمان او از سنخ ادراک است و مورد خطاب اعبد الله کانک تراه و ان کنت لاتراه فانه یراک .
چنین ایمانى است که براى او امنیت پدید مى آورد و او را راضى به قضا و قدر الهى مى سازد. به گفته علامه طباطبائى مرحوم آدمى در حقیقت خود را در قبول امر مقبول در امنیت مى بیند و قلبش به آن تسکین و آرامش مى یابد. انسان که در آرامش و امنیت باشد مى تواند نیکو بیندیشد، نیکو تصمیم بگیرد و درست عمل کند و این یکى از رموز عدم اضطراب فاطمه علیهاالسلام در برابر کشاکش زندگى است . (1)
- پی نوشت -
1- در مکتب فاطمه ، ص 163.
ادامه مطلب
نماز وسیله تقرب به حضرت باری تعالی

خدایمنان از روی لطف بی پایانش بر آدمیان منت نهاده وبهآنها اجازه عروج به عالم ملک وملکوت وتقرب هر چه بیشتر به ذات مقدسش را عطا فرموده ونماز را نردبان ترقی و ابزار ارتقاء به عالم بالا قرار داده است به طوریکه در این زمینه امام علی– علیه السلام – می فرمایند:
«الصَّلوة قربانُ کلِّ تقی(49)» « نماز موجب تقرب هر پرهیزگاری به خداست.»
انسانخاکی که همواره اسیر امیال نفسانی وغرایز حیوانی است به هنگام نماز ، پردههای ظلمانی جهان ماده را کنار می زند ، جاذبة دست وپاگیر کره خاکی را می شکند ،
موانعنیرومند عالم سفلی را از جلو پایش بر می دارد و به جهان بالا راه می یابد ،با خدای خودبی واسطه سخن میگوید راز دل می کند وخود را از چنگال نفس وشیطان می رهاند(50)وبه مقام قرب الهی نایل می گردد.
بهخصوص که خودبا انتخاب خود از نمازهای مستحب نیز در این زمینه کمک بگیرد همانگونه که امام کاظم - علیه السلام - درمورد نمازهای نافله فرموده اند: «صَلَواتُ النَوافِل قُرُباتُ کُلِّ مُؤمِنْ(51) « نمازهای نافله ، وسیله تقرب مؤمنان به خداست.»
49. محمد محمدی ری شهری ،همان، ج 7ص3094 حدیث، 10537.
50. شهید ثانی ، اسرارالصلوه ، علی اکبر مهدی پور ص 5 .
51. محمد باقر مجلسی ، همان ، ج 82 ، ص 308 ، حدیث 6 .
ادامه مطلب
نماز بیشترین حضور در برابر خداوند

نمازکه سراسر آن گفتگو با معبود وراز وعرض نیاز است ، سراسر آن توجه وحضور ، آن هم نه جسمی بلکه قلبی وروحی است ، تنها عبادتی است که از این منظر مورد توجه قرار گرفته زیرا که نماز ، ازابتدا تا انتها حضور انسان دربرابر خداست، حضور عبد درمحضر ربوبی مولی ، قیام و قعود واذکارش همه در محضر خداست ،
درهیچ یک از عبادات اسلامی همانند نماز ، بنده ، تمام وکمال ، در محضر او قرار ندارد ، در نماز اگر صورت نماز گزار کمی به چپ یا راست منحرف شود نمازباطل می گردد(44)و در بین آن حرف هم نمی تواند بزند حتی اگر حرفی بزند که از دو قسمت تشکیل شده باشد نمازش باطل می شود(45)، در حالی که روزه وطواف حج و... اینگونه نیست(46)و حضور قلبی که در نماز خواسته شده ،مؤید این کلاماست.
به هر حال چون نماز رسیدن به بارگاه انس و قرب الهی است ، در محضر مولی و آقا وسید قرار گرفتن شرایط خاصی دارد ،
بهعنوان مثال ؛ اگر بنده حقیری اجازه این را بیابد که در محضر انسان جلیل القدری حضور یابد آیا مدام این سو وآن سو را می نگرد ویا بادیگران حرف و بحث وگفتگو می کند یا اینکه سرش را ازشدت هیبت اوبه زیر می افکند به خصوص اگر گناهکار هم باشد
واز این رو امام صادق - علیه السلام - می فرماید: « انّ طاعة َ اللهِ عزّوجَلَّ خِدْمَتُهُ فِی الأرض فَلَیْسَ شیءٌ مِنْ خِدمتِهِ یَعْدِلُ الصلوةَ(47)» «همانا طاعت خدا به خدمت کردن اودر روی زمین است وهیچ خدمتی به اوبا نماز برابری نمی کند(48).»
44.پنجم از مبطلات نمازآن است که عمداً یا از روی فراموشی پشت به قبله کندیا به طرف راست یا چپ قبله بر گردد بلکه اگر عمداً به قدری بر گردد که نگوید روبه قبله است گرچه به طرف راست یا چپ نرسد، مازش باطل است.مؤسسه منتظران موعود ، توضیح المسائل مراجع ، فتوای امام خمینی ، ص 419.
45. ششم از مبطلات نماز آن است که عماداً کلمه ای بگوید که از آن کلمه قصد معنی کند،گرچه معنی هم نداشته باشد و یک حرف هم باشد بلکه اگر قصد هم نکند بنابراحتیاط واجب باید نماز را دوباره بخواند در صورتیکه دوحرف یا بیشتر باشدولی سهواً بگوید ،نمازش باطل نمی شود . مؤسسه منتظران موعود، همان ، ص 420.
46. ستاد اقامه نماز ، نماز بهشت خلوت انس ، ص18 ، سخنان حجة الاسلام نورمفیدی .
47. حسین نوری طبرسی ، همان، ج 3 ص 39 ، ح2964/1.
48. محمد محمدی ری شهری ،همان، ج 7ص3094 حدیث 10542.
ادامه مطلب