نماز به كمال نرسد، مگر...
نماز به كمال نرسد، مگر...
قال الصادق - عليه السلام -
لايتم الصلوة الا الذى طهر سابغ و تمام بالغ غير نازع ولازائغ عرف فوقف واخبت فثبت ؛ فهو واقف بين الياءس و الطمع والصبر والجزع كان الوعد له صنع والوعيد به وقع ؛ بذل عرضه و يمثل غرضه ؛ و بذل فى الله المهجة و اليه و فد و منه استرفد فاذا اتى بذلك كانت هى الصلوة التى بها امر وعنها اخبر و انها هى الصلوة التى تنهى عن الفحشاء و المنكر
نماز به كمال نرسد، مگر براى كسى كه طهارتى همه جانبه داشته باشد و كاملا حق آن را ادا كند و از وسوسه و انحراف به دور باشد، خداى را بشناسد و براى او خشنود نمايدو ثبات ورزد و چنان اميدوار باشد و برعبادت پايدارى كند كه گويى بهشت پاداش او است و چنان بيم ناك وبى تاب باشدكه گويى در آتش خشم خدا مى سوزد و دارايى خود بذل كرده و مقصودخويش در نظر آورده و جان در راه خدا نهاده و طريق او را برگزيند در بينى برخاك نهادن (در سجده ) كم ترين كراهتى به دل راه ندهد و پيوند علايق را از هر كه جز او بريده و تنها متوجه او گرديده وبه حضور او آمده و عطاى او را بخواهد پس اگر چنين نمازى به جاى آورد، همان نمازى خواهد بود كه به آن امر شده و از آن خبر داده شده و اين همان نمازى است كه از فحشاء ومنكر باز مى دارد. (فلاح السائل ، ص 23).
ادامه مطلب
با من در بهشت خواهى بود اگر...
با من در بهشت خواهى بود اگر...
اتى النبى -صلى الله عليه وآله - رجل فقال : يا رسول الله انى لااصوم الا شهر رمضان لاازيد عليه ، ولااصلى الاالخمس لاازيد عليها، و ليس لله عندى صدقة و لا حج و لا تطوع انا اين اذا مت ؟ قال -صلى الله عليه وآله - معى فى الجنة ، اذا حفظت لسانك من اثنين الغيبة والكذب و قبلت من اثنين و الحسد، و نظرك من اثنين ، ترك النظر الى ما حرم الله و لاتؤ ذى مسلما دخلت معى فى الجنة
مردى به حضور پيامبر اكرم -صلى الله عليه وآله - رسيد و گفت : من جز در ماه رمضان روزه نمى گيرم و بيش از نماز پنج گانه به جا نمى آورم وبراى خدا صدقه حج ، و اعمال مستحبى هم ندارم بعد از مرگ جاى من كجاست ؟ پيامبر (ص ) فرمود: اگر زبانت را از غيبت و دروغ حفظ كنى و دلت را از كينه و حسد تهى كنى و چشمت را از آنچه خداوند ممنوع ساخته ، بربندى و مسلمانى را نيازارى ، با من در بهشت خواهى بود. (مواعظ العديده ، ص 43).
ادامه مطلب
ريا در عبادت
ريا در عبادت
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
ايما عبد التفت فى صلاته ، قال الله تعالى : يا عبدى !الى من تقصد و من تطلب ؟ اربا غيرى تريد؟ او رقيبا سواى تطلب ؟ او جوادا خلاى تبغى ؟ و انا اكرم ، الاكرمين ، و اجود الاجودين ، و افضل المعطين ، اثيبك ثوابا لايحصى قدره اقبل على فانى عليك مقبل و ملائكتى عليك مقبول فان اقبل على صلاته غفر الله له و تجاوز عنه ما كان منه فان التفت ثالثة اعادالله مقالته ، فان اقبل على صلاته له ما تقدم من ذنبه فان ، التفت رابعة اعرض الله عنه ، و اعرضت الملائكة عنه ، و يقول : وليتك يا عبدى الى ما توليت
هرگاه بنده اى در نمازش توجه و التفات به غير خدا پيدا كند، خداوند، - تبارك و تعالى - به او مى فرمايد: اى بنده من !اراده چه كسى را مى كنى و از كه طلب حاجتى مى نمايى ؟ آيا پروردگارى غير من مى خواهى و يا ناظرى جز من مى جويى و يا بخشنده تر از من يافته اى ؟ حال آن كه من اكرم الاكرمين و اجودالاجودين و شايسته ترين عطا كنندگان مى باشم ، من به تو ثواب بى حساب مى دهم كه قابل شمارش نباشد، (بنده من !) به من توجه كن و به سوى من بيا كه من نيز به تو روى مى آورم و ملائكه ام نيز به تو روى آورده اند اگر روى به خدا آورد،خداوند گناهش را مى آمرزد، چون مجددا روى برگردانيد خداوند گفته اش را تكرار مى كند پس اگر بار سوم به غير خدا رو آورد، خداوند گناهش را مى آمرزد و از تقصير او مى گذرد هرگاه بار سوم به غير خدا رو آورد، خداوند سخنان اول را تكرار مى فرمايد اگر به خدا توجه پيدا كند، خداوند گناهش را مى آمرزد و هرگاه بار چهارم از خداوند روى برگرداند خداوند متعال از او اعراض مى نمايد و ملائكه اش نيز از او روى گردان مى شوند و مى فرمايد: بنده من !تو را به آنچه در پى آن هستى ، وا مى گذارم .
(بحارالانوار، ج 84، ص 244).
ادامه مطلب
تاءثير فروتنى در نماز
تاءثير فروتنى در نماز
قال جعفر - عليه السلام -
يابن جندب !قال الله - عزوجل - فى بعض ما اوحى : انما اقبل الصلاة ممن يتواضع لعظمتى ، و يكف نفسه و عن الشهوات من اجلى ، و يقطع نهاره بذركرى ، و لايتعظم على خلقى ، و يطعم الجايع و يكسوالعارى ، و يرحم المصاب ، ويؤ وى الغريب ، فذلك يشرق نوره مثل الشمس اجعل له فى الظلمة نورا و فى الجهالة حلما اكلاءه بعزتى و استحفظه ملائكتى يدعونى فالبيه و يسالنى فاعطيه فمثل ذلك العبد عندى كمثل جنات الفردوس لاييبس ثمارها و لاتتغير عن حالها
اى پسرجندب !خداى - عزوجل - در بعضى از كلام خويش كه وحى نموده مى فرمايد: همانا من نماز كسى را مى پذيرم كه در برابر بزرگى و عظمتم فروتنى كند و خود را براى خشنودى من از شهوات (حرام) باز دارد و روزش را به ياد من شب كند وبر خلقم بزرگى نكند گرسنه را سير نموده و برهنه را بپوشاند و بر مصيبت زده ترحم كند و غريب را پناه دهد چنين بنده اى نورش مثل نور خوشيد خواهد درخشيد من براى او در ظلمت ها و تاريكى ها و گرفتارى ها نور و روشنايى قرار مى دهم و در ميان نادانان او را به زينت حلم و بزرگوارى مزين مى كنم به عزت و جلالم سوگند !خود، او را حراست مى نمايم و از ملائكه ام خواسته ام كه او را محافظت نمايند او مرا مى خواند من او را لبيك مى گويم و هرچه سؤ ال و خواهش كند، به او عطا مى نمايم او نزد من مانند باغهاى بهشت است كه ميوه هايش به پايان نمى رسد و تغيير حالت نمى دهد. (بحارالانوار، ج 69، ص 391).
ادامه مطلب