نمازهاى واجب كدام است؟ و هر كدام چند ركعت است؟

نمازهاى واجب كدام است؟ و هر كدام چند ركعت است؟

http://uupload.ir/files/pewb_14.jpg

نمازهاى واجب شش تا است:

  1. نماز يوميه كه در مجموع 17 ركعت است: نماز صبح دو ركعت، نماز ظهر چهار ركعت، نماز عصر چهار ركعت، نماز مغرب سه ركعت و نماز عشا چهار ركعت.
  2. نماز آيات: دو ركعت.
  3. نماز ميت: يك ركعت
  4. نماز طواف واجب خانه كعبه: دو ركعت است، كه بعد از طواف واجب خوانده مى‌شود.
  5. نماز قضاى پدر كه بر پسر بزرگ‌تر واجب است. تعداد ركعات آن بستگى دارد كه پسر بزرگ‌تر چقدر از نمازهاى قضا شده پدر را يقين دارد كه به همان مقدار بر او واجب است. (برخی مراجع نماز قضای مادر را نیز بر پسر بزرگتر واجب می دانند)
  6. نمازى كه به واسطه اجاره، نذر، قسم و عهد واجب مى‌شود؛ تعداد ركعات هم بستگى دارد كه هنگام نذر، اجاره، قسم و يا عهد، چند ركعت در نظر گرفته شده است.

سعید شمس، پرسمان قرآني نماز، سبط اكبر، پاييز 1387ش، سوم، ص 199




ادامه مطلب


[ چهارشنبه 18 اسفند 1395  ] [ 6:11 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

چه کنیم نماز برای ما سنگین نباشد؟

چه کنیم نماز برای ما سنگین نباشد؟

http://uupload.ir/files/3byp_3.jpg

اینکه احیاناً نماز برای ما سخت و سنگین است، برای آن است که هنوز به این بینش نرسیده‌ایم که چقدر به نماز نیاز داریم و اگر نماز نبود چه چیزهایی را از دست می‌دادیم.

در واقع نیاز ما به نماز بسیار بیشتر و مهم‌تر از نیازمان به آب و غذا و حتی اکسیژن است؛ زیرا اینها برای حیات جسم ضروری هستند؛ اما نماز برای حیات روح ضروری است. منفعت آنها برای چند روزۀ دنیا است ولی نماز برای تأمین سعادت ما در زندگی ابدی آن جهان است.

خداوند در قرآن می‏فرماید: و از صبر و نماز یارى جویید و این كار جز براى خاشعان، گران و سنگین است. (خاشعان) كسانى هستند كه به (قیامت و) ملاقات با (حساب) پروردگارشان و بازگشت به او ایمان دارند.

همان‌طور که می‌بینید نماز تنها بر یک گروه سنگین نیست و آنها خاشعان هستند؛ یعنی کسانی که به قیامت اعتقاد دارند. پس در یک جمله راه درمان، تقویت اعتقاد به معاد است که با مطالعه در آیات و روایات و تفکر در هدف آفرینش و صفات عدالت و حکمت خداوند به‏دست می‏آید.

. "وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَ الصَّلَوةِ وَ إِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى‏ الْخَاشِعِينَ‏؛ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُّلَقُواْ رَبِّهِمْ وَأَنَّهُمْ إِلَيْهِ رَاجِعُونَ" (بقره: 45 و 46)




ادامه مطلب


[ چهارشنبه 18 اسفند 1395  ] [ 6:06 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

چه کنم در نماز کسالت نداشته باشم؟

چه کنم در نماز کسالت نداشته باشم؟

http://uupload.ir/files/gtz_1.jpg

بطور كلي ما وقتى به نماز علاقه مند مي شويم كه نخواهيم فقط وقت نماز بنده خدا باشيم و در ساير اوقات برده هوا و هوس و دنيا.

اگر در اوقات ديگر شبانه روز هم در ارتباط با خدا بوديم و در فضاى عبوديت خدا نفس كشيديم و گام برداشتيم، با اشتياق و علاقه نماز خود را اقامه خواهيم نمود.

در اینجا مواردي در علاقه‏ مندى انسان به نماز موثر است را به اختصار ذكر مي نمائيم:

  1. شناخت و توجه كافى نسبت به معبود و اين كه در نماز با چه كسى سخن می ‏گوييم.

پيامبر اكرم (صلی الله عليه و آله) مي فرمايد: «اگر بداني نماز چيست و با چه كسي نجوي و گفتگو مي كني خسته نمي شود و نماز را به اتمام نمي بري»

  1. شناخت اسرار و اهميت نماز، زیرا اسرار و اهمیت هر کاری ما نسبت به آن علاقمند می کند.
  2. دقت در آثار و بركات دنيوي و اخروي نماز
  3. خواندن نماز به جماعت يا در مسجد
  4. مطالعه در نحوه و كيفيت عبادات امامان (علیهم السلام)؛
  5. حضور قلب داشتن در نماز.
  6. مطالعه سيره و رفتار اولياي الهي و عارفان و شهدا.
  7. یاری جستن از خود نماز براي رفع کسالت و بي علاقگي بسيار مفيد است همانگونه که خداوند فرموده است« اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ».
  8. علاوه بر آن معاشرت و دوستى با انسان‌هاى مقيّد به نماز و در صورت امكان، كم كردن و حتى قطع رابطه با انسان‌هايى كه نماز نمى‌خوانند، در اشتياق انسان به عبادت خدا بسيار مفيد و مؤثر است.

در پایان پیشنهاد می کنیم این عبارت دعاى ابوحمزه ثمالي را زیاد بخوانید که علاوه بر دعا و درخواست از خداوند، نوعی تلقین به خود است برای مبارزه با کسالت و تنبلی:

« اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَسَلِ وَ الْفَشَلِ‏» «خداوندا پناه مي برم به تو از كسالت و تنبلى

-  (بحار الأنوار، ج‏74، ص 80)

- مجتبی کلباسی، يكصد پرسش و پاسخ درباره نماز، ستاد اقامه نماز، پائيز 80 ش، چاپ اول، ج 1،، ص 59

- (بقره : 45)




ادامه مطلب


[ چهارشنبه 18 اسفند 1395  ] [ 6:04 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

مدتی است برای نماز بی حال شده ام، علتش چیست؟

مدتی است برای نماز بی حال شده ام، علتش چیست؟

http://uupload.ir/files/c2lb_24.jpg

دچار بي حالي در نماز شدم و براي فعاليت هاي مذهبي حالي که قبلا داشتم را ندارم. بگویید چرا چنين شده است و چه کنم ؟

عوامل ركود معنویت از جمله بي حالي و بی نشاط در نماز به دو دسته تقسیم می شوند:

عوامل زود گذر

در این صورت با كمي توجه و پس از برطرف شدن آن عوامل، انسان به مسیر اصلی خود باز گشته و چه بسا با اشتیاق بیشتر به مسائل معنوی مي پردازد که به چند نمونه از این عوامل اشاره می نمائیم :

حوادث و اتفاقات زندگي

از دست دادن عزيزان، برآورده نشدن خواسته و آرزو، نرسیدن به محبوب در ازدواج و... مي تواند موجب بی حالی در نماز گردد.

تحمیل عبادات مستحبي به خود

گاهی اوقات انسان براي انجام مستحبات، آمادگي و نشاط لازم را ندارد. لذا اگر مستحبات را به خود تحميل نمايد به مرور زمان موجب دل زدگي و از دست دادن حالات معنوي مي گردد.

امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: دل‏ها را روى آوردن و نشاط، و پشت كردن و فرارى است، پس آنگاه كه نشاط دارند آن را بر انجام مستحبّات واداريد، و آنگاه كه پشت كرده بى‏نشاط است، به انجام واجبات‏ اکتفا كنيد.

خستگي ناشي از فعالیت هاي روزانه

حضرت علی علیه السلام فرمودند : «از پرخوری دوری کنید که موجب قساوت قلب و باعث کسالت از اقامه نماز و سبب تباهی بدن است.»

تدبیر الهی

علماي اخلاق می فرمایند: برخي اوقات از دست دادن حالات معنوي، تدبير خداوند مي باشد چرا که اگر هميشه آن لذت معنوي ادامه پيدا كند شخص به عجب و غرور می افتد، همچنین توفيقي از بنده خوب خدا سلب مي شود تا با ناراحتی شدید براي از دست رفتن توفيق عبادت، اجر بيشترى باو عنايت فرمايد.

عوامل پایدار

باید این عوامل را شناسایی نموده و ریشه کن نماییم. كه دو مورد آن به شرح ذیل می باشد.

بعضي از گناهان از قرار ذيل است: ديدن تصاوير حرام از طریق اینترنت و... ؛ چشم چراني ؛ برقراري روابط نامشروع ؛ جاي گيري حب دنيا و زرق و برق آن در دل آدمي ؛ استفاده از غذاي حرام ؛ دروغ گفتن ؛ خود ارضائی ؛ گوش دادن به موسیقی حرام

تکبر و غرور

گاهي اوقات اين تکبر ناشي از برخي توفيقات الهي در سيرو سلوك مي باشد یعنی فرد به مراتبي از كمالات دست می يابد اما به جاي شكر نعمت، به آن مغرور شده و همين امر زمينه از دست دادن توفيقات الهي و سقوط وي را فراهم مي نمايد.

حب دنیا و مال

حضرت مسيح مي فرمايد: « دنيا پرست از عبادت و انس با خدا لذت نمي برد در حاليكه حب مال در دل او است».

- (نهج البلاغة (للصبحي صالح) ؛ ص530)

- (تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص 360)

-(بحارالأنوار، ج14، ص309)




ادامه مطلب


[ چهارشنبه 18 اسفند 1395  ] [ 5:58 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]