تعجیل در ادای فریضه نماز
تعجیل در ادای فریضه نماز
حکایت: «روایت کردند که یکی از زنان پیامبر(ص) دوک رِشتی. چون مؤذن بانگ نماز گفتی، تاری که برگرفته بودی در دوک نپیچیدی. و گفت از پیغامبر ـ علیه السلام ـ شنیدم که چون مؤذن بانگ نماز گوید، هر کاری که کنند، آن از نصیب شیطان است».[1]
[1]. ابوطاهر خانقانی، گزیده در اخلاق و تصوف، به کوشش: ایرج افشار، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ص41.
ادامه مطلب
شرایط باطنی و ظاهری قیام به نماز
شرایط باطنی و ظاهری قیام به نماز
نکته: «یکی از آن، طهارت به ظاهر، از نجاست و به باطنْ از شهوت؛ و دیگر طهارت جامه به ظاهر، از نجس و به باطن، آنکه از وجه حلال باشد؛ سه دیگر، طهارت جای به ظاهر، از حوادث و آفت و به باطن، از فساد و معصیت؛ چهارم، استقبال قبله- قبله ظاهر، کعبه و از آن باطن، عرش و از آن سرّ، مشاهدت؛ پنجم، قیام ظاهر اندر حال قدرت و قیام باطن اندر روضه قربت، به شرط دخول وقت آن به ظاهر شریعت و دوام وقت اندر درجه حقیقت؛ و ششم، خلوص نیت به اقبال حضرت؛ هفتم، تکبیری اندر مقام هیبت و قیامی اندر محل وصلت و قرائتی به ترتیل و عظمت، و رکوعی به خشوع و سجودی به تذلل و تشهدی به اجتماع و سلامی به فنای صفت».[1]
[1]. کشف المحجوب، ص439.
ادامه مطلب
اصلاح پیامدهای سوء طبیعی نماز
اصلاح پیامدهای سوء طبیعی نماز
انسان دارای فطرتی توحیدی است و با آن خدا را می شناسد و او را می طلبد و طبیعتی دارد که بدن او از آن تنظیم شده است، خدای متعال آن فطرت را به خود و طبیعت را به کل نسبت می دهد.
طبیعت انسان که به طین بر می گردد و به حسّ نزدیکتر است. دارای پیامدهایی است: انّ الانسان خلق هلوعا اذا مسّه الشرّ جزوعاً و اذا مسّه الخیر منوعاً الّا المصلین، الذین هم علی صلاتهم دائمون؛(1) به راستی انسان آزمند و حریص آفریده شده است، چون گزندی به او روی بیاورد بی تابی می کند و ناله و اندوه سر می دهد و چون خیری به او روی بیاورد آن را به شدت از دیگران باز می دارد، مگر نمازگزاران، همانان که بر نماز خود مداومت می کنند.
حریص و آزمند بودن و بی تابی و منوع بودن دردهایی است که از طبیعت انسان برخاسته و نشان نقص طبیعی اوست، نماز که از فطرت انسان بر می خیزد همه این پیامدهای سوء طبیعی را درمان و اصلاح می کند.
لازم به تذکر است حرص ذاتاً نکوهیده نیست به گونه ای که اگر در نهاد انسان قرار داده شد آفرینش الهی ناقص باشد، چگونه ممکن است این صفت ناپسند باشد، در صورتی که این صفت تنها وسیله رسیدن انسان به کمال و سعادت واقعی است، انسان اگر برای رسیدن به خیرها حریص نباشد و در برابر رنج ها و گزندها بی تابی نکند و آه و ناله سر ندهد هرگز نمی تواند به سعادت نایل شود.
آن چه در این میان مهم است خیر و شر واقعی است. از این روی خدای سبحان نیروی عقل را در انسان آفریده است تا خوبی ها را به وسیله آن بشناسد سپس با نیروی حرص و آز برای دست یابی به آن تلاش کند و بدی ها را نیز تشخیص دهد و با نیروی جزع از آن ها بگریزد.
از آن جا که خیر واقعی انسان سعادت واقعی او در سرای آخرت است و شرّ حقیقی او تیره بختی او در جهان آخرت است، انسان خردمند چون مرتکب گناه شود آشفته می گردد و به درگاه خدا تضرّع می کند چون کار نیکی ببیند برای انجام آن تلاش می کند و می خواهد بیش از دیگران به انجام آن توفیق یابد و چیزی جز حرص او را به هنگام گناه به آشفتگی و تلاش برای کار نیک وا نمی دارد.
پس نه تنها این صفت نکوهیده نیست بلکه برای تکامل آدمی ضروری است و برای استفاده صحیح از حرص، انسان نمازگزار آن را با حسن تدبیر در مسیر تکامل خویش به کار می گیرد.
1. سوره معارج، آیات 19 23.
ادامه مطلب
شرط تنزّل نصرت الهی
شرط تنزّل نصرت الهی
خدای سبحان در آیه به مؤمنان استعانت به صبر و نماز می دهد، با این که نصر و کمک فقط نزد خداست و ما النّصر الّا من عند اللّه؛(1) پیروزی و نصرت فقط از نزد خداست معین و مستعان تنها خدای متعال است.
با توجه به انحصار نصر و پیروزی از نزد خدا، چرا به مؤمنان دستور می دهد از صبر و نماز استعانت بجوئید؟
در جواب می گوییم: اگرچه نصرت و یاری در نزد خداست لیکن یاری فرستادن خدا مشروط است نه مطلق. از این رو فرمود: ان تنصروا اللّه ینصرکم؛(2) اگر خدا را یاری کنید خدا شما را یاری می کند. از این رو خدای سبحان عدّه ای را که از یاد خدا اعراض و به خود اکتفا کرده اند مخذول می کند فلاناصرلهم(3) در آیه محل بحث با امر به استعانت به وسیله صبر و نماز به شرط تنزّل نصرت الهی اشاره می کند یعنی آن که خواهان بهره مندی از رحمت و نصر الهی است باید صابر و نماز گزار باشد و دین خدا را یاری کند.
1. سوره آل عمران، آیه 126.
2. سوره محمّد(ص)، آیه 7.
3. همان، آیه 13.
ادامه مطلب