توصیه انبیا به نماز
توصیه انبیا به نماز
امام ششم (علیه السلام) دربار عظمت نماز فرمودند: شما سخن انبیا را در قرآن میشنوید، بنده صالح خدا، عیسای مسیح (علیه السلام) میگوید: خدا مرا بهنماز توصیه کرد.
امام صادق (علیه السلام) این سخن را در جواب معاویة بن وهب که از وی درباره بهترین وسیله تقرب و محبوبیت بندگان به پروردگار پرسیده بود فرمود: «ما اعلم شیئاً بعد المعرفة افضل من هذه الصّلوة! الّا تری انّ العبد الصّالح عیسی بن مریم علیه السّلام قال: و اوصانی بالصّلوة» [1] بهترین وسیل تقرب به پروردگار پس از معرفت خدا چیزی بالاتر از نماز نیست ـ معرفت جزء اصول اعتقادات است و بر اساس آن تقرب به وسیل نماز ممکن است ـ آیا ندیدی عیسی بن مریم را که میفرماید: خداوند مرا به نماز توصیه کرده است.
پی نوشت:
ادامه مطلب
حدیث و حکایت
حدیث و حکایت
علی ـ علیه السّلام ـ و ابن عباس می گویند: مراد از این آیه منافقین هستند، آنهایی که امید ثواب ندارند اگر نماز خواندند و اگر هم نخواندند ترسعقاب ندارند، پس ایشانند که از نماز غافلند تا وقت آن بگذرد، آنها هرگاه با مؤمنین باشند از روی ریا و تظاهر می خوانند و اگر تنها و با غیر مؤمنین باشند نمی خوانند و این قول خدا است «الذین هم یراؤن».
ـ عیاشی به استادش از یونس به عمّار از حضرت ابی عبدالله ـ علیه السّلامـ روایت نموده، گوید: از آن حضرت پرسیدم از قول خدا (الذین هم عن صلوتهم ساهون) آیا آن وسوسه شیطان است؟ فرمود: نه هر کس این حالت را پیدا می کند ولیکن ساهون فرادی هستند که غفلت از آن می کنند و آن را در اوّل وقت انجام نمی دهند.
و از ابن اسامه زید شحام روایت کرده که گفت از حضرت ابی عبدالله ـ علیه السّلام ـ از قول خدا (الذین هم عن صلوتهم ساهون) پرسیدم؟ فرمود: آن شرک نماز و سستی و تکاهل در نماز است.[1]
ـ علاّمه مجلسی در بحار از جامع الاخبار از حضرت رسول ـ صلّی الله علیه وآله ـ چنین روایت می کند که فرمود: نماز عمود دین است کسی که عمداً نماز را ترک کند دینش را خراب نموده و کسی که نماز را در وقت خود بجا نیاورد داخل می گردد در ویل و ویل یک وادی است در جهنّم چنانچه فرمود (ویل للمصلینالذینهم عن صلوتهم ساهون) و روز قیامت اوّل چیزی که از بنده سؤال می شود نماز است اگر نماز تمام آورده باشد که هیچ و گرنه می اندازند وی را در جهنّم.[2]
پی نوشت ها:
ادامه مطلب
نماز را به جماعت و در مسجد بخوانید
نماز را به جماعت و در مسجد بخوانید
نشانهی دیگر [حقگزاری نماز]، آبادی مساجد و افزایش نمازهای جماعت است،و این به معنای بروز برکات نماز در سطح همکاری و همدلی اجتماعی است. بیشک این فریضه نیز با همهی اتکالش به عامل درونی یعنی توجه و ذکر و حضور، همچون دیگر واجبات دینی، ناظر به همهی عرصهی زندگی انسان است و نه به بخشی از آن یعنی زندگی فردی و شخصی هر کس. و آنجا که پای فعالیّت و نشاط دستجمعی افراد جامعه به میان میآید، نماز همچون گرمترین و پرشورترین عبادتدست جمعی، نقش بزرگی را بر عهده میگیرد. مظهر این خصوصیت، همین نمازهای جماعت پنجگانه و نماز جمعه و نمازهای عید است. ۱۳۷۳/۰۶/۱۰
کیفیت یافتن نماز بدین معنی است که نماز، با حال و حضور ادا شود؛ نمازگزار به نماز با چشمِ «میعاد ملاقات با خدا» بنگرد و در آن، با خدای خود سخن بگوید و خود رادر حضور او ببیند؛ نماز را تا میتواند در مسجد و تا میتواند به جماعت بگزارد. ۱۳۹۲/۰۶/۱۳
ادامه مطلب
سبب و علّت وضو
سبب و علّت وضو
جماعتى از یهود نزد پیامبر خدا صلّى اللّٰه علیه و آله آمده و از آن حضرت سؤالاتى کردند و یکى از سؤالات این بود که: اى محمّد به چه سبب این چهار عضو را در وضو باید شست. در حالى که این اعضا پاکیزهترین عضوهاست؟ (منظور از چهار عضو صورت و دو دست و سر و پاهاست که بترتیب مورد شستن و مسحقرار میگیرد).
پیامبر صلّى اللّٰه علیه و آله فرمود: هنگامىکه شیطان آدم علیه السّلام را وسوسه کرد حضرت آدم نزدیک آن درخت رفته و بآن درخت نگریست پس آبروى او برفت (شاید منظور این باشد که آب و رنگ او دگرگون شد چون خود را باخت)، سپس برخاست و بسوى آن درخت رفت و این نخستین گامى بود که به راه خطا برداشته شد، پس با دست از میوۀ آن چید و خورد و زیورها و جامگان زرّین که بر تن داشت از بدنش پرید و آدم دست خود را بر فرقسرش نهاد و گریست. و هنگامى که خداوند عزّ و جلّ توبۀ او را پذیرفت، بر اوو بر فرزندان و ذرّیۀ او پاک ساختن این اعضاء چهارگانه را واجبگردانید.
پس خداوند بخاطر آنکه بآن درخت نگاه کرد او را امر به شستن صورت فرمود، و چون با دستها میوه را چیده بود وى را به شستندو دست تا آرنجها امر فرمود، و چون دست خود را بر مغز سر نهاده بود او را امر به مسح سرش کرد و بخاطر آنکه با دو پایش به راه خطا گام برداشته بود اورا به مسح دو پایش امر فرمود.
قمّى، صدوق، محمّد بن على بن بابویه - مترجم: غفارى، على اکبر و محم، من لا یحضرهالفقیه - ترجمه، 6 جلد، نشر صدوق، تهران - ایران، اول، 1409 ه ق
ادامه مطلب