عملی که باعث آمرزش آبا و اجداد می شود

عملی که باعث آمرزش آبا و اجداد می شود
 
59358745766471232051.jpg;
 
عملی که باعث آمرزش آبا و اجداد می شود
هیچ بنده ای از امت من نیست که این نماز را بخواند مگر آنکه؛ ندایی از آسمان سر داده شود که ای بنده خدا! عملت از نو آغاز کن چرا که توبه‌ات پذیرفته و گناهانت آمرزیده شده است.

از اعمال ماه ذی القعده، نماز مخصوصی که در روز یکشنبه این ماه به آن سفارش شده است.

زاهد عامل مرحوم ابن طاوس در رابطه با این نماز در کتاب "اقبال الاعمال"(1) چنین آورده است؛

انس بن مالک گفت: روز یکشنبه ماه ذی القعده رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم [از خانه] خارج شد. و رو به مردم فرمود: « ای مردم چه کسی از شما می خواهد توبه کند؟»

انس می گوید: گفتیم یا رسول الله[صلی الله علیه و آله و سلم] همه ما می خواهیم توبه کنیم.

رسول الله[صلی الله علیه و آله و سلم] فرمود: « غسل کرده وضو بگیرید و 4 رکعت نماز[بدین ترتیب] بخوانید. در هر رکعت یک بار فاتحه‌الکتاب[سوره حمد] ، سه مرتبه «قل هو الله احد» [سوره توحید] و یک مرتبه «المعوّذتین»[سوره‌های فلق و ناس](2).

[پس از اتمام نماز] 70 مرتبه استغفار کرده و استغفارتان را به«لا حول و لاقوه الا بالله العلی العظیم» ختم کنید. پس از آن این دعا را بخوانید:«یا عزیزُ یا غفّار، اِغفِر لِی ذُنُوبی و ذُنُوبَ جَمیعَ‌المومنینَ و المومناتِ فَإِنَّه لا یَغفِرُ الذُّنُوبَ إِلّا انت»

در ادامه این حدیث گهربار، رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم به ثواب های این نماز اشاره داشته و فرمودند: « هیچ بنده ای از امت من نیست که این نماز را بخواند مگر آنکه؛ ندایی از آسمان سر داده شود که ای بنده خدا! عملت از نو آغاز کن چرا که توبه‌ات پذیرفته و گناهانت آمرزیده شده است. و ملک دیگر از زیر عرش ندا می دهد ای بنده! مبارک باد بر تو بر اهل و خاندان تو... ملک دیگری نیز ندا داده؛ پدر و مادرت از تو راضی گشته و به همین خاطر گناهان آنها و خاندان تو بخشیده شده و تو در سعه رزق در دنیا و آخرت قرار داری.»

پی نوشت:

1ـ اقبال الاعمال(تک جلدی) صفحه 907 و 908

2ـ معوذتین یعنی دو معوذه. كلمه معوذه از «عَوْذ» گرفته شده به معناي پناه بردن و حفظ كردن خويش و پرهيز دادن از شر، از راه پناه بردن به كسي كه مي‎تواند آن شر را دفع كند.

 


ادامه مطلب


[ جمعه 20 فروردین 1395  ] [ 3:13 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

کسی که نماز نخوانده است چگونه باید توبه کند!

کسی که نماز نخوانده است چگونه باید توبه کند!
 
.png
 
 
حضرت على(ع) فرمود: مى‌دانى استغفار چیست؟ باید از کارهاى ناشایست گذشته‌ات پشیمان باشى، تصمیم بگیرى دیگر سراغ کارهاى زشت قبلى نروى، اگر حقى از بندگان خدا برعهده توست ادا کنى، اگر حقى از خدا بر عهده توست آن‌ها را ادا کنى.
نماز بهترین اعمال دینی است که اگر قبول درگاه خداوند عالم شود، عبادت‌های دیگر هم قبول می‌شود و اگر پذیرفته نشود اعمال دیگر هم قبول نمی‌شود، همان ‌طور که اگر انسان شبانه‌روزی پنج نوبت در نهر آبی شست‌وشو کند، آلودگی در بدنش نمی‌ماند، نمازهای پنج‌گانه هم انسان را از گناهان پاک می‌کند و سزاوار است که انسان نماز را در اوّل وقت بخواند و کسی که نماز را پست و سبک شمارد مانند کسی است که نماز نمی‌خواند، یکی از سؤالاتی که مطرح می‌شود این است که کسی که تا کنون نماز نخوانده چگونه باید توبه کند؟ حجت‌الاسلام هادی عجمی کارشناسی مرکز تخصصی نماز در جواب این پرسش می‌گوید:
 
توبه با یک جرقه آغاز مى‌شود، جرقه‌اى که در آغاز تنها یک نقطه نورانى و کوچک در قلب است، امّا به تدریج تمامِ آسمانِ تیره و تاریک قلب را فرا مى‌گیرد. این نقطه نورانىِ سفید، انسان را از گذشته تاریک به آینده روشن مى‌برد. نسبت به گذشته تاریک و سیاه، احساس تلخى، پشیمانى و ندامت مى‌کند و آسمانِ ابر گرفته قلب براى آینده‌اى روشن آماده بارش رحمت الهى مى‌شود.
 
قرآن، این کتاب نوید بخشِ رحمت، به همه مؤمنان فرمانِ توبه مى‌دهد. در سوره تحریم، آیه 8 مى‌فرماید:
«یَأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا تُوبُوا إِلى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصوحاً عَسى رَبُّکُمْ أَن یُکَفِّرَ عَنکُمْ سیِّئَاتِکُمْ وَ یُدْخِلَکمْ جَنَّتٍ تجْرِى مِن تحْتِهَا الأَنْهَرُ»(1)
اى کسانى‌که ایمان‌آورده‌اید! با اخلاص کامل توبه کنید، باشد که پروردگار از گناهان شما در گذرد و به باغ‌هایى واردتان کند که در آن جویبارهایى جارى است.
 
حقیقت توبه و استغفار، پشیمانی از گناه گذشته و عزم و تصمیم بر عدم ارتکاب آن در آینده است. اگر این حالت برای کسی پیش آمد، این نشانه توبه واقعی است و پذیرفته شدن توبه واقعی حتمی است، اگر توبه واقعی صورت گیرد، قبولی آن از طرف خداوند قطعی است، چون خداوند فرموده: «وَ هُوَ الَّذِی یقْبَلُ التَّوْبةَ عَنْ عِبادِهِ وَ یعْفُوا عَنِ السَّیئاتِ»(2)؛ او است که توبه را از بندگانش پذیرا می‌‏شود و گناهان را می‏‌بخشد.
 
روزى حضرت على(ع) مردى را دید که بدون توجّه به شرایط توبه فقط با زبان مى‌گفت: «استغفر الله»، حضرت به او فرمود: مى‌دانى استغفار چیست؟ آنگاه شرایط استغفار را براى او توضیح داد و فرمود:
اوّل: باید از کارهاى ناشایست گذشته‌ات پشیمان باشى؛
دوم: آنکه تصمیم بگیرى دیگر سراغ کارهاى زشت قبلى نروى؛
سوم: اگر حقّى از بندگان خدا برعهده توست (قرضى گرفته‌اى و پس نداده‌اى یا به زور چیزى را از مردم گرفته‌اى و یا...) ادا کنى؛
چهارم: اگر حقى از خدا بر عهده توست (مثلاً نمازهایى از تو قضا شده و نخوانده‌اى) آن‌ها را ادا کنى و....
آنگاه پس از این مراحل با زبان بگویى:«استغفرالله»(3)
 
پس توبه یک لفظ نیست؛ بلکه یک تحوّل در درون انسان و زندگى او است.
پس از پیدا شدن حالت توبه و پشیمانى و ندامت از کارهاى ناپسند، چند عمل سزاوار است:
یک - سه روز روزه گرفتن؛ حضرت امام صادق(ع) مى‌‏فرماید: «توبه نصوح که خداوند به آن امر فرموده، روزه گرفتن روز چهار شنبه، پنج شنبه و جمعه است».(4)
 
دو - غسل توبه؛ حضرت رضا(ع) به کسى که مى‌‏خواست از گناه «استماع» غنا توبه کند، فرمود: «فَاغْتَسِلْ وَ صَلِّ مَا بَدَا لَکَ فَلَقَدْ کُنْتَ مُقِیماً عَلَى أَمْرٍ عَظِیم»(5)؛ برخیز و غسل کن و هر چه می‌خواهی نماز بخوان زیرا مداومت بر گناه بزرگی می‌کردی.
 
سه - خواندن دو یا چهار رکعت نماز؛ امام صادق(ع) مى‌‏فرماید: «هر بنده‌‏اى که گناهى کرد، پس برخیزد و تحصیل طهارت کند (وضو بگیرد) و دو رکعت نماز بخواند و از خداوند طلب آمرزش نماید، بر خدا است که توبه‌اش را بپذیرد».(6)
 
چهار - استغفار و خواندن دعاهاى توبه‌‏اى که از ائمه اطهار(ع) وارد شده است؛ خصوصاً دعاهاى صحیفه سجادیه (به خصوص دعاى 31) و نیز مناجات خمسة عشر (به خصوص مناجات اول) و... باید هنگام خواندن دعا، معانى آنها را متذکر باشد و سعى کند که حالش با گفتارش یکى باشد.
 
بعد از توضیح معنا و شرایط توبه، روشن مى‌شود که جبران گذشته در مورد نمازهاى خوانده نشده، به این است که ما علاوه بر پشیمانى دل، نمازهاى قضا شده را بجا بیاوریم.
 
پی‌نوشت‌ها:
1- تحریم (66)، آیه 8
2- شوری (42)، آیه 25
3- نهج‌البلاغه، ص 549
4- وسائل‌‏الشیعه، ج 16، ص 78
5- مستدرک‌‏الوسائل، ج2، ص 512
6- وسائل‏‌الشیعه، ج16، ص 79.
 

ادامه مطلب


[ جمعه 20 فروردین 1395  ] [ 3:01 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

این گونه دعا کنیم، مستجاب می‌شود!

این گونه دعا کنیم، مستجاب می‌شود!

06680044477008221365.jpg;

وقتی انسان از همه نا‌امید شد و این مطلب در قلب، فکر و ذهنش خطور پیدا کرد ‌که فقط اوست که عنایت می‌کند، در این صورت حتّی نیاز به این نیست ‌که دعا کند و خود این مسئله دعاست.

لذا خود انقطاع از خلق و این خطور قلبی که همه چیز به ید قدرت حضرت حق است، دعاست و آن‌وقت است که ذوالجلال والاکرام برای او اجابت می‌آورد.

«وَ أَنَّ فِی اللَّهْفِ إِلَى جُودِكَ وَ الرِّضَا بِقَضَائِكَ عِوَضاً مِنْ مَنْعِ الْبَاخِلِینَ وَ مَنْدُوحَةً عَمَّا فِی أَیْدِی الْمُسْتَأْثِرِینَ»

و به‌راستی می‌دانم كه در پناهندگی به جود و كرمت و خشنودی به قضا و قدرت عوضی است از جلوگیری كردن بخیلان و گشایشی است از احتیاج بدانچه در دست دنیاطلبان است .

انقطاع از خلق

یکی از مسائلی که وجود مقدّس حضرات معصومین(علیهم صلوات المصلّین) و اولیاء‌ الهی در باب اجابت دعا بیان فرموده‌اند این است که انسان بالجد بداند همه چیز به دست ذوالجلال و الاکرام است. اگر انسان باور قلبی به این مطلب داشت دعایش مستجاب می‌شود. نشانه‌ این ‌اعتقاد این است که انسان به حقیقت از همه چشم‌پوشی کند و بالجد بداند هیچ احدی در مقابل ذوالجلال و الاکرام قدرت ندارد. آن‌وقت است که دعا اجابت می‌شود.

وجود مقدّس حضرت صادق القول و الفعل، امام جعفر صادق(صلوات اللّه و سلامه علیه) می‌فرمایند: «إِذَا أَرَادَ أَحَدُكُمْ أَنْ لَا یَسْأَلَ رَبَّهُ شَیْئاً إِلَّا أَعْطَاهُ فَلْیَیْأَسْ مِنَ النَّاسِ كُلِّهِمْ وَ لَا یَكُونُ لَهُ رَجَاءٌ إِلَّا عِنْدَ اللَّهِ فَإِذَا عَلِمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِكَ مِنْ قَلْبِهِ لَمْ یَسْأَلِ اللَّهَ شَیْئاً إِلَّا أَعْطَاهُ»[1]، هر موقع یکی از شما بخواهد چیزی از ذوالجلال و الاکرام طلب کند، راهش این است که چشم امید از همه مردم ببندد، پس چشم امید داشتن به مردم، راه اجابت دعا نیست.

حضرت می‌فرمایند: تنها آن لحظه‌ای که انسان از همه برید و چشم امیدش را از همه برگرداند، لحظه اجابت دعاست، لحظه‌ای که به هیچ کس امیدی ندارد مگر خدا، «وَ لَا یَكُونُ لَهُ رَجَاءٌ إِلَّا عِنْدَ اللَّهِ». دیگر اصلاً نیازی نیست انسان در آن لحظه دعا كند، بلکه همین كه در قلبش خطور كرد که غیر از تو كسی نیست، ذوالجلال و الاكرام برای او اجابت می‌نویسد، «فَإِذَا عَلِمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِكَ مِنْ قَلْبِهِ لَمْ یَسْأَلِ اللَّهَ شَیْئاً إِلَّا أَعْطَاهُ».

این مطلب در حقیقت معنای همین فراز از دعای با شرافت ابوحمزه است كه حضرت می‌فرمایند: «وَ أَنَّ فِی اللَّهْفِ إِلَى جُودِكَ وَ الرِّضَا بِقَضَائِكَ عِوَضاً مِنْ مَنْعِ الْبَاخِلِینَ» .

اگر به این‌ مادّیات علقه پیدا کردیم، بیچاره می‌شویم. اشتباه نشود، نمی‌گویم کسی نباید داشته باشد، من کاری به این کارها ندارم امّا عرضم این است که علاقه نباید باشد. اگر وابسته شدیم، بیچاره می‌شویم

نیازمند بی‌نیاز

حضرت سیّد‌السّاجدین(صلوات اللّه و سلامه علیه) در ادامه دعا می‌فرمایند: «وَ مَنْدُوحَةً عَمَّا فِی أَیْدِی الْمُسْتَأْثِرِینَ»، «مَنْدُوحَةً» را در ترجمان ظاهری به معنی «بی‌نیازی» گرفته‌اند امّا «نَدِحَ» در لغت به معنی كثرت و وسعت است.  لذا یکی از معانی این فراز این‌گونه می‌شود که: خدایا! كاری كن كه من کسانی را كه بخیلند و زیاد در دستشان هست را اصلاً نبینم و بدانم كه همه چیز در دست توست، چون «نَدِحَ» وسیع بودن را بیان می‌كند و «مَنْدُوحَةً» به معنای زمین وسیع است و منظور از آن همان بذل و بخشش است.

حضرت در این فراز می‌خواهند بگویند: خدایا! كاری كن که من- مانند بعضی که به تعبیر عامیانه  صورتشان را با سیلی سرخ می‌كنند - آن‌قدر وسعت دید و سعه صدر داشته باشم که در مقابل افراد بخیل و مستأثرین(كسانی كه دنیاطلبند) –  البتّه معنی حقیقی مستأثر را هم عرض می‌کنیم -  بی‌نیاز باشم.

مهم این است که من در عین نیاز، احساس کنم آن‌قدر وسعت مالی دارم که در مقابل این‌ افراد بی‌نیازم و گویی من از آن‌ها ثروتمندترم. معنی حقیقی‌ این فراز، این است امّا مع‌الأسف این ترجمان ظاهری كه در مفاتیح‌ بیان شده، یك مقدار ضعیف است، البته نمی‌گویم اصلاً مرتبط نیست؛ بلکه تا حدودی نزدیک به معنای واقعی آن هم هست، چون آن‌ها هم «مَنْدُوحَةً» را بی‌نیازی بیان کردند امّا درحقیقت این فراز به این معناست كه مثلاً ثروتمندی در مقابل ثروتمند دیگری قرار گرفته باشد؛ یعنی می‌خواهد بگوید: من وسعت دارم و بی‌نیاز ‌بی‌نیازم. من در مقابل آن «منع الباخلین» (آن باخلین كه منع می‌كنند، بخیلان عالم) طوری هستم که می‌دانم فقط تو هستی و كسی كه تو را دارد، چه ندارد؟!

تعلقات دنیا

«استیثار» در لغت به معنی برگزیدن و به خود اختصاص دادن است و «مستأثر» هم از مصدر «استیثار» گرفته شده است و «الْمُسْتَأْثِرِینَ» کسانی هستند که بخیل‌اند و فکر می‌کنند همه چیز متعلّق به خودشان است.

راغب اصفهانی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) در کتاب مفردات خود می‌فرمایند: «الاستیثار التفرد بشیء من دون غیره» و علّامه مجلسی(اعلی اللّه مقامه الشّریف)، آن مرد بزرگوار نیز در بحارالأنوار می‌فرمایند: «استأثر بشیء أی إستقد به و خصّ بنفسه» مستأثر تأکید دارد که همه چیز متعلّق به خودش شود در حالی‌که «استأثار» متعلّق به خداست، چون همه چیز متعلّق به خداست.

دنیاپرستان عالم (آن‌هایی که به دنبال دنیا هستند) فکر می‌کنند که همه چیز متعلّق به خودشان است و اشتباه می‌کنند. «الَّذی جَمَعَ مالاً وَ عَدَّدَهُ»[2] چون آن‌ها نهایتاً تا کجا می‌توانند جمع کنند؟ «حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ»[3] تا قبرها!

انسان خانه بزرگی درست کرده یا وسیله نقلیّه آن‌چنانی خریده، حالا از دنیا رفته، روح او می‌بیند دیگری سوار آن وسیله است، از یک طرف جسم خودش را می‌بیند و از طرف دیگر آن‌ها را می‌بیند، خیلی سخت است.

مواظب باشیم. اگر به این‌ مادّیات علقه پیدا کردیم، بیچاره می‌شویم. اشتباه نشود، نمی‌گویم کسی نباید داشته باشد، من کاری به این کارها ندارم امّا عرضم این است که علاقه نباید باشد. اگر وابسته شدیم، بیچاره می‌شویم.

اگر حبّ این وسیله نقلیّه آمد، ما مرکب می‌شویم و وسیله نقلیّه راکب. در صورتی که ما باید راکب باشیم و وسیله نقلیّه مرکب امّا در حقیقت او سوار ما یعنی سوار روح ما شده است. ما علاقه عجیبی به آن داریم و به همین خاطر آن لحظه‌ای که می‌رویم، گرفتار می‌شویم.

مستأثر کیست؟

«عِوَضاً مِنْ مَنْعِ الْبَاخِلِینَ وَ مَنْدُوحَةً عَمَّا فِی أَیْدِی الْمُسْتَأْثِرِینَ» مستأثرین، کسانی هستند که فکر می‌کنند همه چیز متعلّق به خودشان است، در‌حالی‌که خودشان هم متعلّق به خودشان نیستند. اگر ما می‌توانیم، اجازه ندهیم پیر یا مریض شویم! اگر می‌توانیم جانمان را حفظ کنیم، یک‌دفعه می‌بینی ناگهان بانگی برآمد خواجه مرد!

«مُسْتَأْثِرِینَ» یعنی افرادی که فکر می‌کنند همه چیز برای خودشان است. این افراد حتّی فکر نمی‌کنند که خدا می‌دهد، بلکه می‌گویند: خودمان بودیم، فکر خودمان بود، تلاش خودمان بود، ما مستحقّ این بودیم؛ یعنی من توانستم ولی دیگران نتوانستند!

طبق فرمایش بزرگواری، یک عدّه «سُبْحَانَ رَبِّیَ الْأَعْلَى وَ به مَن دِه» می‌گویند که عیبی ندارد چون باز هم آن‌ها می‌دانند که از ناحیه خداست، امّا «مستأثر» فکر می‌کند که دیگر خودش همه کاره است؟! فرعون فکر کرد که خودش همه کاره است و گفت: «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى‏»[4]! «مُسْتَأْثِرِینَ» آن‌کسانی هستند ‌که فکر می‌کنند خودشان هستند و لاغیر!

حضرت در این فراز می‌فرمایند: خدایا! من را در مقابل این افراد، مانند کسی قرار بده که دارند. «مَندوحَه» یک خصوصیّت دیگری هم دارد و آن این‌که دارد، ولی مستأثر نیست، بلکه بخشنده است - این مطلب را به ذهن بسپارید - امّا مستأثر دارد و فکر می‌‌کند برای خودش است.

لذا مستأثر حقیقی، ذوالجلال و الاکرام است «یا مَن إستَأثَرَهُ شَیء»، ای خدا! همه چیز برای توست و اصلاً تو صاحب همه چیز هستی«یا مُستأثَرَ کُلَ شَیء».

بفهمیم که هر چه هم به ظاهر دنیا رشد کرده است، از اوست! ما باید این را دائم به خودمان تذکار بدهیم که هرکس ولو به لحظه‌ای فکر کند خودش چیزی شده است و «من» بگوید، همان لحظه، لحظه سقوط اوست!!

آن ‌کس که «مَندوحَه» است، یک حالت بی‌نیازی در مقابل «مُستَأثِرین» دارد و بذل و بخشش‌ هم می‌کند. اگر این خصلت در انسان به وجود بیاید، چه حالی پیدا می‌کند؟! آن‌وقت درک دعا و مناجات با پروردگار عالم برای او معلوم می‌شود و می‌فهمد دستش خالی است و خدا باید به او بدهد. اگر هم به او مرحمت کردند، هیچ‌گاه نمی‌گوید: مال من است!

سلیمان(علی نبیّنا و آله و علیه الصّلوة و السّلام)، آن نبّی مکرّم درباره آن ملک عظیمی که ذوالجلال و الاکرام به او مرحمت کرد، فرمود: «هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی»[5]! نگفت از خودم است، امّا فرعون گفت: از خودم است.

در حالی که شیخناالاعظم، حضرت مفید عزیز(روحی له الفدا و سلام اللّه علیه) می‌فرمودند: آن‌چه‌ که فرعون داشت، یک صدم داشته‌های سلیمان(علی نبیّنا و آله و علیه الصّلوة و السّلام) بود! در قرآن هم آمده است که خود سلیمان(علی نبیّنا و آله و علیه الصّلوة و السّلام) می‌فرماید: خدایا! ملکی به من بده که کسی قبل و بعد از من این‌گونه نداشته باشد!  

فرعون گفت: «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى‏»! امّا آن کسی که باخداست و می‌‌داند همه چیز از اوست، می‌‌گوید: «هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی»!

همه پرندگان، ملائکه، اجنّه و... در خدمت حضرت سلیمان(علی نبیّنا و آله و علیه الصّلوة و السّلام) بودند. اصلاً شیشه در زمان حضرت سلیمان(علی نبیّنا و آله و علیه الصّلوة و السّلام) ساخته شد. ایشان فرمود: می‌خواهم یک تالار و کاخ بزرگی بسازم که از این‌طرف، ‌طرف دیگر را ببینم، صدا را هم نشنوم - به نظر می‌آید که شیشه دو جداره‌ هم درست کرده بودند! - حتّی فرمود که آن‌ها در روز من را نبینند ولی من آن‌ها را ببینم - مثل شیشه‌هایی که الآن هست - و این‌ها را اجنّه ساختند و به انسان یاد دادند. اجنّه، مستخدمین حضرت سلیمان(علی نبیّنا و آله و علیه الصّلوة و السّلام) بودند - در حاشیه عرض کنم، اگر انسان، انسان باشد، اجنّه در تسخیر او هستند و این درست نیست که او سراغ اجنّه برود و از آن‌ها چیزی بخواهد یا چیزی یاد بگیرد -

سلیمان(علی نبیّنا و آله و علیه الصّلوة و السّلام) با این‌ که صدای مور را شنید، با هدهد سخن گفت و... - که قرآن همه را اشاره می‌فرماید - یک آن نگفت: من هستم! بلکه گفت: هر آن ‌چه که هست، اوست!

ما هم این مطالب را تمرین کنیم و بفهمیم که هر چه هم به ظاهر دنیا رشد کرده است، از اوست! ما باید این را دائم به خودمان تذکار بدهیم که هر کس ولو به لحظه‌ای فکر کند خودش چیزی شده است و «من» بگوید، همان لحظه، لحظه سقوط اوست!!

پروردگارا! ما را جزء کسانی قرار ده ‌که یک عمر منیّت در وجودشان نباشد.

 

پی نوشت ها :

[1] - اصول کافی، ج: 2، ص: 148

[2]- همزه/ 2

[3]- تکاثر/ 2

[4] - نازعات/ 24

[5] - نمل/ 4

                                                                                                                                     


منبع :

بیانات آیت الله قرهی


ادامه مطلب


[ جمعه 20 فروردین 1395  ] [ 8:51 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

کلیدی که همه قفل‌ها با آن باز می‌شود!

 کلیدی که همه قفل‌ها با آن باز می‌شود!  

94200586472581669721.jpg;

هر سوالی از خدا، هر خواسته ای از خدا، یک پاسخ قطعی در مقابل دارد. این خیلی مهم است و باید بندگان مومن خدا آن را خیلی قدر بدانند.

به توفیق هم کلام شدن با پروردگار، مناجات و صحبت خودمانی با حضرت حق، خیلی با ارزش تر از پاداش های دنیوی و حتی اخروی است. از این رو در باب اهمیت دعا گفتاری از رهبر انقلاب برگرفته از کتاب "دعا" مرور می شود:

امام سجاد (علیه السلام) عرض می کند: پروردگارا! عادت تو این نیست که مردم را به خواستن امر کنی؛ اما آنچه که آنها خواستند به آنها ندهی. یعنی معنای کرم الهی رحمت الهی و قدرت محیطه ی الهی این است که اگر می گوید بخواهید، اراده فرموده است که آن خواسته را اجابت کند. این همان وعده الهی است که در همین آیه صریح این معنا را بیان می کند:" وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِى عَنِّى فَإِنّى قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الْدَّاعِ إِذَا دَعَانِ"(1)

هر گاه بندگان من درباره من از تو سوال کنند که کجاست، بگو ای پیامبر (صلی الله علیه و آله) من نزدیکم و پاسخ می گویم و دعوت و خواسته آن کسی را که از من می خواهد و مرا می خواند، اجابت می کنم. هر کس خدا را بخواند، پاسخی در مقابلش هست:" لکلّ مسالة منک سمع حاضر و جواب عتید" (2)

هر سوالی از خدا، هر خواسته ای از خدا، یک پاسخ قطعی در مقابل دارد. این خیلی مهم است و باید بندگان مومن خدا آن را خیلی قدر بدانند.

اجازه پروردگار

در وصیت امیرالمومنین (علیه السلام) به امام حسن مجتبی (علیه السلام) این معنا وارد شده است:" اعلم أنّ الذی بیده خزائن ملکوت الدنیا و الاخرة قد أذن لدعائک و تکفل لاجابتک؛ خدای متعال که همه قدرت آسمان و زمین در قبضه توانایی اوست، به تو اجازه داده که با او دعا کنی و حرف بزنی و از او بخواهی. " و أمرک أن تساله لیعطیک" (3) از او مطالبه کنی تا او هم به تو عطا کند.

امام سجاد (علیه السلام) عرض می کند: پروردگارا! عادت تو این نیست که مردم را به خواستن امر کنی؛ اما آنچه که آنها خواستند به آنها ندهی. یعنی معنای کرم الهی رحمت الهی و قدرت محیطه ی الهی این است که اگر می گوید بخواهید، اراده فرموده است که آن خواسته را اجابت کند

کلامی از امیرالمومنین (علیه السلام) نقل شده است که ایشان – بنا بر نقل – فرموده اند:" ثمّ جعل فی یدک مفاتیح خزائنه بما أذن فیه من مسالته" خدای متعال به این که به تو اذن داده از او بخواهی، کلید همه گنجینه های خود را در دست تو قرار داد.

پس، اذنی که خداوند متعال داد تا هر چه می خواهی از او بخواهی، کلید همه خزائن الهی است. اگر انسان این کلید را به شکل درست به کار ببرد – از خدا بخواهد – مسلما آن را در اختیار انسان می گذارد." فمن شئت استفتحت بالدّعاء ابواب خزائنه" (4) هر وقت بخواهی به وسیله دعا در خزائن الهی را باز می کنی. ببینید! این مساله بسیار مهمی است. چرا انسان خود را از این وسیله مهم محروم کند؟!

همین که انسان با خدای متعال انس پیدا می کند، با خدا حرف می زند، این لطف الهی است و توفیقی است که خدا به انسان داده است. خود این "یا الله" متضمن اجابت پروردگار است.

اگر کسی توفیق دعا پیدا کند دعای با توجه و باحال، باید بداند مورد لطف پروردگار قرار گرفته است و اجابت در مرحله بعدی است.

پی نوشت ها:

1. سوره بقره، آیه 186

2. بحارالانوار، ج 83، ص 58، الررضا (علیه السلام)

3. بحارالانوار، ج 74، ص 205، امیرالمومنین (علیه السلام)

4. همان


منابع:

خبرگزاری شبستان

سایت دارالحدیث


ادامه مطلب


[ جمعه 20 فروردین 1395  ] [ 8:46 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]