نماز لیلة الدفن
نماز لیلة الدفن
نماز لیلة الدفن (شب بعد از دفن میّت) دو رکعت است که در رکعت اوّل «حمد» و «آیة الکرسى» خوانده مى شود و در رکعت دوم یک مرتبه «حمد» و ده بار سوره «انّا انزلناه»; وقتى که نماز به پایان رسید، مى گویى:
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَ ابْعَثْ ثَوابَهُما اِلى قَبْرِ فُلان.
خدایا درود بفرست بر محمّد و آل محمّد و بفرست ثواب آن نماز را به قبر فلان کس.
که به جاى «فلان» نام میّت را ذکر مى کنى.(1)
و این یکى از بهترین هدایاست که انسان مى تواند براى اموات خود در آن شب پرخوف و خطر بفرستد. این نماز را مى توان براى هر مؤمنى خواند و هرچند نفر بخوانند خوب است.
1. مصباح کفعمى، صفحه 411; بلدالامین، صفحه 164 و بحارالانوار، جلد 88، صفحه 219، حدیث 5.
ادامه مطلب
جهت قبله هنگام نماز
و من حيث خرجت فولّ وجهك شطر المسجد الحرام و انّه للحقّ من ربّك و ما الله بغافل عمّا تعملون.
از هر كجا (و از هر شهر و نقطهاي) خارج شدن (به هنگام نماز) روي خود را به جانب مسجد الحرام كن. اين فرمان دستور حقي است از طرف پروردگار تو، و خداوند از كردار شما غافل نيست. «بقره ، 146»
ـ در آيه فوق تغيير قبله و لزوم و توجه به كعبه تكرار شده و به عنوان يك فرمان مذكور و يك امر حق از طرف پروردگار معرفي گرديده است و در آيه بعدش براي سومين بار روي اين مسأله تكيه شده است.
اين تأكيدات پي در پي همگي حاكي از اين حقيقت است كه مسأله تغيير قبله و نسخ اين حكم در ميان مسلمانان گران و سنگين و در ميان دشمنان لجوج دستاويزي براي سمپاشي بود.
پيامها و نكتهها
1ـ تغيير قبله موجب كوتاه شدن زبان مخالفان
2ـ تغيير قبله يك نوع تربيت و تكامل نعمت پروردگار بود.
3ـ تغيير قبله سبب شد كه مسلمانان با انضباط اسلامي آشنا شوند و از تقليد و تعصب دور گردند و هدايت يابند.
4ـ تغيير قبله همزمان با تشكيل حكومت اسلامي بعد از هجرت پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ بود.
5ـ تغيير قبله و نماز خواندن به سوي مسجد الحرام، زمينه اتمام نعمت خدا بر مؤمنان.
6ـ تغيير قبله باعث شد كه مسلمانان متوجه قديميترين خانه توحيد شدند و به اين ترتيب يك مرحله تكامل و تربيت تحقق يافت.
كعبه، قبله مسلمانان
قبله بودن مسجد الحرام و يا كعبه جلوهاي از ربوبيت الهي.
كفايت جهت قبله به هنگام نماز.
نظارت دقيق و همه جانبه خداوند نسبت به اعمال انسان.
تهديد خداوند نسبت به متخلّفين از پيروي پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ در مورد قبله.
تعيين مسجد الحرام و يا كعبه به عنوان قبله، حق و از جانب پروردگار است[1].
مسلمانان هر جا كه باشند هنگام اقامه نماز بايد مسجد الحرام و يا كعبه را قبله قرار دهند.
تغيير قبله از مسجد الاقصي به مسجد الحرام از نقاط عطف تاريخ صدر اسلام است.
تغيير قبله و نماز خواندن به سوي مسجد الحرام زمينه هدايت مؤمنان.
خانه كعبه كه در مكه معظمه ميباشد قبله است و بايد روبروي آن نماز خواند ولي كسي كه دور است اگر طوري بايستد كه بگويند رو به قبله نماز ميخواند كافي است.
كارهاي ديگري مانند سر بريدن حيوانات بايد رو به قبله انجام گيرد.
مسلمانان بايد در عبادت رو به كعبه كنند حتي در كارهايي همچون خواب، خوراك، هنگام وضو گرفتن و...
[1] . تفسير راهنما، ج 1، ص 385.
ادامه مطلب
چهار وقت براي تسبيح پروردگار بيان شده
چهار وقت براي تسبيح پروردگار بيان شده
فسبحان الله حين تمسون و حين تصبحون.
و له الحمد في السّموات و الارض و عشيّاً و حين تظهرون.
منزه است خداوند به هنگامي كه شام ميكنيد و صبح ميكنيد.
و حمد و ستايش مخصوص اوست در آسمان و زمين، و تسبيح و تنزيه براي اوست به هنگام عصر و هنگامي كه ظهر ميكنيد.
«روم ، 17»
از اين كه خداوند براي تسبيح اوقات مذكور را مخصوصاً ياد نموده براي آن است كه اوقات تجديد نعمت پروردگار بوده و نعمتي چون روز تمام گشته و با غروب آفتاب شب كه زمان آسايش است سر رسيده و بر اساس وقتي كه مؤمنين از دنيا فارق شده و در آخرت وارد بهشت پروردگار ميشوند به هنگام اين انتقال حمد پروردگار و تسبيح او مينمايند (و آخر دعواهم ان الحمد لله ربّ العالمين).
و بعضي گويند آيه مذكور دلالت بر اوقات نمازهاي پنجگانه دارد زيرا (حين تمسون) بر نماز مغرب و عشاء (حين تصبحون) بر نماز صبح و عشاء بر نماز عصر و (حين تظهرون) بر نماز ظهر دلالت مينمايد.
و البتّه اين تفسير بهتر و با اوقات نماز كه وقت ذكر است مناسبتر به نظر ميرسد.[1]
و حمد و ستايش مخصوص ذات پاك او است در آسمان و زمين، و منزّه است به هنگام عصر، و هنگامي كه وارد ظهر ميشويد (و له الحمد في السموات و الارض و عشياًَ و حين تظهرون).
به اين ترتيب در اين دو آيه چهار وقت براي تسبيح پروردگار بيان شده: آغاز شب (حين تمسون).
طلوع صبح «و حين تصبحون».
عصرگاهان (و عشيا).
و به هنگام زوال ظهر (و حين تظهرون).[2]
امّا حمد از نظر مكان تعميم يافته و پهنه آسمان و زمين را شامل شده است.
ذكر اين چهار وقت در آيات فوق ممكن است كنايه از دوام و هميشگي تسبيح باشد، چنان كه در فارسي ميگوييم هر صبح و شام از فلان كس مراقبت كن (يعني هميشه و در هر زمان).
اين احتمال نيز از ناحيه بعضي از مفسران اظهار شده است كه اوقات چهارگانه فوق اشاره به وقتهاي نماز است، ولي اين سؤال را پاسخ نگفتهاند كه چرا به جاي پنج وقت تنها از چهار وقت سخن گفته است (و از وقت عشا سخني به ميان نيامده).
ولي ممكن است پاسخ داده شود كه چون وقت نماز مغرب و عشاء نسبتاً به هم نزديك است، و فاصله ميان آن دو در حدود يك الي يكساعت و نيم ميباشد هر دو يكجا آمده است، در حالي كه فاصله وقت فضيلت ظهر و عصر نسبتاً زياد و چند ساعت است.
امّا اگر تسبيح و حمد را به معني وسيع كلمه در آيات فوق بگيريم محدود به نمازهاي پنجگانه نخواهد شد، هر چند اين نمازها از مصداقهاي روشن آن است.[3]
در تفسير الميزان آمده:
از اين حمد و تسبيح چند نكته به دست ميآيد: اوّل اين كه تسبيح و تحميد در آيه شريفه انشائي، و از ناحيه خود خداي تعالي است، نه اين كه بخواهد خبر دهد از تسبيح تحميد ديگران، و يا براي ديگران انشاء كرده باشد، تا معنا (قولوا سبحان الله، و قولوا الحمد الله) (خدا را تسبيح و تحميد كنيد) باشد.
ـ و اين اوّلين بار نيست كه خدا خود را تسبيح و تحميد گفته، بلكه در كلام مجيدش مكرر آمده.
ـ نكته دوم اين كه مراد به تسبيح و تحميد معناي مطلق آن است، نه نمازهاي واجب روزانه، كه بيشتر مفسرين كه كلمه (بگوييم) را در تقدير گرفتهاند پنداشتهاند و گفتهاند معناي آيه اين است كه بگوييد «سبحان الله و الحمد لله».
ـ صبح و عصر مخصوص تسبيح و سماوات و ارض و ظهر و شب مخصوص حمد شود. بلكه همه اين اوقات مخصوص تسبيح، و همه مكانهاي مخصوص حمد است.[4]
[1] . مجمع البيان، ج 8، ص 465.
[2] . توجّه داشته باشيد كه «عشياً» و «حين تظهرون» عطف بر «حين تمسون» است و به موضوع تسبيح باز ميگردد.
[3] . تفسير نمونه، ج 16، ص 383.
[4] . تفسير الميزان، ج 16، ص 255.
ادامه مطلب
ميگويند: ما از نمازگزاران نبوديم
ميگويند: ما از نمازگزاران نبوديم.
في جنّات يتسآءلون عن المجرمين ما سلككم في سقر قالوا لم نك من المصلين.
آنها درباغهاي بهشتند وسؤال ميكنند از مجرمان، چه چيز شما را به دوزخ فرستاد؟ ميگويند: ما از نمازگزاران نبوديم.« مدثر ،40 تا 43»
سپس به گوشهاي از شرح حال (اصحاب اليمين) و گروه مقابل آنها پرداخته ميافزايد: آنها در باغهاي پر نعمت و با عظمت بهشتند در حالي كه سؤال ميكنند... «في جنات يتسائلون».
ميگويند: چه چيز شما را به دوزخ فرستاده؟ «ما سلككم فس سقر».
از اين آيات به خوبي استفاده ميشود كه رابطه ميان بهشتيان و دوزخيان به كلي قطع نميگردد بهشتيان ميتوانند از عالم خود وضع دوزخيان را مشاهده كنند و با آنها به گفتگو پردازند. اكنون ببينيم مجرمان در پاسخ اين سؤال (اصحاب اليمين) چه ميگويند؟ آنها به چهار گناه بزرگ خويش در اين رابطه اعتراف ميكنند:
نخست اين كه ميگويند: ما از نمازگزاران نبوديم «قالوا لم نك من المصلّين.»
اگر نماز ميخوانديم نماز ما را به ياد خدا ميانداخت و نهي از فحشاء و منكر ميكرد و ما را به صراط مستقيم الهي دعوت مينمود.
به هر حال از اين آيات به خوبي استفاده ميشود كه اولاً كفار همان گونه كه مكلف به اصول دين هستند به فروع دين نيز مكلفند و نيز نشان ميدهد اين امور چهارگانه يعني نماز و زكات و (ترك مجالس اهل باطل و (ايمان به قيامت) اهميت و نقش فوقالعادهاي در هدايت و تربيت انسان دارد و به اين ترتيب جهنم جاي نمازگزاران واقعي و زكات دهندگان و تاركان باطل و مؤمنان به قيامت نيست.
البته نماز از آنجا كه عبادت خدا است بدون ايمان به او ميسر نيست بنابراين ذكر آن رمزي است براي ايمان و اعتقاد به خداوند و تسليم در برابر فرمان او و ميتوان گفت اين امور چهارگانه از توحيد شروع ميشود و به معاد پايان ميپذيرد و ارتباط انسان را با (خالق) و (خلق) و (خويشتن) در بر ميگيرد.[1]
[1] . سورهي مدثر، آيهي 40 تا 43 ـ تفسير نمونه، ج 25، ص 255، 253، 252، 250، 249.
ادامه مطلب