آداب نماز و آثار تربيتى آن
آداب نماز و آثار تربيتى آن
شـرايـط و آداب نماز به قدرى زياد است كه تمام نظام ها و روابط انـسـانـى را بـه طور خودكار تنظيم و اصلاح مى كند. توجه به همه آثـار تـربيتى نماز كار مشكلى است ولى ما چند نمونه آن را بيان مى كنيم:
1. ادب در بـرابـر سـخـن امـام جماعت; در نماز جماعت وقتى امام مشغول خواندن حمد و سوره است بايد ساكت باشيم.
2. مـراعات حقوق ديگران; آب وضو, مكان نمازگزار و لباس او بايد حـلال و از مـال ديگران و غصبى نباشد; حتى اگر از مال خمس نداده لباس تهيه كند, نمازش باطل است.
3. تـغـذيـه و بهداشت نمازگزار; اگر نمازگزار از مشروبات الكلى اسـتـفـاده كـرده باشد, تا چهل روز نمازش مورد قبول نيست. لباس نـمـازگـزار نيز بايد پاك باشد و بهتر است به هنگام نماز عطر و مسواك زد و موها را شانه كرد.
4. همسردارى; كسى كه به همسر خود نيش بزند, نمازش قبول نيست.
5. ولايت; كسى كه اهل نماز است ولى تسليم طاغوت ها است و ولايت و حـكـومـت رهـبـران اسلامى را پذيرا نيست, نمازش قبول نيست; گرچه تمام عمر در كنار كعبه باشد.
6. نـظـم و ترتيب; در تمام كلمات و كارهاى نماز نظم و ترتيب به چشم مى خورد.
7. انـعطاف و هم آهنگى; امام جماعت بايد با مردم هم آهنگ باشد; بـه ايـن معنا كه مراعات ضعيف ترين افراد را بكند. اگر كسى دير بـه جماعت رسيد, امام بايد كمى ركوع خود را طول بدهد تا او نيز بـه نـمـاز بـرسد. مردم نيز بايد خود را با امام هم آهنگ كنند; مـثـلا كسانى كه يك ركعت از نماز جماعت عقب هستند و در ركعت دوم بـه جـمـاعـت پيوسته اند, مى توانند با نوعى انعطاف و تغيير در نماز جماعت شركت كنند.
8. اعـتـماد; اگر هريك از امام يا مردم در انجام قسمتى از نماز شـك كـردنـد, بـايـد بـه يك ديگر اعتماد كنند; يعنى با توجه به رفتار ديگرى تصميم بگيرند.
9. ورزش; اگـرچه نماز براى انجام وظيفه الهى است, ولى طراحى آن طـورى اسـت كه در لابه لاى نماز و حركات ركوع و سجود يك نوع حركت ورزشى نيز نهفته است.
10. آمـوزش اجبارى; نمازگزار بايد مسائل و احكام مورد نياز خود را فراگيرد.
11. آگـاهـى از اخـبـار; مـردم با شركت در نمازجمعه و جماعت با اخبار و مسائل دينى و مشكلات مسلمانان آشنا مى شوند.
12. امـر به معروف و نهى از منكر; (حى على الصلوه) در اذان يكى از بزرگ ترين معروف ها است.
منبع: مرکز تخصصی نماز
ادامه مطلب
نماز در قرآن و حديث
نماز در قرآن و حديث
فـلـسـفـه, فايده و آثار, شرايط و آداب و اوصاف نماز در آيات و روايـات بـسـيارى آمده كه پرداختن به همه آن ها در اين جا ممكن نـيـسـت, لـكـن بـه طور مختصر قطره اى از درياى معارف اسلامى را درباره نماز بازگو مى كنيم.
نماز, بزرگ ترين عبادت و مهم ترين سفارش انبيا است. لقمان حكيم پـسـرش را بـه نـمـاز تـوصـيه مى كند.1 حضرت عيسى(ع) در گهواره فـرمـود: خـدايـم مـرا بـه نـماز و زكات سفارش كرده است.2 حضرت ابـراهـيـم(ع) هـمـسر و كودك خويش را در بيابان هاى داغ مكه آن هـنـگـام كه هيچ آب و گياهى نداشت, براى به پا داشتن نماز مسكن داد.3 پـيـشـوايـان مـعـصوم ـ عليهم السلام ـ هنگام نماز رنگ مى باختند.
گـرچـه بـعـضـى نـمـاز را به خاطر بهشت يا ترس از عذاب جهنم مى خـوانند, اما حضرت على(ع) نه براى تجارت و ترس از آتش, بلكه به خاطر شايستگى خدا براى عبادت نماز مى خواند.4
نـمـاز, اهرم استعانت در غم ها و مشكلات است. خداوند مى فرمايد:
از صبر و نماز در مشكلات كمك بگيريد و بر آن ها پيروز شويد. نـمـاز بـه مـنزله پرچم و نشانه مكتب اسلام است. پيامبر اكرم مى فرمايد: (علم الاسلام الصلوه).
نـماز به منزله سر نسبت به تن است. پيامبر(ص) مى فرمايد: (موضع الصلوه من الدين كموضع الراس من الجسد).5
نـمـاز بـراى اولـياى خدا شيرين و براى غير آنان دشوار و سنگين است. قرآن مى فرمايد: (وانها لكبيره الا على الخاشعين).6
در اهـمـيـت نـمـاز همين بس كه حضرت على(ع) در جنگ صفين و امام حـسين(ع) در ظهر عاشورا دست از جنگ كشيدند و به نماز ايستادند. و آن گـاه كـه بـه عـلى(ع) ايراد گرفتند كه چه هنگام نماز است؟
ايـشـان فرمود: ما براى همين مى جنگيم تا مردم اهل نماز باشند.
در زيـارت نـامـه وارث مـى خـوانيم: (اشهد انك قد اقمت الصلوه; شهادت مى دهم كه تو نماز را برپا داشتى.)
حضرت على(ع) درباره نماز بارها سخن به ميان آورده كه در اين جا به چند نمونه اشاره مى كنيم.
الـف) درباره بركات نماز مى فرمايد: فرشتگان, آنان را در بر مى گيرند و آرامش بر آنان نازل مى شود, درهاى آسمان بر آنان گشوده و جايگاه خوبى برايشان آماده مى شود.7
ب) در خـطـبـه 196 نهج البلاغه گوشه هايى از مفاسد اخلاقى هم چون كـبر و سركشى و ظلم را برمى شمارد و آن گاه مى فرمايد: نماز به هـمـه وجـود انـسـان آرامـش مى بخشد, چشم ها را خاضع و خاشع مى گـردانـد, نـفس سركش را رام و دل ها را نرم و تكبر و بزرگ منشى را محو مى كند.
ج) هـم چـنين در نامه اى به محمد بن ابى بكر مى نويسد: نماز را در وقـت مـعين آن به جاى آر و به خاطر آسوده بودن از كار نماز, پيش از وقت معين آن را برپاى مدار و آن را واپس مينداز.8
پی نوشتها :
1 ـ لقمان (31) آيه 17.
2 ـ مريم (19) آيه31.
3 ـ ابراهيم (14) آيه37.
4 ـ نهج البلاغه, حكمت 237.
5 ـ نهج الفصاحه, روايت 3075.
6 ـ طه (20) آيه14.
7 ـ نهج البلاغه فيض الاسلام, خطبه 213.
8 ـ همان, نامه 27.
ادامه مطلب
معنا و مفهوم نماز
معنا و مفهوم نماز
نـمـاز در لـغت به معناى پرستش, نياز, سجود, بندگى و اطاعت, خم شـدن بـراى اظـهـار بـندگى و اطاعت و يكى از فرايض دين و عبادت مـخصوصى است كه مسلمانان پنج بار در شبانه روز به جا مى آورند.
نـماز يعنى خدمت و بندگى, فرمان بردارى, سر فرود آوردن و تعظيم كردن به نشانه احترام.
نماز, داروى نسيان و وسيله ذكر خداوند است. نـمـاز, رابـطه معنوى مخلوق با خالق است. نماز يعنى دل كندن از مـاديـات و پـرواز دادن روح; يـعـنى پا را فراتر از ديدنى ها و شنيدنى ها نهادن.
منبع:بانک اطلاعات مقالات قرآنی
ادامه مطلب
سلامت روانی در نماز
سلامت روانی در نماز
دین بزرگترین هدیه خداوند متعال به بشر برای حرکت به سمت سعادت و کمال است. آموزههای دین بسیار زیادند؛ اما در ميان آنها، عبادت و ذكر خداوند از جايگاه خاص و تأکیدشده ای برخوردار است و در پرورش روح و آرامش روانى مؤمنان نقشی اساسى به عهده دارد. به عبارت دیگر، «تا زمانى كه سلامت و بهنجارى اعتقادى حاصل نشود، سلامت روانى هم حاصل نمىگردد».۱ از منظر روانشناسان، بيشتر بيمارىهاى روانى كه از فشارهاى روانى و ناكامىهاى زندگى برمىخيزد، در ميان افراد غيرمذهبى ديده مىشود. كارل يونگ مىگويد: در طول سالها درمان بيمارىهاى روانى، حتى يك بيمار را نديدم كه مشكل اساسىاش نياز به گرايش دينى در زندگى نباشد.۲ به جرئت مىتوان گفت: همة بيماران روانى به اين دليل بيمار شدهاند كه از درونمايههاى دينى در زندگى بىبهره بودند و تنها وقتى به طور كامل درمان شدند كه به دين و ديدگاههاى دينى بازگشتند. افرادی که تعلقات مذهبی بسیاری دارند، به هر میزان كه ايمان محكمتری داشته باشند، همان قدر از بيمارى روانى فاصله بیشتری پیدا میکنند. ازاينرو يكى از نتایج زندگى در عصر حاضر كه به عصر مدرنیته معروف است، افزايش بيمارىهاى روانى و عصبى است.
آنچه تاکنون بدان اشارت رفت، نقد و نظری بود که روانشناسان براساس تجربه و دانش خود بدان دست یازیده بودند. حال آنکه کلام خداوند متعال در این زمینه سخنان و راهکارهای راهگشایی دارد. خداوند در قرآن کریم میفرماید: «الَّذِينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللّهِ أَلا بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛3 آنها كه به خدا ايمان آوردهاند، دلهاشان به ياد خدا آرام مىگيرد. آگاه باشيد كه تنها ياد خدا آرامبخش دلها است».
از جمله آثار ياد خدا آرامش خاطر است و اين اثر، در اقامه نماز آشكار است؛ زيرا اقامه نماز، مصداق بارز و کامل یاد خدا است؛ چنانکه قرآن مىفرماید: «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي؛4 نماز را به خاطر ياد من به پا داريد».
شخص نمازگزار با ایمان به قدرت لایتناهی پروردگاری که در مقابلش کرنش میکند، خود را در مقابل هر عاملی که قصد به خطر انداختن او را داشته باشد، ایمن مییابد و ضمن تکرار این باور اعتقادی در نمازهای پنجگانه، این ایمنی را به روان خود تلقین میکند و سرانجام آرامش عمیقی را در وجودش ملکه میسازد. طبق تحقیقات، بیماران مضطربی که در کنار درمانهای رایج، به خواندن نماز و قرآن و اعمال مذهبی روی آوردهاند، در درجات عالیتر درمان قرار گرفتند. بنابراین آرامش روان و خاطر، در پرتو نماز حاصل میشود. نماز اين عاليترين جلوه نياز، ارتباطي گسترده با ابعاد مختلف زندگي انسان دارد. از ميان تمام فرايضي که از لحاظ ديني بر مسلمانان واجب شده است، نماز بيشترين ارتباط را با انسان دارد. هر روز پنج بار اين کتاب نيایش را ورق ميزنيم و اين چنين است که نماز کلاس درسي ميشود که آموختنيهايش تمامي ندارد.
از نظر بسیاری از روانشناسان يکي از عوامل رشد و باروری شخصيت، استفاده از نشانههاي رمزي است. آدمي هر چه بيشتر ترقي کند و به کمال نزديکتر شود، علائم و سیگنالهای رمزي بیشتری به کار ميبرد. عکس این مطلب نیز صحیح است؛ یعنی هر چه بيشتر در حال تنزل باشد، نشانههاي رمزي کمتری استفاده ميکند. فوايد نشانههاي رمزي بسیار است. برای مثال نشانههای رمزی توان آن را دارد که به جاي انگيزههاي غريزي و تمايلاتي که ابراز آنها مقتضي يا مناسب يا مقدور نيست، قرار بگیرد و به التیام و کاهش تنيدگي و ناراحتي در فرد که ناشي از عدم ارضاي آنها است، کمک کند. قرآن با تأکید بر این مطلب، میفرماید: «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ؛5 همانا نماز انسان را از بدي و زشتي باز ميدارد».
پژوهشگران مختلفى در سراسر جهان درباره تأثير مذهب، محيطهاى مذهبى و آداب و رسوم دينى در سلامت روانى افراد، بهداشت روانى جامعه و بهبودى بيماران روانى و مقاوم كردن افراد در برابر رخدادهاى دردناك و ايجاد آرامش پژوهش كرده و به دستاوردهاى مهمى رسيدهاند.
كسى كه اهميت ذكر خداوند را بداند، بهخوبى درمىيابد كه روىگردانى از ياد خداوند، خسارت بزرگى است. اگر اين حقيقت را درك كنيم كه حيات دل انسان به ذكر خدا است، درمىيابيم كسى كه از ياد خداوند روى گرداند، از حيات قلب محروم مىماند. افسردگى دل و آتش حرمان از حيات معنوى دل، هر لحظه او را مىآزارد و حسرتى جانكاه بر دلش مىنشاند. امام سجاد (عليه السلام) در دعاى ابوحمزه ثمالى مىفرمايد: «مَولاى بِذكرِكَ عاش قَلْبى وَ بِمُناجاتِكَ بَرَّدْتُ أَلَمَ الخَوْفَ عَنِّى؛ اى مولاى من، با ياد تو دلم زنده است و با مناجات تو، درد ترس (فراق) را در خود فرو مىنشانم».
پینوشت
[1]. امرالله ابراهيمى و حميد نصيرى، «بررسى رابطه ميزان افسردگى سالمندان مقيم خانه سالمندان با نگرش و عملكردهاى دينى آنها» 1376.
۲. به نقل از: محبوبه البرزى و حسن سامانى، «بررسى رابطه اعتقادات مذهبى با افسردگى، اضطراب و فشار روانى در نوجوانان»، مقالات اولين همايش بينالمللى نقش دين در بهداشت روان، تهران، معاونت پژوهشى دانشگاه علوم پزشكى و خدمات بهداشتى درمانى ايران، 1380.
3. رعد: 28.
4. طه: 14.
5. عنکبوت: 45.
ادامه مطلب