نماز عامل رهايي از وسوسهها و تجريهاي شيطان
نماز عامل رهايي از وسوسهها و تجريهاي شيطان
علي رغم اهميت فراواني كه فريضهي مهم نماز در ميان عبادات و احكام شرعي دارد اهتمام مسلمين به آن و ابعاد گوناگونش اندك است. ابليس و تمامي شيطان صفتان در طول تاريخ بر آن بودهاند كه صورت و محتواي اين عبارت بزرگ را از جوامع اسلامي محو نمايند و در اين ارتباط به هر اقدامي دست آلودهاند چرا كه سلطه خود را در گرو از ميان برداشتن اين فريضه با عظمت ميدانند(رضوان طلب، 1381: 81) پيامبر اكرم (ص) در اين باره ميفرمايند : «همواره شيطان از فرزندان آدم در ترس و وحشت است تا آن زمان كه او در انجام نمازهاي پنجگانه دقت داشته باشد پس آنگاه كه آن را تضييع كند شيطان جرأت مييابد و او را به آلودگي و گناهان بزرگ ميافكند.( مجلسي، بی تا، ج 82: 202)»نمازي كه در اول وقت و با حفظ شرايط آن به جا آورده شود و آداب و سنن آن به خوبي ادا گردد، بزرگترين عامل شيطان زدايي بوده و هرگز شيطان نميتواند بر چنين شخص متعبد و پاك، نفوذ كند حتي در دم مرگ كه شياطين براي از بين بردن ايمان و عقيده پاك مؤمنين به سراغشان ميآيند ملك الموت از حق آنان دفاع مينمايد. »بنابراين از آن جهت كه نماز مزاحم نفوذ و سلطه شياطين است، آنان نيز به جد با اقامه و بر پايي آن در ستيزند. درك اين حساسيت بايد درجه اهتمام به اين فريضه را افزايش دهد تا در جوامع اسلامي و ملت هاي مسلمان شاهد اين همه شيطان گرايي نبوده و انسان ها تحت لواي خداي رحمان قرار گيرند.
منبع:راسخون
ادامه مطلب
نماز عامل هدايت الهي
نماز عامل هدايت الهي
انسان درزندگاني خود، به شدت نيازمند هدايت الهي است اگر دست انسان گرفته نشود و در كوره راه هاي زندگي دنيوي رها شود بيترديد در منجلاب خسران وتباهي از بين خواهد رفت.قرآن كريم، نماز را هدايت واقعي و راهنماي حقيقي به شاهراه زندگي انساني ميداند و در توبيخ بت پرستان و نكوهش عبادت و بندگيِ غير خدا، پس از هدايت فطري به خداپرستي و بعد از ناديده گرفتن دعوت انبياء الهي و گرفتار گشتن به نوعي ارتجاع و واپس گرايي از زبان پيامبران (ع) «بگو (اي پيغمبر) كه ما چرا خدا را رها كرده و چيزي را مانند بتان كه هيچ قادر بر نفع و ضرر ما نباشد (به خدايي) بخوانيم و باز به خوي جاهليت بعد از آنكه خدا ما را هدايت نمود برگرديم تا مانند كسي كه فريب و اغواي شيطان او را در زمين سرگردان ساخته است شويم، آن را ياراني است كه شخص را به سوي خود هدايت ميكنند بگو هدايت خدا به حقيقت هدايت است و ما مأموريم كه تسليم فرمان خداي جهان باشيم و (به خلق بگوئيم) نماز به پا داريد و از خدا بترسيد كه به سوي او محشور ميشويد.» (سوره انعام (6)، آيه 72 - 71.) اينكه هدايت واقعي فقط هدايت پروردگار است با آن بيان قاطع و كوبنده در آن شرايط روحي – اضطراب و حيرت – بياني به موقع و به جاست و موجب پايان پذيري آن و پيدايش آرامش براي اوست. در آيه بعدي به اين نكته اشاره ميكند كه تسليم مطلق و بيقيد و شرط خدا شدن و اقامه نماز و اتخاذ تقوي و پارسايي تنها راه حيات بخش و انسان ساز است.پس زندگي تحت هدايت پروردگار از آثار اقامه نماز ميباشد، در يك چنين زندگي همه چيز رو به راه و بر وفق مراد ديده ميشود، گويندهاي كه تحت هدايت پروردگار است انديشه و زبانش هدايت شده كار ميكنند، حقايق از دلش جوشيده و بر زبانش جريان مييابد.نويسندهاي كه تحت هدايت اوست، امداد او را در مداد خود مييابد و خلاصه به هر كار و به هر جا كه روي ميكند با درهاي باز مواجه شده و الطاف خداوند را آشكار و عيان ميبيند برخلاف كساني كه خدا آنان را به خود واگذاشته است و به خاطر پشت كردن به دعوت خدا و يارانشان و اعراض از ذكر او و ترك نماز، در معيشت ضنك و زندگاني تنگ به سر ميبرند(راشدي، 1384: 178)و به هر طرف روي ميكنند با درهاي بسته روبرو شده و زندگيشان در لذات دنيا خلاصه و از چراغ فروزان و پر فروغ نماز محروم ميشوند.
منبع: راسخون
ادامه مطلب
آسماني شدن نمازگزار
آسماني شدن نمازگزار
اگر عمل بالا رفت، عامل نيز بالا ميرود، چون عمل از عامل جدا نيست كه عمل را در نامهاي بنويسند و تنها همان نامه بالا رود، ممكن نيست جان عمل كه نيت است از خود انسان جدا باشد زيرا عمل مانند بخار و دود نيست كه از انسان متصاعد شود و خود او باقي باشد بلكه واقعيتي است وابسته به جان آدمي، حقيقتي كه منشأ عمل است همواره با صاحب عمل خواهد بود(جوادي آملي، 1380: 120) همواره اثر از مؤثر ضعيفتر ميباشد بنابراين بهتر از هر عمل خيري، انساني است كه آن عمل پسنديده را انجام ميدهد حال چگونه ممكن است نماز بالا رود و نمازگزار بالا نرود؟چون نماز - آن هنگام كه با حضور قلب انجام ميشود – به آسمان ها راه مييابد و صعود ميكند و نمازگزار را نيز آسماني كرده و او را داراي صفات آسمانيها مينمايد.از پيامبر اكرم – صلي الله عليه وآله – در مورد بالا رفتن نماز روايت شده است كه:«هنگامي كه نمازگزار نماز را در وقت خودش به جا ميآورد نماز بالا ميرود، در حالي كه نور درخشاني با او همراه است كه درهاي آسمان را ميگشايد تا به عرش ميرسد پس براي صاحب خود شفاعت كرده و دعا ميكند كه خدا تو را حفظ كند همانطور كه مرا حفظ كردي و وقتي نماز در غير وقتش به جا آورده ميشود چون تاريك است درهاي آسمان بسته ميماند تا اينكه نماز تباه ميگردد. آنگاه زده ميشود به صورت صاحبش و ميگويد خدا تو را ضايع كند كه مرا ضايع و تباه ساختي.(ديلمي، 1398ه.ق، ج 1 و 2: 190) »لذا به جا آوردن شرايط و آداب نماز به نحو شايسته در كيفيت صعود، نتيجه و اثرش نقش به سزايي دارد.
منبع: راسخون
ادامه مطلب
استجابت دعا
استجابت دعا
انساني كه در موقع نماز، دل از همه بريده و روي به درگاه بي نياز خالق ميآورد در نظر خداوند از ارزش خاصي برخوردار است، اگرچه آن شخص معصيت كار بوده و آنچه را مبغوض در نظر كردگار باشد به جاي آورد ولي چون نماز، واسطهاي است مُقرِّب و مقبول حضرتش، به تبع نماز در منظر كردگار پسنديده آيد و در اين صورت دعا او به هدف اجابت رسيده و بر اثر مستجاب شدن دعايش در دنيا و عقبي سعادتمند و كامران خواهد بود(نهاوندي، 1331: 56). و اين اثر معنوي كه بعد از نماز براي او به جا ميماند او را به اين نكته هدايت ميكند كه بعد از فارغ شدن از هر نماز براي خود و ديگران دعا كند و آخرت خويش را از خدا طلب كند و هشدار براي تاركان نماز است كه خود را از خير دنيا و آخرت و اصلاح امور شخصي و اجتماعي محروم نمودهاند(وحيدي، 1384: 232).
منبع: راسخون
ادامه مطلب