آموزش نماز مسئوليّت والدين است

آموزش نماز مسئوليّت والدين است

http://file.tebyan.net/a433b6090c/51954691602546246741_thumb.png

تعليم نماز در روايات از وظايف مهمّ والدين است. والدين بايد فرزندان خود را از سه سالگى با بيان كلماتى از قبيل «لااله الا اللَّه» آشنا كنند و كم كم او را آماده نماز نمايند.
خداوند به پيامبر مى فرمايد: «وامر اهلك بالصلوة و اصطبر عليها»  به اهل خود فرمان نماز بده وپشتكار داشته باش.
قرآن در ستايش حضرت ابراهيم مى فرمايد: «و كان يأمر اهله بالصلوة» او اهل خود را به نماز فرمان مى داد.
لقمان هم به فرزندش سفارش نماز مى كرد: «يابنّى اقم الصلوة»
عواقب اعراض از ياد خدا و نماز
نماز ذكر خداست وكسى كه از ذكر خداوند اعراض كند زندگى نكبت بارى دارد: «مَن اعرض عن ذكرى فانّ له معيشة ضنكا»
ممكن است بگوئيد بسيارى اهل نماز نيستند ولى زندگى خوبى دارند، ولى بايد به درون آنها سرى زد تا ببينيم آيا صفا وآرامش لازم را دارند يا نه؟ در مشكلاتى كه براى آنها پيش مى آيد چقدر دستپاچه مى شوند و خودشان را مى بازند؟ باقى انسان ها را با چه ديدى مى نگرند؟ تقوى و عدالت چه جايگاهى نزدشان دارد؟ روحشان به چه چيز وابسته است؟ به آينده خود چقدر اطمينان دارند؟ اضطراب وهيجان هاى روانى، تزلزل خانوادگى، ضعف اعصاب، بدگمانى، احساس غربت و تنهايى از درون، فساد و فحشا، آمار جنايت، فرار فرزندان از خانه، بالا بودن آمار طلاق، خودباختگى، ترس و... در جامعه بى نماز بيشتر است يا با نماز؟
نماز و توكّل
در نماز بارها آيه مباركه «بسم اللَّه الرحمن الرحيم» را بر زبان جارى و به خود تلقين مى كنيم.
حرف «باء» در بسم اللَّه رمز استمداد و توكّل است،
با ياد او شروع كردن نشانه آن است كه تنها از قدرت او كمك بگيريم و به او توكّل كنيم.
ياد او نشانه مهر او و عشق به اوست.
نماز و روح بزرگ
انسان در نماز خداوندى را حمد و سپاس مى كند كه خالق تمام هستى است. سرچشمه تمام رحمت ها و بركات است. مالك روز قيامت است.
كسى كه حمد و ثناى خود را نثار اين وجود مقدّس با اين خصوصيات مى كند هرگز حاضر نيست براى هر چيز پست و جزئى و در برابر هر قدرت ناچيزى ستايش كند.
زبانى كه ثناگوى خالق هستى شد، ديگر تن به ثناگويى هر نالايقى نمى دهد. فراموش نكنيم كه امام حسين عليه السلام فرمود: كسى كه وصل به پيامبر صلى الله عليه وآله باشد و از دامن زهراعليها السلام برخاسته باشد، بيعت يزيد را نخواهد پذيرفت.
آرى ... ستايش او نه ديگران،
ثناى او نه طاغوت ها،
ثناى او براى ربّ العالمين بودنش،
الرّحمن الرّحيم بودنش،
مالك يوم الّدين بودنش،
ديگران چه و كه هستند و چه قدرتى دارند كه من ثناگوى آنها باشم؟ به خصوص كه مسلمان مى داند اگر ظالمى ستايش شود عرش خداوند به لرزه در مى آيد.
بنابراين ثناى او، آنچنان روح بزرگى به ما مى دهد كه ديگر حاضر به ثناى ديگران نمى شويم و اين روح بزرگ را از نماز و حمد مى توان تحصيل كرد.
حيف كه ما با توجّه نماز نخوانديم و مزه نماز را نچشيديم.
نماز و الگوپذيرى
در نماز با گفتن «صراط الذين انعمت عليهم» از خداوند مى خواهيم كه الگوى ما را كسانى قرار بده كه مورد لطف تو هستند، تو را شناختند و به تو عشق ورزيدند، در راه تو گام برداشته و استقامت كردند و از تو جدا نشدند.
بر اساس آيه 69 سوره نساء كسانى كه خداوند به آنها نعمت داده، عبارتند از: انبيا و شهدا و صديّقين و صالحان.
آرى نعمت واقعى همان ايمان و ارتباط با خداوند و گام در راه رضاى او برداشتن و در راه او فدا شدن است. نعمت هاى مادّى نصيب حيوانات هم مى شود «متاعاً لكم ولانعامكم» مقام معنوى است كه به انسان ارزش مى دهد.
نماز همراه با آگاهى
قرآن درباره تسبيح ونماز ساكنان آسمان ها وپرندگان مى فرمايد:
«كل قد علم صلواته و تسبيحه» نماز آنها آگاهانه است.
ولى در جاى ديگر خطاب به انسان ها مى فرمايد:
«لاتقربوا الصلوة و انتم سُكارى حتّى تعلموا ما تقولون» در حال مستى نماز نخوانيد تا بدانيد چه مى گوئيد.
به همين دليل در روايات آمده است:
عبادت عالم از عابد بهتر است.
در اسلام به تجّار سفارش شده: «الفقه ثم المَتجَر»  اوّل مسائل حلال و حرام را فرا گيريد بعد به سراغ تجارت برويد. در آموزش نماز هم بايد سعى كنيم اسرار نماز را به نسل نو تعليم دهيم تا آگاهانه براى نماز قيام كنند.
نماز و جهاد
دستورات اسلام از يكديگر جدا نيست ولذا قرآن مى فرمايد: «لاتصلّ على احد منهم مات ابداً ولا تقم على قبره» به جنازه فراريان از جبهه نماز نخوانيد:
فراموش نمى كنم در ايّام دفاع مقدّس، جوانى وصيّت كرد كه اگر من شهيد شدم مرا دفن نكنيد مگر آن دو دسته اى كه با هم قهرند، آشتى كنند و اين جوان از خون مقدّس خودش به نفع اصلاح ذات البين استفاده كرد، در حالى كه مى توانست بگويد اگر شهيد شدم راضى نيستم فلان شخص يا گروه به تشييع جنازه من بيايد و بدينوسيله آتش فتنه را بيشتر و كينه ها را عميق تر نمايد.
نماز و نياز
آنجا كه كار و تلاش بيشتر است نياز به نماز بيشتر است. انسان معمولاً در شب ها خواب است و فعّاليتى ندارد، از اين رو از عشاء تا صبح نمازى واجب نيست ولى نياز معنوى انسان در روز بيشتر است.
هوس ها، طاغوت ها، جلوه ها، حيله ها و تمام پرتگاه ها در روز جلوه ديگرى دارند و لذا اوّل روز و آخر روز بايد نماز خوانده شود وبراى وسط روز سفارش ويژه آمده است:
«اقم الصلوة طرفى النهار»
دو طرف روز (صبح و شب) نماز به پا دار.
«حافظوا على الصلوات و الصلوة الوسطى» 
نسبت به تمام نمازها به خصوص نماز ظهر حفاظت كنيد. و مثل منافقين گرمى هوا را بهانه ترك جماعت قرار ندهيد.
و از آنجا كه روزهاى جمعه و عيد ايّام فراغت است و معمولاً فساد در ايّام فراغت بيشتر به سراغ انسان مى آيد، سفارش به نماز جمعه و نماز عيد شده است.
شايد بخاطر لطافت و ظرافت بيشترى كه روح دختر دارد و غبار و فساد در روح هاى لطيف زودتر منعكس مى شود، نماز دختران از 9 سالگى شروع مى شود.
و هرگاه مشكل اضافه اى براى انسان پيش آمد سفارش به نماز بيشترى شده است. «واستعينوا بالصبر والصلوة»

منبع: سبطین

 


ادامه مطلب


[ چهارشنبه 8 اردیبهشت 1395  ] [ 5:34 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

آنجا كه خواب از مناجات بهتر است

آنجا كه خواب از مناجات بهتر است

http://file.tebyan.net/a433b6090c/79462229971364497195_thumb.jpg.png

روزى رسول اكرم‏صلى الله عليه وآله نماز صبح را با جماعت خواندند، ولى ديدند امروز على‏عليه السلام به مسجد نيامده است. حضرت، در خانه على رفتند و پرسيدند چرا او در جماعت شركت نكرده است؟!
فاطمه‏عليها السلام گفت: على ديشب تا صبح مناجات داشت و صبح از خستگى نمازش را در منزل خواند.
حضرت فرمود: به او بگوئيد به جاى مناجات طولانى مقدارى بخوابد ولى نماز جماعت صبح را از دست ندهد.
آرى، خوابى كه مقدّمه جماعت باشد، بهتر از مناجاتى است كه حال جماعت را از بين ببرد.
نماز در جلو چشم مردم نه در خفا
امام حسين عليه السلام روز دوّم محرم وارد كربلا و روز دهم شهيد شد. بنابراين مدّت اقامت حضرت هشت روز بود و مسافرى كه كمتر از ده روز بماند نمازش شكسته است.
نماز دو ركعتى دو دقيقه بيشتر طول نمى‏كشد، به خصوص در هنگام خطر، امام حسين عليه السلام نيز روز عاشورا بارها به خيمه‏ها رفت و آمد داشت و مى‏توانست نماز ظهرش را در خيمه بخواند، ولى بنا داشت در معركه بخواند. دو نفر از يارانش جلو نماز حضرت ايستادند و سى تير را به جان خريدند، ولى نماز آشكارا برگزار شد نه در خيمه.
آرى، به صحنه كشاندن نماز يك ارزش است. نبايد در هتل‏ها، شركت‏ها، پارك‏ها، فرودگاه‏ها، خيابان‏ها و رستوران‏ها، نمازخانه در گوشه باشد، بلكه بايد در بهترين مكان و در جلو چشم ديگران نماز اقامه شود، زيرا هر چه از جلوه دين كم شود، به جلوه فساد اضافه خواهد شد.
اگر كاسب‏ها اوّل وقت كنار مغازه خود اذان بگويند، مشتريان بد حجاب، خودشان را جمع‏تر خواهند كرد.
بانى، معمار ومهندس مسجد بايد اهل نمازباشد
در آيه هيجده سوره توبه مى‏خوانيم: «انّما يعمر مساجد اللَّه من آمن باللَّه واليوم الاخر و اقام الصلوة» فقط كسانى حقّ تعمير و آباد كردن مساجد را دارند كه علاوه بر داشتن ايمان به خدا و روز جزا، اهل اقامه نماز باشند.
نااهلان حقّ تعمير مساجد را ندارند، زيرا تعمير مسجد يك عنوان مقدّس است.
در حديث مى‏خوانيم: اگر ظالمى مسجد مى‏سازد شما به او كمك نكنيد.
تحريم شراب و قمار به خاطر حفظ نماز است
با اينكه شراب و قمار مفاسد جسمى، روحى و اجتماعى فراوانى بدنبال دارد، امّا قرآن درباره آثار اين دو مى‏فرمايد:
«و يصدّكم عن ذكراللَّه و عن الصلوة» اينها ميان شما كينه ايجاد مى‏كند و شما را از ياد خداوند و نماز باز مى‏دارد.
در اين آيه از ميان دهها خطر و ضررى كه شراب دارد، روى ضرر اجتماعى ومعنوى آن تكيه شده است. ضرر اجتماعى پيدا شدن كينه وضرر معنوى غفلت از ياد خدا و نماز.
توجّه به نماز فرزندان و ذرّيه
قرآن، دعاهاى بسيارى را از حضرت ابراهيم نقل نموده است. امّا تنها در دو مورد، آن حضرت براى نسل و ذرّيه‏اش دعا نموده است، يكى رهبرى امّت و ديگرى اقامه نماز، كه مى‏فرمايد: «ربّ اجعلنى مقيم الصلوة و من ذريّتى»
پروردگارا! من و ذريّه‏ام را از به پا دارندگان نماز قرار ده.
جالب اين است كه حضرت تنها به دعا قناعت نكرد و براى رسيدن به اين آرزو قيام و هجرت كرد، آوارگى‏هائى را به جان خريد تا نماز را به پا داشت.
اوّلين وظيفه حكومت اسلامى اقامه نماز است
«الّذين ان مكنّاهم فى الارض اقاموا الصلوة»
مسلمانان، آنانند كه چون قدرت را بدست گيرند اوّلين كارشان اقامه نماز است.
خدا نكند فكر مديرعامل ما فقط به سوددهى كارخانه و فكر دانشگاه ما پرورش متخصصّ وفكر دولت ما فقط توليد وتوزيع باشد، كه اوّلين وظيفه مسئولان حكومت اسلامى اقامه نماز است، هم با شركت خودشان و هم با تشويق همه جانبه مردم.
نماز تعطيلى ندارد
«و اوصانى بالصلوة والزكاة ما دمت حيّا»
هر يك از دستورات اسلامى ممكن است به دليلى تعطيل شود. مثلاً جهاد براى بيمار و نابينا واجب نيست، روزه بر مريض واجب نيست، خمس و زكات و حج، بر طبقه محروم واجب نيست، امّا تنها عبادتى كه بر همه افراد و اقشار جامعه از مرد و زن، فقير و غنى، سالم و بيمار واجب است، نماز است كه تا لحظه مرگ حتّى يك روز قابل تعطيل شدن نيست. (گرچه براى زن‏ها در هر ماه برنامه خاصّى وجود دارد)
نماز همراه با مردم‏دارى
«قولوا للناس حسنا و اقيموا الصلوة»
با مردم خوب سخن بگوييد و نماز را به پا داريد.
با سخن و برخورد خوب مى‏توانيم عملاً نماز را تبليغ كنيم و بدانيم كسانى كه با اخلاق و سيره پيامبر صلى الله عليه وآله مسلمان شده‏اند بيش از كسانى هستند كه با استدلال عقلى مسلمان شده‏اند.
حتّى با كفّارى كه انسان جدال و بحث مى‏كند، بايد به طور نيكو جدال كند، يعنى اوّل خوبى‏هاى آنان را بپذيرد و بعد نقطه نظرات خود را بيان كند.
نماز، اوّلين واجب بعد از ايمان به خدا
«الّذين يؤمنون بالغيب و يقيمون الصلوة»
در ابتداى قرآن و آغاز سوره بقره، بعد از ايمان به غيب كه شامل ايمان به خداوند و معاد و فرشتگان است، اوّلين اصل عملى كه مورد توجّه قرار گرفته، مسئله اقامه نماز است.
نماز، مقدّم بر كسب و كار
«رجال لا تلهيهم تجارة ولا بيع عن ذكر اللّه»
قرآن از كسانى كه هنگام اذان، كار و كسب را رها مى‏كنند ستايش كرده است.
به خصوص در روز جمعه سفارش شده كه معامله را رها كنيد: «و ذرواالبيع» وپس از پايان نماز جمعه، به سراغ كار و درآمد برويد: «فانتشروا فى الارض وابتغوا من فضل اللَّه»
رئيس جمهور شهيد ايران مرحوم رجائى مى‏فرمود: به نماز نگوئيد كار دارم، به كار بگوئيد نماز دارم.
مردم و نماز
با همه اهميّتى كه نماز در نزد خداوند و اوليا دارد، امّا برخورد مردم با آن متفاوت است:
الف: عدّه‏اى ايمان ندارند ونماز نمى‏خوانند: «فلا صدّق و لاصلّى»
ب: عدّه‏اى مانع نماز ديگران مى‏شوند: «ارايت الذى ينهى عبداً اذا صلّى»
در شأن نزول آيه آمده است كه ابوجهل تصميم گرفت هنگامى كه پيامبر براى نماز به سجده مى‏رود با لگد، گردن حضرت را در هم بشكند. مردم او را ديدند كه رفت ولى منصرف شد. گفتند: چرا چنين نكردى؟!
گفت: چون خواستم چنين كنم، خندقى از آتش ديدم كه در پيش روى من شعله‏ور شد.
ج: عدّه‏اى نماز را مسخره مى‏كنند: «و اذا ناديتم الى الصلوة اتخذوها هزواً»

منبع: سبطین

 


ادامه مطلب


[ چهارشنبه 8 اردیبهشت 1395  ] [ 5:32 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

آنچه پس از نماز مى سزد

آنچه پس از نماز مى سزد

http://file.tebyan.net/a433b6090c/60556744777880832420_thumb.jpg.png

سه بار تكبير گفتن
1 ـ امام باقر عليه السّلام : هنگامى كه سلام دادى، دستانت را سه بار به تكبير بلندكن.
2 ـ مفضّل بن عمر: به امام صادق عليه السّلام عرض كردم: به چه علت نمازگزار پس از سلام دادن، سه بار تكبير مى گويد و همراه آن دستانش را بلند مى كند؟ فرمود: چون پيامبر هنگام فتح مكّه نماز ظهر را با اصحابش نزد «حجر الاسود» خواند و هنگامى كه سلام داد، سه بار دستانش را به تكبير بلند كرد و گفت: هيچ خدايى جز خداوند نيست ، خداوند يگانه يگانه يگانه، به وعده اش وفاكرده، بنده اش را يارى رسانده ولشگرش را عزيز داشته و به تنهايى بر همه دسته ها غلبه نموده است. پس مالكيت براى او و سپاس مخصوص به اوست. زنده مى كند و مى ميراند و او بر همه كار تواناست.
سپس به اصحابش روى كرد و فرمود: اين تكبير ، در پى هر نماز واجب است و هر كس آن را پس از سلام دادن، انجام دهد و اين گفته را بگويد، شكر خداوند ـ يادش بلند باد ـ را كه به سبب تقويت اسلام و لشكر آن، بر او واجب شده، به جا آورده است.
آية الكرسى خواندن
3 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : اى علىّ، پيوسته در پى نماز واجب، «آية الكرسى» را بخوان كه جز پيامبر، درستكار و شهيد بر آن مواظبت نمى ورزد.
4 ـ كسى كه در پى هر نماز واجب «آية الكرسى» بخواند، تنها فاصله ميان او تا درآمدن به بهشت، مرگ است.
5 ـ آن كه در پى نماز واجب، «آية الكرسى» بخواند، تا نماز ديگر در پناه خداست.
سوره توحيد خواندن
6 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : هر كس سوره توحيد را ده مرتبه در پى هر نماز واجب بخواند، خداوند حوريه هاى بهشتى را به همسريش در مى آورد[1].
7 ـ امام صادق عليه السّلام : هر كس به خدا و روز آخرت ايمان دارد، «قل هو الله احد» خواندن را در پى نماز واجب وانگذارد كه هر كس آن را بخواند، خداوند خير دنيا و آخرت را برايش فراهم مى آورد و افزون بر او، پدر و مادر و فرزندان آن دو را مى آمرزد.
درود فرستادن بر پيامبر و خاندانش
8 ـ امام علىّ عليه السّلام : هرگاه بنده از نمازش فارغ شود ، بر پيامبر درود فرستد و بهشت را از خداوند بخواهد و از آتش به خدا پناه ببرد و بخواهد كه حوريه هاى بهشتى را به همسريش درآورد.
تسبيحات حضرت زهرا عليها السّلام
9 ـ امام صادق عليه السّلام : كسى كه پس از نماز واجب در پى كار ديگر نارفته، تسبيحات حضرت فاطمه زهرا عليها السّلام را بگويد، خداوند او را مى آمرزد و بايد (تسبيحات را) با الله اكبر آغاز كند .
10 ـ تسبيحات فاطمه در هر روز و در پى هر نماز، نزد من محبوب تر از هزار ركعت نماز در هر روز است.
11 ـ ابودرداء: نزد پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله آمدم و گفتم: اى پيامبر خدا، ثروتمندان، دنيا و آخرت را بردند، نماز مى خوانيم و مى خوانند، روزه مى گيريم و مى گيرند، صدقه مى دهند و ما نمى دهيم. فرمود: آيا تو را به چيزى راهنمايى نكنم كه اگرانجام دهى هيچكس پيش از تو به آن پيشى نگرفته و هيچكس هم از اين پس، به تو نمى رسد جز كسى كه همچون تو كند؟ در پى هر نماز، سى و سه بار سبحان الله، سى و سه بار الحمد لله و سى و چهار بار الله اكبر مى گويى.
استغفار كردن
12 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : گناهان كسى كه در پى هر نماز سه بار استغفار كند و بگويد: «از خدايى كه جز او خدايى نيست و زنده و پاينده است ، آمرزش مى طلبم و به سويش باز مى گردم» آمرزيده مى شود.
13 ـ ثوبان : پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله هر گاه نمازش را به پايان مى برد، سه بار استغفار مى كرد و مى گفت: «خدايا تو سلام هستى و سلام از توست، مباركى اى شكوهمند گرامى ».
سجده شكر گذاردن
14 ـ امام صادق عليه السّلام : سجده شكر بر هر مسلمان واجب است، با آن نمازت را كامل مى كنى، پروردگارت را خشنود مى سازى و فرشتگان را به شگفتى مى آورى. همانا آنگاه كه بنده نماز خواند و سپس سجده شكر گزارد، پروردگار متعال، پرده از ميان او و فرشتگان بر مى گيرد و مى گويد: اى فرشتگان من، به بنده ام بنگريد كه با عبادتش به من تقرّب جست و پيمانم را به پايان برد . سپس براى من به خاطر شكر نعمتهايى كه به او بخشيده ام، سجده كرد . فرشتگانم ، چه چيزى براى اوست؟ پس فرشتگان مى گويند: اى پروردگار ما، رحمت تو. سپس پروردگار مى گويد: ديگر چه؟ و فرشتگان مى گويند: اى پروردگار ما، بهشت تو. پس پروردگار متعال مى گويد: ديگر چه؟ و فرشتگان مى گويند: اى پروردگار ما، حل مشكلاتش . پس پروردگار مى گويد: ديگر چه؟ و هيچ چيز از نيكيها نمى ماند ، جز اينكه فرشتگان مى گويند. سپس خداوند متعال مى گويد: اى فرشتگان من ديگر چه؟ و فرشتگان مى گويند: اى پروردگار ما، هيچ نمى دانيم. پس خداوند متعال مى گويد: از او قدردانى مى كنم همانگونه كه او مرا سپاس گزارد و با فضل و بخششم به او روى مى كنم و رحمتم را بدو نشان مى دهم.
15 ـ علىّ بن حسن بن علىّ بن فضّال از امام رضا عليه السّلام : سجده شكر گزاردن پس از نماز واجب در برابر توفيقى است كه خداوند ـ يادش بلند باد ـ به بنده داده تا واجبش را انجام دهد. و كمترين چيزى كه از گفتار در آن كفايت مى كند اين است كه سه مرتبه «شكراً لله» گفته شود.
گفتم: معناى اين گفته: «شكراً لله» چيست؟ فرمود: مى گويد: اين سجده از من است براى سپاسگزارى از خداوند كه مرا توفيق خدمت و انجام واجبش داد و شكر سبب افزونى است . پس اگر در نماز كوتاهى كرده با اين سجده، آن را كامل مى كند.
16 ـ طبرسى: محمّد بن عبدالله حميرى در نامه اى به امام مهدى (عج) از سجده شكر پس از نماز واجب پرسيد و اينگونه نوشت: برخى از ياران آن را بدعت مى دانند، آيا جايز است ، انسان اين سجده را پس از نماز واجب بگزارد؟ و اگر جايز است در نماز مغرب پس از خود نماز است يا پس از آنكه چهار ركعت نماز نافله مغرب را هم خواند؟
امام پاسخ داد: سجده شكر از لازمترين و ضرورى ترين سنّتها است و هيچكس آن را بدعت نخوانده، مگر كسى كه خود در پى بدعت گذارى در دين است. و اما روايتى كه سجده شكر پس از نماز مغرب و اختلاف در زمان انجام آن را مطرح مى كند كه آيا پس از سه ركعت مغرب يا پس از چهار ركعت نافله آن است، (پاسخش اين است) برترى دعا و تسبيح پس از نمازهاى واجب، بر دعا پس از نمازهاى نافله، مانند برترى خود نمازهاى واجب بر نافله است و سجده شكر، گونه اى دعا و تسبيح است. پس بهتر است، پس از نماز واجب باشد. گرچه انجامش پس از نمازهاى نافله نيز جايز است.
گونه برخاك نهادن
17 ـ امام صادق عليه السّلام : موسى بن عمران عليه السّلام هرگاه نماز مى گزارد، تا گونه راست و چپش را به زمين نمى چسباند ، در پى كار ديگرى نمى رفت .
18 ـ خداوند به موسى عليه السّلام وحى كرد كه اى موسى، آيا مى دانى از ميان آفريده هايم چرا تو را به هم صحبتى ام برگزيدم؟ گفت: اى پروردگار من، به چه سبب ؟ پس خداوند تبارك و تعالى به او وحى كرد كه اى موسى: من درون و برون بندگانم را وارسى كردم . پس هيچكس را نيافتم كه خود را براى من بيش از تو خوار سازد، اى موسى، تو هرگاه نماز مى گزارى، گونه ات را بر خاك ـ يا گفت : بر زمين ـ مى نهى.
______________________________
(1) مستدرك الوسايل اين حديث را از البلد الامين نقل كرده و حال آنكه در نسخه چاپى آن، موجود نيست، در نقل كنزالعمال نيز به جاى عبارت «از حوريه ها به همسريش ...» آمده است: «خداوند رضوان و آمرزشش را براى او واجب مى كند».

 


ادامه مطلب


[ چهارشنبه 8 اردیبهشت 1395  ] [ 5:29 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

آنچه شايسته نمازگزار نيست

نگهدارى بول و غائط
1 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : كسى از شما در حالى كه پيشابش را نگه داشته است ، به نماز نيايد.
2 ـ هرگاه نماز برپا مى شود و كسى از شما نياز به دستشويى دارد، نخست به آنجا برود.
3 ـ روا نيست مردى كه به خدا و روز آخرت ايمان دارد ، در حالى كه پيشابش را نگه داشته، نماز بخواند تا آنگاه كه خود را سبك كند.
4 ـ كسى كه در تنگناى پيشاب است، نماز نخواند.
5 ـ كسى از شما در آن حال كه بول و غائطش انبوه شده است، نماز نخواند.
6 ـ امام صادق عليه السّلام : براى «حاقن»، «حاقب» و «حاذق» نمازى نيست. «حاقن» كسى است كه بول خود را نگه داشته و «حاقب» كسى است كه غائطش را نگه داشته است...
نماز بدون پوشش روبرو[1]
7 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : نماز بدون پيش رو نهادن چيزى، جفا و بى وفايى است. كسى كه در بيابان نماز مى خواند بايد پيش رويش چيزى همچون دنباله جهاز شتر بنهد.
8 ـ هرگاه يكى از شما نماز مى خواند، رو به پوشش و نزديك به آن بخواند.
9 ـ هر يك از شما كه مى تواند كارى كند تا كسى ميان او و قبله اش فاصله نشود ، چنين كند.
10 ـ هرگاه يكى از شما ، در نماز به سمت پوششى مى ايستد، به آن نزديك گردد و گر نه شيطان از ميان او و آن پوشش مى گذرد[2].
11 ـ هر يك از شما در نماز، با خط كشى جلويش ، سنگ و يا هر چه يافت براى خود پوششى بسازد، اگر چه چيزى نماز مؤمن را قطع نمى كند.
12 ـ ابن ابى يعفور: از امام صادق عليه السّلام پرسيدم: آيا اگر چيزى از جلوى انسان بگذرد، نماز را قطع و باطل مى كند. فرمود: خير، چيزى نماز مؤمن را قطع نمى كند، ولى هر اندازه مى توانيد، (آن را) دور كنيد.
شكستن انگشتان
13 ـ امام صادق عليه السّلام : پيامبر در پشت خود صداى انگشتان كسى كه در نماز آن ها را مى فشرد شنيد، پس از آنكه نمازش را تمام كرد، حضرت فرمود: آگاه باشيد، نصيب او از نماز همان است.
14 ـ محمّد بن مسلم: از امام باقر عليه السّلام پرسيدم انسان در نماز به اين سو و آن سو توجه مى كند؟ فرمود: خير و انگشتانش را نيز نمى شكند.
بازى كردن
15 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله به علىّ عليه السّلام فرمود: اى علىّ ، خداوند جلّ جلاله بازى كردن در نماز را براى امّت من، نپسنديده است[3].
16 ـ همانا خداوند تبارك و تعالى شش خصلت را براى من نپسنديده و من نيز آن ها را براى جانشينان از نسلم و پيروانشان نپسنديده ام : بازى كردن در نماز ...[4].
17 ـ انس بن مالك: پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله مردى را ديد كه در نماز، سنگريزه ها را تكان مى دهد . پس از آنكه نمازش را تمام كرد، حضرت به آن مرد فرمود: نصيب تو از نماز همان است.
18 ـ امام علىّ عليه السّلام : مرد، در نماز با ريشش و آنچه او را از نمازش به خود مشغول مى دارد، بازى نمى كند.
23 / 5
به اين سو و آن سو روى گرداندن
19 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : در نمازتان به اين سو و آن سو روى نگردانيد ، كه چنين كسى نمازى ندارد.
20 ـ مبادا در نماز، به اين سو و آن سو روى گردانيد ، كه روى گرداندن در نماز، هلاكت است. اگر چاره اى نيست در نماز مستحب، و نه در واجب، انجام گيرد.
21 ـ در توضيح گفتار يحيى به بنى اسرائيل ـ : خداوند شما را به نماز فرمان داده است، پس هرگاه نماز مى خوانيد به اين سو و آن روى نگردانيد ، كه خدا در نماز رو به چهره بنده اش دارد تا آنگاه كه او روى گرداند.
22 ـ پيوسته خداى جلّ جلاله در نماز رو به بنده اش دارد ، تا آنگاه كه روى نگردانده است. پس اگر روى گرداند، خدا نيز روى مى گرداند.
23 ـ هيچگاه بنده در نمازش روى نمى گرداند ، جز اينكه پروردگارش به او مى گويد: اى فرزند آدم، به كجا رو مى كنى؟ من براى تو از آنچه بدان روى آورده اى، بهترم.
24 ـ هر كس در نماز از روى قصد به آن كه در چپ و راستش هست، پى ببرد، نمازى ندارد.
25 ـ امام علىّ عليه السّلام : روى گرداندن در نماز، ربودنى از شيطان است. پس مبادا در نماز به اين سو وآن سو روى گردانيد ، كه خداوند تبارك و تعالى، هنگام به نماز ايستادن بنده، به او روى مى آورد وآنگاه كه روى گرداند ، خداوند تبارك و تعالى مى گويد: اى فرزند آدم، از چه كسى روى مى گردانى؟ ـ تا سه بار ـ پس در بار چهارم خداوند از او روى مى گرداند[5].
26 ـ امام صادق عليه السّلام : هنگامى كه بنده نماز را آغاز مى كند، خداوند با روى كريمانه اش به او روى مى آورد و فرشته اى را بر او مى گمارد ، تا قرآن را كامل وتمام از لبش برچيند. پس اگر بنده از نمازش روى گرداند، خداوند نيز روى مى گرداند واو را به همان فرشته مى سپارد واگر در همه نمازش، به آن متوجه باشد، خداوند با روى كريمانه اش به او رو مى كند تا آنكه نمازش كامل وتمام بالا رود. واگر در آن دچار فراموشى يا غفلت گرديد يا سرگرم به چيزى جز نماز شد، از نمازش، همان اندازه بالا مى رود كه به خدا روى داشته است و به دل غافل هيچ چيز، بخشيده نمى شود.
27 ـ درباره گفته خداوند متعال: «پاكدلانه روى به دين داشته باش» ـ : در نماز بايست و به راست و چپ روى مگردان.
28 ـ ابن ابى جمهور : در روايت چنين آمده است: هرگاه بنده به نماز مى ايستد و كارهايى را در آن هنگام بر خود حرام مى گرداند، شيطانش نزد وى مى آيد و مى گويد: اين را به ياد آر ، آن را به ياد آر ، تا به آنجا مى رسد كه نمى داند چند ركعت خوانده است.
سستى كردن
«منافقان، با خدا نيرنگ مى كنند و حال آنكه او با آنان نيرنگ مى كند و چون به نماز ايستند، به سستى برخيزند، با مردم ريا مى كنند و خدا را جز اندكى ياد نمى كنند .»
«و هيچ چيز مانع پذيرفته شدن انفاقهاى آنان نشد ، جز اينكه به خدا و پيامبرش كفر ورزيدند وجز با سستى نماز به جاى نمى آورند وجز با كراهت انفاق نمى كنند».
29 ـ انس بن مالك: پيامبر داخل مسجد شد و با طنابى كشيده شده ميان دو ستون روبرو شد. فرمود: اين طناب براى چيست؟ گفتند: اين طناب زينب است، هرگاه سست مى شود بدان مى آويزد. پس پيامبر فرمود: نه، آن را باز كنيد. هر يك از شما تا آنگاه كه نشاط دارد، نماز بخواند و هنگامى كه سست شد بنشيند[6].
30 ـ امام علىّ عليه السّلام : سستى كردن انسان در نماز، از سستى ايمان است.
31 ـ امام باقر عليه السّلام : سست و خواب آلود و سنگين به نماز نايست كه اين ها از خوى منافقان است. همانا خداوند سبحان، مؤمنان را از ايستادن به نماز در حالت مستى ـ يعنى مستى خواب ـ باز داشته و در توصيف منافقان گفته است: «و چون به نماز ايستند، به سستى برخيزند، با مردم ريا مى كنند و خدا را جز اندكى ياد نمى كنند.»[7].
خميازه كشيدن
32 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : مبادا در نماز زياد خميازه بكشيد، كه صداى شيطان است. همانا خداوند عطسه را دوست وخميازه را در نماز ناپسند دارد[8].
33 ـ ابو امامه: پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله ، خميازه را در نماز ناپسند مى داشت .
34 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : هرگاه يكى از شما در نماز دچار خميازه شد، تا آنجا كه مى تواند آن را فرو خورد[9].
35 ـ امام علىّ عليه السّلام : هرگاه پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله در نماز دچار خميازه مى شد، با دست راستش جلوى آن را مى گرفت .
خواب آلود بودن
«اى ايمان آورندگان، در حال مستى به نماز نزديك نشويد ، تا آنگاه كه بدانيد چه مى گوييد».
36 ـ زيد شحّام: به امام صادق عليه السّلام عرض كردم: معناى گفته خداى جلّ جلاله در آيه «در حال مستى به نماز نزديك نشويد» چيست؟ فرمود: مستى خواب[10].
37 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : هرگاه يكى از شما در نمازش خواب آلود شد، آن را رها كند و بخوابد[11].
38 ـ امام علىّ عليه السّلام : هرگاه در نماز، خواب بر چشمت غلبه كرد، نماز را قطع كن و بخواب كه تو نمى دانى،
شايد بر ضد خودت دعا مى كنى.
39 ـ حلبى: از او عليه السّلام درباره گفته خدا پرسيدم: «اى ايمان آورندگان، در حال مستى به نماز نزديك نشويد تا آنگاه كه بدانيد چه مى گوييد». فرمود: در حال مستى به نماز نزديك نشويد ؛ يعنى مستى خواب. خداوند مى گويد: خواب آلود هستيد و اين شما را از اينكه بدانيد در ركوع و سجود و تكبيرتان چه مى گوييد، باز مى دارد، نه آنچنان كه بسيارى از مردم مى پندارند كه مؤمنان از شراب مست مى شوند و حال آنكه مؤمن چيز مست كننده نمى نوشد و مست نمى كند.
شتاب ورزيدن
40 ـ امام صادق عليه السّلام : هرگاه بنده به نماز ايستد و نمازش را مختصر كند ، خداوند تبارك و تعالى به فرشتگانش مى گويد: آيا به بنده من نمى نگريد؟ گويا برآوردن نيازهايش را به دست غير من مى بيند! آيا نمى داند كه برآوردن نيازهايش به دست من است؟
41 ـ به كسى كه گفت: (گاه) انسان نيازى دارد كه مى ترسد فوت شود، آيا نماز را مختصر كند؟ ـ : آيا نمى داند كه نيازش به هموست كه به سويش نماز مى گزارد؟
چشم بستن
42 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : هرگاه يكى از شما به نماز ايستاد، چشمانش را نبندد.
43 ـ امام علىّ عليه السّلام : همانا پيامبر از اينكه انسان در نماز چشمانش را ببندد، نهى كرد.
نماز خواندن در مكانهايى كه ذكرشان مى آيد
44 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : همه زمين مسجد است ، جز مقبره و حمام[12].
45 ـ شايسته نيست در اتاق چيزى باشد ، كه نمازگزار را مشغول دارد[13].
46 ـ سه كس هستند كه خداوند جلّ جلاله نگهدارى آنان را نپذيرفته است: .... كسى كه در ميان جاده نماز مى گزارد.
47 ـ ابن عمر: همانا پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله از نماز خواندن در هفت مكان، نهى كرد: در جايگاه زباله، قربانگاه، مقبره، ميان راه، در حمام، جاى باش شتران و پشت بام خانه خدا.
48 ـ عبدالله بن عطاء: امام باقر عليه السّلام حركت كرد و من نيز با ايشان روانه شدم ، تا اينكه به جايى ديگر رسيديم. به ايشان گفتم: نماز، فدايت شوم. فرمود: اينجا لانه مورچگان است، در آن نماز خوانده نمى شود به جايى ديگر رسيديم . همانگونه گفتم، فرمود: اينجا شوره زار است، در آن نماز خوانده نمى شود[14].
49 ـ امام صادق عليه السّلام : دَه مكان است كه در آن ها نماز خوانده نمى شود: گِل، آب، حمام، گورستان، راهى كه در آن رفت و آمد مى شود، لانه مورچگان، جاى باش شتران، راه آب، شوره زار و يخ و برف.
50 ـ در اتاقى كه شراب يا مست كننده ديگرى باشد، نماز خوانده نمى شود.
51 ـ در اتاقى كه در آن شراب يا مست كننده ديگرى هست، نماز نخوان ؛ زيرا فرشتگان داخل آن نمى شوند.
52 ـ معلّى بن خنيس: از امام صادق عليه السّلام درباره نماز بر روى جاده پرسيدم. فرمود: نه، از راه، دور شويد.
53 ـ محمّد بن فضيل[15]: امام رضا عليه السّلام فرمود: هر راهى كه بر آن گام گذاشته و رفت و آمد مى شود، بزرگراه باشد يا نباشد، نماز در آن شايسته نيست. گفتم: پس كجا نماز بگزارم؟ فرمود: در چپ و راست آن.
_______________________________
(1) منظور از پوشش دراينجا، لزوماً پرده و ديوار نيست، بلكه هر آنچه كه حريم و مرزى براى نمازگزار پديد آورد كافى است همچون عصا و سنگ و ...
(2) عبارت مسند ابن حنبل چنين است : «بدان نزديك گردد، [ تا ] شيطان نمازش را قطع نكند».
(3) در «كافى» و «امالى صدوق» متن روايت چنين است: «اى امت، خداوند بيست و چهار خصلت را براى شما نپسنديده و شما را از آن ها باز داشته است، بازى كردن در نماز ...».
(4) در «خصال» به جاى «من نيز آن ها را نپسنديده ام» آمده است: «وخدا براى آنان نيز نپسنديده است».
(5) در نقل «ثواب الأعمال» آغاز روايت نيامده است.
(6) در سنن ابى داود چنين آمده است: «پس پيامبر خدا فرمود: تا آنگاه كه توان دارد نماز بخواند و هرگاه ناتوان شد، بنشيند».
(7) در تفسير عياشى، فقط تا «مستى خواب» آمده است و گفته خداوند درباره منافقان را ندارد.
(8) در نقل جعفريات، حديث از «همانا خداوند» آغاز شده است و بخش نخست آن نيامده است.
(9) در مسند ابن حنبل به جاى عبارت «تا آنجا كه مى تواند آن را فرو خورد»، عبارت «پس دستش را بر دهانش بنهد» آمده است.
(10) در نقل فقيه دارد: «از جمله، مستى خواب».
(11) در نقل مسند ابن حنبل چنين آمده است: «پس رها كند و بخوابد تا آنگاه كه مى داند چه مى گويد» و در يك نقل مسند ابى يعلى آمده است: «پس رها كند، تا آنگاه كه مى فهمد چه مى گويد» و در نقل ديگرش آمده است: «پس رها كند، تا آنگاه كه مى داند چه مى كند».
(12) نقل مسند ابن حنبل چنين است: «همه زمين مسجد و پاك كننده است جز ...».
(13) در تاريخ كبير به جاى «مشغول دارد» «سرگرم سازد» آمده است .
(14) در نقل محاسن به جاى «نماز خوانده نمى شود ... نماز خوانده نمى شود» آمده است «نماز نمى خوانيم ... نماز نمى خوانيم».
(15) در نسخه اى از «كافى» كه در دسترس ماست «محمّد بن فضل» آمده است. اما با توجه به تحقيق آيت الله خويى ـ ره ـ در كتابش «معجم رجال الحديث» كه مى فرمايد: در نسخه قديمى كافى و شرح آن «مرآة العقول» و نيز نقل «تهذيب الاحكام»، محمّد بن فضيل آمده است ، آن را تصحيح كرديم.

 


ادامه مطلب


[ چهارشنبه 8 اردیبهشت 1395  ] [ 5:27 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]