قرآن و بی توجهی به نماز

قرآن و بی توجهی به نماز

http://file.tebyan.net/a433b6090c/32160427761316827203_thumb.jpg.png

خداوند متعال در قرآن کریم از چند گروه که توجه به نماز ندارند، به شدت انتقاد کرده است:
1-آنها که نماز را مسخره می کنند:
«و اذا نادیتهم الی الصّلوة اتخذوها هزوا و لعبا.»
«هر گاه ندای نماز را بلند کنید، آنها نماز را به بازی و مسخره می گیرند.» (1)
2- آنها که بی نشاط نماز می خوانند:
«و اذا قاموا الی الصّلوة قامو کسالی»
«منافقین هر گاه به نماز می ایستند با بی حالی و کسلی به نماز می ایستند.» (2)
3- آنها که از روی ریا نماز می خوانند:
«یراؤن الناس و لا یذکرون الله الّا قلیلا»
«منافقین دربرابر مردم ریا کارند و جز اندکی به یاد خدا نیستند.» (3)
4- آنهایی که گاهی نماز می خوانند و گاهی نمی خوانند و در نماز خواندن سهل انگاری می کنند:
«فویل للمصلین الذینهم عن صلوتهم ساهون»
«وای به نماز گزارانی که نمازشان را سبک می شمارند.» (4)
نکته:
مراد از ساهون، سهو همراه با تقصیر و کوتاهی است و به راستی اگر سهو از نماز«ویل» دارد، ترک دائمی آن چه خطری خواهد داشت؟

پی نوشت

1- سوره ی مائده آیه ی 58.
2- سوره ی نساء آیه ی 142.
3- سوره ی نساء آیه ی 142.

منبع: صدف های قرآنی، محمود اکبری، ص 174

 


ادامه مطلب


[ جمعه 7 اسفند 1394  ] [ 5:55 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

نماز، سرود آزادگي در ميان احكام الهي

نماز، سرود آزادگي در ميان احكام الهي

http://file.tebyan.net/a433b6090c/1.jpg

نماز، سرود آزادگي در ميان احكام الهي، فرايض مذهبي و آداب ترتيب مسلماني، «نماز» از رفيع ترين جايگاه برخوردار است و «نماز»:
نماز، پرچم عبادت و سرود وارستگي و آزادگي است.
نماز، سخن گفتن با خداست.
نماز، رساترين فرياد است.
نماز، رهايي از همه اله ها و پيوند با ا... است.
نماز، سكوي اعتلا و معراج انسان است.
نماز، رهايي از وابستگيها و منادي وارستگيهاست.
نماز، پيمان تسليم و معيار حق جويي و شكوفايي جوانه هاي وجود است.
نماز، استوانه دين، پيمان مكتب و قله بالندگي انسان است.
نماز، بريدن از منيتها و درس تواضع است.
نماز، كلاس درس است و كتاب هستي.
نماز، صف آرايي در كرانه هستي و ديدن ناديدنيهاست.
نماز، نياز هميشه انسان به شكفتن است.
نماز، آرامش روان و سكينه خاطر است.
نماز، كشش عاشقان حق و محبوب خاشعان و مهر معبود است.
نماز، وفاي عهد رشد يافتگان، منشور سفيران حق و پيام آمران به معروف و ناهيان از منكر و مصلحان زمين است.
نماز، قرباني كردن هوسها، و زدودن زشتيها، نفي انحصار طلبي ها و سد كژرويها، عامل خويشتن داريها و راهبر نيكيها و زيباييهاست.
نماز، آيينه حق نما و صيقل وجود است.
نماز، بانگ برپايي و تعظيم ارزشها و تكريم كرامت انسان است.
نماز، ترسيم گر طريق فلاح و نقطه اوج شدن انسان است.
نماز، عطر حيات و زينت هر شهر و ديار و چراغ هر خانه و كاشانه اي است.
نماز، ستاره پرفروز جامعه مسلمين است.
نماز، چشمه جوشان معرفت است.
نماز، نويدگر سلامت جسم، بهداشت روان، پاكي درون و اعتلاي وجود است.
نماز، كاملترين پاسخ به عاليترين نياز انسان است.
نماز، نور حق و قرة عين است.
نماز، پاسداري ارزشها و حاكميت قرآن است.
نماز، شكستن ديوار آزمنديها، گذر از بي قراريها و رهايي از خود مداريهاست.
نماز، پالايش روان و باران رحمت است.
و نمازگزار، زينت بخش هر مسجد و بركت هر مجلس است. نمازگزار، سپردار پرصلابت در برابر تهاجمهاي فرهنگي و تيرهاي زهرآگين دشمنان اسلام است. نمازگزار جوان، مايه فخر و مباهات فرشتگان حق است.
و اين «نماز» همه انسانها را در برابر ضلالتها و شقاوتها مصون مي دارد و اين «نماز» نوجوانان و جوانان را در برابر آسيب پذيريهاي فردي و اجتماعي مقاوم نموده، مسؤوليت پذيري آنها را مضاعف مي كند و زمينه پيشرفت و تعالي وجودشان را فراهم مي آورد.
در واقع «نماز» اساسي ترين عامل و اصلي ترين روش تربيتي براي پيشگيري از انحرافهاي اخلاقي و اختلالهاي رفتاري و مؤثرترين روش درماني در اصلاح رفتارهاي نامطلوب و ناخوشايند است.
زيرا نماز، سفينه نجات انسان و نمازگزار، ناجي كژروان و غريقان در گناه و اصلاحگر امور مسلمانان است. نمازگزار هميشه در نماز است، و هر لحظه در انديشه حفظ ارزشها و ايفاي رسالتهاست.
و اين سخن خداست كه همانا «نماز» اين چنين است.
و اگر من «نماز» مي خوانم، اما هنوز به جرگه «مصلين» نپيوسته و سيماي آن را نيافته ام، پس بايد «نماز» بخوانم؛ نمازي كه با آن، از خود بيرون آيم و با خدا سخن بگويم...
... المصلين، الذين هم علي صلوتهم دائمون... (سوره معارج آيه 23)

دكتر غلامعلي افروز

منبع: سایت نور پرتال


ادامه مطلب


[ جمعه 7 اسفند 1394  ] [ 5:53 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

بی نیازی حق تعالی از عبادات

بی نیازی حق تعالی از عبادات

http://file.tebyan.net/a433b6090c/96103102051551712586_thumb.jpg.png

عبادت هیچ کدام از این مخلوقات، به اندازه سر سوزنی بر عظمت حضرت حق اضافه نمی کند و اگر تمام عالم وجود با او مخالفت بکنند، به اندازة سرِ سوزنی بر پردة کبریایی او گرد نمی نشیند! حیف که ما قدر چنین خدایی را نمی دانیم! خدا محتاج نماز من و تو و امیرمؤمنان نیست. به نماز هیچ پیامبری هم نیاز ندارد. آثار و نتایج این عبادات عاید خود ما می شود، نه خدا. حضرت حق در سورة حجرات ایة 17 می فرماید: «یمُنُّونَ عَلَیکَ أنْ أسْلَمُوا قُل لا تَمُنُّوا عَلَی اِسْلَامَکُم بَلِ اللهُ یمُنُّ عَلَیکْمْ أنْ هَدَاکم لِلْایمان». وقتی که پیامبر از مکه به یثرب هجرت کردند و گروهی هم اسلام آوردند، آنان بر پیامبر منت می گذاشتند که ما به خاطر شما مسلمان شدیم؛ پس هوای ما را داشته باش! رسول خدا که متخلّق به اخلاق الله بودند، اذیت می شدند، ولی چیزی نمی گفتند.. حضرت احدیت آیه ای فرستاد و فرمود: ای حبیب ما! اینها که نزد تو می ایند و می خواهند بر تو منت بگذارند که مسلمان شده و ایمان آورده اند، به آنها بگو که خدا بر شما منت دارد که مسلمانتان کرده و سعادت و تکامل ابدی را نصیبتان کرده است.

پس خدا و پیامبر به گردن ما منت دارند، نه ما بر آنها. حضرت علی علیه السلام می فرماید: «أنتُمْ کَالْمَرْضَی و اللهُ ربُّ العالَمینَ کالطَّبیبِ فصلاحُ المَرْضَی فیما یعلَمَهُ الطبیبُ و یُدَبِّرُهُ بهِ لا فیما یَشْتَهیهِ المریضُ».1 شما مانند بیمارید و خداوند رب العالمین مانند طبیب. پزشک درد مریض را تشخیص می دهد و نسخه می نویسد. قرآن هم نسخة خداست؛ ولی ما آنطور که باید قدر آن را نمی دانیم. علتش این است که به راحتی به دست ما رسیده. نه نوبت گرفته ایم، نه حق ویزیت داده ایم، به همین جهت، اجر و مقام این نسخه را هم نمی دانیم. نمی دانیم که چقدر برای این نسخه هزینه شده است تا به دست ما رسیده. غافلیم که چقدر خون برای آن داده شده تا این نسخه، سالم به دست من و شما برسد: خون پیامبر اعظم، امیرمؤمنان، حسین بن علی و سایر ائمة اطهار علیهم السلام و شهدای دیگر.

بنابراین طاعات و عباداتی که انجام می دهیم، برای تعالی و یا درمان خودمان است برای خدا نفعی ندارد و اگر تمام عالم وجود معصیت کنند، برای او به اندازة سر سوزنی ضرری ندارد. فرض کنید که الآن آفتاب بر هفت میلیارد نفر می تابد. آیا خورشید استفاده ای از این افراد می برد؟ خورشید می تابد و اگر جمعیت هم در آفتاب ننشیند، ضرری به آن نمی رسد.

سخنرانی آیت الله ناصری

منبع:حوزه

 


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 6 اسفند 1394  ] [ 4:57 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

خداوند شايستگي براي عبادت

خداوند شايستگي براي عبادت

http://file.tebyan.net/a433b6090c/97171326733923560739_thumb.jpg.png

«يا ايّها الّذين امنوا اركعوا و اسجدوا و اعبدوا ربّكم و افعلوا الخير لعلّكم تفلحون»[1]
«اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ركوع كنيد و سجود بجا آوريد و پروردگارتان را عبادت كنيد و كار نيك انجام دهيد تا رستگار شويد.»
ابتداء آيه خطاب به افراد با ايمان است.
يك سلسله دستورات كلي و جامع را كه حافظ دين و دنيا و پيروزي آنها در تمام صحنه‌ها است براي مؤمنين بيان مي‌كند.
نخست به چهار دستور مهم اشاره كرده مي‌گويد: اي كساني كه ايمان آورده‌ايد 1ـ ركوع كنيد، 2ـ سجده بجا آوريد، 3ـ پروردگارتان را عبادت كنيد، 4ـ كار نيك انجام دهيد تا رستگار شويد.
بيان دو ركن ركوع و سجود از ميان تمام اركان نماز به خاطر اهميت فوق‌العاده آنها در اين عبادت بزرگ است.
دستور عبوديت به طور مطلق كه بعد از اين دو بيان شده هر گونه عبادت و بندگي خدا را شامل مي‌شود.
تعبير به «ربكم» (پروردگار شما) در حقيقت اشاره‌اي است به شايستگي او براي عبوديت و عدم شايستگي غير او، زيرا تنها مالك و صاحب و تربيت كننده او است.[2]
دستور به فعل خيرات هر گونه كار نيكي را بدون هيچ قيد و شرط شامل مي‌شود.

پی نوشت ها:


[1] . حج/77.
[2] . نمونه، ج14، ص180.
نماز و عبادت در تفسير نمونه - عباس عزيزي

 


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 6 اسفند 1394  ] [ 4:52 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]