آنچه بر امام و مأمومین هنگام ایراد خطبه کراهت دارد
آنچه بر امام و مأمومین هنگام ایراد خطبه کراهت دارد
۱- آن که خطیب در حال خطبه به غیر از خطبه سخن دیگر بگوید، و أحوط ترک آن است.
۲- آن که مأمومین هنگام ایراد خطبه ها حرف بزنند، بنا بر احتیاط آنها نیز حرف نزنند و أحوط بر مأمومین آن است که خطبه ها را به دقّت گوش کنند و توجّه به مواعظ خطیب بنمایند.[۱]
[۱]. برای آگاهی از دیدگاه مراجع در این باره، نک: توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج۱، ص۸۴۳- ۸۸۰٫
ادامه مطلب
براى امام جمعه چند چیز مستحبّ است
براى امام جمعه چند چیز مستحبّ است:
۱- در حال خطبه خواندن امام رو به مردم بایستد.
۲- بلیغ و توانا در سخن گفتن و موقع شناس باشد.
۳- مواظب بر نمازهاى خود در وقتشان باشد.
۴- بر انجام اوامر الهى حتّى مستحبّات حریص باشد.
۵- نواهى الهى حتّى مکروهات را ترک نماید.
۶- از شبهات اجتناب نماید.
۷- از سخنان بیهوده خوددارى کند تا مواعظ او در نفوس افراد تأثیر بیشترى داشته باشد.
۸- در حال نماز در زمستان و تابستان عمّامه بگذارد.
۹- در حال نماز رداء بر دوش داشته باشد چه عبا باشد چه بُرد یمانى یا غیر اینها.
۱۰- هنگام ایراد خطبه تکیه بر عصا یا شمشیر یا غیر آن بنماید.
۱۱- هنگام روبرو شدن با مأمومین سلام بنماید.
۱۲- قبل از خواندن خطبهها مادامى که مؤذّن مشغول اذان است امام بنشیند.[۱]
[۱]. توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج۱، ص۸۴۳- ۸۸۰٫
ادامه مطلب
نماز نمودار كامل توحيد و يگانه پرستي است
نماز نمودار كامل توحيد و يگانه پرستي است
زيرا نماز با تسبيح و تنزيه ذات حق تعالي شروع مي شود و به آن ختم مي گردد. به عنوان مثال، گذشته از تسبيح هاي توحيدي كه در ركوع، سجود، اذان، اقامه، تشهد و ركعت هاي نماز اداء مي شود و نماز گزار با گفتارها و كردارهاي توحيدي يگانه پرستي خود را به منصه ظهور مي رساند، گفتن تكبيرات متعدد در آغاز و انجام نماز زيباترين شعار توحيدي است كه در نماز اداء مي شود، زيرا تكبير گرچه نشانه جمال حق است، ولي جلال الهي نيز در آن نهفته است، چون خود تكبير عين تنزيه الهي است، بدليل آن كه معناي «الله اكبر» اين نيست كه خداوند بزرگتر از اشياي ديگر است، بلكه معنايش اين است كه خداوند بزرگتر از توصيف است. و از آن جا كه در اذان و اقامه و تكبير هاي متعدد افتتاحي و همچنين در تكبيرهاي سه گانه تعقيب نماز خداوند تنزيه مي گردد،[1] پس بدين ترتيب معلوم مي شود كه معارف توحيدي به زيباترين وجه در نماز جلوه كرده است كه شايد در كمتر عبادتي بدان گونه تجلي كرده باشد.
برخي از بزرگان نكته آموز در اين باره مي گويند: «در نماز اين مرقاة (وسيله) وصول الي الله، پس از هر ستايش تكبيري وارد است، چنانچه در دخول آن تكبيري است، كه اشاره به بزرگتر بودن از ستايش است ولو اعظم آن كه نماز است. و پس از خروج تكبير است كه بزرگتر بودن او را از توصيف ذات و صفات و افعال مي رساند.»[2]
پی نوشت:
ادامه مطلب
اقامت ده روز
اقامت ده روز
در مسافرت،اگر انسان قصد ماندن ده روز تمام يا بيشتر در يكجاداشته باشد،بايد نمازهايش را تمام بخواند.اگر نيت واقعى او،ماندن كمتر از ده روز است،نمى تواند در ظاهر قصد ده روز كند و تمام بخواند.
اگر قبل از تمام شدن ده روز،به دلايلى تصميم انسان عوض شد وتصميم به بازگشت گرفت، روزهاى باقيمانده را هم بايد تمام بخواند.
اگر كسى مسافرت كند و به وطن خود برود،هر چند كمتر از ده روزبماند،نمازهايش تمام است.مگر آنكه از وطن خود اعراض كرده وبنايش بر بازنگشتن باشد،كه حكم مسافر دارد.
زادگاه انسان،وطن اصلى اوست،مگر آنكه از آنجا اعراض كند.
محل ديگرى را هم كه انسان براى اقامت دائمى انتخاب مى كند،وطن غير اصلى او به حساب مى آيد.كسى كه در دو جا زندگى مى كند،هر دوجا وطن او محسوب مى شود.تا انسان،قصد ماندن هميشگى در جايى غير از وطن اصلى نداشته باشد،وطن او حساب نمى شود،مگر آنكه بدون قصد ماندن،آنقدر بماند كه مردم بگويند آنجا وطن اوست.
كسى كه مسافرت،شغل اوست(مثل رانندگان،خلبانان و...)ياشغلش به گونه اى در ارتباط با سفر است كه همواره در تردد و رفت و آمداست،نمازهايش را بايد تمام بخواند.(توضيح بيشتر در رساله هاست).
مسافر،در چهار جا مى تواند نمازش را هم شكسته و هم تمام بخواند:
1-مسجد الحرام
2-مسجد النبى
3-مسجد كوفه
4-حرم سيد الشهداء و مسجد متصل به حرم آنحضرت. (1)
در اين موارد،براى فيض بيشتر بردن از معنويات اين اماكن،مسافرمجاز است نمازش را تمام بخواند.
پی نوشت:
ادامه مطلب