خداوند شايستگي براي عبادت
خداوند شايستگي براي عبادت
«يا ايّها الّذين امنوا اركعوا و اسجدوا و اعبدوا ربّكم و افعلوا الخير لعلّكم تفلحون»[1]
«اي كساني كه ايمان آوردهايد ركوع كنيد و سجود بجا آوريد و پروردگارتان را عبادت كنيد و كار نيك انجام دهيد تا رستگار شويد.»
ابتداء آيه خطاب به افراد با ايمان است.
يك سلسله دستورات كلي و جامع را كه حافظ دين و دنيا و پيروزي آنها در تمام صحنهها است براي مؤمنين بيان ميكند.
نخست به چهار دستور مهم اشاره كرده ميگويد: اي كساني كه ايمان آوردهايد 1ـ ركوع كنيد، 2ـ سجده بجا آوريد، 3ـ پروردگارتان را عبادت كنيد، 4ـ كار نيك انجام دهيد تا رستگار شويد.
بيان دو ركن ركوع و سجود از ميان تمام اركان نماز به خاطر اهميت فوقالعاده آنها در اين عبادت بزرگ است.
دستور عبوديت به طور مطلق كه بعد از اين دو بيان شده هر گونه عبادت و بندگي خدا را شامل ميشود.
تعبير به «ربكم» (پروردگار شما) در حقيقت اشارهاي است به شايستگي او براي عبوديت و عدم شايستگي غير او، زيرا تنها مالك و صاحب و تربيت كننده او است.[2]
دستور به فعل خيرات هر گونه كار نيكي را بدون هيچ قيد و شرط شامل ميشود.
[1] . حج/77.
[2] . نمونه، ج14، ص180.
ادامه مطلب
از عبادت او تكبر نورزيد
از عبادت او تكبر نورزيد
«انّ الّذين عند ربّك لايستكبرون عن عبادته و يسبّحونه و له يسجدون»[1]
«آنها كه (در مقام قرب) نزد پروردگار تواند هيچگاه از عبادتش تكبر نميورزند و او را تسبيح ميگويند و برايش سجده ميكنند.»
اين آيه اشاره دارد به اين كه نه تنها شما بايد در همه حال به ياد خدا باشيد، فرشتگان مقرب پروردگار و آنها كه در مقام قرب نزد پروردگار تواند هيچگاه از عبادت او تكبر نميورزند و همواره تسبيح او ميگويند و ذات پاكش را از آنچه شايسته مقام او نيست منزه ميشمارند و در پيشگاه او سجده مينمايند «ان الذين عند ربك لايستكبرون عن عبادته و يسبحونه و له يسجدون».
كلمهي «عند ربك» (آنها كه نزد پروردگار تواند) به معني قرب مكاني نيست زيرا خداوند مكاني ندارد بلكه اشاره به قرب مقامي است يعني آنها با آن همه موقعيت و مقام، باز در بندگي و ياد خدا و سجده و تسبيح كوتاهي ندارند شما هم بايد كوتاهي نكنيد. به هنگام تلاوت آيهي فوق سجده كردن مستحب است ولي بعضي از اهل تسنن مانند پيروان «ابو حنيفه» آن را واجب ميشمارند.[2]
[1] . اعراف/206.
[2] . نمونه، ج7، ص73.
ادامه مطلب
عبادت مأموريت انسان

«و ما امروا الاّ ليعبدوا الله مخلصين له الدّين حنفاء و يقيموا الصَّلوة و يؤتوا الزّكوة و ذلك دين القيمَّةِ»[1]
«در حالي كه به آنها دستوري داده نشده بود جز اينكه خدا را پرستش كنند با كمال اخلاص، و از شرك به توحيد بازگردند، نماز را برپا دارند، و زكات را ادا كنند، و اين است آئين مستقيم و صحيح و پايدار.»
«اهل كتاب» و به تبع آنها «مشركان» را مورد ملامت قرار داده ميگويد: چرا در اين آيين جديد اختلاف كردند، بعضي مؤمن و بعضي كافر شدند «در حالي كه در اين آيين دستوري به آنها داده نشده است جز اينكه خدا را پرسش كنند، و عبادت او را از عبادت غير او خالص سازند، و از هر گونه شرك باز گردند و متمايل به توحيد شوند. نماز را برپا دارند و زكات را ادا كنند.»
سپس ميافزايد: «و اين است آيين مستقيم و پايدار» (و ذلك دين القيمة).
در اين كه منظور از «و ما امروا»... در اينجا چيست جمعي گفتهاند منظور اين است كه اهل كتاب در آيين خودشان مسالهي توحيد و نماز و زكات وجود داشته و اينها مسائلي است ثابت، ولي آنها به دستورات نيز وفادار نماندهاند.
ديگر اينكه در آيين اسلام دستوري جز توحيد خالص و نماز و زكات و مانند آن نيامده. و اينها اموري هستند شناخته شده چرا از قبول آن سرباز ميزنند و در پذيرش آن اختلاف ميكنند.
معني دوم نزديكتر به نظر ميرسد، زيرا به دنبال آيهي قبل كه سخن از اختلاف آنها در پذيرش آيين جديد ميگفت مناسب همين است كه «امروا» ناظر به آيين جديد باشد.
از اين گذشته معني اول تنها دربارهي اهل كتاب صادق است و مشركان را شامل نميشود در حالي كه معني دوم همگان را شامل ميشود.
[1] . بيّنه/4.
ادامه مطلب
بندگان حقيقي خدا
بندگان حقيقي خدا
« والّذين اجتنبوا الطّاغوت ان يعبدوها و انابوا الي الله لهم البشري فبشّر عباد »[1]
«كساني كه از عبادت طاغوت اجتناب كردند و به سوي خداوند بازگشتند بشارت از آن آنها است، بنابراين بندگان مرا بشارت ده.»
در اين آيات قرآن سخن از بندگان خاص و حقيقت جوي پروردگار به ميان آورده، ميگويد: «بشارت باد بر كساني كه از عبادت (طاغوت) اجتناب كردند و به سوي خدا بازگشتند.
[1] . زمر/17.
ادامه مطلب