توضیحی درمورد واژه های کلیدی نماز
توضیحی درمورد واژه های کلیدی نماز
نماز که مهمترین نماد عبادت و پرستش خدای متعال است، از ارکان متعددی تشکیل یافته.
می توان اصولی ترین مفاهیم نماز و در واقع عصارهی آن را در سه تعبیر «الله اکبر»، «الحمد لله» و «سبحان الله» دانست. این سه عبارت در مواقف مختلف نماز، به صورت واجب یا مستحب، به طور معنا داری تکرار می شوند.
الله اکبر
به گزارش شفقنا به نقل از اهل البیت علیهم السلام آغاز نماز با ذکر بلند «الله اکبر» است، که به آن «تکبیره الاحرام» گفته می شود. یعنی تکبیری که انسان را در حریم نماز وارد می کند، و در واقع اموری را بر نمازگزار تا هنگام سلام نماز حرام می کند (از جمله سخن گفتن، خوردن و آشامیدن، روی برگرداندن از قبله و…). این ذکر شریف در ابتدای نماز واجب و رکن است و در مواضع مختلف دیگر، (مانند: هنگام رفتن به رکوع یا سجده و موقع سر برداشتن از آن دو، و یا سه تکبیر بعد از سلام نماز) مستحب است. البته در نماز های سه و چهار رکتعی، در آخر «تسبیحات اربعه» (سبحانالله والحمدلله ولا إله الا الله واللهاکبر) نیز باید گفته شود.
این تکرار، خود نشانه اهمیت ذکر «الله اکبر» در نماز است. با گفتن این ذکر، در حقیقت همه چیز را کنار زده و تنها متوجه خدای یگانه می شویم. ظاهر معنای این ذکر این است که «خدا از هر چیزی بزرگتر است»! در این صورت گویی برای دیگران نیز بزرگی قائل شده ایم، و سپس خدا را با آنها مقایسه کرده و می گوییم او بزرگتر است! حال اینکه این مطلب مناسب شأن خدای متعال نیست. حقیقت را باید از معلمین واقعی قرآن جویا شد:
«قَالَ رَجُلٌ عِنْدَهُ “اللَّهُ أَکْبَرُ”. فَقَالَ اللَّهُ أَکْبَرُ مِنْ أَیِّ شَیْءٍ؟ فَقَالَ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ. فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) حَدَدْتَهُ. فَقَالَ الرَّجُلُ کَیْفَ أَقُولُ؟ فَقَالَ قُلْ: اللَّهُ أَکْبَرُ مِنْ أَنْ یُوصَفَ».(۱)
حسن بن محبوب نقل می کند: مردى در نزد حضرت صادق (علیه السلام) گفت: «الله اکبر». حضرت پرسید: خدا از چه چیز بزرگتر است؟ آن مرد عرض کرد: از همه چیز. حضرت صادق (علیه السلام) فرمود: در این صورت خدا را محدود کردی و به اندازه در آوردى! آن مرد عرض کرد: پس چگونه بگویم؟ امام فرمود: بگو که خدا بزرگتر از آن است که به وصف در آید.
بنا به فرموده امام صادق (علیه السلام) معنی «الله اکبر» این است که خدا بزرگتر و بالاتر از آن است که توصیف شود. بنابراین بزرگ دانستن شأن خدا یک نکته کلیدی است که در نماز به دفعات تکرار می شود.
الحمد لله
حقیقت دیگری که در نماز اصل است، حمد و سپاس خدای تعالی است. در سوره حمد که هیچ نمازی خالی از آن نیست، می خوانیم: «الحمد لله ربّ العالمین». هچنین در ذکر رکوع و سجود، یعنی در جمله «سبحان ربی العظیم (الاعلی) و بحمده»، و در ذکر پس از رکوع، یعنی «سَمِعَ الله لِمَن حَمِدَه» و در «تسبیحات اربعه»، یعنی جمله «الحمد لله» خودنمایی می کند.
این تکرار نیز بیانگر اهمیت این ذکر شریف و کلیدی بودن آن در نماز است. با گفتن این ذکر، انسان به این حقیقت متوجه و متذکر می شود که حمد و سپاس و ستایش مخصوص خدای متعال است. یعنی برای انسان لازم است که همه چیزش را از خدا بداند و قدردان او باشد، و با بیان جملهی «الحمدلله»، توجه داشتن خود به مُنعم بودن خدا را ابراز و اظهار کند.
امام علی علیه السلام در تفسیر سوره حمد می فرماید: «فَإِذَا قَالَ: الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: حَمِدَنِی عَبْدِی، وَ عَلِمَ أَنَّ النِّعَمَ الَّتِی لَهُ مِنْ عِنْدِی». هنگامی که انسان می گوید «همه حمدها مخصوص پروردگار جهانیان است»، خداوند متعال می فرماید: بنده ام مرا ستایش کرد، و دانست که همه نعمتهایی که در اختیار اوست، در حقیقت از من است.(۲)
سبحان الله
رکن دیگر نماز و از اساسی ترین واژه های موجود در آن، ذکر شریف «سبحان الله» است. این کلمه در رکوع و سجود و «تسبیحات اربعه» نمود بارزی دارد و تکرار آن در نماز از واژه های گذشته بیشتر است. معنى «سبحان الله»، آن است که: منزّه و مبرّا مى دانم خداوند خود را، چنان منزّه دانستنى که لایق و سزاوارِ او باشد. پاک و منزّه دانستن خدای متعال از هر گونه عیب و نقص و بدی و هر چیزی که شایسته ذات و صفات او نیست، از اصولی ترین معارف اسلام و قرآن است.
در بیان این تسبیح و تنزیه نسبت به خداوند، هیچ کلمه ای ساده تر و بلیغ تر از «سبحان الله» نیست؛ چنانکه در روایتی امام صادق علیه السلام می فرماید: «ما مِنْ کَلِمَهٍ أَخَفَّ عَلَى اللِّسَانِ مِنْهَا وَ لَا أَبْلَغَ مِنْ سُبْحَانَ اللَّهِ».(۳)
امام علی علیه السلام در تفسیر «سبحان الله» می فرماید: «… هُوَ تَعْظِیمُ جَلَالِ الله عَزَّوَجَلَّ وَ تَنْزِیهُهُ عَمَّا قَالَ فِیهِ کُلُّ مُشْرِکٍ».(۴) “سبحان الله” بزرگداشت جلال و شکوه خداوند، و دور دانستن اوست از آنچه مشرکان می گویند.
نکته قابل توجه اینکه این اذکار مبارک، تنها در نماز محصور نمی شوند، بلکه توصیه فراوان شده که نمازگزار بعد از اتمام نماز (به عنوان تعقیبات نماز) نیز تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها) بگوید؛ یعنی سی و چهار مرتبه «الله اکبر»، سی و سه مرتبه «الحمد لله» و سی و سه مرتبه «سبحان الله».
امام صادق (علیه السلام) در این رابطه می فرماید: «مَنْ سَبَّحَ تَسْبِیحَ فَاطِمَهَ الزَّهْرَاءِ (علیها السلام) قَبْلَ أَنْ یَثْنِیَ رِجْلَیْهِ مِنْ صَلَاهِ الْفَرِیضَهِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ وَ لْیَبْدَأْ بِالتَّکْبِیرِ».(۵) هر کس بعد از هر نماز واجب، خدا را تسبیح کند به تسبیحات حضرت زهرا علیها السّلام، پیش از آنکه پاهایش را از حالت تشهّد بگرداند، (یا از جایش برخیزد) خداوند او را می آمرزد، و باید با «الله اکبر» شروع کند.
همچنین در نمازهای مستحبی به این اذکار توجه ویژه ای شده است. مثلا در نماز مشهور و معروف «جعفر طیار»، ذکر «سبحانالله و الحمدلله و لا إله إلّا الله و اللهاکبر» مجموعاً (در قیام و قعود و رکوع و سجود) سیصد بار تکرار می شود. سر این تکرارها شاید این باشد که در نفس انسان بیشتر تأثیر کند، و اگر از یکی غافل بود، با تکرار جبران شود.
اینها همه بیانگر اهمیت و فضیلت اذکار شریفه مزبور هستند و برای انسان مشخص می شود که این اذکار در واقع اصل و اساس نمازند؛ یعنی یاد خدا به کبریایی، و منزه دانستن او از هر عیب و نقص، و حمد و ستایش را مختص او دانستن. گویی سراپای نماز این ذکرها هستند، و اصلاً اقامهی نماز، برای اقرار به این ویژگی ها و ابراز این صفات برای خدای تعالی ست. و به بیان ساده می شود گفت، خداوند از تکبیر و تسبیح و تحمید بنده اش خشنود می شود و دوست دارد بنده اش را در این حال ببیند؛ و چرا چنین نباشد؟ که او شایسته این ستایش و تسبیح و تنزیه است.
هر کدام از اذکار فوق دریایی از معانی و معارف در دل دارند و درک همه آنها واقعا مشکل است، و از طرفی ذکرِ بی توجه، بی ثمر است، مگر اینکه خود او از روی تسامح از بندگان ناتوانش بپذیرد.
بنده همان به که ز تقصیر خویش عذر به درگاه خدای آورد
ورنه سزاوار خداوندی اش کس نتواند که به جای آورد
_________________________
پی نوشت:
۱. التوحید، شیخ صدوق، ص۳۱۳
۲. تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام، ص۵۸
۳. الکافی، کلینی، ج۳ ص۳۲۹
۴. التوحید، شیخ صدوق، ص۳۱۲
۵. الکافی، کلینی، ج۳ ص۳۴۲
ادامه مطلب
اصل تاکید شده دین که شیطان را متواری کرده است
اصل تاکید شده دین که شیطان را متواری کرده است
حضرت آیتالله العظمی سیستانی گفتاری درباره اهمیت نمازبیان کرده است.
به گزارش شفقنا متن گفتار ذکر شده این مرجع تقلید شیعیان جهان بدین شرح است:
در حدیث آمده است:
“اَلصَّلوهُ عَمُودُ الدّینٍ” نماز ستون دین است.
و امیر المؤمنان (علیه السلام) پس از آنکه ابن ملجم او را مضروب کرد در وصیتی به امام حسن و حسین (علیهما السلام) فرمود: “اَللهَ اَللهَ فِی الصَّلوهِ فَانها عَمُودُ دینِکُم” : خدا را، خدا را، در نماز که آن، ستون دین شماست.
سکونی از امام صادق (علیه السلام) روایت کرد که رسول الله (صلی الله علیه و آله) می فرمود:
همواره شیطان از مؤمن می ترسد تا زمانی که او بر نماز های پنجگانه اش مواظبت دارد و هر گاه آنها را ضایع کرد شیطان جرأت پیدا کرده او را به گناهان بزرگ دیگر وا می دارد.
یزید بن خلیفه گفت شنیدم ابوعبدالله (علیه السلام) می فرمود: وقتی نماز گزار به نماز می ایستد رحمت الهی از وسط آسمان ها تا زمین بر او ریزش می کند و فرشتگان او را در میان می گیرد و فرشته ای ندا می کند اگر این نماز گزار می دانست که در این نماز چه ها هست آن را رها نمی کرد. از همین جا، اهمیت نماز در اسلام معلوم می شود و چون نماز نوعی ورود به محضر الهی است چنانکه در حدیث آمده، نماز خوان گویا در پیشگاه خدا ایستاده است پس او باید دل به سوی خدا کند و چیزی از امور دنیا و شأنی از شئون ناپایدار آن او را مشغول نکند.
و خدا فرمود:
“قد افلح المؤمنون الذین هم فی صلوتهم خاشعون” :
هر آینه، مؤمنانی که در نمازشان خاضع و خاشع اند رستگار شدند.
و امام علی بن حسین زین العابدین (علیه السلام) وقتی به نماز می ایستاد همانند شاخه درختی که با وزش درختی که با وزش باد برخود می لرزد، اندامش می لرزید.
و امامان باقر و صادق (علیهما السلام) وقتی به نماز می ایستادند رنگ رخسارشان گاهی سرخ و دیگر گاه زرد می شد و آنچنان نماز می گزاردند که گویا با کسی که او را می بینند حرف می زنند و صحبت می کنند.
حضرت آیتالله العظمی سیستانی
ادامه مطلب
دنيا مى خواهى نماز شب بخوان، آخرت مى خواهى نماز شب بخوان
دنيا مى خواهى نماز شب بخوان، آخرت مى خواهى نماز شب بخوان
ادامه مطلب
فتوای حضرت آیت الله صافی درباره محاسبه نیمه شب برای پایان وقت نماز عشاء
فتوای حضرت آیت الله صافی درباره محاسبه نیمه شب برای پایان وقت نماز عشاء
برای محاسبه نیمهشب، که پایان وقت نماز عشاء به دست میآید، احتیاط واجب آن است که فاصله بین غروب تا اذان صبح را نصف کنیم.
پاسخ: تقریباً یازده ساعت و ربع که از ظهر شرعی بگذرد آخر وقت نماز مغرب و عشاء است؛ مثلاً اگر ظهر شرعی ساعت ۱۲:۱۵ باشد، نیمهشب ساعت ۱۱:۳۰ میباشد.
حضرت آیت الله صافی
ادامه مطلب