ویژگیهای نمازهای بیارزش
ویژگیهای نمازهای بیارزش
1- بیتوجهی به قیامت:در اولین آیهی سورهی ماعون میخوانیم:"أَ رَأَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بِالدِّین" آیا دیدی آن کس را که روز جزا را انکار کرد؟ در آیهی شریفه، تکذیب گر روز جزا به گروهی از نمازگزاران تطبیق شده، چون حرف فاء که بر سر جملهی فویلٌ للمصلین آمده، میفهماند که جملهی مزبور نتیجهی تکذیب روز جزاست و میرساند چنین نمازگزارانی خالی از نفاق نیستند، چون تکذیب روز جزا تنها به این نیست که به کلی آن را منکر شود، کسی هم که تظاهر به ایمان میکند و نماز مسلمانان را میخواند، اما طوری میخواند که عملاً نشان میدهد باکی از روز جزا ندارد، او نیز روز جزا را تکذیب کرده است. البته مراد از تکذیب معاد در این جا تکذیب قلبی است نه قولی. زیرا مخاطب سوره کسانی هستند که نماز میخوانند و زباناً قیامت را قبول دارند، ولی عملشان مانند کسی که از معاد و حساب و کتاب میترسد، نیست.
2- بیتوجهی به ایتام و نیازمندان:با توجه به آیهی دوم و سوم سورهی ماعون در مییابیم کهنماز و رسیدگی به محرومان، پیوند ناگسستنی دارند. (ارتباط با خالق و ارتباط با خلق) مؤمن و نمازگزار واقعی خود را مالک همهی داراییهای خود نمیداند و سهمی از آن را حق دیگران میداند. چنانکه در آیات زیادی از قرآن نیز اقامهی نماز و دادن زکات در کنار هم ذکر شده است.
3- سبک شمردن نماز:آیهی 5 سورهی ماعون میفرماید:" الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُون"یعنی آنهایی که از نمازشان غافلند، اهتمامی به امر نماز ندارند، و از فوت شدنش باکی ندارند. چه این که به کلی فوت شود و چه این که بعضی از اوقات فوت گردد، و چه این که وقت فضیلتش از دست برود و چه این که ارکان و شرایطش و احکام و مسائلش را ندانسته نمازی باطل بخوانند.
در روایات آمده مراد از ساهون، ترک نماز و سستی و تکاهل در نماز و ضایع کردن آن است.
ضایع کردن نماز غیر از نخواندن و ترک آن است. کسی که نماز میخواند ولی بدون رعایت شرایط آن یا با تأخیر، چنین کسی نماز را ضایع کرده و آن را سبک شمرده و بنا بر آیهی 59 سورهی مریم کسی که از نماز و رابطه با خدا جدا شد، به شهوات پیوند میخورد. چرا که نماز سدی است میان انسان و شهوتها، و اگر این سد شکسته شود، پیروی از شهوتها برای انسان آسان میشود.
4- ریاکاری:چهارمین ویژگی یک نماز بیارزش ریاکاری است که در آیهی 6 این سوره بدان اشاره شده است."الَّذِینَ هُمْ یُراؤُنَ"کسانی که عبادت را در انظار مردم بهتر و غلیظتر انجام میدهند. بر اساس روایات، ریاکار ظاهری زیبا و باطنی مریض دارد، در ظاهر اهل خشوع و تواضع است، ولی در باطن دست از گناه برنمیدارد. به جای آن که از دنیا آخرت را به دست آورد، از آخرت به سراغ دنیا میرود و از پردهپوشی خداوند سوءاستفاده کرده و گناه میکند.در فرهنگ اسلامی، ریا نوعی شرک است و امام صادق علیهالسلام دربارهی کسی که عمل نیکی انجام دهد، اما نه برای خدا، بلکه برای این که مردم بشنوند و او را ستایش کنند، فرمود: او مشرک است.
علامت ریاکار آن است که اگر ستایش شود کار نیکش را توسعه میدهد و اگر ستایش نشود، از کار خود میکاهد. ناگفته نماند که این همه توبیخ و انتقاد برای کسانی است که از ابتدا کار را برای غیر خداوند انجام میدهند، ولی اگر انسان از آغاز هدفی جز خدا نداشت و مردم از کار او آگاه شدند، مانعی ندارد.امام باقر علیهالسلام فرمود: هیچ کس نیست مگر آن که دوست دارد خوبیهایش در مردم ظاهر شود، به شرط آن که از ابتدا نیت او مردم نباشد.
5- بخل:در آخرین آیهی سورهی ماعون میخوانیم:" وَ یَمْنَعُونَ الْماعُون"کلمهی ماعون به معنای هر عملی و هر چیزی است که به شخصی محتاج داده شود و حاجتی از حوائج زندگی او را برآورد. مانند قرض و هدیه و عاریه و امثال آن و حتی گفتهاند چیزهایی که همسایگان از یکدیگر قرض میگیرند.
جای بسی مباهات است که اسلام تا این اندازه به روابط اجتماعی مسلمین با یکدیگر اهتمام دارد که خدمت به مردم را در کنار نماز ذکر میکند و نمازگزاری را که از مردم غفلت نموده و حتی از عاریه دادن چیزهای کوچک و ناچیز بخل میورزد، سرزنش میکند.
بنابراین نمازگزاری مقبول درگاه الهی است که از یاد معاد و آخرت غفلت نورزد، به نیازهای مردم خصوصاً ایتام و مساکین توجه داشته باشد، نماز را ضایع نسازد و نمازش را تنها برای خداوند متعال بخواند. نماز مطلوب، نمازی عاشقانه، خالصانه و دائمی (بدون فوت شدن) است.
منابع: تفاسیر المیزان- نمونه – نور
ادامه مطلب
امام علي وهفت دليل بر اهميت نماز
امام علي وهفت دليل بر اهميت نماز
تَعَاهَدُوا أَمْرَ الصَّلاَةِ، وَ حَافِظُوا عَلَيْهَا، وَ اسْتَكْثِرُوا مِنْهَا، وَ تَقَرَّبُوا بِهَا، فَإِنَّها (كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنينَ كِتَاباً مَّوْقُوتاً)..
امام على عليه السلام در بخشى از خطبه (199) در رابطه با اهميّت فوق العاده نماز،به آثار مهم معنوى و تربيتى نماز و عاقبت شوم تاركان و سبك شمرندگان آن پرداخته، نمازگزاران واقعى را معرفى مى كند، نخست مى فرمايد: «برنامه نماز را به خوبى مراقبت كنيد و در محافظت آن بكوشيد. بسيار نماز بخوانيد و به وسيله آن به خدا تقرّب جوييد زيرا نماز بر همه مؤمنان در اوقات مخصوص واجب است».
در اين عبارت كوتاه چهار دستور درباره نماز داده شده است: تعاهد، محافظت، استكثار، و تقرب جستن به آن.
سپس امام(عليه السلام) به ذكر دليل براى اين دستورات مهم در مورد نماز پرداخته و به هفت نكته اشاره مى كند و به آياتى از قرآن مجيد و سنّت پيامبر(صلى الله عليه وآله) استدلال مى فرمايد؛ نخست مى گويد: «زيرا نماز به عنوان فريضه واجب (در اوقات مختلف شب و روز) بر مؤمنان مقرّر شده است»; سپس به ذكر دليل دوم پرداخته، مى فرمايد:«آيا پاسخ دوزخيان را در برابر اين سؤال كه «چه چيز شما را به دوزخ كشانيد؟» نمى شنويد كه مى گويند: «ما از نمازگزاران نبوديم»
امام در بيان سومين و چهارمين دليل براى اثبات اهميّت نماز مى فرمايد: «نماز گناهان را فرو مى ريزد، همچون فروريختن برگ از درختان (در فصل پاييز) و طناب هاى معاصى را از گردن ها مى گشايد»
آرى همان گونه كه نماز از گناهان آينده به مضمون آيه شريفه(إِنَّ الصَّلوةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنْكَرِ)(1) جلوگيرى مى كند، نسبت به گناهان گذشته نيز از طريق توبه و انابه به درگاه الهى كه نماز بستر آن را فراهم مى سازد اثر مى گذارد و گناهانى را كه همچون طناب بر گردن انسان قرار گرفته و او را از پيشرفت و ترقّى مانع مى شود، از بين برده، انسان را آزاد مى سازد.
در حديثى از سلمان فارسى مى خوانيم كه مى گويد: من با رسول خدا(صلى الله عليه وآله) در سايه درختى نشسته بوديم، پيامبر شاخه اى از آن درخت را گرفته، تكان داد در اين هنگام برگها فرو ريختند، سپس فرمود: آيا نمى پرسيد چرا اين كار را كردم؟ عرض كردند: اى رسول خدا خودت به ما خبر ده! فرمود: بنده مسلمان هنگامى كه به نماز بر مى خيزد گناهان او فرو مى ريزد همان گونه كه برگهاى اين درخت فرو ريخت.
سپس امام در پنجمين استدلال خود به كلام معروف رسول خدا درباره اهميّت نماز استناد مى جويد و مى فرمايد: «پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلّم نماز را به چشمه آب گرمى تشبيه فرمود كه بر در خانه انسان باشد و او هر شبانه روز پنج مرتبه خود را در آن شستشو دهد كه بى شكّ چرك و آلودگى در بدنش باقى نخواهد ماند (نمازهاى پنج گانه روزانه نيز چنان روح و قلب انسان را شستشو مى دهد و آثارى از گناه در آن باقى نمى گذارد)»
با توجه به اينكه در متن خطبه تعبير به «حمّه» (چشمه آب گرم يا آبهاى گرمى كه به عنوان درمان بيمارى ها مورد استفاده قرار مى گيرد) شده روشن مى شود كه نماز همچون چشمه آب معمولى نيست، بلكه چشمه خاصّى است كه آثار فوق العاده اى در زدودن آلودگى ها دارد; اين تأثير ممكن است از اين جهت باشد كه نماز روح تقوا را در انسان زنده مى كند و به مضمون(إِنَّ الصَّلوةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنْكَرِ)او را از فحشا و منكرات، در آينده باز مى دارد و طبعاً نسبت به گذشته نيز دعوت به توبه مى نمايد.
امام(عليه السلام)در ادامه سخن در ششمين استدلال خود به آيه ديگرى در قرآن مجيد كه مقام والاى نمازگزاران را بيان مى كند استناد مى جويد و مى فرمايد: «گروهى از مؤمنان كه زينت متاع دنيا و فرزندان اموالى كه مايه چشم روشنى است آنها را به خود مشغول نداشته، حق نماز را خوب شناخته اند. خداوند سبحان درباره آنها مى فرمايد:
«آنها مردانى هستند كه تجارت و بيع آنان را از ياد خدا و برپاداشتن نماز و پرداختن زكات باز نمى دارد»;سرانجام در بيان هفتمين و آخرين دليل براى اهميّت نماز اشاره به برنامه پيامبر اكرم كه برگرفته از قرآن مجيد است كرده، مى فرمايد: «رسول خدا بعد از بشارت به بهشت خويش را براى نماز به تعب و مشقّت مى انداخت، زيرا خداوند به او فرموده بود: «خانواده خويش را به نماز دعوت كن و در برابر آن شكيبا باش» (زيرا نماز كليد ورود به بهشت است) لذا آن حضرت پى در پى اهل بيت خود را به نماز دعوت مى كرد و خود را بر آن وادار مى كرد (و در انجام آن اصرار و شكيبايى داشت)».
اين دلائل هفت گانه كه اميرمؤمنان على(عليه السلام) براى بيان اهميّت نماز از آيات قرآن و سنّت پيامبر آورده و ده ها دلايل ديگر كه به يقين، امام در مقام بيان همه آنها نبوده است، نشان مى دهد كه نماز چه گوهر گرانبهايى است و چه تأثيرى در تربيت و سعادت انسان دارد و دورماندن از نماز و بركات آن چه خطراتى ايجاد مى كند.(2)
----------------------
1. عنكبوت، آيه 45.
معارف نهج البلاغه،زير نظر آيت الله العظمي مکارم شيرازي
ادامه مطلب
نماز بر جنازه امام حسن عسگری علیه السلام
نماز بر جنازه امام حسن عسگری علیه السلام
شهادت حضرت امام حسن عسگری(علیهالسلام) بازتاب بزرگی در سامرا داشت، آنجا که همه مغازهها تعطیل شده و عموم مردم به سرعت و عجله به خانه امام ریختند،
احمد بن عبیدالله در روایتی آن روز بزرگ را این گونه توصیف میکند: هنگامی که خبر وفات آن حضرت منتشر شد شهر سامرا به خود ارزید و از همه جا این ضجه بلند شد که ابن الرشا از دنیا رفته است.(کمالالدین1/431)
بازارها تعطیل و در دکانها بسته شد. بنی هاشم، کاتبان، فرماندهان، قاضیان، معدّلان و سایر مردم برای حضور در تشیع جنازه آن حضرت سوار شدند و شهر سامرا شبیه به عرصه محشر شده بود.(الفصول المهّمه/271)
پس از این که جنازه حضرت امام حسن عسگری(علیهالسلام) تجهیز یعنی غسل و کفن شد، خادم آن حضرت عقید خارج شد و جعفر بن علی را صدا زده گفت: مولای من، برادر شما کفن شد، پس برخیز و برای او نماز بخوان. جعفر بن علی و به همراه او شیعیان که پیشاپیش آنان عثمان بن سعید عمری که یکی از وکیلان امام عسگری(علیهالسلام) (و بعدها وکیل حضرت حجت علیهالسلام) بود، داخل شدند.
هنگامی که وارد خانه شدند دیدند حسن بن علی -صلوات الله علیه- کفن شده و در تابوت قرار گرفته است، جعفر بن علی جلو رفت تا بر آن حضرت نماز بخواند. هنگامی که خواست تکبیر بگوید پس بچه ای که صورتش کمی گندمگون و موهایش مجعّد و دندانهایش فاصله دار بود، خارج شده، ردای جعفر را گرفت و به او گفت: ای عمو، من برای نماز خواندن بر پدرم سزاوارترم. جعفر در حالی که چهرهاش عبوس و زرد شده بود پا پس نهاد و پسر بچه جلو آمده وبر او نماز خواند. (کمالالدین2/475)
هنگامی که جنازه امام حسن عسگری(علیهالسلام)را از اندرونی خارج کردند ابو عیسی فرزند متوکل با امر خلیفه،معتمد عباسی بروی نماز خواند.
(کمالالدین1/43و به نقل از بحارالانوار50/328)
ادامه مطلب
نماز مظهر عبودیت است
نماز مظهر عبودیت است
احكام و برنامه های عبادی اسلام همه دارای حكمت و فلسفه است. توصیه خدا به اندیشیدن و عدم تقلید كوركورانه، و نیز اشاره به دلایل بعضی از عبادات در قرآن، دلایل و اشاراتی بر این سخن است.
از آنجا كه عبودیت ـ یعنی بنده خدا بودن ـ فلسفه همه خلقت است ـ «ما خلقت الجن والإنس إلا لیعبدون» ـ
نمازكه مظهر عبودیت است می تواند عصاره ای از همه خلقت و فلسفه آن باشد.
از سوی دیگر می توان گفت: اسلام یعنی تسلیم بودن در برابر خداوند. و اگرچه این تسلیم بودن در همه زوایای رفتار انسان مؤمن می بایست وجود داشته باشد، ولی تجلی آن درنمازـ كه اگر امر الهی بر آن و خصوصیات آن نبود، اصلا فلسفه وجودی نمی یافت ـ بیشتر از هر امر دیگری است. به عبارت دیگرنمازمظهر اسلام است.
امیر المومنین در یكی از خطبه های نهج البلاغه می فرمایند: خداوند در حج به ما امر فرمود كه به دور مشتی سنگی كه نمی بینند و نمی شنوند طواف كنیم تا بداند كدام ما كاری را تنها به خاطر آن كه خدا می گوید انجام می دهد.
نمازیكی دیگر از این تسلیم ها است.
اوج و شكوه هرعبادتی، و به عبارت دیگر بزرگترین فلسفه عبادات تسلیم شدن در برابر دستورات الهی و كرنش و بندگی تام در درگاه ربوبی است. انسان بانمازخود را در بالاترین درجه بندگی خداوند متعال مشاهده می كند.
كتاب "پرتوی از اسرارنماز" تألیف آقای محسن قرائتی
ادامه مطلب