از ميان رفتن بديها با نماز
از ميان رفتن بديها با نماز
قرآن :
«و در دو طرف روز (اوّل و آخر آن) و نخستين ساعات شب نماز بر پا دار، زيرا خوبيها ، بديها را از ميان مى برد. اين پندى براى پندگيرندگان است.»
1 ـ ابو عثمان: با سلمان زير درختى بوديم كه شاخه خشكى را از آن گرفته وتكان داد، تا اينكه برگهايش ريخت و گفت: آيا نمى پرسى چرا اينگونه مى كنم؟ گفتم: چراكردى؟ گفت: پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله برايم اينگونه كرد و سپس فرمود: همانا مسلمان هر گاه وضويى نيكو گرفت و نمازهاى پنجگانه را خواند، گناهانش مى ريزد همانگونه كه اين برگها ريخت. سپس گفت: «و در دو طرف روز (اوّل و آخر آن) و نخستين ساعات شب نماز بر پا دار، زيرا خوبيها ، بديها را از ميان مى برد. اين پندى براى پندگيرندگان است».
2 ـ ابن مسعود: مردى از زنى بوسه اى ربوده بود . پس نزد پيامبر آمد و به او خبر داد. سپس خداوند اين آيه را فرو فرستاد: «و در دو طرف روز (اوّل و آخر آن) و نخستين ساعات شب نماز بر پا دار ؛ زيرا خوبيها ، بديها را از ميان مى برد». پس آن مرد گفت: اى پيامبر خدا، آيا اين مخصوص من است؟ فرمود: براى همه امّتم، تمام آنان.
3 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : نمازها، پوشاننده آنچه در ميان آن هاست، مى باشند ؛ چون خداوند جلّ جلاله گفته است: «همانا خوبيها، بديها را از ميان مى برند»[1].
4 ـ ابو ايّوب انصارى: پيامبر همواره مى گفت: هر نماز، خطاهاى پيش از خود را مى زدايد.
5 ـ ابوذر: عرض كردم: اى پيامبر خدا، توبه مردى كه دروغ عمدى بگويد چيست؟ فرمود: استغفار و نمازهاى پنجگانه، كه آن را مى شويد.
6 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : هر كس وضو بگيرد آنگونه كه فرمان داده شده و نماز بخواند آنگونه كه فرمان يافته، هر چه پيشتر كرده، آمرزيده مى شود.
7 ـ نمازهاى پنجگانه ونمازجمعه تا جمعه، پوشاننده آنچه درميان آن هاست، مى باشند تا آنگاه كه گناهان بزرگ را در بر نگيرد.
8 ـ همانا مسلمان نماز مى گزارد در حالى كه خطاهايش بر سرش نهاده شده است . پس هرگاه سجده مى كند فرو مى ريزد و از نماز فارغ مى شود ، در حالى كه خطاهايش ريخته است.
9 ـ هيچگاه دو فرشته نگهبان، نماز انسان را با نماز ديگرش به سوى خدا نمى برند ، جز اينكه خداى تبارك و تعالى (به آن دو فرشته) مى گويد: شما را گواه مى گيرم كه ميان آن دو نماز را بر بنده ام آمرزيدم.
10 ـ همانا گناهان بنده مسلمان در حال نمازِ خالصانه فرو مى ريزد ، همانگونه كه اين برگ از اين درخت فرو مى ريزد.
11 ـ هر گاه يكى از شما وضويى نيكو بگيرد و فقط براى نماز به مسجد بيايد، هيچ گامى بر نمى دارد ، جز اينكه خداوند در برابر آن ، او را يك درجه بالا مى برد و خطايى را از او مى زدايد.
12 ـ وقت هيچ نمازى در نمى رسد ، جز اينكه فرشته اى در پيشگاه خداوند فرياد بر مى آورد: اى مردم، برخيزيد و به سوى آتشهايى كه بر پشت خود افروخته، برويد و با نمازهايتان آن ها را خاموش سازيد.
13 ـ در وقت هر نماز، مناديى بر مى خيزد و مى گويد: اى پسران آدم، برخيزيد و آنچه را بر خود افروخته ايد، خاموش كنيد . پس بر مى خيزند و طهارت مى سازند و خطاهاى پيش رويشان فرو مى ريزد و نماز مى خوانند و آنچه در ميان آن دو بوده آمرزيده مى شود . سپس در اين ميان آتش مى افروزند (گناه مى كنند) پس هنگام نمازِ نخستين، فرياد بر مى آورد: اى فرزندان آدم، برخيزيد و آنچه بر خود افروخته ايد، خاموش كنيد . پس بر مى خيزند، طهارت مى سازند و نماز مى خوانند و آنچه در ميان آن دو بوده ، آمرزيده مى شود و هنگام نماز عصر، همينگونه است و نيز هنگام نماز مغرب و نماز عشاء. پس در حالى كه آمرزيده شده اند، به خواب مى روند.
14 ـ مى سوزيد، پس هنگامى كه نماز صبح مى خوانيد بر آن آب مى ريزيد . سپس مى سوزيد و مى سوزيد ، پس هنگامى كه نماز ظهر مى خوانيد بر آن آب مى ريزيد. سپس مى سوزيد و مى سوزيد ، پس هنگامى كه نماز عصر مى خوانيد بر آن آب مى ريزيد. سپس مى سوزيد و مى سوزيد، پس هنگامى كه نماز مغرب مى خوانيد بر آن آب مى ريزيد . سپس مى سوزيد و مى سوزيد، پس هنگامى كه نماز عشاء مى خوانيد بر آن آب مى ريزيد. سپس مى خوابيد و بر شما چيزى نوشته نمى شود تا اينكه بيدار شويد.
15 ـ در بيان پاداش نماز ـ : هنگامى كه به نماز مى ايستى و رو به قبله مى كنى و (سوره) حمد را و هر سوره اى كه مى توانى مى خوانى، سپس خم مى شوى وركوع وسجود را تمام به جا مى آورى و تشهد و سلام مى گويى ، همه گناهانت از نمازى كه آوردى تا نماز پس از آن ، آمرزيده مى شود . اين است آنچه در نمازت به دست مى آورى.
16 ـ قطب راوندى: پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله مردى را ديد كه مى گويد: خدايا ، مرا بيامرز و نمى بينم كه بيامرزى. پس حضرت به او فرمود: چرا بدگمانى؟ گفت: چون من در دوران جاهليت و اسلام گناه كرده ام. حضرت فرمود: اما گناهانى كه در جاهليت كرده اى، ايمان آن ها را زدود و آنچه در اسلام انجام داده اى، نماز تا نماز ، كفاره ميان آن دوست.
17 ـ امام علىّ عليه السّلام : هر كس نماز را با آگاهى از حقيقتش به جا بياورد آمرزيده مى شود.
18 ـ گناهى كه مهلت يابم پس از آن دو ركعت نماز بخوانم، مرا انديشناك نمى كند.
(1) در دعائم الاسلام چنين آمده است: «پوشاننده آنچه در ميان آن هاست ، تا آنگاه كه از گناهان بزرگ دورى گزيند...».
سبطین
ادامه مطلب
آثار نماز نخواندن
آثار نماز نخواندن
خشم خداى متعال
1 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : هر كس نمازى را نخواند، خداوند را مى بيند كه بر او خشمناك است.
تباه شدن عمل
2 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : هر كس نماز را از روى قصد ترك كند، خداوند عملش را تباه مى كند[1].
3 ـ زراره: از امام صادق درباره اين گفته خداى جلّ جلاله پرسيدم : «هر كس به (اركان) ايمان كفر ورزد، بى گمان عملش تباه است» ، فرمود: ترك كردن كارى كه بدان اقرار دارد كه از آن جمله، ترك نماز بى هيچ بيمارى و گرفتارى است.
كفر
4 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : هركس نماز را عمداً ترك كند، آشكارا كفر ورزيده است[2].
5 ـ پيمان ميان ما و آنان، نماز است . پس هر كس آن را ترك كند ، كافر شده است.
6 ـ كسى كه نماز نمى گزارد، دين ندارد.
7 ـ كسى كه نماز نمى گزارد، بهره اى از دين ندارد[3].
8 ـ (مرز) ميان كفر و ايمان ، جز ترك نماز نيست.
9 ـ (مرز) ميان بنده و كفر، ترك نماز است.
10 ـ هركس نماز را ترك كند و به پاداش آن اميد نورزد و از عذابش نهراسد، اهميت نمى دهم كه يهودى، مسيحى و يا مجوس بميرد.
11 ـ ميان مسلمان و كفر ، جز اين نيست كه نماز واجب را از روى قصد ترك كند و يا به جهت سبك شمردن آن را نخواند.
12 ـ امام صادق عليه السّلام : مردى نزد پيامبر آمد و گفت: اى پيامبر خدا، مرا سفارش كن. فرمود: نماز را از روى قصد وامگذار كه هر كس آن را از روى قصد ترك كند، دين اسلام از او وا رهيده است. (مسلمان نيست)[4].
13 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله ـ در سفارش به معاذ ـ : هرگز نماز واجب را از روى قصد ترك مكن ، كه هر كس نماز واجب را از روى قصد ترك كند، خداوند تعهدى دربرابر او ندارد[5].
14 ـ امام صادق عليه السّلام ـ به كسى كه از گناهان بزرگ پرسيده بود ـ فرمود: ترك كردن نماز از روى قصد يا هر آنچه خداى جلّ جلاله واجب كرده است؛ زيرا پيامبرخدا صلّى الله عليه و آله فرمود: هر كس نماز را از روى قصد ترك كند ، از پيمان خداوند جلّ جلاله و پيمان پيامبرش ، بيرون رفته است.
15 ـ امام علىّ عليه السّلام : تفاوت ميان مؤمن و كافر، نماز است . پس هر كس آن را ترك كند و ادعاى ايمان كند، عملش او را تكذيب مى كند و گواهى از خودش بر خود اوست.
16 ـ امام صادق عليه السّلام ـ در پاسخ به اين پرسش : چگونه زناكار را كافر نمى ناميد و ترك كننده نماز را كافر مى ناميد و دليل آن چيست؟ ـ فرمود: چون زناكار و مانند آن، به جهت غلبه شهوت آن را انجام مى دهد و ترك كننده نماز فقط از روى سبك شمردن ، آن را ترك مى كند.
--------------------------------------------------------------------------------
(1) در صحيح بخارى وسنن نسايى ومسندابن حنبل چنين آمده است: «هركس نماز عصر را ترك كند...».
(2) در عوالى اللآلى قيد «آشكارا» نيست.
(3) متن دعائم الاسلام چنين است: «كسى كه نماز را ترك كند نصيبى از اسلام ندارد».
(4) در الترغيب و الترهيب چنين آمده است: «از روى قصد نماز را ترك مكنيد، كه هر كس آن را از روى قصد ترك كند، از دين خارج شده است».
(5) در المستدرك على الصحيحين در انتهاى حديث افزوده است : «و پيامبرش نيز تعهدى ندارد».
ادامه مطلب
آثار و فوايد دعا
آثار و فوايد دعا
عبادات بايد با نيت تقرب به خدا به جا آورده شود و دعا كه از برترين عبادتهاست تنها با همين نيت بايد انجام گيرد. همچون اولياي خاص الهي كه تسليم محض اوامر او هستند و از آن جهت دعا ميكنند كه اطاعت حق تعالي است و لذا دعايشان اجابت بشود يا نه، راضي هستند. هرچند آنان از دعا جز تقرب، چيزي نمي خواهند، اما خود دعا داراي آثار و فوايدي است كه هر دعاكنندهاي از آن بهرهمند خواهد شد، البته در صورتي كه آداب و شرايط آن را رعايت كند.
در اين مقاله با توجه به روايات به برخي از فوايد دعا اشاره مي كنيم:
1. كسب معرفت: از شرايط دعا، به دست آوردن معرفت لازم براي شناخت خود و خداست. اينكه انسان بداند فقير محض است و در همه چيز محتاج خداست و خداوند بينياز از ديگران و برآورنده نياز ديگران است و بداند كه هيچ چيزي بدون اراده خداوند واقع نميشود و هرچه را او اراده كند بيدرنگ محقق ميشود. »انما امره اذا اراد شيئا ان يقول له كن فيكون« [1] با اين معرفت انسان با تمام وجود و با اخلاص دعا خواهد كرد و همين باعث اجابت آن ميشود. امام صادق ـ عليه السّلام ـ در بيان آيه «فليستجيبوا لي و ليؤمنوا بي» ميفرمايند: » يعني مردم بدانند كه خداوند قادر است هر آنچه را بخواهند به آنان عطا كند.«[2] و وقتي از آن حضرت درباره علت عدم استجابت دعا پرسيدند، فرمود: » چون شما كسي را ميخوانيد كه او را نميشناسيد.«[3]
2. آرامش رواني: گاهي انسان در زندگي روزمره خود گرفتار مشكلاتي ميشود كه بر طرف كردن آن از توانش خارج است. و » وارد آمدن فشار براي انجام كارهايي فراتر از توانمنديهاي آدمي در وي اضطراب ايجاد ميكند و اين اضطراب را نميتواند مدت درازي تحمل كند.«[4] بهترين راه حل براي از بين بردن اضطراب و به دست آوردن آرامش، دعا و راز و نياز با خداست چرا كه دعا برقراري ارتباط بنده با خداست. خدايي كه بر هر كاري تواناست. اين ارتباط انسان را اميدوار و دلگرم به قدرتي برتر ميكند كه اگر صلاح بداند به راحتي آن فشارها و سختيها را برطرف ميكند.
3. خودسازي: برقراري ارتباط با خداوند و با او به راز و نياز پرداختن در صورتي امكانپذير است كه اعمال او خلاف خواست پروردگار نباشد. قرآن كريم ميفرمايد: » خداوند دعاي كساني را اجابت ميكند كه ايمان داشته باشند و عمل صالح انجام دهند« (شوري، 26) پس سخن گفتن با خدا و طلب حاجت از او، دلي پاك و عملي صالح لازم دارد. چنانكه حضرت علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند:» پرهيزگار باشيد و اعمالتان را صالح و درونتان را براي خدا خالص كنيد تا خداوند دعايتان را اجابت كند.[5]« و چون شرط به اجابت رسيدن دعا، ترك گناه است، كسي كه حقيقتا درخواستي از خدا دارد، مراقب اعمال و رفتار خود خواهد بود.
4. از بين بردن خودخواهي: براي استجابت دعا بهتر است انسان اول براي ديگران دعا كند سپس براي خود. چنانكه امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: » هر كس چهل مؤمن را قبل از خود دعا كند، دعايش مستجاب ميشود.«[6] همچنين پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ ميفرمايند:» وقتي كسي از شما دعا ميكند آن را عموميت دهد - و براي ديگران هم دعا كند - چرا كه باعث اجابت دعاست.«[7] طلب خير براي ديگران در واقع مبارزه دروني با انحصار طلبي و خودخواهي است.
5. نجات از دوزخ: رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ ميفرمايند: » در قيامت امر ميشود عدهاي را به جهنم ببرند ، خداوند به مالك جهنم ميفرمايد: به آتش بگو پاهايشان را نسوزاند چونكه با آن به مساجد ميرفتند، صورتشان را نسوزاند به خاطر وضو گرفتنشان و دستهايشان را نسوزاند چون هنگام دعا دستها را بالا ميگرفتند...»[8]
6. تشويق به فعاليت: امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: » دعاي چهار نفر اجابت نميشود: يكي از آنها كسي است كه در خانه بنشيند و از خدا روزي طلب كند.[9]« و حضرت علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: » دعا كننده بدون عمل مانند تيرانداز بدون كمان است كه هيچ گاه دعاي او به اجابت نمي رسد.[10] كسي كه واقعا ميخواهد دعا كند بايد حداكثر شرايط اجابت آن را رعايت كند. يكي از آن شرايط كار همراه دعاست.
7. محبوبيت نزد خدا: انجام هر عبادتي انسان را محبوب درگاه حق تعالي ميكند و دعا يكي از آن عبادات و بلكه افضل آن است. خداوند در قرآن كريم از حضرت ابراهيم به خاطر دعاكردنش تعريف و تمجيد ميكند.
» ان ابراهيم لحليم اوّاه منيب«(هود/75) امام باقر ـ عليه السّلام ـ در بيان اين آيه ميفرمايند:» اواه كسي است كه بسيار دعا ميكند.[11]«
8. جلب روزي: خداوند روزي دهنده تمام مخلوقات است اما با دعا ميتوان نعمتهاي بيشتر و بهتري به سوي خود جلب كرد. پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ ميفرمايند: »رزق و روزي به عدد قطرات باران از آسمان بر زمين نازل ميشود تا هر كس به اندازه خود دريافت كند، لكن خداوند زياده دهنده است پس از فضل خداوند نعمتهاي بيشتري درخواست كنيد.[12]
9. دفع بلا: امام سجاد ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: » دعا و بلا با هم هستند تا روز قيامت و دعا بلا را دفع ميكند حتي در حاليكه نزول بلا قطعي شده باشد.«[13] و حضرت علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: » امواج بلا را با دعا دفع كنيد.«[14]
10. تقويت روحيه احساس مسئوليت نسبت به جامعه: دين اسلام همه ابعاد زندگي اجتماعي و فردي انسان را مورد توجه قرار داده است. همه افراد را نسبت به يكديگر و جامعه مسئول ميداند و اين مسئوليت را در قالب امر به معروف و نهي از منكر به عنوان يكي از فروع دين واجب كرده است و يكي از شرايط استجابت دعا را اين وظيفه ميداند. اميرمؤمنان ميفرمايند:» امر به معروف و نهي از منكر كنيد تا خداوند دعايتان را مستجاب كند.[15]« و همچنين در وصيت خود به فرزندانش ميفرمايد:» امر به معروف و نهي از منكر را ترك نكنيد، مبادا خداوند اشرار امت را بر شما مسلط كند، بعد شما هرچه دعا كنيد، اجابت نشود.[16]«
11. شفاي دردها: امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: »دعا كنيد چرا كه دعا شفا دهنده دردهاست[17]«
12. به دست آوردن منزلت نزد خدا: امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: »نزد خداوند متعال، مقام و منزلتي هست كه كسي به آن نميرسد مگر با درخواست و دعا[18]«.
____________________________
[1]. يس/82
[2] . علامه مجلسي، بحارالانوار، ج 93، ص 323.
[3]. علامه مجلسي، بحار الانوار، ج 93، ص 368.
[4]. ريچارد/تكينسون، روانشناسي هيلگارد، ج 2، ص 152.
[5]. شيخ حر عاملي، مستدرك الوسايل، ج 5، ص 269.
[6]. شيخ كليني، كافي، ج 2، ص 509.
[7]. همان، ص 487.
[8]. ابن ابي جمهور احسائي، عوالي اللآلي، ج 1، ص 360.
[9]. شيخ كليني، كافي، ج 2، ص 511.
[10]. نهج البلاغه، ص 534.
[11]. علامه مجلسي، بحارالانوار، ج 9، ص 293.
[12]. همان، ص 289.
[13]. شيخ كليني، كافي، ج 2، ص 469.
[14]. نهج البلاغه، ص 495، كلمات قصار 146.
[15]. شيخ حد عاملي، مستدرك الوسايل، ج 5، ص 266.
[16]. نهج البلاغه، نامه 47.
[17]. شيخ كليني، كافي، ج 2، ص 470.
[18]. همان، ص 466.
ادامه مطلب
مستحبات و مكروهات ركوع
مستحبات و مكروهات ركوع
1 - مستحب است كه ذكر ركوع ، سه ، پنج يا هفت مرتبه و يا بيشتر قرائت شود(233).
2 - كسى كه نمى تواند ايستاده يا نشسته ركوع كند و تنها مى تواند در حال نشسته ، كمى خم شود يا در حال ايستاده با سر اشاره كند، احتياط مستحب آن است كه بعد از نمازى كه براى ركوع آن با سر اشاره كند نماز ديگرى هم بخواند و هنگام ركوع ، بنشيند و هر قدر مى تواند براى ركوع خم شود(234).
3 - مستحب است كه نمازگزار قبل از ركوع ، در حالى كه راست ايستاده تكبير بگويد(235).
4 - مستحب است هنگام ركوع ، زانوها به عقب داده شود و پشت صاف نگهداشته شود؛ گردن نيز كشيده و مساوى پشت باشد(236).
5 - مستحب است كه انسان هنگام ركوع ،بين دو قدم خود را نگاه كند(237).
6 - مستحب است كه هنگام ركوع ، پيش از ذكر يا بعد از آن صلوات فرستاده شود.
7 - مستحب است كه نمازگزار بعد از ركوع هنگامى كه برخاست و راست ايستاد، در حال آرامى بدن بگويد: ((سمع اللّه لمن حمده ))(238).
8 - مستحب است كه زنها در ركوع ، دست را از زانو بالاتر بگذارند و زانوها را به عقب ندهند(239).
9 - مستحب است كه انسان پيش از گذاشتن دست چپ بر زانوى چپ ، دست راست را بر زانوى راست بگذارد(240).
10 - مستحب است كه نمازگزار در هنگام ركوع ، انگشتان كف دست خود را از هم باز كرده و آنها را از زانوهاى خود پر كند(241).
11 - مستحب است كه پيش از گفتن ذكر ركوع ، دعاى وارده خوانده شود(242).
12 - مستحب است كه نمازگزار در حالت ركوع ، آرنج ها را باز كند(243).
13 - مكروه است كه نمازگزار در حال ركوع ، سر را به زير انداخته و دستها را به پهلو بچسباند و يا دستها را در بين دو زانوى خود قرار دهد(244).
14 - مكروه است كه نمازگزار در حال ركوع ، دو دست خود را زير جامه هاى خود پنهان كند(245).
سبطین
ادامه مطلب