فلسفه نماز در آیین یهود

فلسفه نماز در آیین یهود

62501185674108396405.jpg;

تورات مقدس متن مدونی برای تفیلا (نماز) معرفی نکرده، لیکن هر فردی چه مرد و چه زن یعنی همه افراد یهود را موظف به خواندن نماز کرده است. در سفر تثنیه فصل 11 آیه 13 چنین ذکر شده است: «خداوند خدای خود را دوست بدارید و او را با تمامی دل و با تمامی جان خود عبادت کنید.» دانشمندان یهود درباره این موضوع تفسیر کرده اند که این کدام پرستش است که به قلب مربوط می باشد؟ جواب داده اند که همان نماز است.

فواید و آثار نماز
تفیلا وسیله ارتباطی است بین انسان و خدا که در این رابطه انسان خود را بی نهایت کوچک دانسته در مقابل نیرویی بی نهایت بزرگ، به مدح و ستایش می پردازد. در قسمت دیگری از تفیلا انسان خواست های خود را با خدا مطرح می کند. دعا کردن تکلیف کردن بر خدا نیست بلکه بر عکس تکلیف کردن بر خود ماست یعنی می توان این طور بیان کرد که انسان هنگام دعا کردن با در نظر گرفتن عنصر مشترک با خدا یعنی عنصر اراده و اختیار که او را از سایر موجودات جدا می کند خواستار آن است که با داشتن چنین عنصری خود را از مقام بی نهایت کوچک به مقامی بی نهایت بزرگ برساند و با کسب چنین قدرتی قادر به رفع نیازها و برآورد خواست ها باشد. قسمت دیگر تفیلای ما مربوط به شکرگذاری از خداوند است و این بزرگترین نشانه آگاهی انسان است و عبارت است از آگاه بودن انسان به ارزش های خویش و آگاهی او نسبت به همه نعمت ها و موهبت هایی که دارد.
حخامیم (دانشمندان یهود) شکرگذاری را وظیفه هر انسانی در تمام موارد زندگی می دانند. چنانچه وقتی غذایی را می خوریم این کار را انجام می دهیم و یا در موارد دیگری مانند بوییدن شکوفه ای شکر می گوییم که چنین بصیرتی در حواس و فکر انسان وجود دارد تا پی به چنین مخلوقاتی ببریم. اصولا فلسفه مدح و شکرگزاری انسان را از فلسفه نیهیلیزم و پوچی گری بیرون آورده و او را متوجه جهان خارج و طبیعت می سازد. نزدیکی انسان به خدا (که توسط تفیلا انجام می گیرد) نتیجه پیشرفت های عقلانی و تزکیه نفس خود اوست، که او را مسئول آن قرار می دهد تا شایستگی خود را نسبت به این موهبت الهی ثابت نماید. اگر به انسان این افتخار داده شده است که پرتویی از انوار الهی در روح او به امانت گذاشته شود، این وظیفه نیز برعهده او نهاده شده است که زندگی خود را به نحوی بگذراند که مورد تایید آفریدگار قرار گیرد.

جلوه ایمان در دعا و نماز

ایمان به عالی ترین وجه، هنگام دعا کردن و نماز خواندن جلوه گر می شود. زیرا آن کس که به خدا علاقه و صمیمانه ایمان دارد، به حضور پروردگار دعا می کند و حاجات خود را از او می خواهد. دعا کردن و نماز خواندن تنها برای رفع حاجات نیست، دعا و نماز در حقیقت عبارت است از رابطه ای صمیمانه بین آفریدگار و آفریده، که انسان به وسیله آن از اعماق قلب با خالق خویش سخن می گوید. از این رو دعا و نماز هم به درگاه خداوند مقبول و خوش آیند است و هم به انسان کمک می‎کند تا غم از دل بزداید و بار روح را سبک تر سازد حتی گفته شده است خداوند مشتاق شنیدن دعا و نماز عادلان و نیکوکاران است برای چه دعا و نماز نیکوکاران به پارو (کلمه «عتر» به معنی پارو می باشد و همان حروف عتر ریشه فعل دعا کردن و نماز خواندن را دارد) تشبیه شده است؟ چون همان طور که پارو محصول را زیرو رو کرده و آن را از جایی به جای دیگر منتقل می ‎سازد، به همان ترتیب دعا و نماز عادلان و نــیکوکاران خـشم و غـضب خـداوند را بـه رحمت مبدل می کند. (تلمود: یواموت 64 الف)
نماز حقیقی چیزی بیش از حرکت و تلفظ لبان است و بایستی از اعماق قلب برخیزد. نماز انسان به حضور خداوند مورد قبول واقع نمی شود مگر این که وی قلب و جان خود را کف دست بگذارد چنان که در مراثی ارمیا فصل 3 آیه 41 آمده: «قلب خود را همراه با دست هایمان به سوی خدایی که در آسمان ها است برافرازیم.» یعنی آن که ما نباید تنها دست هایمان را هنگام دعا و نماز به سوی خداوند بلند کنیم بلکه باید قلب خود را نیز متوجه خالق جهان سازیم. کسی که دعا و نماز می خواند باید چشمانش را پائین افکنده و قلبش را متوجه بالا سازد و باید نزد خود چنین مجسم کند که خداوند مقابل او است چنان که در کتاب مزامیر داود (تهیلیم) فصل 16 آیه 8 می فرماید: «خداوند را همیشه پیش روی خود می دانم.» در تلمود؛ براخوت، 28 آمده است: «هنگامی که شما دعا و نماز می خوانید بدانید که در حضور چه کسی ایستاده اید.» دانشمندان یهود دعا و نماز را چیزی بزرگ تر و والاتر از درخواستی برای رفع احتیاجات مادی می دانند. در عین حال که تقاضاهای زندگی جسمانی را از یاد نبرده اند ایشان دعا و نماز را به عنوان واسطه ای برای ارتباط با خدا و گسترش پاک ‎ترین و عالی ترین احساسات و انگیزه های طبیعی به کار می برند. در نظر ایشان، عبادت و خواندن دعا و نماز ورزشی است روحانی برای افزودن قدرت روان، بدین نیت که روح فرمانده زندگی و ارباب و سرور جسم شود.

منـابـع

انجمن کلیمیان ایران- کتاب تعلیمات دینی و فرهنگ قوم یهود- سال دوم راهنمایی- سال 81

رحمن دلرحیم- مقاله فلسفه نماز- انجمن کلیمیان ایران

سایت پایگاه رصد- مقاله نماز (تفیلا) در آیین یهود

عبدالعظیم رضایی- تاریخ ادیان جهان- جلد 2 و 3

آدین اشتاین سالتز- سیری در تلمود- مترجم باقر طالبی دارابی- مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب- 1383

راب آبراهام كهن- گنجینه تلمود- صفحه 103

 


ادامه مطلب


[ جمعه 28 اسفند 1394  ] [ 10:08 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

آثار و فواید نماز از دیدگاه دانشمندان و بزرگان یهود

آثار و فواید نماز از دیدگاه دانشمندان و بزرگان یهود

62926619158045166261.jpg;

دانشمندان و بزرگان یهود در آثار و فواید نماز گفته اند:
1- بهترین راه تزکیه روح، نماز است، چون وسیله مطمئنی جهت تزکیه است.
2- نماز مایه آرامش است.
3- نماز مایه نزدیک شدن انسان به سعادت است.
4- نماز انسان را از فحشا و منکرات باز می دارد.
5- نماز سپاسگزاری از معبود است چون تشکر از نعمت دهنده واجب است، چنانچه اگر کسی کاری را برای ما انجام داد و از او تشکر نکنیم در حق او جفا کرده ایم.
6- از ویژگی های نماز جلوگیری از غفلت است.
7- نماز انسان را به پاکی ها و پاکسازی هم ظاهر و هم باطن هدایت می کند.
8- نماز ضد اضطراب و پریشانی است.
9- نماز سدی است در مقابل گناهکاری ها و ایجاد روح تقوا و پرهیزگاری.
10- نماز وسیله پاک شدن و ثابت کننده خلوص و پیراستگی از تکبر و غرور است.
11- نماز وسیله زدودن پرده های غفلت و سستی، پرورش فضائل اخلاقی گسترش دهنده زمینه عدالت و رعایت حقوق اجتماعی، ایجاد روح، نظم و پاکیزگی در ظاهر و باطن انسان است.
12- نماز درست است که به وسیله فرد انجام می پذیرد، اما با نماز، ساخته شدن عضوی از جامعه شکل می ‎گیرد و این رابطه بین نماز و اجتماع است.
13- وقتی انسان متذکر خدا بود خدا را مراقب خویش دید قهرا از انجام گناه و منکرات شرم و حیا می‎ کند.
14- شادابی روح انسان نماز در ساخت روح انسان، همان نقشی را ایفا می کند که نرمش و ورزش در ساخت جسم انسان ایفا می نماید.
15- نماز روح انسان ها را به مبداء هستی بخش مرتبط و متصل می کند و با این ارتباط، روح و جان آدمی را زنده، با نشاط و آرام می سازد و او را برای انجام سایر تکالیف و وظائف فردی و اجتماعی آماده می کند.
16- خواندن نماز علاوه بر آن که انجام یک دستور و یک واجب الهی است، خود مانع از انجام زشتی ها، خلاف ها و گناهان دیگر است.
17- یکی از فلسفه‎ های عبادت، اظهار خضوع و تسلیم در مقابل امر پروردگار و ایجاد روح عبودیت و بندگی در انسان است.
18- و بالاخره نماز دارای آثار و فلسفه های متعددی است از جمله این خواص نماز، تقدیر و سپاس گزاری از خدا است، موجب آرامش انسان است، موجب یاد خداست، زمینه پرهیز از گناه را در انسان فراهم می کند، تأکیدی بر نظافت و سلامتی است، دارای آثار وحدت بخش اجتماعی است و موجب انضباط و وقت شناسی است.

منـابـع

انجمن کلیمیان ایران- کتاب تعلیمات دینی و فرهنگ قوم یهود- سال دوم راهنمایی- سال 81

رحمن دلرحیم- مقاله فلسفه نماز- انجمن کلیمیان ایران

سایت پایگاه رصد- مقاله نماز (تفیلا) در آیین یهود

عبدالعظیم رضایی- تاریخ ادیان جهان- جلد 2 و 3

آدین اشتاین سالتز- سیری در تلمود- مترجم باقر طالبی دارابی- مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب- 1383

راب آبراهام كهن- گنجینه تلمود- صفحه 103

 


ادامه مطلب


[ جمعه 28 اسفند 1394  ] [ 10:03 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

احکام نمازگزار در نماز

احکام نمازگزار در نماز

http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/%D9%85%D9%87%D8%B1%20%D9%88%20%D8%AA%D8%B3%D8%A8%DB%8C%D8%AD/%D8%B3%D8%B3%DB%8C%DB%8C.png

نماز ظهر و عصر، هر کدام وقت مخصوص و مشترکی دارند. وقت مخصوص نماز ظهر، از اول ظهر است تا وقتی که به اندازه خواندن نماز ظهر بگذرد که اگر کسی سهوا هم نماز عصر را در این وقت بخواند، نمازش باطل است. وقت مخصوص نماز عصر موقعی است که به اندازه خواندن نماز عصر، وقت به مغرب مانده باشد که اگر کسی تا این موقع نماز ظهر را نخواند، نماز ظهر او قضا شده و باید نماز عصر را بخواند. وقت مخصوص نماز عصر وقت مشترک نماز ظهر و عصر است که اگر کسی اشتباها در این وقت تمام نماز عصر را پیش از نماز ظهر بخواند، نمازش صحیح است و باید نماز ظهر را بعد از آن به جا آورد.

نماز مغرب و عشا هم هر کدام وقت مخصوص و مشترکی دارند. وقت مخصوص نماز مغرب از اول مغرب است تا وقتی که از مغرب به اندازه خواندن سه رکعت نماز بگذرد و وقت مخصوص نماز عشا موقعی است که به اندازه خواندن نماز عشا به نصف شب مانده باشد که اگر کسی تا این موقع نماز مغرب را نخوانده باشد، باید اول نماز عشا و بعد از آن، نماز مغرب را بخواند. بین وقت مخصوص نماز مغرب و وقت مخصوص نماز عشا، وقت مشترک این دو نماز است که اگر کسی در این وقت اشتباها نماز عشا را پیش از نماز مغرب بخواند، نمازش صحیح است و باید نماز مغرب را بعد از آن به جا آورد. وقت نماز صبح، از اول فجر صادق است تا بیرون آمدن آفتاب.

لباس نمازگزار چند شرط دارد:
1- آن که مباح باشد، یعنی مال خود نماز گزار باشد یا اگر مال خودش نیست، صاحبش به نماز خواندن در آن راضی باشد.
2- نجس نباشد.
3- پوست مردار نباشد، خواه از حیوان حلال گوشت یا حرام گوشت.
4- از پشم یا مو و کرک حیوان حرام گوشت نباشد ولی با لباس خز می شود نماز خواند.
5- اگر نماز گزار مرد است، لباسش ابریشم و طلا باف نباشد و با طلا هم خود را زینت نکند و در غیر نماز هم، پوشیدن لباس ابریشمی و زینت کردن به طلا برای مردان حرام است.

مکان نماز گزار، یعنی جایی که در آن نماز می خواند، چند شرط دارد:
1- مباح باشد.
2- بی حرکت باشد و اگر ناچار باشد در جایی که مانند اتومبیل و کشتی حرکت دارد نماز بخواند، مانعی ندارد و چنانچه آن ها از قبله به طرف دیگر حرکت کنند، به طرف قبله برگردد.
3- اگر مکان نجس است، به طوری تر نباشد که رطوبت آن به بدن یا لباس او برسد ولی جایی که پیشانی را بر آن می گذارد اگر نجس باشد، در صورتی که خشک هم باشد نماز باطل است.
4- جای پیشانی از جای زانوها و سرانگشتان پای او بیش از چهار انگشت بسته، پست تر یا بلندتر نباشد.

خانه کعبه که در مکه معظمه می باشد، قبله است و باید رو به روی آن نماز خواند ولی کسی که دور است اگر طوری بایستد یا بنشیند که بگویند رو به قبله نماز می خواند کافی است و همچنین است کارهای دیگری که مانند سر بریدن حیوانات باید رو به قبله انجام گیرد. کسی که نشسته هم نمی تواند نماز بخواند، باید در حال نماز به پهلوی راست طوری بخوابد که جلوی بدن او رو به قبله باشد و اگر ممکن نیست، باید به پهلوی چپ طوری بخوابد که جلوی بدن او رو به قبله باشد و اگر این را هم نمی تواند (انجام دهد)، باید به پشت بخوابد به طوری که کف پاهای او رو به قبله باشد. اگر نمازگزار بعد از تحقیق، نفهمد که قبله کدام طرف است، باید به گمانی که از محراب مسلمانان یا قبرهای آنان یا از راه های دیگر پیدا می شود عمل نماید.

منـابـع

سید محمد حسین طباطبایی- اصول عقاید و دستورات دینی 4-1 صفحه 69 -71

 


ادامه مطلب


[ جمعه 28 اسفند 1394  ] [ 10:00 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(2) ]

فلسفه توجه به قبله

فلسفه توجه به قبله

http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/%D9%85%D9%87%D8%B1%20%D9%88%20%D8%AA%D8%B3%D8%A8%DB%8C%D8%AD/%D8%B3%D8%AC%D8%A7%D8%AF%D9%870.jpg

در قرآن کریم تصریح شده است که: «مشرق و مغرب از آن خداست و به هر طرف که رو کنید، خدا آنجاست»؛ «و لله المشرق و المغرب فأینما تولوا فثم وجه الله» (بقره/آیه 115). عده اى با توجه به این آیه شریفه، این سؤال را طرح مى کنند که اگر به هر سو رو کنیم آنجا محل حضور خداست، پس چه لزومى دارد که نماز را رو به سوى قبله انجام دهیم؟ آیا مفهوم این کار محدود کردن ذات خداوند در جهت معینى نیست؟ در پاسخ به این پرسش مى توان گفت:

* توجه به قبله هرگز به معناى محدود نمودن ذات پاک الهى در سمت معینى نیست؛ بلکه هدف از این حکم، نظام مند کردن عبادت بندگان است. مسئله نظم در امور مادى و معنوى علاوه بر اینکه مورد تأکید دین مبین اسلام است در میان تمام ملل جهان نیز یک امر پسندیده و مطلوب مى باشد.

* توجه عموم مسلمانان جهان به یک مرکز مقدس کعبه آن هم در هر شبانه روز پنج مرتبه، روح وحدت و یگانگى را در دل و جان آنان مى پروراند؛ اجتماعات مختلف اسلامى را از شرق و غرب عالم به هم مربوط مى سازد و اساس و جوهره تعلیمات جهان اسلام را به صورت «وحدت در هدف و عقیده»، به دنیا را نشان مى دهد. این عمل آثار تربیتى، سیاسى، اخلاقى و اجتماعى خاصى را براى مسلمانان و جامعه اسلامى به ارمغان مى آورد و در واقع، خانه کعبه و توجه همه به سوى آن رمز و اشاره اى به وحدت مسلمانان است. کوتاه سخن اینکه فلسفه عبادت، توجه دادن بشریت به یک نقطه مرکزى است، و آن نقطه مرکزى به ظاهر و در عالم ماده، در کعبه متجلى است، و در عالم معنا و واقع، به خداوند یکتا منتهى مى شود. به قول شاعر:
مقصود من از کعبه و بتخانه تویى تو *** مقصود تویى کعبه و بتخانه بهانه

* نمازى که رو به سوى کعبه صورت مى گیرد، باعث تجدید خاطره ایثارگرى و شرک ستیزى حضرت ابراهیم (ع) است، تا بدین وسیله تنفر از کفر و شرک پیوسته در دلها زنده بماند و مسلمانان لحظه اى از ابراز نفرت و برائت از کافران و مشرکان غافل نباشند.

* خانه کعبه و توجه به آن، در واقع یکى از راههاى آزمایش پایدارى بندگان است و خداوند از این طریق انسانهاى فرمانبردار را از انسانهاى سرکش و عصیانگر جدا مى سازد؛ در قرآن کریم مى خوانیم: «و ما جعلنا القبلة التى کنت علیها إلا لنعلم من یتبع الرسول ممن ینقلب على عقبیه» (بقره/آیه 143)؛ «و ما آن قبله اى را که قبلا بر آن بودى، تنها براى این قرار دادیم که افرادى را که از پیامبر پیروى مى کنند از آنهایى که به زمان جاهلیت باز مى گردند، مشخص کنیم». اگر چه در آیه مذکور فلسفه تغییر قبله مطرح شده است؛ اما در نگاه دیگر، با بیان بسیار ظریفى حکمت توجه به قبله را نیز روشن مى سازد، و آن این است که اساس جعل قبله و هدف از آن، آزمایش بندگان است. امام امیرمؤمنان (ع) در اینباره مى فرماید: «ان الله سبحانه اختبر الأولین من لدن آدم إلى الآخرین من هذا العالم بأحجار لاتضر و لا تنفع ولاتبصر ولاتسمع فجعلها بیته»؛ «خداى سبحان، کعبه را نشانه تواضع بندگان در برابر شکوه و عظمت خود، و اعتراف آنان به بزرگى و قدرت الهى... و نشانه اى گویا براى اسلام قرار داد»؛ «الحرام الذى جعله للناس قیاما»؛ (نهج البلاغه، ترجمه دشتى، خ 112) همانا خداوند سبحان، انسانهاى پیشین از آدم (ع) تا دیگران از این جهان را با سنگهایى آزمایش کرد که نه زیان مى رسانند و نه نفعى دارند، و نه مى بینند و نه مى شنوند. این سنگها را خانه محترم خود قرار داد؛ همان خانه اى که آن را عامل پایدارى مردم گردانید».

* خداوند خانه کعبه را مظهر تواضع بندگان در مقابل عظمت خویش و نشانه اى گویا براى اسلام قرار داده است. بنابراین، نماز خواندن به سوى کعبه، یعنى بندگى و کرنش در برابر عظمت خداوند و حفظ شعائر الهى و نشانه هاى دین مبین اسلام. امام على (ع) فرمود: «و فرض علیکم حج بیته الحرام، الذى جعله قبلة للأنام، یردونه ورود الأنعام، و یألهون إلیه ولوه الحمام، و جعله سبحانه علامة لتواضعهم لعظمته و إذعانهم لعزته... جعله سبحانه وتعالى للإسلام علما»؛ (نهج البلاغه، خ1) «خداوند حج خانه محترم خود را بر شما واجب کرد؛ همان خانه اى که آن را قبله گاه انسانها قرا داد، که چونان حیوانات تشنه بر آن وارد مى شوند، و مانند کبوتران به آن پناه مى برند. خداى سبحان، کعبه را نشانه تواضع بندگان در برابر شکوه و عظمت خود، و اعتراف آنان به بزرگى و قدرت الهى... و نشانه اى گویا براى اسلام قرار داد».

منـابـع

اکبر اسد علیزاده- فلسفه قبله

 


ادامه مطلب


[ جمعه 28 اسفند 1394  ] [ 9:58 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]