سیره اولیاء دین و نماز جمعه

74617169724993351015.jpg

سیره اولیاء دین و نماز جمعه

امیرالمؤمنین علیه السلام زندانیان و متّهمان پرونده‏هاى بدهكارى، تهمت و... را براى نماز جمعه بیرون مى‏آورد، تا در نماز جمعه حضور داشته باشند، و اولیاء آنان ضمانت مى‏كردند كه برگردند. فاسقان زندانى را هم براى شركت در نماز جمعه، بیرون مى‏فرستاد، با كنترل و مراقبت.(3)

 على علیه السلام به عنوان بزرگداشت نماز جمعه و تعظیم این شعائر، پابرهنه براى نماز جمعه حاضر مى ‏شد و كفشها را در دست چپ مى‏گرفت و مى‏فرمود: این نماز، جایگاه خاصّ الهى است، و این كار را از روى تواضع در برابر خداوند انجام مى‏داد.(4)
 با این حساب، اهمیّت این فریضه آشكار مى‏شود و مسلمانان متعهّد نباید از حضور در این صحنه سیاسى عبادى غفلت ورزند.
 امام امّت فرموده است:
 نماز جمعه، كه نمایشى از قدرت سیاسى واجتماعى اسلام است، باید هر چه با شكوهتر و پر محتواتر اقامه شود... ملّت عظیم و عزیز، با شركت خود، باید این سنگر اسلامى را هر چه عظیمتر و بلند پایه‏تر، حفظ نماید، تا به بركت آن، توطئه‏هاى خائنان و دسیسه‏هاى مفسدان خنثى شود. (5)
 

1- وسائل الشیعه، ج 5، ص 47.

 2- وسائل الشیعه، ج 5، ص 28.
 3- مستدرك الوسائل، ج 6، ص 27.
 4- بحارالانوار، ج 86، ص 255.
 5- صحیفه نور، سخنان مورخه 21/6/58.
 منبع : کتاب نمازشناسی، تألیف حسن راشدی.

ادامه مطلب


[ دوشنبه 24 اسفند 1394  ] [ 3:34 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

تقویت روح مردم گرا

52064327709789828209.jpg

تقویت روح مردم گرا

از خصیصه های نماز،"مفهوم جایگزین ناپذیر" عباراتی است كه در سوره حمد، مورد مداقه قرار می دهیم.

همانگونه كه آگاهی داریم، هیچ سوره ای را نمی توان، جایگزین سوره حمد نمود ولی به جای سوره توحید، می توان سوره دیگری را انتخاب كرد. در برخی عبارات سوره حمد، از ضمیر"جمع" به جای"مفرد" استفاده می شود، نظیر«فقط تو را می پرستیم و از تو یاری می طلبیم»، «ما را به راه راست هدایت كن»، روح حاكم بر این عبارات، روح جمعگرایی و"مردم گرایی" است، به این معنا كه نمازگزار، تنها برای خود و به نفع خود، چیزی را از خداوند درخواست نمی كند، بلكه او برای"همه" می طلبید و درباره همه از درگاه خداوند، آرمانی چون«صراط المستقیم» و توفیق گام نهادن در آن را می طلبد.
در حدیث آمده است: رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ مشغول نماز بود كه شنید مردی در نماز خود می گوید: پروردگارا، تنها من و محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ‌ را مشمول رحمت خود قرار ده و جز ما دو نفر بر هیچكس رحم نكن، پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ‌ـ پس از آن كه نماز خود را به پایان برد، رو به او كرد و فرمود:(چرا) تو یك چیز وسیع را محدود ساختی، یعنی چرا همه مسلمانان را دعا نمی كنی و رحمت خدا را به من و خودت اختصاص می دهی؟*

این فرازها، از دو جهت به"روح مردمگرا" متوجه است، ابتدا اینكه دقت در معانی آن، بینشی به آدمی می دهد كه شیوه زندگیش را نه بر اساس«تفرد»، بلكه بر مبنای«تجمع» و «وحدت با دیگران» تنظیم و تدوین كند و از سوی دیگر، چنین آموزش می دهد كه در دعا آیینی را رعایت كند كه برای"خود و دیگران" بخواهد و نه صرفاً برای"خود" و برای"دیگران"، "بیش" و"پیش" از"خود" بخواهد.

* شیخ طبرسی ـ مجمع البیان ـ ج 4 و 3 ـ ص 601.


ادامه مطلب


[ دوشنبه 24 اسفند 1394  ] [ 3:34 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

تلقین ارزش ها از آثار نماز

19306030294811567221.jpg

 تلقین ارزش ها از آثار نماز

روش علمی تلقین به نفس بر این مبنا استوار است كه آدمی، صفت مطلوبی را كه منظور وی می باشد در قالب یك جمله كوتاه خبری و مثبت نظیر«من فردی شجاع هستم». قرار داده و در زمان خاصی كه از لحاظ بدنی، در وضعیت آسوده ای می باشد و از نظر روانی نیز تمركز لازم را داراست، چنین جمله ای را چندین بار، به خود تلقین می كند و در طول روز یا شب آن را تكرار می نماید، با تداوم چنین عملی در روزهای بعد به تدریج چنین ویژگی اخلاقی در روح و روان او رسوخ می كند. لازم به ذكر است كه میزان رسوخ و نفوذ این خصوصیت در روان آدمی، بستگی به میزان تكرار و انجام تلقین دارد.
حال می توان رابطه نماز و تلقین ارزشها را اینگونه تبیین نمود. نماز، خود نوعی ذكر است.
امام راحل در شرح حدیث جنود عقل و جهل، مطلبی مشتمل بر ارتباط تلقین آیات به قلب و نتایج حسنه آن ذكر می نمایند:
«
پس از آن كه دل را برای ذكر خدا و قرآن شریف مهیا نمود، آیات توحید و اذكار شریفه توحید و تنزیه را با حضور قلب و حال طهارت تلقین قلب كند به این معنی كه قلب را چون طفلی فرض كند كه زبان ندارد و می خواهد او را به زبان آورد، چنانچه آن جا یك كلمه را تكرار كند و به دهان طفل گذارد تا او یاد گیرد، همین طور كلمه توحید را با طمأنینه و حضور قلب، باید انسان تلقین قلب كند و به دل بخواند تا زبان قلب باز شود و اگر وقتی چون اواخر شب یا بین الطلوعین، بعد از فریضه صبح برای این كار اختصاص دهد خیلی بهتر است ». (3)

1. امیرالمؤمنین، علی ـ علیه السّلام ـ نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام ـ ج 3 ـ جمله 153 ـ ص 482.
2.  طباطبایی ـ علامه سید محمد حسین ـ المیزان ـ ج 2 ـ ص 301.
3.  خمینی، روح الله.

 


ادامه مطلب


[ دوشنبه 24 اسفند 1394  ] [ 3:33 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

شرایط نمازگزار واقعی

شرایط نمازگزار واقعی

http://file.tebyan.net/a433b6090c/37780577209929066862_thumb.jpg.png

در روایتی از امام صادق ـ علیه السّلام ـ شرایط نمازگزار واقعی را اینگونه برمی شمارد:«خداوند تبارك و تعالی می فرماید: همانا نماز كسی را قبول می كنم كه:

1. در برابر عظمتم تواضع كند و برایم خاكسار باشد 2. برای رضای من از شهوات دوری جوید 3. روزهایش را با ذكر من به شب رساند 4. بر بندگانم فخر نفروشد 5. گرسنگان را سیر كند 6. برهنگان را بپوشاند 7. بر مصیبت دیدگان رحم كند 8. بی پناهان را پناه دهد(1).
ب) اما شرایط و آداب نمازگزار واقعی در خود نماز:
قبل از بیان این صفات باید دانسته شود كه برای نماز غیر از این صورت ظاهری، حقیقت و باطنی است كه دارای آدابی مخصوص به خود است و چنانچه ظاهر آن را آدابی است كه مراعات آنها ضروری است بطوری كه اگر آنها را رعایت نكند موجب بطلان و نقصان نماز صوری است؛(مانند رعایت نكردن آداب و احكام شرعی و فقهی نماز همچون طهارت ظاهری بدن و لباس و مكان از نجاسات ظاهری و صحت وضو و افعال و اذكار نماز) همینطور برای نماز آدابی است به نام آداب قلبیه و باطنیه كه با مراعات ننمودن آنها نماز معنوی باطل و ناقص می شود(2).
بدین جهت مراعات و محافظت بر تمام آداب ظاهری و باطنی نماز امری است ضروری، چرا كه نمازی كه مقبول حق واقع شود همین نماز است. امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرماید: كسی كه نماز واجب خود را در اول وقت ادا كند و حدود آنها را حفظ نماید، فرشته ‌آنرا سپید و پاكیزه به آسمان می برد و نماز به نمازگزار می گوید خدا تو را نگاه دارد همان گونه كه مرا نگاه داشتی ... و كسی كه نمازهایش را بی سبب به تأخیر بیندازد و حدود آنها را حفظ نكند، فرشته نماز او را سیاه و تاریك به آسمان برد در حالی كه نماز با صدای بلند به نمازگزار گوید مرا ضایع كردی خدای تو را ضایع كند آنچنانكه مرا ضایع كردی و خدا تو را رعایت نكند آنچنان كه تو مرا رعایت نكردی»(3)
اما برخی از آداب باطنیه این سلوك روحانی و معجون الهی كه یك نمازگزار واقعی باید بر آنها مواظبت كند عبارتند از: 1. خشوع: یعنی خضوع و فروتنی كامل در برابر هیبت و عظمت جمال و جلال محبوب. «قد افلح المؤمنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون» (4) همانا رستگار شدند مؤمنانی كه در نمازشان خاشع اند.
2.  طمأنینه: به این معنا كه نمازگزار عبادت و نماز خود را از روی سكونت قلب و اطمینان خاطر بجا آورد زیرا اگر عبادت را با حال اضطراب قلب و تزلزل بجا آورد آن عبادت هیچ اثر و فایده ای بر روح و قلب انسان نمی گذارد.
3. محافظت نماز از تصرف و سرقت شیطان: قرآن در وصف مؤمنین می فرماید: الذین هم علی صَلَواتِهم یحافظون (5) مؤمنین كسانی هستند كه بر نمازهایشان محافظت و مراقبت دارند و این محافظت در تمامی حالات و مسائل و مراتب نماز است كه یكی از مهمترین مراتب، حفظ آن از تصرف غاصبانه شیطان است چنانكه می دانیم شیطان دشمن قسم خورده انسان است«فبعزتك لاُغوینكم اجمعین»(6) پس به عزت تو قسم همه آنها را گمراه می كنم مگر بندگان مخلَص .... . از این روی همواره در همه جا و همه اوقات این سارق و ره زن، در كمین مؤمنین و كالاهای ناب آنان است لذا می بایست تلاش و مواظبت كامل بر نماز و عبادات داشت.
4. نشاط و بهجت: می بایست نمازگزار وقتی و ساعتی را به نماز اختصاص بدهد كه فارغ از همه چیز باشد به گونه ای كه دارای نشاط و شادابی و تازگی باشد و هرگز در زمان خستگی و كسالت و بی حالی نماز و عبادت را بر خود تكلیف نكن در قرآن آمده«در حال مستی به نماز نزدیك نشوید»(7) كه در برخی روایات مستی را به كسالت تفسیر كرده اند. (8) امام حسن عسكری ـ علیه السّلام ـ می فرماید: هنگامی كه قلوب نشاط و بهجت دارند به آنها امانت بسپارید و وقتی كه گریزان اند آنها را واگذارید
»(9)
5. حضور قلب: یكی از مهمترین آداب قلبیه كه خود مفتاح قفل كمالات و باب الابواب سعادت است حضور قلب است سخن در این باب بسیار است اما اجمالاً یكی از مراتب حضور قلب این است كه قلب نمازگزار در وقت عبادت از همه جا و همه چیز غیر از جمال حق تعالی فارغ و منصرف شود، باجان و قلب خویش خود را فقط در محضر محبوب ببیند و جز او چیزی را مشاهده نكند رسول اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید:«خدا را عبادت كن چنانچه گویا او را می بینی و اگر تو او را نمی بینی او تو را می بیند
»(10)
در اهمیت حضور قلب همین بس كه روایات فراوان داریم كه نمازی و یا مقداری از نماز مقبول حق واقع می شود كه حضور قلب در آن باشد. از امام صادق ـ علیه السّلام ـ روایت شده كه «همانا بالا رود از نماز بنده از برای او نصف یا ثلث یا ربع یا خمس نماز پس بالا نمی رود برای او مگر آنچه را اقبال به قلب نموده است به آن و ما مأمور شده ایم به نافله ها و نمازهای مستحبی تا نقص نمازهای واجب كامل و تمام شود
»(11)
6. اخلاقی در عبادات: به این معنا كه عبادت و نماز را فقط و فقط برای رضای او انجام دهد و از هر آنچه كه شائبه غیر خدائی دارد عملش را تصفیه و پاك نماید تا آنجا كه برای ترس از جهنم و یا ثواب و پاداش هم نخواند. (12)

1.    بحار الانوار، ج 69، ص391.

2.   ر.ك، روح الله خمینی(قدس)، آداب نماز، ص 2 ـ 5، مؤسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی ـ ره ـ چاپ اول 1370.

3.   شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 3، ص 90، كتاب الصلوه، ابواب المواقیت باب 3، حدیث 17.

4.   سوره مؤمنون، آیات 1 و 2.

5.   سوره معارج، آیه 44. همچنین سوره مؤمنون آیه 9.

6.   سوره ص، آیات 82 و 83.

7.   سوره نساء، آیه 43.

8.    آداب الصلوه، ص 24.

9.    بحارالانوار، ج75، ص 377، كتاب االروضه, باب 29، حدیث 3.

10.   بحارالانوار، ج 74، ص 74، كتاب الروضه، باب 4، حدیث 3.

11.   شیخ صدوق، علل الشرایع، ج 2، ص 327، باب 24، حدیث 2.

12.   ر.ك، آداب الصلوه، ص 160 ـ 179. مركز مطالعات و پژوهش هاي فرهنگي حوزه علميه


ادامه مطلب


[ دوشنبه 24 اسفند 1394  ] [ 3:30 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]