نمازیک سفر و عروج معنوی و روحانی است
نمازیک سفر و عروج معنوی و روحانی است
وقتی بنده از پیشگاه مقدس حضرت حق باز میگردد، اولین چیزی را که سوغات میآورد، سلام از ناحیه او است. در دعای مسجد کوفه آمده است: «اَللهُمَّ اَنتَ السَّلامُ، وَ مِنکَ السَّلامُ، وَ اِلیکَ یَرجِعُ، وَ یَعُودُ السُّلامُ، حَیِّنا رَبَّنا مِنکَ السَّلام؛ خداوندا، تو خود سلامی و سلام از ناحیه تو است و به سوی تو باز میگردد. پروردگارا، ما را به سلام از ناحیه خود تحیّت گوی!”
حقیقت آن است که نماز در اصل یک سفر و عروج معنوی و روحانی است. گشت و گذاری در سپهر جان و هنگامی که عبد مخلص از این سفر روحانی برمی گردد مثل هر سفر محسوس دیگری چیزهایی با خود می آورد و دستاوردهایی از سفر خود دارد. به تعبیر عامه با خود از سفر سوغاتی می آورد اما این سوغاتی چیست؟ از منظر آیت الله بهجت این سوغاتی، سلامی از جانب خدا و ناحیه الله است. نمازگزار نماز خود را با سلام و تحیت و درود تمام می کند که از ناحیه خداست و به سوی او برمی گردد.
آیت الله بهجت
ادامه مطلب
بالاترین لذت ها در نماز جمع شده است
بالاترین لذت ها در نماز جمع شده است
اما آن ها که مشام جان شان بیدار و هشیار است، عطر این سلام ها و حقیقت آن ها را برحسب ظرف معرفتی شان می چشند و حس می کنند و لذت های نماز را درمی یابند.
همچنان که این عالم دینی در بخش دیگری از اظهارات شان چنین می گویند که: “نماز، جامی است از اَلَذّ لذایذ که چنین خمری خوشگوار در عالمِ وجود نیست! نماز ، اعظم مظاهر عبودیّت است که در آن، توجه به حقّ میشود. تمام لذتها روحی است و آنچه از لذات که در طیب [عطر] و یا از راه نساء به صورت حلال تکوینا ً مطلوب است، بیش از آن و به مراتب بالاتر، در نماز است… اما اگر کسی با وجود این همه مشوِّقات از قرآن و اخبار برای سیر و کمال، از آنها بهرهمند نشود، در عقل او خلل است. نماز خواندن برای اهلش مانند حلوا خوردن است؛ لذا از نماز خواندن، خسته نمیشوند. ”
در این بخش هم آیت الله بهجت به ظرایف زیبایی اشاره می کند که عموما مبتلابه و دامنگیر عامه است. این که امکان دارد و محتمل است که بسیاری حظ و التذاذی از نماز خواندن شان نبرند و صرفا برای این که یک تکلیف مشقت بار دینی را به جا بیاورند از رختخواب کنده شوند و سر سجاده بنشینند اما اگر نمازگزار حقیقی و اهل، سر سجاده بنشیند در واقع سر سفره نشسته است و همان التذاذی را که اهل دنیا از خور و خواب می برند و خوردن را نه به عنوان یک امر مشقت بار که به عنوان امر شادی آور و لذت بخش دنبال می کنند او نیز نماز را به مثابه امری شادی آور و لذت بخش دنبال می کند.
تعبیری که آیت الله بهجت در این باره به کار می برند تعبیر زیبایی است: “نماز خواندن برای اهلش مانند حلوا خوردن است.” مثل این می ماند کسی از این که در راه حق کشته شود واهمه دارد و از این که از این حیات زمینی جدا شود وحشت دارد اما کسی که به آن معنای اصیل و اصلی حیات حقیقی دست یافته، مرگ در راه خدا را مثل خوردن حلوا و چشیدن شهد می بیند همچنان که از اولیا و بزرگان و معصومین علیه السلام شنیده ایم و نمونه اش همان عبارت زیبایی است که حضرت قاسم ابن الحسن خطاب به عموی گرامی شان می فرماید: “احلی من العسل / این چنین مرگی در نزد من از عسل شیرین تر است.”
ا
ین همان لذت فوق تصور ذهن ها و روح های غرق شده در محاسبات مادی و تنگ نظرانه است که از همه لذایذ زندگی در محسوسات فراتر می رود چون اصل و اساس لذت ها روحی است: “تمام لذتها روحی است و آنچه از لذات که در طیب [عطر] و یا از راه نساء به صورت حلال تکوینا ً مطلوب است، بیش از آن و به مراتب بالاتر، در نماز است.”
آیت الله بهجت
ادامه مطلب
چه کنم قلبم برای خواندن نماز قوت بگیرد؟
چه کنم قلبم برای خواندن نماز قوت بگیرد؟
شما به این فکر کنید که در آن کشور غریب، نیاز به رفیق دارید و بهترین رفیق برای شما پروردگار مهربان است. خود او در قرآن میفرماید که من از رگ گردن به بندگان نزدیکترم. بنابراین شما باید برای حفظ دین و دنیای خود و مهمتر از آن، برای حسن عاقب خود، با خدا رفاقت کنید و راه رفاقت با خداوند متعال، برقراری ارتباط عمیق و همیشگی با او، به خصوص از طریق نماز است.
اگر شما به واجبات مخصوصاً نماز اهمیّت بدهید و از گناه اجتناب کنید، خداوند رفیق شما میشود و دست شما را میگیرد و در بنبستها شما را یاری میکند و نمیگذارد تنها باشید؛ چنانکه در قرآن میفرماید: «مؤمنین به ما حق دارند که آنها را یاری کنیم.»[۱]
همچنین به این فکر کنید که انسان بینماز یا کسی که در خواندن نماز سستی میکند، در آخرت حتماً مؤاخذه میشود و چون کافر عملی از دنیا میرود، عذاب خواهد شد و عاقبت سختی در انتظار او است.
۱. الروم :۴۷.
حضرت آیتالله مظاهری
ادامه مطلب
دعاى هر روز جهت بهشتى شدن و رفع گرفتارى
دعاى هر روز جهت بهشتى شدن و رفع گرفتارى
از امام جعفرصادق(ع) روایت شده که حضرت آدم به خدا از نفس شکایت کرد وحی آمد بگو:
لا حَوْلَ قُوَّهَ اِلاّ بِالله (و به روایتی این دعا را) یا رَبّاهُ یا رَبّاهُ یا رَبّاهُ لا یَرُدُّ غَضَبَکَ اِلاّ حِلْمُکَ وَ لا
یُنْجی مِنْ عَقُوبَتِکَ اِلاّ التَّضَرُّعُ اِلَیکَ حاجَتیَ الَّتی اِنْ اَعطَیْتَنیها لَمْ یَضُرَّنی ما حَرَّمْتَنی وَ اِنْ
حَرَّمْتَنیها لَمْ یَنْفَعْنی ما اَعْطَیْتَنی اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ الْفَوْزَ بِالْجَنَّهِ وَ اَعُوذُبِکَ مِنَّ النّارِ یا ذَا الْعَرْشِ
الشّامِخِ الْمُنیفِ یا ذَالْجَلالِ وَالأِکْرامِ الْباذخ الْعَظیمْ یا ذالْمُلْکِ الفاخِرِ الْقَدیمِ یا الَهَ الْعالَمینَ یا صَریخَ
الْمُسْتَصْرِخینَ وَ یا مَنْزُولاً بِه کُلُّ حاجَهٍ اِنْکُنْتَ قَدْ رَضیتَ فَازْدُدْ عَنّی رِضاً مِنْکَ وَ قَرِّبْنی مِنْکَ زُلْفی
وَ اِلاّ تَکُن رَضیتَ عَنّی فَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ الِهِ وَ بِفَضْلِکَ عَلَیْهِمْ لَمّا رَضیتَ عَنّی اِنَّکَ اَنْتَ التَّوابُ الرَّحیمُ.
منبع:گنج های معنوی
ادامه مطلب