چرا از میان تمام عبادات روی نماز در اینجا انگشت گذارده شده؟

چرا از میان تمام عبادات روی نماز در اینجا انگشت گذارده شده؟

http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2/80896375826749425256_thumb.png

شاید دلیل آن باشد كه، نماز چنان كه می‌دانیم سدّی است در میان انسان و گناهان، هنگامی كه این سدّ شكسته شد غوطه‌ور شدن در شهوات، نتیجه قطعی آن است.

ـ و به تعبیر دیگر همان گونه كه پیامبران، ارتقاء مقام خود را از یاد خدا شروع كردند و به هنگامی كه آیات خدا بر آنها خوانده می‌شد به خاك می‌افتادند و گریه می‌كردند این پیروان ناخلف سقوط و انحرافشان از فراموش كردن یاد خدا شروع شد.

از رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل شده:

و تعطیهم طرف الهدایا من الله لمواقیت الصلوه الّتی كانوا یصلون فیها فی الدّنیا.

در ایامی جالب و نخبه از سوی خداوند بزرگ در اوقاتی كه در این دنیا نماز می‌خواندند به آنها در بهشت می‌رسد.(تفسیر نمونه، ج 13، ص 107)


ادامه مطلب


[ چهارشنبه 26 اسفند 1394  ] [ 8:15 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

چرا از میان تمام عبادات روی نماز در اینجا انگشت گذارده شده؟

چرا از میان تمام عبادات روی نماز در اینجا انگشت گذارده شده؟

http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2/80896375826749425256_thumb.png

شاید دلیل آن باشد كه، نماز چنان كه می‌دانیم سدّی است در میان انسان و گناهان، هنگامی كه این سدّ شكسته شد غوطه‌ور شدن در شهوات، نتیجه قطعی آن است.

ـ و به تعبیر دیگر همان گونه كه پیامبران، ارتقاء مقام خود را از یاد خدا شروع كردند و به هنگامی كه آیات خدا بر آنها خوانده می‌شد به خاك می‌افتادند و گریه می‌كردند این پیروان ناخلف سقوط و انحرافشان از فراموش كردن یاد خدا شروع شد.

از رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل شده:

و تعطیهم طرف الهدایا من الله لمواقیت الصلوه الّتی كانوا یصلون فیها فی الدّنیا.

در ایامی جالب و نخبه از سوی خداوند بزرگ در اوقاتی كه در این دنیا نماز می‌خواندند به آنها در بهشت می‌رسد.(تفسیر نمونه، ج 13، ص 107)


ادامه مطلب


[ چهارشنبه 26 اسفند 1394  ] [ 8:15 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

پیوند میان تلاوت قرآن و نماز

پیوند میان تلاوت قرآن و نماز 
 
http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2/79478528319076184845_thumb.jpg.png

میان «نماز» و «تلاوت» قرآن ارتباط مؤثر و معنا داری وجود دارد به و توجه به این ارتباط، تأثیرعمیقی بر تعلیم و تربیت فرد و اجتماع می نهد. به پیشگاه قرآن می رویم و برای این منظور، از سوره ی عنکبوت آغاز می کنیم که می فرماید:
( أتلُ ما أوحی إلَیکَ مِنَ الکِتابِ وَ أقِمِ الصَلوةَ إِنَّ الصَلوةَ تَنهَی عَنِ الفَحشاءِ وَ المُنکَرِ وَ لَذِکرُ اللهِ أکبَرُ و اللهُ یعلَمُ ماتَصنعُون )(سوره عنکبوت، آیه45)
در این آیه، سه موضوع بیان شده است.
1. تلاوت کتاب الهی که بر پیامبر وحی شده است.
2. بازدارندگی نماز از فحشاء و منکر.
3. بزرگ تر بودن ذکر الهی.
محل تعبیه ی عبارت (وَ لَذِکرُ اللهِ أکبَر) و تأکید بر بزرگ تر بودن این ذکر می تواند به این نکته اشاره کند که «ذکر»، قدر جامع قرآن و نماز است.
در تأکید این سخن باید افزود که آیه ی 113 سوره ی «طه» هدف از نزول قرآن عربی را تجدید مستمر «یاد خدا» می شمارد. این کتاب عظیم به لسان عربی مبین نازل شده تا در قلوب اهل ایمان، تقوا بیافریند و برای ایشان یاد خدا را ایجاد یا تجدید کند:
(وَ کَذلِکَ أنزَلناهُ قُرآناً عَرَبِیّاً وَ صَرفنا فِیِه مِنَ الوَعِیدِ لَعَلَّهَم یتَّقُونَ أو یحدِثُ لَهُم ذِکراً) (سوره ی طه، آیه ی 113)، (آغاز این سوره چنین است: بِسِمِ الله الرَّحمنِ الرَّحِیمِ. طه. ما أنزلَنا عَلَیکَ القُرآنَ لِتشقَی. إلَّا تَذکِرَةً لِمَن یخشیَ (سوره ی طه،آیات3-1).
می ببینیم که آیا 14این سوره، برای نماز نیز چنین حکمی را قائل است و«ذکر و یاد مبدأ و مقصود هستی» همچنان قدر جامع قرائت قرآن و نماز است:
(وَ أقِمِ الصَّلوةَ لِذِکِری )؛ نماز را برای «ذکر» من اقامه کن.
گفتنی است: از میان نمازها، نمازهای شبانه اعم از نماز عشا و برتر از آن، نماز شب، در تثبیت قرآن کریم بر قلب اثری بیشتر می گذارند. شب ، لباس و مایه ی سکون و آرامش انسان است، به ویژه نوافل شب که پس از خواب بخش آغازین شب به جای آورده می شوند و به قرائت و نماز فجر منتهی می شوند و قرآن کریم، آن را «قرائتی مشهود» می شمارد؛ قرائتی که به خاطر فضیلتش فرشتگان الهی بیش از هر زمان دیگر، شاهد آز هستند. (المیزان فی تفسیر القرآن، ج13، ص175)
آری ! نمازهای شب تأثیری عمیق بر تثبیت قرآن در دل می گذارند؛ زیرا شب، لباس و مایه ی سکون و آرامش انسان است. هنگام قرائت لیل و فجر، جسم از خستگی و قلب از اشتغالات روزانه دور است و می تواند حالت مزرعه ای مستعد را برای کاشت بذر آیات قرآن بیابند. ما با تصویری که امیرمؤمنان در خطبه ی متقین از آنها به هنگام قرائت قرآن در شب ارائه می کند، آشناییم که فرمود: «اما الیلَ فصافّونَ اقدامَهم تَالینَ لاجزاءِ القرآنِ یُرتَّلونها تَرتیلاً»؛ شبانگاهان، گام های خود را کنار هم می نهد، اجزای قرآن کریم را تلاوت می کنند و آن را پیوسته تکرار می کنند.
امیرمؤمنان که گوینده این سخن است، خود از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل می کند:
«قراءة القرآنِ فی الصلاة أفضلُ مِن قراءِة القرآنِ فی غَیر الصَّلاة و قراءة القرآن فی غیرالصلاة أفضل مِن ذِکر الله تعالی».(کلینی، کافی، ج2، ص404)؛ «قرائت قرآن در نماز، برتر از قرائت قرآن در غیر نماز و قرائت قرآن در غیر نماز برتر از ذکر خدای تعالی است.
حضرت امیر (علیه السلام) در حدیث دیگری فرموده اند :
«مَن قَرأ القرآنَ و هُوَ قائم فی الصَّلاه کان له بِکُلِّ حرفِ مأئةُ حسنةِ ومَن قَرأ و هُوَ جالسُ فی الصَّلاة فَله بِکُلِّ حرفٍ خمسونَ حسنةَ و مَن قَرأ فی غَیر صَلاةٍ وَ هُوَ عَلی وضوءٍ فخمسَّ وعِشرونَ حسنةَ و مَن قرأ عَلی غَیرِ وضوءٍ فعشر حسناتٍ و ما کان من القیام بِا للّیل فَهُوَ أفضلُ لِأنّه أفرغ لِلقلب»؛ هرکس قرآن را ایستاده در نماز بخواند، به ازای هر حرف، صد حسنه و هر کس آن را نشسته در نماز بخواند، برای او به ازای هر حرف پنجاه حسنه و هر که آن را درغیر نماز، درحالی که وضو دارد، قرائت کند،به ازای هر حرف،بیست و پنج حسنه و هر که آن را در غیر حالت وضو قرائت کند، به ازای هر حرف ده حسنه برایش خواهد بود و البته قرائت قرآن در نماز شب، فضیلتی بیش تر خواهد داشت؛ زیرا در آن زمان، قلب از فراغتی افزون تر برخوردار است (ومعارف قرآن، جای خود را در آن آسان تر خواهند یافت)(فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج2، ص220)
امام صادق (علیه السلام) نیز فرمودند:
«لمّا بَعثَ الله موسَی بنَ عمرانَ ثُمَّ مَن بعدَهُ مِن الانبیاءِ إلی بنی اسرائیلَ لم یکن فیهم أحدُ إلّا أخذُوا علیهِ العُهود و المواثیقُ لیؤمُنَنَ بمحمدٍ العربیّ الأمّی ألَذی یُهاجر الی المدینهِ یأتی بالکتاب بالحروفِ المقطعةٍ إفتتاحُ بعضِ سُوَرِة یحفظه أمته فیقرءونه قیاما و قُعودا ومشاةً وعلی کلِّ الاحوالِ، یسهّل الله حفظَه علیهم»؛ هنگامی که خداوند، موسی بن عمران و پس از وی، پیامبران را به سوی بنی اسرائیل فرستاد، در میان ایشان کسی نبود، مگر این که از وی عهد و پیمان گرفتند که به محمد عربی أمّی که در مکه مبعوث خواهد شد و به مدینه هجرت خواهد کرد، ایمان بیاورند. او کتابی خواهد آورد که سرآغاز برخی سور آن، حروف مقطعه است. امتش آن را حفظ خواهند کرد و آن را ایستاده و نشسته و در حال راه رفتن و در همه حال می خوانند و خدا حفظ آن را بر آنان آسان می سازد. (مجلسی، بحار الانوار، ج92، ص215)

منبع: نشریه بشارت، شماره ی 70


ادامه مطلب


[ چهارشنبه 26 اسفند 1394  ] [ 8:13 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

محوریت نماز در اسلام

محوریت نماز در اسلام 

http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2/03%D8%AF%D8%B9%D8%A7.jpg

 
از مهم ترین عبادات در اسلام نماز است؛ تا جایی که در لسان روایات از آن با عنوان عمود و ستون نگه دارنده ی دین خدا یاد شده است. امام باقر علیه السلام می فرمایند: الصَّلاةُ عَمُودُ الدِّینِ مَثَلُهَا کَمَثَلِ عَمُودِ الْفُسْطَاطِ اِذَا ثَبَتَ الْعَمُودُ ثَبَتَ الاَوْتادُ وَ الاَطْنابُ وَ‌ اِذا مالَ العَمُودُ وَ انْکَسَرَ لَمْ یثْبُتْ وَتِدٌ وَ لَا طُنُبٌ؛ (1)«نماز ستون نگه دارنده ی خیمه ی دین اسلام است؛ مانند عمود و ستون خیمه است. اگر برقرار و ثابت بنماند بقیه ی میخ ها و طناب ها هم برقرار خواهند ماند و اگر کج یا شکسته شود، هیچ میخ و طنابی برقرار نمی ماند، و در نتیجه خیمه ای برپا نخواهد ماند».
در تعبیری دیگر فرمودند: اِنَّ اوَّلَ مَا یُحَاسَبُ بِهِ العَبْدُ الصَّلاةُ فَاِنْ قُبِلَت قُبِلَ مَا سِوَاهَا؛ (2) «اولین پرسش از بنده ی خدا در روز حساب، پرسش از نماز است. اگر نماز مورد قبول واقع شود، بقیه ی اعمالش مقبول خواهد بود».
از این دست بیانات حکیمانه ی اهل بیت علیهم السلام به خوبی می توان به اهمیت فوق العاده ی نماز نسبت به دیگر عبادات پی برد.
شاید یکی از وجوه اهمیت نماز در بین عبادات، بُعد تمرینی آن باشد؛ گو اینکه همه ی عبادات به نوعی دارای بُعد تمرینی اند، اما این بُعد در نماز، روشن تر و در عمل دارای تأثیر بیشتر و عمیق تری است. یکی از ابعاد تمرینی در نماز مسئله ی مراعات اوقات نماز است. یکی از بهترین طرق موفقیت در هر برنامه ی کاری، رعایت نظم و انضباط در آن برنامه است. رعایت نظم و انضباط جز با رعایت وقت و برنامه های زمانی آن برنامه میسر نمی شود. سهل انگاری و عدم اهتمام به آن، تمام برنامه را تحت تأثیر قرار خواهد داد و آنها را با تعطیلی و شکست مواجه خواهد ساخت.
توجه فوق العاده به اوقات نماز و اهتمام به اقامه ی نماز در اول وقت و در وقت فضیلت، خود یک برنامه ی تمرینی قوی و تأثیرگذار برای انسان سالک الی الله است. رعایت این امر انسان سالک را منضبط و منظم بار خواهد آورد و او را نسبت به رعایت امور دیگر ترغیب خواهد کرد.
به همین دلیل امام سجاد علیه السلام از خدای متعال توفیق اهتمام به شئون نماز، از جمله اوقات نماز را درخواست کرده اند: اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَقِفْنَا فِیهِ عَلَی مَوَاقِیتِ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ بِحُدُودِهَا الَّتِی حَدَّدْتَ وَ فُرُوضِهَا الَّتِی فَرَضْتَ؛ «بار پروردگارا، بر محمد و اهل بیتش درود فرست، و ما را بر زمان های نمازهای پنج گانه آشنا بفرما. به ما توفیق ده تا حدود شرعی نماز را مراعات کنیم و بر واجبات آن محافظت داشته باشیم».(3)
ایشان در این عبارت تلویحاً به آیاتی از قرآن کریم اشاره دارند که در آن بر حفظ اوقات نماز تأکید شده است:
حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَ الصَّلاَةِ الْوُسْطَى وَ قُومُوا لِلَّهِ قَانِتِینَ‌؛ (4) بر [اوقات] نمازها و نماز میانه مراقبت کنید و خاضعانه برای خدا به پا خیزید. قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ‌ * وَ الَّذِینَ هُمْ... عَلَى صَلَوَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ‌؛ (5) بی شک مؤمنان رستگاران اند؛ آنان که... بر ‍[اوقات] نمازهاشان حافظ و نگاهبان اند.
این تأکیدها و تصریح ها شاید به دلیل اهمیت بسزایی است که رعایت دقیق اوقات نماز در برنامه های تربیتی و تمرینی دارد. به دلیل همین تأکیدها در آیات قرآن و روایات معصومین علیه السلام، بزرگان، علمای اخلاق و اصحاب کرامات و مکاشفات، برای آن ارزش بسیاری قایل بوده اند. آنان به دلیل رعایت این امر مهم در نماز، آثار عجیبی را نقل کرده اند؛ گو اینکه برخی از این امور عجیب، فراتر از احکام فقهی است، اما از مجموع این تأکیدات و آثار عجیب می توان دریافت که رازهایی در این امر مهم نهفته است که ما از آنها بی خبریم.
از علمای بزرگ شیعه و اولیای الهی عبارات مختلف و تعبیرات عجیبی درباره ی رعایت اوقات نماز، به ویژه اقامه ی نماز در اول وقت یا وقت فضیلت، نقل شده است. یکی از ساده ترین تعابیر، که یکی از علمای بزرگ معاصر (6) نقل کرده، این است که فرمودند: «اگر کسی وقت نماز را رعایت کند و آن را در اول وقت به جای آورد و با خدا عهد ببندد که نمازش را اول وقت بخواند، من تعهد می کنم که به مقامات بسیار عالی نایل بشود».
آن بزرگوار در مقام تأکید بر مضامین بلند این آیه، به شاگردانشان مانند علامه طباطبایی رحمه الله علیه و بعضی بزرگواران دیگر، تعهد به اقامه ی نماز اول وقت را در برابر تعهد ایشان بر رسیدن به عالی ترین مقامات معنوی، توصیه می فرمودند.
رعایت وقت نماز به قدری اهمیت دارد که نه تنها با بسیاری از عبادات و ریاضات قابل مقایسه نیست، بلکه برتر است. البته این مقامات بلند معنوی و اسراری که در این عبادات و رعایت موازین آن نهفته است، حقایقی است که انسان خود باید با عمل به آن، آنها را دریابد و درک و فهم آنها برای دیگران مشکل، بلکه غیرممکن است، و به همین دلیل یکی از استادان بزرگ (7) می فرمودند: «تا آدم خودش این مسئله را رعایت نکند و مقید نباشد که نمازش را اول وقت بخواند، نخواهد دانست که در تعالی روح انسان و تقرب به خدای متعال چه تأثیری دارد و سرّ این حقیقت را نخواهد فهمید».
مطلب دیگری که باید از خداوند درخواست کرد توفیق اقامه ی نماز به همان شیوه ی مطابق با سنت نبوی صلی الله علیه و آله و سلم است؛ به گونه ای که شرایط، اجزا، ارکان و خلاصه کمّ و کیف نماز به هیچ روی تغییر نیابد. فقهای بزرگوار در کتاب الصلاة به برخی از این امور اشاره کرده و بیان فرموده اند که حتی اگر ذکری که وارد نشده است، در نماز به قصد ورود خوانده شود، بدعت و حرام است و به جای آنکه عبادت باشد، مصیبت خواهد بود.
گو اینکه قبل از حادثه ی عجیب معراج رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، ایشان عبادات و خضوع و خشوعی زایدالوصف در پیشگاه خداوند داشته اند، اما تشریع نماز به کیفیتی که توصیه و امر فرمودند، (8) در معراج به ایشان تعلیم داده شد. (9) این حادثه نشان از اهمیت جایگاه نماز در پیشگاه خداوند دارد؛ چرا که تشریع کننده ی آن خداوند، و بهترین نمازگزارش پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، و بهترین محل تشریع آن معراج است. به یقین می توان ادعا کرد شیوه ای که از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برای اقامه ی نماز توصیه شده، بهترین شیوه ی ممکن است؛ وگرنه خداوند آن را به رسولش تعلیم نمی داد. به هر حال، تقیّد آن حضرت و ائمه ی معصوم علیهم السلام و اولیای الهی به اقامه ی نماز با رعایت تمام حدود و شرایط و با رعایت اوقات خاص، نشان از اهمیت فوق العاده ی نماز دارد.
بنابراین با این مسئله ی بسیار مهم نمی توان به سادگی برخورد کرد. نمی توان از پیش خود و سلیقه ای آن را کم و زیاد کرد؛ مثلاً نمی توان بی دلیل و مدرک گفت که اگر به حالت تکتّف (10) نماز بخوانیم، مؤدبانه تر خواهد بود! مگر ما شیوه ی ادب در عبادت را بهتر از خدا می دانیم؟! (11) بنابراین، اگر کسی این حالت تکتّف و دست بستن در نماز را به قصد تشریع و ورود انجام دهد، مرتکب گناهی بزرگ شده است. در بعضی از روایات این بدعت گذاری مساوی با کفر و شرک قلمداد شده است. (12) البته این مسئله [کفر و شرک] متوجه بدعت گذاران و برخی علمای مسلمان است و شامل عامه ی مردم که به خیال سنت بودنِ تکتّف در نماز به آن مبادرت می کنند و متوجه بدعت بودن آن نیستند، نخواهد شد.
به دلیل حساسیت این امور در نماز است که امام سجاد علیه السلام در عباراتی که از ایشان نقل شد از خداوند توفیق اقامه ی نماز را به شیوه ای که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم تشریع فرموده و سنت مبارک ایشان بوده است، درخواست کرده اند. حضرت در این دعا، علاوه بر مداومت بر اصل نماز، رعایت سنت نبوی صلی الله علیه و آله و سلم در تمام اجزا و شرایط نماز، مانند رکوع، سجود، اذکار، قرائات، ارکان و دیگر امور را در نماز از خداوند درخواست فرمودند. ایشان در نهایت از خداوند می خواهند که نماز را با خشوع و خضوع تمام اقامه کنند. تقریباً تمام این امور، چه اصل اقامه ی نماز و چه امور و جزئیات مربوط به آن، در قرآن نیز آمده و بر رعایت آن تأکید شده است. در مورد رعایت و مواظبت اصل نماز می فرماید: حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَ الصَّلاَةِ الْوُسْطَى وَ قُومُوا لِلَّهِ قَانِتِینَ‌. (13)
در مورد خشوع و خضوع در نماز می فرماید: قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ‌ * الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاَتِهِمْ خَاشِعُونَ‌ ... وَ الَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ‌. (14)
همچنین درباره ی نوع ارتباط انسان های دارای قلب خاشع با نماز می فرماید: وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاَةِ وَ إِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِینَ‌. (15)
 
نویسنده: آیت الله محمدتقی مصباح یزدی
پی‌نوشت‌ها:
1. محمد بن الحسن الحر العاملی، وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، ج4، ص 27.
2. عَنْ ابِی بَصیر قالَ: سَمِعْتُ اَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام یَقُولُ: «کُلُّ سَهْوٍ فِی الصَّلاةِ یَطرَحُ مِنهَا غَیرَ أنَّ اللهَ تَعَالی یُتِمُّ بِالنَّوافِلِ إنَّ أوَّلَ مَا یُحاسَبُ بِهِ العَبْدُ الصَّلاةُ فَإنْ قُبِلَت قُبِلَ مَا سِواهَا إنَّ الصَّلاةَ اِذَا ارْتَفَعَت فِی اَوَّلِ وَقْتِهَا رَجَعَت اِلَی صَاحِبِهَا وَ هِیَ بَیْضاءُ مُشْرِقَةٌ تَقُولُ حَفِظتَنِی حَفِظَکَ اللهُ وَ اِذا ارْتفَعَتْ فِی غَیْر وَقْتِها بِغَیْرِ حُدُودِها رَجَعَتْ اِلَی صَاحِبَها وَ هِیَ سَوْداءُ مُظْلِمَةٌ تَقُولُ ضَیَّعْتَنِی ضَیَّعَکَ اللهُ» (ابی جعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق الکلینی الرازی، اصول کافی، ج3، ص 268).
3. دعای چهل و چهارم صحیفه ی سجادیه
4. بقره (2)، 238.
5. مؤمنون (23)، 1 و 9.
6. حضرت آیت الله آقا سیدعلی آقا قاضی طباطبایی رحمه الله است.
7. احتمالاً مراد حضرت آیت الله آقا سیدعلی آقا قاضی طباطبایی رحمه الله بوده باشد.
8. قال صلی الله علیه و آله و سلم: صَلُّوا کَما رَأیْتُمُونِی أصَلِّی (محمدباقر مجلسی، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج82، ص 279).
9. ر.ک: همان، ج25، باب 3، ص 98.
10. یعنی دست بسته نماز خواندن (مثل اهل سنت)
11. اگر با نماز برخوردهای سلیقه ای شود، ممکن است کسی هم بگوید بر اساس روایات، بهترین حالتی که انسان را به خدایش نزدیک می کند و موجب خشنودی او می شود، حالت سجده است؛ پس ما نماز و اذکار و اوراد آن را در حال سجده بخوانیم؛ دیگر قیام، قعود، رکوع و ... لازم نیست! یا در ماه رمضان که بهار قرآن است، همه ی نماز را فقط قرآن بخوانیم! یا برخی اشعار عرفانی را به نماز اضافه کنیم!و ...
12. ر.ک: محمدباقر مجلسی، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج2، ص 303، روایت 39.
13. بقره(2)، 238.
14. مؤمنون (23)، 1 و 9.
15. بقره(2)، 45.
منبع مقاله: مصباح یزدی، محمدتقی، (1391)، صهبای حضور(شرح دعای چهل و چهارم صحیفه ی سجادیه)، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمه الله علیه، چاپ اول.
 

ادامه مطلب


[ چهارشنبه 26 اسفند 1394  ] [ 8:08 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]