تکلّم با خدا

نگاهی آشنا دارد دل من به کویش اقتدا دارد دل من
سحرگه ظهر و عصر شب مداوم تکلّم با خدا دارد دل من
گل سجّاده اش چون می شود باز نمایی با صفا دارد دل من
به هنگام نماز «اللّه اکبر» اذان تا کبریا دارد دل من
همانند گل سرخ شقایق لطافت با حیا دارد دل من
به سر شوق وصال روی معشوق به لب «قالوا بلی» دارد دل من
ملائک از قنوتش در سجودند چه زیبا «ربّنا» دارد دل من
رضایش در رضای حضرت دوست عجب شوق رضا دارد دل من
بلال دل، بخوان «اللّه اکبر» که تا غوغا به پا دارد دل من(1)
هوشنگ احمدی
ادامه مطلب
شب های نماز

حضرت امام رضا علیه السلام همیشه با وضو بود و شب ها به عبادت می پرداخت. وضو می گرفت و نماز می خواند و مقداری استراحت می کرد. در پی این استراحت کوتاه، دیگرباره برمی خواست و وضو می گرفت و به نماز می ایستاد و باز هم اندک استراحتی می کرد. سپس برمی خاست و تا صبح همین گونه بود.(1)
(1) عوالم، ج22، ص196.
ادامه مطلب
نهر روان

نماز، نوای اقرار به بندگی در مقابل خداوند عظیم است و سلاحی برای ستیز با شرک و بت پرستی و گناه و ناپاکی. نماز، نوایی است که تا عمق جان نمازگزار نفوذ می کند و جان وی را پالایش می دهد. نماز آشفتگی و ناآرامی را می زداید و به جای آن سکون و آرامش را برای آدمی به ارمغان می آورد. یکی از ثمرات نماز دوری از گمراهی و گناه و پستی و پلیدی است. سرّ نماز قطع رابطه با شیطان و شیطنت، و ارتباط با پاکی، خوشی و روشنی است. راز نماز، طهارت و پاک سازی جسم و جان برای دیدار یار است. لذا پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله وسلم درباره نماز فرمود: «اگر نهردر کنار خانه شما باشد و در آن هر روز پنج نوبت خود را شست و شو دهید، آیا در بدن شما چیزی از آلودگی می ماند؟ هرگز».
نماز نیز همانند نهر جاری و روانی است که گناهان را می شوید و از بین می برد.(1)
(1) تهذیب، ج1، ص203.
ادامه مطلب
امام حسن عسگری علیه السلام و مناجات با حضرت دوست
امام حسن عسگری علیه السلام و مناجات با حضرت دوست
آنان که لذت مناجات را با خداوند چشیده و جانشان از محبت حضرت دوست لب ریز است، حتی لحظه ای را بی نام و یاد او نمی گذرانند و زندگی را جز در راه بندگی و فرمان برداری معبود متعال برنمی تابند. امام حسن عسگری علیه السلام نمونه ی بارز محبت و انس با پروردگار آگاه و مدبّر بود. محمد شاکری روایت کرده است: «مولا و استادم امام حسن عسگری علیه السلام در محراب عبادت می نشست و به سجده می رفت و آن چنان سجده و ذکرش را طولانی می کرد که من می خوابیدم و بیدار می شدم و او هنوز در سجده بود».(1)
ای مالک زمین و آسمان چه زیباست آن گاه که موجودی ضعیف و کوچک در مقابل وجودی بی نهایت بزرگ و شریف می ایستد و با آهنگی موزون، از سر صدق و صفا و اخلاص، به نیایش می پردازد.
چه فرح بخش است آن گاه که نمازگزار سر به سجده می نهد و محبوبش را ستایش می کند؛ چرا که سجده نهایت خاکساری و افتادگی است. چه شکوهمند است به نماز ایستادن در برابر حضرت حق و پیشانی بر خاک ساییدن و با خدا سخن گفتن. آری، خدا همه جا حضور دارد و در هر جا می شود با او سخن گفت. و چه دل نشین است نوای توحید و زمزمه ی پاک بندگی. خداوندا؛ ای ماندگار؛ ای مالک زمین و آسمان؛ ای غمخوار من؛ ای دلدار من، اراده ی پشت پا زدن به جاذبه های دروغین دنیا و پیش رفتن به سوی ارزش های متعالی آخرت را به من عنایت کن تا همواره تو را به یاد داشته باشم؛ رحیما، ما را با نماز مأنوس کن؛ چرا که نماز سرشار از یاد توست و یاد تو آرام بخش روح نمازگزار.
(1) غیبت شیخ طوسی، ص140.
ادامه مطلب