ابتدا سخت نگیرید

ابتدا سخت نگیرید
 
http://file.tebyan.net/a433b6090c/08124365421722324422_thumb.jpg.png

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

مرحوم حجة الاسلام محمد محققی (ره ) از طرف آیة ا . . . العظمی بروجردی ؛ (1292 - 1380 ه . ق ) برای امر تبلیغ به اروپا اعزام شد و به دستور آیة الله بروجردی در سال 1357 ه . ق در هامبورگ آلمان در بهترین نقطه شهر ، در کنار دریاچه آلستر ، مسجد بسیار با شکوهی در زمینی که مساحت آن چهار هزار متر مربع است ساخته شد . و هم اکنون مرکز علمی و مذهبی اسلامی در آن دیار می باشد .
حجة الاسلام محققی می گوید : در یکی از سفرها به ایران آمدم و به محضر آیة ا . . . بروجردی رفتم . و بعد از دادن گزارش کار ، با اظهار نگرانی عرض کردم : ما در اروپا مشکل داریم و آن اینکه آقایان نوعاً با خانمهایشان برای برای نماز جماعت و مراسم مذهبی به مسجد می آیند و متاءسفانه وضع حجاب خانمهایشان مناسب نیست . اگر سخت گیری کنیم کار پیش نمی رود ، چه کار باید کرد ؟ آقا در پاسخ فرمودند : ((نه ، سختگیری نکنید ، به حداقل حجاب اسلامی اکتفا کنید ، اینان بعداً که بیشتر آمدند و آشنا شدند درست می شوند ، ابتدا سخت نگیرید)) 

رسالت ، ویژه نامه ، پیک هجران ، خرداد 1369، خاطره از آیة ا... حاج شیخ محمد رضا توسلی ، رئیس دفتر حضرم امام (ره ). 


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 19 فروردین 1395  ] [ 6:22 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

خدا را فراموش مکن !

خدا را فراموش مکن !

 27683321679677111726.jpg;

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

 فقیه نامی شیخ بهاءالدین عاملی می نویسد : شخصی که مورد اعتماد من بود حکایت کرد و گفت : مردی در حوالی بصره می زیست ، که اوقاتش در عیش و نوش و بی خبری و فساد می گذشت . 
چنان مورد نفرت مردم بود که وقتی وفات کرد ، تا جنازه را به محلی که باید غسل داد و بر آن نماز گزارد حمل کنند . 
در آنجا کسی حاضر نشد بر جنازه او نماز بگزارد ، و در قبرستان مسلمین دفن کند . 
ناگزیر جنازه را به بردند ، تا در آنجا به خاک سپارند . 
در بلندی نزدیک آنجا ، زاهدی بود که همه او را به زهد و تقوی می شناختند . 
حاملان جنازه دیدند ، زاهد منتظر است جنازه برسد تا بر آن نماز بگزارد . چون این خبر به نقاط اطراف رسید که زاهد وارسته می خواهد بر جنازه فلانی نماز بخواند ، مردم هم دسته دسته آمدند و پشت سر زاهد بر جنازه شرابخوار معروف نماز گزارد ! 
اهالی محل از اینکه زاهد حاضر شد بر جنازه چنین مرد آلوده ای نماز بخواند در شگفت ماند بودند . 
پس موضوع را با خود وی در میان گذارد و علت را از او جود یا شدند . 
زاهد گفت : من در خواب دیدم که به من گفتند : از این بلندی فرود آی و به فلان موضوع برو . در آنجا جنازه ای خواهی دید که هیچکس جز زنش با وی نیست . 
تو بر آن نماز بگزار که مردی آمرزیده است ! تعجب مردم از گفته زاهد بیشتر شد . چون با سابقه ای که از مرد مزبور داشتند ، باور کردن این معنی برای ایشان مشکل می نمود . 
زاهد که خود از راز کار بی اطلاع بود ، زن او را خواست و از وضع زندگی شوهرش جو یا شد . 
زن گفت : وی تمام روز را به شرابخوری مشغول بود و اوقاتش بدین گونه می گذشت . تعجب حاضران افزونتر گردید . 
زاهد پرسید : اعمال خیری از او ندیده بودی ؟  
زن گفت : او سه چیز را اهمیت می داد و از آن غافل نبود : 
اول اینکه : هر روز صبح که از مستی شب بهوش می آمد ، لباسش را عوض می کرد و وضو می گرفت و نماز می خواند ! 
دوم اینکه : خانه او هیچگاه از وجود یک یا دو نفر یتیم خالی نبود . توجه وی با آنها از رسیدگی به وضع فرزندانش بیشتر بود ! 
سوم اینکه : هر وقت در اثبات شب از مستی بهوش می آمد ، می گریست و می گفت : خدایا می خواهد گوشه ای از جهنم را با بدن من پلید پر کنی ؟ ! !  

کشکول شیخ بهائی ، ج 2 ص 558

 


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 19 فروردین 1395  ] [ 6:17 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

اذان، تلفن خدا (نماز)

اذان، تلفن خدا (نماز)
 
50767180729797772442.jpg;
 

حاج عبدالرزاق زین الدین، پدر شهیدان مهدی و مجید زین الدین، می گوید: شهید رجایی ـ رحمة الله علیه ـ می فرمود: چطور وقتی تلفن زنگ می زند، شما مضطربید که زود بروید و جواب دهید تا آقایی که پشت خط هست زیاد معطل نشود، حتی اگر در نماز هستید، نماز را سریع می خوانید تا بیایید جواب تلفن را بدهید! اذان که می گویند، خداوند پشت خط است; وظیفه ما این است که لبیک بگوییم.

به نقل از: مجله خیمه، شماره 8، آبان 82، ص77


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 19 فروردین 1395  ] [ 6:12 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

حاجت برادر مسلمان

حاجت برادر مسلمان
 
59259697821170025843.jpg;

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

گفت: «ای فرزند پیامبر! فلان شخص از من طلبی دارد، ولی من پولی ندارم. برای همین او می خواهد مرا زندانی کند».

امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود: «در حال حاضر مالی ندارم که بدهی تو را بدهم».

گفت: «پس کاری کنید که او مرا زندانی نکند».

امام در حالی که در مسجد مشغول عبادت [اعتکاف] بود، کفش های خود را به پا کرد.

گفتند: «ای فرزند رسول خدا، مگر فراموش کردید که در حال اعتکاف هستید [و نباید از مسجد خارج شد]؟»

فرمود: «فراموش نکرده ام، اما از پدرم شنیده ام که رسول الله می فرمود: کسی که در بر آوردن حاجت برادر مسلمان خود بکوشد، مانند کسی است که نه هزار سال، روز را به روز و شب را به عبادت مشغول بوده است».

 روایت ها و حکایت ها، ص122


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 19 فروردین 1395  ] [ 6:04 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]