ملکوت نهان

 ملکوت نهان

81045735694041970324.jpeg;

انگار همین دیروز بود... سجاده سفید و چادر مقنعه جشن تکلیفم را از مامان و بابا هدیه گرفتم... اولین نماز بعد از تکلیف شدن، آن هم با رعایت تمام سفارش‌هایی که مامان و مسئول امور تربیتی مدرسه کرده بودند.

هنوز صدای بابا در گوشم است؛ همین که قامت نماز را بستم گفت: «ماشاءالله به دخترم... آفرین!! من چطور شکر خدا را به جا بیارم برای چنین دختری؟!»

آن‌قدر حرف‌های بابا شیرین بود که هنوز طعم دوست داشتنی آن را با خود دارم...

یا حرف‌های مامان که: «تو الان بزرگ شدی، مثل من!... باید تمام کارهای خودت را به موقع و درست انجام دهی... بخصوص نماز»

روزگار گذشت تا حالا که برایم مهم شده بدانم علت کارهایم را. حتی علت حجاب در زمان نماز خواندم را.

پدر به من آموخت نماز «ملکوت نهان»1 میان من و خداست و می‌توان از این راه راحت با او رابطه برقرار کرد. مامان می‌گوید در هر رابطه‌ای باید حق و آداب هم‌صحبتی و معاشرت را رعایت کرد، و من خوب می‌دانم که هیچ رابطه‌ای مانند نماز حرمت ندارد و برایم ارزشمندتر نیست.

از آن‌جا که زیبایی‌های منِ دختر از دیگر موجودات بیش‌تر است و ظرایف وجودی‌ام به دیگران غالب است و خداوند می‌فرماید: «فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِیًّا»2 پس باید زیبایی‌هایم را تنها برای او خرج کرده و از غیر از او اجتناب می‌کنم و مطابق با امیال او رفتار می‌کنم.

چادر نمازم را سر می‌کنم و خودم را در ملکوت نهان غرق می‌کنم و همه جسمم را به‌جز گردی صورت و کفین دست‌هایم می‌پوشانم.

او امر کرده است که بر زنان واجب است که همه تنش و زیبایی‌های جسمی‌اش را از نامحرمان بپوشاند!

هنگام نماز همگان نامحرام‌اند جز تو که محرم دل هستی و وظیفه است که خود را حفظ کنم از غیر تو... از جن و انس و آدمیزاد و...

حرمتت را حفظ می‌کنم و هم‌کلام می‌شویم.

و خوب می‌دانم که «وَمَا کَانَ لِبَشَرٍ أَن یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْیًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولًا»3

از این‌جا می‌توان گفت که سخن گفتن [بنده با خدای سبحان] تنها از پشت حجاب میسّر است.

 1. کتاب رازهای نماز، آیت‌الله جوادی‌آملی.

2. سوره مریم، آیه 17.

3. سوره شوری، آیه 51.

 


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 26 شهریور 1394  ] [ 7:21 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

آثار معنوي واخلاقي نماز

آثار معنوي واخلاقي نماز

93483767513310916599.jpg;

  انسان اسير محبت و بنده احسان ديگران است، نعمت و نيكي، از هر كه باشد، انسان را به مقام سپاس و تشكر مي‌كشد و توجه به نعمت‌هاي بي‌حساب و فراواني كه از هر سو و در هر زمينه ما را احاطه كرده، قويترين انگيزه را براي پرستش پروردگار ايجاد مي‌كند. نعمت‌هاي فراواني كه حتّي پيش از تولّد انسان شروع مي‌شود و در طول زندگي همراه ماست و در آخرت هم از آن ها بهره‌مند خواهيم شد به طوري كه در قرآن مجيد به اين نكته اشاره شده كه «بايد خداي كعبه را عبادت كنند، خدايي كه آنان را از گرسنگي نجات داد و سير كرد و از ترس ايمن ساخت(سوره قريش (106)، آيه 3 تا 5.)» اگر اندكي چشم بصيرت گشوده و اين نعمتها و لطف و فضل خدا را درباره خودمان ببينيم خواهي نخواهي سپاس او را خواهيم گفت.گفته شده است كه نماز، نوعي سپاسگزاري از اين نعمت ها به شمار مي‌رود و اين سپاس براي خدا سودي ندارد، بلكه براي خودمان مفيد و اثربخش بوده و نشانه معرفت ماست
قرائتي، 1369: 12 و 41 و 42)


ادامه مطلب


[ سه شنبه 24 شهریور 1394  ] [ 9:31 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

حقيقت و باطن نماز

حقيقت و باطن نماز

59236959725538713932.png;

  آنچه كه مسلّم است اين است كه اين عمل ظاهری كه اصطلاحاً بدان نماز گفته میشود تمام حقيقت نماز نيست بلكه اين صورت و چهره ظاهری آن است. نماز امری است الهی كه تحقق آن همانند ساير امور دارای ظاهر و باطن است كه در متون دينی به هر دو جهت آن اشارت رفته است. تصوير ظاهری نماز همان است كه با اعمال مخصوصه انجام گيرد و حفظ آن نيز فرض و واجب است امّا روح و باطن نماز عبارتست از: اخلاص، حضور قلب، ذكر خداوند و تعظيم در مقابل او، اميد و دلبستگی به ذات ربوبی، اعتماد و ركون به وجود سرمدی و محو شدن در مقابل ذات يكتايی كه در مقابل عظمت و جلالت او قيام نموده است. حقيقت نماز اعم از معنای ظاهر و باطن است و محدود و محصور نمودن آن به ظاهر، چون محدود نمودن حقيقت انسان و انسانيت او به جسم مادی است. همانطور كه حقيقت انسان در اين جسم خاكی و هيكل مادی قالب گيری شده و به اطوار مختلف و گوناگون درآمده و به اين شكل ظاهری وجود يافته است چنانچه خداوند فرمايد: وقد خلقتكم اطواراً «وبه تحقيق شما را به صورت گوناگون آفريد»( سوره جن(72)، آيه 14).
حقيقت نماز هم چون ساير امور در باطن و روح او نهفته شده كه اين قالب و صورت را پذيرا شده است هرگاه آن حقيقت بخواهد در عالم خارج تحقق يابد قطعاً بايد در همين طور و قالب خاص باشد و در غير اين صورت نماز نبوده بلكه پديده ديگری است. هرگاه اين قالب خاص و صورت ظاهری نماز با روح و باطن آن آميخته و قرين گردد نماز حقيقت خود را يافته و تأثير خود را میگذارد. در چنين صورتی است كه اين امر الهی، معراج مؤمنين(مجلسی، بی تا، ج82 : 303 روايت 2 باب 4)، روشنگر چهره مسلمين(پاینده، 1384، حديث 1874)، مقرِّب متقين(پاینده، 1384، حديث 1878)، مكمّل اخلاص مخلصين، مبعِّد خصائص ملحدين(طبرسی،1380، ج7 : 447)، مسوِّد چهره شياطين(پاینده، 1384، حديث 1877.)، ومميّز مؤمنين از كافرين(پاینده، 1384، ح 1098)، قرار می گيرد. پس نمازی كه فقط ظاهر داشته باشد و فاقد روح باشد مُعطی شی نخواهد بود. بنابر اين قيام به ظاهر آن، تحركی در نماز گزار ايجاد نخواهد كرد و از سوی ذات باری به اين نماز اقبال و توجهی نيست چنانچه از رسول گرامی اسلام(صلی الله عليه وآله وسلم) روايت شده كه فرمودند:
«خداوند متعال نظر نمی افكند به نمازی كه آدمی دل خود را با بدن خود به نماز حاضر نكند»(نراقی،1384: 668).
پس حقيقت نماز اعم از صورت ظاهری و معنای باطنی است و تمسك به هر يك از اين دو بدون ديگری نماز نيست در نتيجه هم كسانی كه به ظاهر آن تشبث جسته و از روح آن بیخبرند از حقيقت نماز غافلند و هم آنان كه نماز نمی خوانند و ادعا دارند كه ما به معنا و حقيقت آن رسيده ايم معرفتی از نماز ندارند چون نماز در هر دو صورت فاقد حقيقت است.
منبع: راسخون


ادامه مطلب


[ سه شنبه 24 شهریور 1394  ] [ 9:24 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

ترجمه عرفاني از معناي نماز

ترجمه عرفاني از معناي نماز

75560422293891972278.jpg;

  بعضي از بزرگان صلاه را از تصليه مشتق مي دانند بدين معني که چوب هاي کج را با گرفتن به نزديکي آتش و رساندن حرارت به آن مستقيم سازند. عرب آن را تصليه گويند، گويي نمازگزار با توجه به مبدأ اعلي در نماز کج رفتاري هاي نفس را که در اثر توجه به غيرخدا و ميل به باطل ايجاد شده است، تعديل مي نمايد احتمال دارد که تصليه از باب تفعيل باشد و در اين مورد به معناي سلبي آمده باشد(گرچه نادرست) بنابراين معناي تصليت، سلب حرارت مي شود گويي نمازگزار با انجام عمل نماز، حرارت آتش جهنم را از خود دور نموده و از سوزش آن مي کاهد.
(خمینی، 1359،ج 1: 23)


ادامه مطلب


[ سه شنبه 24 شهریور 1394  ] [ 9:13 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]