نماز خواندن حر پشت سرامام حسين (علیه السلام)

نماز خواندن حر پشت سرامام حسين (علیه السلام)

45522467621549678962.jpg;

بعد از اينكه حربن يزيد رياحي جلوي امام حسين (ع) را گرفت و درجايي نگاه داشت وقت نماز رسيد. امام (ع) خواست با يارانش نماز بخواند.
« حجاب بن مسروق جعفي»‌اذان ظهر را گفت . امام قبل از نماز بين دو لشكر ايستاد و سپس رو به سپاه «‌حر»‌كرد و اتمام حجت نمودو خطبه‌اي خواند.
پس از اتمام خطبه و خواندن اذان ظهر، امام به حر فرمود: شما با اصحابت نماز بخوان و من هم با اصحاب خود.
« حر »‌گفت : «‌نه، شما نماز بخوان و ما پشت سر شما نماز مي‌خوانيم. هر دو سپاه به امام حسين (ع) اقتدا كردند و نماز ظهر را خواندند و نتيجه اين نماز رستگاري حر و بازگشتش به سوي امام بود.

منبع:سوگنامه آل محمد (ص). ص 218

 


ادامه مطلب


[ جمعه 7 اسفند 1394  ] [ 6:09 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

نماز حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و غذاي بهشتي

نماز حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و غذاي بهشتي

http://file.tebyan.net/a433b6090c/80507414679099473498_thumb.jpg.png

حضرت فاطمه (ص) شخصاً به نماز علاقة فراواني داشت و هروقت مي‌خواست از خدا چيزي بخواهد، متوسل به نماز مي‌شد. حضرت علي (ع) به منزل خود وارد شد، بعد از آنكه سه روز بر حضرت علي (ع) و زهرا (س) گذشت كه چيزي به عنوان غذا نخورده بودند؛ علي (ع) وارد منزل شد كه رسول خدا (ص) نشسته و فاطمه (س) نماز مي‌خواند و بين اين دو نفر چيزي سرپوشيده است. وقتي كه فاطمه (س) از نماز فارغ شد، روپوش از آن برداشت، ديد كه كاسه‌اي بزرگ مملو از نان و گوشت است.
حضرت علي (ع) فرمود : «‌يا فاطمه! اين از كجا برايت آمده؟»
گفت :« از جانب خدا نازل گرديده؛ خدا به هر كه بخواهد روزي مي‌دهد.»
رسول خدا (ص) فرمد: « آيا مي‌خواهيد نظير اين را براي شما نقل كنم؟ گفتند: بلي.
فرمود : يا علي! مثال شما مثل زكريا است كه هر وقت بر حضرت مريم وارد مي‌شد، مي‌ديد كه او در محراب عبادت است و در پيشگاه وي خوراك مهيا نهاده است، مي‌فرمود : «‌اي مريم! اين از كجا آمده است؟ مريم در جواب مي‌گفت: از جانب خدا، خدا به هر كس كه بخواهد روزي مي‌دهد. آنگاه آن غذا را يك ماه خوردند و آن كاسه همان ظرفي است كه حضرت قائم مهدي (عج) در آن غذا خواهد خورد و آن ظرف هم اكنون نزد ما (امام باقر) موجود است.

منبع:بحارالانوار، ج42،ص31

 


ادامه مطلب


[ جمعه 7 اسفند 1394  ] [ 6:08 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

نور جمال حضرت زهرا(سلام الله علیها)

نور جمال حضرت زهرا(سلام الله علیها)

http://file.tebyan.net/a433b6090c/76943903647935338885_thumb.jpeg.png

نور جمال حضرت زهرا(سلام الله علیها) ابان بن تغلب مي‌گويد:
به امام صادق (ع) عرض كرم : يابن رسول ا.. !‌چرا حضرت فاطمه زهرا، « زهرا» ناميده شدند؟
حضرت فرمود: به خاطر اينكه روزي سه بار براي اميرالمومنين (ع) نور افشاني مي‌كرد:
وقت نماز صبح، در حالي كه مردم خواب بودند، جمالش نورافشاني كرده و سفيدي نورش به خانه‌هاي مردم در مدينه مي‌تابيد و ديوارها سپيد مي‌گشت و آنها تعجب كرده و خدمت پيامبر اكرم (ص) مي‌رسيدند و از آنچه ديده بودند مي‌پرسيدند، حضرت ايشان را روانه منزل فاطمه (ص) مي‌كرد و آنها به منزل حضرتش آمده و مي‌ديدند كه حضرت در محراب عبادتش نشسته و نماز مي‌گزارد و نور جمالش از محراب ساطع است و آنگاه مي‌دانند كه آن نوري كه ديده بودند، از نور فاطمه زهرا (س) بوده است. و نيز هنگام نيمه روز كه براي نماز آماده مي‌شد، جمال آن حضرت نور زردي پرتو افشاني مي‌كرد و در خانه‌هاي مردم مي‌تابيد و لباسها و رنگشان زرد مي‌شد، آنها خدمت پيامبر اكرم (ص) رسيده و از آنچه ديده بودند، سوال مي‌كردند و حضرتش آنها را به منزل فاطمه (س) روانه مي‌كرد، مي‌ديدند كه حضرت در محراب عبادتش ايستاده و جمال آن حضرت – صلوات و رحمت خداوند بر او و پدر بزرگوار و شوهر و پسرانش باد – به نور زرد مي‌درخشد و آنگاه مي‌دانستند كه آنچه ديده بودند، از نور و جمالش بوده است و نيز هنگام آخر روز كه آفتاب غروب مي‌كرد، صورت فاطمه (س) سرخ شده و جمالش از شادي و به جهت شكر خداي تعالي به سرخي مي‌درخشيد و نور جمالش به خانه‌هاي مردم مي‌تابيد و ديوارها سرخ مي‌شد. آنان تعجب كرده و خدمت رسول اكرم (ص) مي‌رسيدند و از ايشان سؤال مي‌كردند، حضرتش باز آنان را روانه منزل فاطمه (س) مي‌كرد، مي‌ديدند آن بانوي بزرگوار نشسته و مشغول تسبيح و تمجيد و ثناي الهي است و نور جمالش به سرخي مي‌درخشد و آنگاه مي‌دانستند كه آنچه ديده بودند از نور جمال فاطمه (س) بوده است.

منبع:بحارالانوار، ج 43،‌ ص 11


ادامه مطلب


[ جمعه 7 اسفند 1394  ] [ 6:06 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

نماز شب فاطمه زهرا (س)


نماز شب فاطمه زهرا (س)

http://file.tebyan.net/a433b6090c/88526915192853927018_thumb.jpg.png

نماز شب فاطمه زهرا (س) از پدربزرگوار خود درخواست انگشتري نمود. آن جناب فرمود: «‌بهتر از انگشتري به تو نياموزم؟ هنگامي كه نماز شب خواندي، از خداوند بخواه، به آرزوي خود مي‌رسي.»
در دل شب،‌پس از اداي نافله، دست به درگاه خدا دراز كرد و درخواست انگشتري نمود. هاتفي گفت: «‌فاطمه! آنچه خواستي، در زير مصلّي آماده است»
دختر پيغمبر (ص) دست به زير جانماز برد. انگشتري بي‌مانند از ياقوت مشاهده كرد، آن را برداشت.
همان شب در خواب ديد وارد قصرهاي بهشتي گرديد در سومين قصر تختي را ديد كه بر سه پايه ايستاده است.
فرمود : «‌اين قصر متعلق به كيست؟»
گفتند : «‌از آن دختر پيغمبر فاطمه زهرا (س) است»
جواب دادند : «‌چون صاحبش در دنيا انگشتري خواسته است، به جاي آن پايه‌اي از اين سرير كسر گرديده است»
در اين هنگام از خواب بيدار شد.
فردا صبح، خدمت پيامبر (ص) شرفياب گرديد و داستان خواب را شرح داد.
حضرت فرمود : «‌اي بازماندگان عبدالمطلب براي شما دنيا جايز نيست. شما را بهشت جاويدان سزاوار است. وعده‌گاهتان آنجاست. دنياي فاني را براي چه مي‌خواهيد؟»
سپس رو به زهرا (س) كرده، فرمود:
«‌دخترم، انگشتر را به جاي خود برگردان»
همان شب فاطمه زهرا (س) انگشتر را زير مصلي نهاد. در خواب ديد وارد قصرهاي شب گذشته شد، ولي تخت را باچهار پايه مشاهده فرمود.
پس از سوال گفتند: « چون انگشتر را برگردانيدي، پاية تخت نيز به جاي خود برگشت.»
منبع: يك كهكشان اشك، ص81


ادامه مطلب


[ جمعه 7 اسفند 1394  ] [ 6:04 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]