دعاهایی که خداوند آموزش می دهد

دعاهایی که خداوند آموزش می دهد

http://file.tebyan.net/a433b6090c/28716605201491905161_thumb.jpg.png

1. دنیا و آخرت: «و اکتُب لَنا فى هـذِهِ الدُّنیا حَسَنَهً و فِى الأخِرَهِ»، [۱] و « رَبَّنا ءاتِنا فِى الدُّنیا حَسَنَهً و فِى الأخِرَهِ حَسَنَهً و قِنا عَذابَ النّار». [۲]

۲. توفیق برپایی نماز: « رَبِّ اجعَلنى مُقیمَ الصَّلوهِ و مِن ذُرِّیَّتى رَبَّنا و تَقَبَّل دُعاء». [۳]

۳. قرار گرفتن در زمره بندگان صالح خدا : «رَبِّ هَب لى حُکمـًا و اَلحِقنى بِالصّــلِحین». [۴]

۴. درخواست کمک و یاری از خداوند در برابر دشمنان: « رَبِّ انصُرنى بِما کَذَّبون »، [۵] «فدَعا رَبَّهُ اَنّى مَغلوبٌ فَانتَصِر» [۶] و «ر بَّنا اَفرِغ عَلَینا صَبرًا و ثَبِّت اَقدامَنا و انصُرنا عَلَى القَومِ الکـفِرین» . [۷]

۵. بهره مندی از علم و حکمت: « رَبِّ زِدنى عِلمـا» . [۸]

۶. آمرزش گناهان خود، پدر و مادر و مؤمنان: « رَبَّنَا اغْفِرْ لی‏ وَ لِوالِدَیَّ وَ لِلْمُؤْمِنینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسابُ » [۹] و « رَبَّنَا اغفِر لَنا و لاِخونِنَا الَّذینَ سَبَقونا بِالایمـنِ ». [۱۰]

و دعاهای دیگری نیز در قرآن کریم هست که می توان به آنها مراجعه کرد و در مواقع دعا مانند قنوت نماز خواند، مانند: دعا برای هدایت، [۱۱] همسر و فرزندان، [۱۲] نجات از فتنه، [۱۳] قبولی اعمال. [۱۴]

پی نوشت‌ها:
[۱] . اعراف، ۱۵۶: «و براى ما، در این دنیا و سراى دیگر، نیکى مقرّر فرما».
[۲] . بقره، ۲۰۱: «پروردگارا! به ما در دنیا (نیکى) عطا کن! و در آخرت نیز (نیکى) مرحمت فرما! و ما را از عذابِ آتش نگاه دار!».
[۳] . ابراهیم، ۴۰ : «پروردگارا: مرا برپا کننده نماز قرار ده، و از فرزندانم (نیز چنین فرما)، پروردگارا: دعاى مرا بپذیر!».
[۴] . شعراء، ۸۳ : «پروردگارا! به من علم و دانش ببخش، و مرا به صالحان ملحق کن!».
[۵] . مؤمنون، ۲۶: «پروردگارا! مرا در برابر تکذیب هاى آنان یارى کن!».
[۶] . قمر، ۱۰: «او به درگاه پروردگار عرضه داشت: من مغلوب (این قوم طغیانگر) شده‏ام، انتقام مرا از آنها بگیر!».
[۷] . بقره، ۲۵۰ : «پروردگارا! بر ما صبر و شکیبایى فرو ریز، و گام‏هایمان را استوار ساز، و ما را بر گروه کافران پیروز گردان».
[۸] . طه، ۱۱۴ : «پروردگارا! علم مرا افزون کن!».
[۹] . ابراهیم، ۴۱ : «پروردگارا! من و پدر و مادرم و همه مؤمنان را، در آن روز که حساب برپا مى‏شود، بیامرز!».
[۱۰] . حشر، ۱۰ : «پروردگارا! ما و برادرانمان را که در ایمان بر ما پیشى گرفتند بیامرز».
[۱۱] . حمد، ۶؛ آل عمران، ۸.
[۱۲] . فرقان، ۷۴.
[۱۳] . ممتحنه، ۵ .
[۱۴] . بقره، ۱۲۷ .


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 19 فروردین 1395  ] [ 12:28 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

روح ناآرام (نماز)

روح ناآرام (نماز)
http://file.tebyan.net/a433b6090c/87425984844243506540_thumb.png
 

صف های نماز جماعت بسته شده بود و همه آماده شنیدن اذان بودند. ناگهان مردی با چهره ای نگران در حالی که سرش را پایین انداخته بود، در کنار پیامبر (ص) به زمین نشست، اما خجالت می کشید به چهره او نگاه کند. پیامبر (ص) با مهربانی نگاهی به او کرد و آماده شنیدن حرف هایش شد. مرد به آهستگی و با صدای لرزان گفت: «ای رسول خدا! من گناهی کرده ام که...». پیامبر (ص) دیگر به حرف های آن مرد گوش نداد و برخاست تا نماز را شروع کند.

مرد فکر کرد که بی موقع مزاحم آن حضرت شده است. به همین دلیل با شرمندگی بلند شد و به صف های نمازگزاران پیوست. همین که نماز تمام شد به سرعت و قبل از آن که کسی به حضور پیامبر (ص) برسد، نزد او رفت و دو زانو نشست. پیامبر (ص) به چهره آن مرد نگاهی کرد. مرد که سرش پایین بود، گفت: «یا رسول الله! عرض کردم گناهی کردم که...».

پیامبر (ص) با مهربانی پرسید: «مگر اکنون با ما نماز نخواندی»؟ مرد جواب داد: «بله یا رسول الله»! پیامبر (ص) پرسید: «مگر به خوبی وضو نگرفتی»؟ مرد جواب داد: «بله یا رسول الله»! حضرت به آرامی گفت: «پس نمازی که خواندی کفاره گناه تو بود.»

به نقل از: تفسیر نمونه، ج 9، ص268


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 19 فروردین 1395  ] [ 6:41 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

تسلیت واقعی

تسلیت واقعی
http://file.tebyan.net/a433b6090c/50387265959537022564_thumb.gif.png

 بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

«حاتم اصم» می گوید: روزی نماز جماعت از من فوت شد و تنها یک نفر به من تعزیت گفت و آن هم« اسحاق بخاری» بود؛ در حالی که اگر فرزندم از دست می رفت، بیش از ده هزار نفر به تسلیت و تعزیت من می آمدند، زیرا مصیبت دین در نظر مردم، از مصیبت دنیا سبک تر است!

 برگرفته از: هزار و یک نکته در باره نماز، ص 160

 


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 19 فروردین 1395  ] [ 6:33 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

یک تجربه مهّم

یک تجربه مهّم
 
http://file.tebyan.net/a433b6090c/09442089319334638380_thumb.jpeg.png

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

دیل کارنگی نویسنده مشهور آمریکائی (1888 - 1955 م ) در مورد خاطرات خود می نویسید :
از مادرم و پدرم دور شده و وارد دانشگاه شدم و به مرور زمان تغییری در افکار من پیدا شد . تحصیل علم الهیات ، علوم اساسی فلسفه و علم تطبیق ادیان مرا نسبت به بسیاری از تعلیمات دینی مشکوک ساخت . گیج و سرگردان شده بودم . نمی دانستم به چه چیز معتقد شوم و هیچگونه منظوری در زندگی بشر نمی دیدم . دست از نماز و دعا برداشتم و کافر و ملحد شدم . عقیده پیدا کردم که حیات بشر سراسر خالی از هدف و نقشه است و خلقت بشر به همان اندازه فاقد منظور خدائی است که حیوانات ما قبل تاریخ که در دویست میلیون سال قبل در دنیا زندگی می کردند و احساس می کردم که روزی نژاد بشر نیز مانند حیوانات ما قبل تاریخ که امروز اثری از آنها نیست معدوم خواهد شد . بر عقیده گروهی از مردم به خداوند مهربان و کریمی که دنیا را مانند خود خلق کرده می خندیدم . معتقد بودم که میلیونها خورشیدی که در فضای تیره ، سرد و بی روح در گردشند بوسیله قوه ای کور و لاشعور به وجود آمده اند . شاید اصلاً خلق نگردیده و مانند زمان و فضا همیشه وجود داشته اند . آیا من می خواهم ادّعا کنم که اکنون جواب تمام سؤ الات را می دانم ؟ خیر ، هیچکس تاکنون نتوانسته است پرده از روی اسرار خلقت و حیات بردارد .
اطراف ما را معمّا و اسراری بی شمار احاطه کرده است . مثلاً بدن خود رمز و معمّای بغرنج می باشد و همچنین قوه برقی که در منزل از آن استفاده می کنیم و گلی که در شکاف دیوار روئیده و علف سبزی که در باغ خانه می بینیم . آزمایشگاههای تحقیقاتی سالی سی هزار دلار خرج می کنند که علت سبز بودن علف را کشف کنند . کیترینک می گوید : اگر ما بدانیم که گیاهان چگونه می توانند نور خورشید ، آب و اکسید ، و کربن را تبدیل به قند خوراکی کنند ، خواهیم توانست تمدن جهان را دگرگون سازیم . حتّی کار کردن موتور اتومبیل نیز یکی از اسرار بغرنج است . متصدیان آزمایشگاههای شرکت بزرگ ژنرال موتور ، سالها وقت و میلیونها دلار صرف کرده اند تا در بیابند چگونه و چرا به یک جرقه در سیلندر ، انفجاری تولید می کند که باعث حرکت ماشین می شود و تازه هنوز هم موفق به کشف این راز نشده اند . عدم وقوف ما بر اسرار و رموز بدن آدمی ، قوه الکتریک و یا موتور اتومبیل ما را مانع از استفاده کردن و متمتع شدن از آنها نمی شود ، همچنین اگر من از کشف رموز دین و نماز و دعا عاجزم دلیل بر این نمی شود که من از یک زندگی بهتر و سعادتمندانه تری که دین به همراه دارد بهره برنگیرم . می خواستم بگویم که من دوباره به طرف دین برگشته ام . برق و آب و غذا در فراهم ساختن یک زندگی بهتر و کاملتر و راحتتر به من کمک می کند ولی فایده دین به مراتب از همه اینها برای من بیشتر است . . .
امروز جدیدترین علم ، یعنی روان پزشکی ، همان چیزهائی را تعلیم می دهد که پیامبران تعلیم می داده اند ، چرا به علت اینکه پزشکان روحی دریافته اند که دعا و نماز و داشتن یک ایمان محکم به دین ، نگرانی ، تشویش ، هیجانات و ترس را که موجب بیم بیشتری از ناخوشیهای ماست برطرف می سازد . اگر مذهب حقیقت نداشته باشد ، زندگی بی معنی و پوچ است . و بازیچه ای بیش نخواهد بود . بسیاری از ما وقتی از زندگی بستوه می آئیم و به آخرین حدّ نیروی خود می رسیم در ناامیدی و یاءس رو بسوی خدا بر می گردانیم . البته در موقع گرفتاری هیچ کس منکر خدا نیست . امّا چرا تا مرحله ناامیدی و یاءس تاءمّل کنیم ؟ چرا هر روز تجدید قوا ننمائیم ؟ چرا برای نماز و عبادت منتظر فرا رسیدن روز معینی شویم ؟ من با اینکه پروتستان هستم . امّا هر وقت احساس می کنم که احتیاج به دعا و نماز دارم فوراً در اولین نماز خانه ای که در سر راه خود بیابم به آنجا می روم و به دعا و نماز می پردازم

آئین زندگی ، دیل کارنگی ،ص 164


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 19 فروردین 1395  ] [ 6:29 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]