هر جا گناه دیدید فرار نکنید

هر جا گناه دیدید فرار نکنید

http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2/29126592618968282235_thumb.png
 

نمازگزاری که تلاش می‌کند در بین اهل غفلت نمازش را حفظ کند مسلماً توفیق الهی بیشتری را کسب می‌کند چرا که همیشه جایزه برای کسانی است که خلاف جهت آب شنا می‌کنند.

نباید بگذاریم که عبادتمان تبدیل به عادت شود چرا که عبادت از سر عادت به تدریج آثارش کم می‌شود و از بین می‌رود.

برای پیشگیری از عادت و گرفتار نیامدن در وضعیت روزمره گی و تکرار زدگی، باید نگاهمان را نسبت به عبادات، تغییر دهیم، نگاه مان را از حالت احساس به اندیشه، از اندیشه به اعتقاد قلبی و از اعتقاد قلبی به عشق و اشتیاق، تکامل بخشیم.

به عبارتی رابطه مان را با عبادات، از وضعیت و نسبت تصادف، تکلیف، اجبار و مسئولیت، عبور داده و به یک نیاز و ضرورت تردید ناپذیر در لحظه لحظه زندگی مان تبدیل و ارتقاء بخشیم.

درک لایه های حقیقی عبادات

عبادت و بندگی یک حقیقت و کنهی دارد که ما این لایه زیرین و حقیقت را نمی بینیم. به قولی عادت شده است. بعضی ها روی عادت چهار رکعت نماز را می خوانند و دو رکعت هم می خوانند و روی تایم متوجه می شوند، نماز تمام شده است. آقایی می گفتند: من راننده ماشین های سنگین هستم. به رکعت اول که می ایستم دنده اول هستم و وقتی به رکعت چهارم می رسم، دنده ی چهار هستم و نمازم را سلام می دهم. مردم هم می گویند: هرچه گم کرده ایم، در نماز پیدا می کنیم. گاهی توجه به الفاظ و مسائل نیست.

همین روزه ماه رمضان، خدا می خواسته مردم را اذیت کند؟ هفده هجده ساعت گرسنگی در تابستان و از آن خواب صبح بلند شدن چه هدفی داشته است؟ یا خود حج واقعا انسان با چه مشکلاتی در منا و عرفات و مشعر باید بسر ببرد یا طواف که باید با چه زحمت در لابلای فشارها بروی و انجام بدهی، آیا همه دقت ها باید در صفا و مروه انجام شود؟

آیا این ها همه اش ظاهر است و یا کنه و باطنی دارد؟ شما وقتی قرآن را می خوانید، ظاهری دارد. ظاهر آیه ای می گوید: اگر آبهای زمین فرو برود، چه کسی برای شما آب می آورد؟ ظاهر آیه آب است ولی باطن آن امام و حجت است. اگر حجت خدا غایب بشود، چه کسی می تواند او را برای شما ظاهر کند؟ در بحث عبادت هم همینطور است.

ای کاش عده‌ای از حزب‌الهی‌های ما فوتبالیست‌های خوبی بودند و می‌توانستند در کنار جذابیت فوتبال، واجبات و مسلمات دین را در چنین میدان‌های شلوغی برای مردم به نمایش می‌گذاشتند

 

این نماز و روزه و اعمال حقیقت و کنهی دارد و غالباً مردم از این حقیقت غافل هستند. اگر به آن حقیقت برسید، لذتش را احساس می کنیم و دیگر عبادات را از سر عادت انجام نمی دهیم.

بدون شک، با این معرفت و یقین قلبی، خود بخود تصور تکرار پذیری و عادت منتفی می شود.

البته ناگفته نماند؛ انسان برای رسیدن به این مراحل، در همه لحظات آن به اکسیر توفیق و عنایت و هدایت الهی محتاج است.

شنا در خلاف جهت آب

نمازگزاری که تلاش می‌کند در بین اهل غفلت نمازش را حفظ کند مسلماً توفیق الهی بیشتری را کسب می‌کند چرا که همیشه جایزه برای کسانی است که خلاف جهت آب شنا می‌کنند.

اگر می‌خواهید نماز، سبک زندگی شما و جامعه را عوض کند باید بروید پایگاهتان را در قلب مراکز فساد و فحشا، قمارخانه‌ها و مشروب‌فروشی‌ها دایر کنید و نباید هرجا که گناه دیدید فرار کنید، این در شأن آدم‌های حزب‌الهی و مسلمان نیست (البته این نکته را هم فراموش نکنیم که برای این کار مقدماتی را باید در وجود خود ایجاد کنیم.

به این معنا که این طور نباشد که برای این کار خودمان رنگ عوض کنیم و به جای آنکه دیگران را به پایگاه خود بکشانیم، آنها ما را جذب خود کنند).

انسان برای رسیدن به این مراحل، در همه لحظات آن به اکسیر توفیق و عنایت و هدایت الهی محتاج است.

نمازگزاری که تلاش می‌کند در بین اهل غفلت نمازش را حفظ کند مسلماً توفیق الهی بیشتری را کسب می‌کند چرا که همیشه جایزه برای کسانی است که خلاف جهت آب شنا می‌کنند.

 چه اشکال دارد بعضی اوقات دو سه نفری نمازمان را به جماعت در پارک‌ها و مکان‌های عمومی اقامه کنیم.

از دست مردم فرار نکنیم و نگوییم مزاحمند

اگر مردم به شما نیازی دارند، از دست مردم در نروید و نگویید مزاحمند، چرا که واژه «مزاحم نیستید، مراحم هستید» به این دلیل در فرهنگ ما جا افتاده است که مردم رحمت خدا هستند.

ما انسان‌ها همواره در حال امتحان هستیم و از صبح تا شب که از خانه بیرون می‌آییم سر دو راهی‌های مختلفی قرار می‌گیریم و اگر ما را به حال خود واگذارند، دچار مشکل می‌شویم.

دنیا و هر عملی در این دنیا فردای قیامت حساب می‌شود و باید توجه به کارهای خود داشته باشیم.


منابع:

بیانات آیت‌الله محی‌الدین حائری شیرازی در سایت ایسنا


ادامه مطلب


[ جمعه 17 اردیبهشت 1395  ] [ 5:42 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

برترين مقرب ها و لزوم محافظت آن

برترين مقرب ها و لزوم محافظت آن

http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2/24408252677841337963_thumb.png

در روايتى از حضرت صادق (عليه السلام) از برترين چيزى كه بندگان به واسطه آن به خدا تقرب مى‏جويند، مى‏پرسند، حضرت مى‏فرمايد: پس از شناسايى خداوند، از نماز، برترى سراغ ندارم. آيا نمى‏بينى بنده نكوكار، عيسى بن مريم (عليه السلام) گفت: خداوند به من سفارش نماز را فرمود(3) و از رسول خدا (ص) از برترين كارها پرسيده شد، فرمود: نماز در اول وقتش.(4)
در قرآن مجيد نيز صريحا امر به محافظت بر نمازها فرموده(5) و وقت نمازهاى پنج‏گانه را (به ضميمه تفسير از اهل بيت (عليه السلام) )مشخص فرموده است. (6)
از رسول خدا(ص) مرورى است كه مى‏فرمايد: نيست بنده‏اى كه به اوقات نماز و مواضع خورشيد (طلوع، زوال و غروب آفتاب را به جهت نماز) اهتمام داشته باشد مگر اين كه من ضمانت مى‏كنم برايش راحتى نزد مرگ را و بر طرف شدن غصه‏ها و اندوه‏ها و رستگارى از آتش را (7)
همچنين از رسول خدا(ص) رسيده كه مى‏فرمايد: تا انسان مواظب نمازهاى پنج‏گانه در اوقاتش مى‏باشد، شيطان از او بر كنار است، پس وقتى آن را ضايع ساخت (نمازها را در اوقاتش نخواند) شيطان بر او جرات نموده او را به گناهان بزرگ وا مى‏دارد(8) و نيز رسول خدا (ص) در پاسخ اين مسعود كه از دوست داشتنى‏ترين كارها نزد خداوند پرسيد، فرمود: نماز در وقتش‏(9) حضرت صادق (عليه السلام) مى‏فرمايد: شيعيان ما را نزد نماز بيازماييد كه در محافظت بر نمازها چگونه‏اند(10) يعنى اگر راستى شيعه اهل بيت هستند، بايد در محافظت بر نمازها به خصوص در اول وقت، شباهتى با ايشان داشته باشد.

3- سئل معوية بن وهب ابا عبدالله (عليه السلام) عن أفضل ما يتقرب به العباد الى ربهم فقال ما أعلم شيئا بعد المعرفة أفضل من هذه الصلوة الاترى ان العبد الصالح عيسى بن مريم عليهاالسلام عن أفضل الأعمال قال: و أوصانى بالصلوة (سفينة البحار: 2/ 42)
4- سئل النبى (ص) عن أفضل الاعمال قال: الصلوة لاول وقتها (سفينة البحار: 2 / 42)
5-حفظوا على الصلوات و الصلوةالوسطى بقره: 238
6- اقم الصلوة لد لوك الشمس الى غسق اليل و قران الفجر ان قراءن الفجر كان مشهودا
7- عنه(ص)ما من عبد اهم بمو اقيت الصلواة و مواضع شمس الا ضمنت له الروح عند الموت و انقطاع الهموم و الا حزان و االنجاة من النار (سفينة البحار:2/43)
8- عنه (ص) قال لا يزال الشيطان هائبا لابن آدم ذعرا منه ما صلى الصلواة الخمس لوقتهن فاذا ضيعهن اجترء عليه فاد خله فى العضاعم (سفينة البحار: 2/43)
9- اابن مسعود قال سئلت رسول الله (ص)اى الا عمال احب الى الله عز وجل قال الصلواة لوقتها (سفينة البحار: 2/43 )
10- قال ابو عبد الله (عليه السلام) امتحنوا شيعتنا عند مواقيت الصلوة كيف محافظعهم عليها(سفينة البحار:2/44)


ادامه مطلب


[ جمعه 17 اردیبهشت 1395  ] [ 5:35 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

پيشگوئى

پيشگوئى

http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2/25070836564117798191_thumb.png

خدا رحمت كند ((استاد حسين مشكل گشا)) را، ايشان يكى از مردان خدا بود. نجّار بود. واين اواخر كلبندى چينى هاى شكسته را بهم وصل مى كرد. او مرد بزرگوارى بود كه خدمت آقا ((امام زمان )) عليه السّلام رسيده بود.
ايشان مى فرمود: آن وقتى كه در اهواز كارمى كردم آنجا خيلى كم كسى نماز مى خواند و وقتى كسى را مى ديدم نماز مى خواند خوشحال مى شدم .
يك روز همين طور كه روى چوب بست بودم ، ديدم يك مردى يك چيزى مثل گونى پوشيده و داخل در شط شد و خودش را شست . بعد آمد جاى مسحش را خشكاند، بعد وضوگرفت و ايستاد نماز، من خيلى از اين خوشم آمد. گفتم : خدا كند اين با من رفيق شود.
يك شب آمد گفت : استاد. گفتم : بله . گفت : من يك قدرى از اين چوب ها را ببرم آتش روشن كنم گرم شوم ؟ گفتم : ببر. دوباره شب ديگر آمد، گفتم : اگر بخواهى مى توانى پيش من بيايى .
گفت : اى استاد من كجا شما كجا. شما استاد هستى من رعيت بى چيز با هم جور در نمى آيد. گفتم : اين حرفها را نزن ((ما همه بنده خدا هستيم و با هم فرق نمى كنيم )) بيا پيش من .
گفت : من سه تومان به اين بقاله بدهكارم . گفتم : برو به بقاله بگو بدهكارى شما را پاى مشكل گشا بنويسد. خلاصه بعد از آن آمد پهلوى من .
نزديك ((ماه مبارك رمضان )) كه شد، گفت : استاد من روزه مى گيرم اگر شما روزه نگيرى رفاقتمان نمى شود. گفتم : نه من هم روزه مى گيرم ، يك مّدتى كه با من بود. يكى از اين شبها يك نامه از اصفهان آمد كه بچه ات گلويش درد مى كند، من وقتى خواندم ناراحت شدم . گفت : استاد ناراحت نشو بچه ات گلويش خوب شد.
گفتم : تو از كجا مى دانى ؟ گفت : انشاءالله گلويش خوب شد. حالا اين هفته نامه مى آيد مى گويند كه گلويش خوب شد. گفت : اتفاقا يك نامه آمد و گفتند: گلويش خوب شد.
اين بنده خدا ((سيد آقا)) مريض شد و ماه مبارك چند روز روزه گرفت ، مرضش شديدتر شد. هركارى كردم كه روزه ات رابخور روزه اش رانخورد. هى مى گفت : استاد اگر مى خواهى رفيق داشته باشى كارى بامن نداشته باش فقط افطار كه شد بنشين و براى من جگاره سيگار تا سحر بپيچ ، و اين تا سحر جگاره مى كشيد و سحر و افطار يك آب جوش مى خورد و تبش ‍ شدّت داشت و هر كارى كردم كه دكتر برايت بياورم بيا ببرمت دكتر. گفت : خير.
يك روز از بس اين تب داشت كه آن طرف نفس مى كشيد اينجا من مى سوختم ، اوقات من تلخ شد گفتم : بابا آن كسى كه روزه را واجب كرده همان هم دستور داده وقتى مريض هستى روزه ات را بخور. و دكتر برو. گفت : خير استاد من امروز خوب مى شوم شما برو سر كارت . من با خودم گفتم ؛ اين يك ساعت ديگر مى ميرد، سر كار رفتم اما چشم براه بودم تا شب خبرى نشد، شب كه آمدم ديدم اينجا را جارو كرده و آب پاشيده پِرمز را روشن كرده آب جوش آورده حالش بسيار خوب است .
گفت : استاد نگفتم من امشب خوب مى شوم .
بعد از ماه مبارك رمضان يك روز صبح به من گفت : استاد. گفتم : بله . گفت : امروز پالتوات را بردار عصر باران مى آيد. گفتم : تو از كجا مى دانى فقط خدا مى داند كى باران مى آيد. گفت : باران مى آيد پالتوت را بردار. به او اعتنا نكردم و رفتم سر كارم تا عصر شد يك گله ابر آمد بالا سرم تا آمدم از روى چوب بست پائين بيايم تمام لباسهايم خيس شد، وقتى پايين آمدم ديدم اين ((سيد آقا)) پالتوى مرا آورد و گفت : استاد سرما را خوردى حالا بگير بپوش وقتى آمديم توى منزل . گفتم : سيد آقا تو از كجا خبر اينها را دارى ؟!
گفت : اى استاد من مى دانم فردا چطور مى شود.
بعد متوجه شدم همه اينها بر اثر تقوى و اخلاص و بندگى خداست كه اين بنده خدا داشت .

منبع:داستان هايى از مردان خدا (علی میرخلف زاده)


ادامه مطلب


[ جمعه 17 اردیبهشت 1395  ] [ 5:27 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

آیا می دانید معنای صلوات بر پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) چیست ؟

يزيد بن حسن گويد : حضرت امام موسى بن جعفر عليهما السلام برايم چنين گفت: كه پدرم امام صادق عليه السلام فرمود: شخصى كه بر پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) صلوات مى ‏فرستد مفهومش آن است كه من بر سر پيمان خود باقى هستم، و به «بلى» كه در عالم «ذَرّ» به سؤال أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ ( آيا من پروردگار شما نيستم- اعراف ۷: ۱۷۲) گفته‏ ام وفا دارم.
معانی الاخبار ، النص ص ۱۱۶

 


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 16 اردیبهشت 1395  ] [ 6:16 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]