نماز اول وقت درسيره امام رضا(ع)

نماز اول وقت درسيره امام رضا(ع)

29471833133087192141.jpg;

   راوي مي گويد: حضرت رضا (ع) براي استقبال برخي از طالبيين (دودمان ابوطالب) از شهر خارج شد ودراين هنگام وقت نماز شد (بلادرنگ ) راه خود را به ساختماني که در آن نزديکي بود، کج کرد وکنار سنگي فرود آمد وفرمود: اذان بگو. من عرض کردم: درنگ کنيم تا ياران ما برسند. فرمود: خدايت بيامرزد! هيچ گاه نماز را از اول وقت بدون جهت به آخر وقت به تأخير نينداز وهميشه بر تو باد که اول وقت را مراعات کني. پس من اذان گفتم و نماز خوانديم(20)
ترک جلسه به خاطر نماز
«صابئين» به حضرت يحيي گرايش دارند وبراي ستارگان، تأثير خاصي قائل هستند ونماز ومراسم ويژه اي دارند و هنوز در خوزستان گروهي از آنان هستند. اين فرقه، رهبري دانشمند ولي مغرور داشت که بارها با امام رضا (ع) گفتگو کرد، ولي زير بار نرفت .امام رضا (ع) استدلالي کرد واو تسليم شد وگفت: اکنون روح من نرم شده، حاضرم مکتب تو را بپذيرم . ناگهان صداي اذان بلند شد، امام رضا(ع) جلسه را ترک کرد . مردم گفتند: فرصت حساسي است و چنين فرصتي پيش نمي آيد! امام فرمود: اول، نماز.
او که اين تعهد را از امام ديد، علاقه اش بيشتر شد وبعد از نماز گفتگويش را تکميل کرد وايمان آورد.(21)
در روايتي از امام رضا (ع) آمده است:
«حافظوا علي مواقيت الصلوه فان العبد لا يأمن الحوادث ومن دخل عليه وقت فريضه فقصرعنها متعمداً فهو خاطي؛(22)
بر وقت هاي نماز محافظت کنيد؛ چرا که بنده ايمن از حوادث نيست. و کسي که وقت نماز واجب بر او داخل مي شود وعمداً کوتاهي کند، خطا کار است».

20- بحارالانوار، ج80،ص21؛الخرائج والجرائح، ص30.
21-يکصد وچهارده نکته درباره نماز، محسن قرائتي، ص14،چ8،1384ش؛ بحارالانوار، ج94،ص195،عيون اخبارالرضا (ع)، ص151.
22-بحارالانوار، ج83، ص20.


ادامه مطلب


[ دوشنبه 5 مرداد 1394  ] [ 8:23 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

نماز اول وقت در سيره امام صادق (ع)

نماز اول وقت در سيره امام صادق (ع)

81955436437424738534.jpg;

   از امام صادق (ع) نقل شده است:
«اذا صليت صلاة فريضه فصل لوقتها صلاة مودع يخاف ان لا يعود اليها ابداً؛ (14) هنگامي که نماز واجب را مي خواني، در وقتش بخوان؛ مانند کسي که نماز وداع مي خواند ومي ترسد که بعد از اين، توفيق خواندن نماز را نيابد».
نيز فرمود:
«اختبروا اخوانکم بخصلتين فان کانتا والا فاعرب ثم اغرب محافظه علي الصوات في مواقيتها والبر بالاخوان في العسر واليسر؛ (15) برادران ديني خود را با دوخصلت بسنجيد. اگر اين دو علامت در آن ها بود(با آنها همراهي کنيد)، وگرنه هر چه مي توانيد از آنها فاصله بگيريد(آن دونشانه عبارت اند از): 1. محافظت برنماز در وقت آن. 2. نيکي به برادران ديني در سختي وراحتي».
امام صادق (ع) نيز خطاب به يکي از ياران خود (ابن جندب) مي فرمايد:
براي شيطان دام هايي وجود دارد که يکي از آنها، اين است که انسان را از خدمت کردن به ديگران به ويژه برادران ديني باز مي دارد.
دوم اينکه با خواب، کاري مي کند که انسان به موقع نماز نخواند.(16)
آيت الله مصباح يزدي در توضيح اين روايت مي گويند:
«آنچه انسان را مستقيماً درمسير تقرب الي الله به پيش مي برد، نماز است. وقتي انسان اهتمامي به خواندن نماز اول وقت نداشته باشد، به مسائل دين بي اعتنا مي شود وکم کم کارش به جايي مي رسد که با ديده تمسخر به مناسک دين مي نگرد؛ همان طور که در قرآن آمده است: (ثم کان عاقبه الذين اسوي السواي ان کذبوا بايت الله وکانوا بها يستهزئون )؛(17) «.... سرانجام کار آنان که به اعمال زشت وکردار بد پرداخته اند وآيات خدا را تکذيب و تمسخر کردند». اگر انسان دراين مسير خطرناک قرار گرفت وبه نمازاهميت نداد، در واقع با اين کار مقدمات کافرشدن خود را فراهم ساخته است».(18)
درسيره عملي امام ششم (ع) آمده است:
سدير گفت: امام صادق (ع) دستور داد که الاغ واستري را زين کردند، من سبقت گرفتم وبرالاغ سوار شدم تا احترام کرده باشم و آن ضحرت سوار بر استر گردد. فرمود: اگر بخواهي، الاغ را در اختيار من بگذار. گفتم: استر براي شما مناسب تر و زيباتر است. من از الاغ پياده شدم و بر استر سوارشدم و آن حضرت بر الاغ سوار شد... پياده شديم تا نماز را با هم بخوانيم. سپس فرمود: اينجا زمين شوره زار است ونماز دراينجا روا نيست(مکروه است). واز آنجا رفتيم وبه زمين خاک سرخي رسيديم.
و آماده نماز شديم. در آنجا مردي جوان بزغاله مي چراند. حضرت به من نگريست و به من فرمود: به خدا قسم! اگر تعداد شيعه هاي من به اندازه اين بزغاله ها بود، خانه نشيني من روا نبود. سپس پياده شديم ونماز خوانديم. پس از نماز، کنار بزغاله ها رفتيم و شمرديم که هفت عدد بودند.(19)

14-بحارالانوار، ج84، ص 233.
15-اصول کافي، ج2، ص672.
16-تحف العقول، ص302.
17-روم/10.
18-پندهاي امام صادق (ع) به ره جويان صادق، محمد تقي مصباح، ص 219، مؤسسه پژوهشي امام خميني (ره)، قم.
19-داستان ها و حکايت ها چهارده معصوم، عباس عزيزي، ص127، اصول کافي، ج2، ص242.


ادامه مطلب


[ دوشنبه 5 مرداد 1394  ] [ 8:22 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

نماز اول وقت در سيره امام سجاد(ع)

نماز اول وقت در سيره امام سجاد(ع)

88056588157325860239.jpg;

     درحالات امام سجاد (ع) آمده است که:
«کان اذا حضرت الصلوة اقشعر جلده واصغر لونه وارتعد کالسعفه؛ چون وقت نماز مي رسيد، پوست بدن امام سجاد(ع) مي لرزيد ورنگش زرد همچون شاخه درخت مي شد.»(11)
به حضرت عرض کردند: چرا شما وقتي وضو مي سازيد، رنگ مبارکتان زرد مي شود؟ فرمود: «آيا نمي دانيد که در خدمت چه فردي مي ايستيم» ؟(12)
در روايتي از امام سجاد (ع) نقل شده :
«الذنوب التي ترد الدعا...تأخيرالصلوه المفروضات حتي تذهب اوقاتها؛ يکي از گناهاني که مانع قبول دعا مي شود(دعا را رد مي کند)، تأخير در نماز واجب است تا وقت آن بگذرد.»
همچنين آن امام بزرگوار در دعاهاي خود آورده اند:
«خدايا! ما را به منزلت کساني برسان که مراتب نماز رسيده اند وارکان آن را حفظ نموده اند و آن را در اوقاتش به پا مي دارند؛ همانند نسبت بنده و رسولت - که درود ورحمت تو بر او و خاندانش باد -مقرر نموده، دررکوع وسجود وهمه فضائل با کامل ترين وتمام ترين طهارت ورساترين مراتب خشوع به جا آورده اند». (13)
 
11بحارالانوار، ج84، ص247.
12-معراج السعاده، ص760، بحار الانوار، ج، ص78-75.
13-صحيفه سجاديه همراه رساله حقوق، مترجم: لطيف راشدي، دعاي 44، ص 324و 441، امير کبير، تهران.


ادامه مطلب


[ دوشنبه 5 مرداد 1394  ] [ 8:19 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

نماز اول وقت در سيره امام حسين (ع)

نماز اول وقت در سيره امام حسين (ع)

66649651514202235762.jpg;

   درتاريخ راجع به سيد الشهداء نقل شده است: ابوثمامه صيداوي (صائدي) که نام شريفش عمرو بن عبدالله است، چون ديد هنگامي زوال است، خدمت حضرت امام حسين (ع) آمد وعرض کرد: يا ابا عبدالله ! جان من فداي باد! مي بينم که اين لشکر به شما نزديک شده اند، لکن سوگند به خدا، تامن کشته نشوم، شما شهيد نخواهي شد ودوست دارم اين نماز ظهر را با شما بگزارم وآن گاه خداي را ملاقات کنم. حضرت سر به سوي آسمان بلند کرد وفرمود: نماز را به ياد آوردي، خداوند تو را از نمازگزاران و ذاکران قرار دهد! آري، اينک اول وقت نماز است. آنگاه فرمود: از اين قوم بخواهيد دست از جنگ بردارند تا ما نماز گزاريم.(10)
در ادامه روايت آمده است:
حصين بن نمير - مرد تبهکاري که در روز عاشورا به امام حسين (ع) زبان درازي کرد- فرياد زد: نماز شما قبول نيست. حبيب بن مظاهر فرمود: اي خيانتکار! نماز پسر رسول خدا (ص) قبول نمي شود ونماز تو قبول مي گردد؟...
عموم مورخان وارباب مقاتل گفته اند که سعيد بن عبداله حنفي، سينه وسر وصورت خود را سپر آن حضرت وياران قرار داد تا نماز بخوانند. چون زخم هاي بدن او فراوان شد ونتوانست روي پاي خود بايستد، به زمين افتاد ودرحالي که دعا مي کرد، رو به سوي امام حسين(ع) کرد وگفت:
اي فرزند رسول خدا ! به عهد خود وفا کردم؟ امام فرمود: بله تو پيشاهنگ ما (مقدم تر از من ) در بهشت هستي.
10-بحارالانوار، ج45، ص21.


ادامه مطلب


[ دوشنبه 5 مرداد 1394  ] [ 8:15 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]