كودك و مسجد

كودك و مسجد

63337395998526493971.jpg;

بچه را بايد در محيط مشوق نماز خواندن برد. اگر بچه به مسجد نرود ، اگر در جمع نباشد، نماز خواندن جمع را نبيند ، به اينكار تشويق نمي شود، چون اصلاََ حضور در جمع مشوق انسان است، آدم بزرگ هم وقتي خودش را در جمع اهل عبادت مي بيند ، روح عبادت بيشتري پيدامي كند، بچه كه بيشتر تحت تاثير است. بايد ما با بچه هاي خودمان برنامه مسجد رفتن را داشته باشيم تا بچه ها با مساجد و معابدآشنا بشوند. پس اين موضوع را نبايد فراموش كنيم كه وظيفه داريم نماز بخوانيم و وظيفه داريم كه خاندان خودمان را هم نماز خوان بكنيم بشكلي كه به نماز راغب و تشويق بشوند. فوائد وخاصيت نماز خواندن را براي بچه ها بگوئيم ، در حدودي كه مي توانيم فلسفه نماز خواندن را براي بچه ها بگوئيم . اولا براي خودتان در خانه يك مصلايي انتخاب كنيد ( مستحب است) يعني در خانه يك نقطه اي را انتخاب بكنيد كه جاي نمازتان باشد.يك محراب براي خودتان درست كنيد.
اگر مي توانيد يك اتاق را بعنوان مصلي همانطوريكه پيغمبر اكرم (ص) يك مصلي داشت. يك جانماز پاك هم داشته باشيد ، مسواك داشته باشيد ، تسبيحي براي ذكر گفتن داشته باشيد.

( گفتارهاي معنوي ) ص 66


ادامه مطلب


[ سه شنبه 7 اردیبهشت 1395  ] [ 6:24 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

احاديث پيامبر(ص) در خصوص نماز

1) معراج مؤمن
الصلوة ، معراج المؤمن
نماز، معراج مؤمن است. کشف الاسرار، ج 2، ص .676 سرالصلوة ، ص 7، اعتقادات مجلسي ، ص 29
2) نماز نور مؤمن
الصلوة نور المؤمن
نماز نور مؤمن است. شهاب الاخبار، ص .50 نهج الفصاحه ، ص 396
3) نشانه ايمان
الصلوة علم الايمان
علامت و نشانه ايمان نمازاست. شهاب الاخبار، ص 59
4) نماز ستون دين
الصلوة عماد دينکم
نماز، پايه و ستون دين شماست . ( ميزان الحکمه ، ج 5، ص 370 )
5) پرچم اسلام
الصلاة علم الاسلام
نماز، پرچم اسلام است ( کنز العمال ، ج 7، ص ,279 حديث 1887 )
6) نماز وسيله تقرب مؤمن
ان الصلوة قربان المؤمن
همانا نماز خواندن وسيله نزديکي مؤمن به خداست
کنز العمال ، حديث 18907
7) جايگاه نماز
موضع الصلوة من الدين کموضع الرأس من الجسد
جايگاه نماز در دين ، مانند جايگاه سر در بدن است. کنز العمال ، ج 7، حديث 18972
8) کليد نماز
الوضوء مفتاح الصلاة
وضو کليد و وسيله افتتاح نماز است (نهج الفصاحه ، حديث 1588 )
9) سجده بر خاک
جعلت لي الارض مسجدا و طهورا
همانا زمين براي من سجده گاه و پاک کننده قرار داده شده است. وسائل الشيعه ، ج 3،ص 593
10) نماز کامل با پرداخت زکات
لا تتم صلاة الا بزکوة
نماز کسي کامل نمي شود مگر با پرداخت زکات.
بحار الانوار، ج ,96 ص 29
11) قرائت قرآن در نماز
قراءة القران في الصلاة افضل من قراءة القران في غيرالصلاة
قرائت قرآن در نماز افضل است از غير نماز
مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 292
12) سوره حمد، عطيه الهي
اعطاني الله - عز و جل - فاتحة الکتاب
خداوند سوره حمد را به من عطا کرده است
امالي شيخ صدوق ، ص 117
13) رکوع و سجود ناقص
و لا صلاة لمن لا يتم رکوعها و سجودها
نمازگزاري که رکوع و سجودش را ناقص انجام دهد، آن نمازش ، نماز نيست
بحار الانوار، ج ,29 ص 198
14) طولاني کردن سجده
و اذا اردت ان يحشرک الله معي فاطل السجود بين يدي الله الواحد القهار
و اگر خواستي خداوند تو را با من محشورسازد، سجده در پيشگاه خداي يکتاي قهار را طولاني کن
بحار الانوار، ج ,85 ص 164
15) مقدمه نماز
و لکل شي ء انف و انف الصلاة التکبير
براي هرچيزي مقدمه اي است و مقدمه نماز، تکبير است
)وسائل الشيعه ، ج 3، ص 16(
16) خشوع زينت نماز
الخشوع زينة الصلاة
خشوع ، زينت و زيورنماز است
)بحار الانوار، ج ,77 ص 131 (
17) خشوع چيست
ما الخشوع ؟ قال : التواضع في الصلاة و ان يقبل العبد بقلبه کله علي ربه
از پيامبر اکرم (ص ) سؤال شد: خشوع چيست ؟ فرمود:فروتني و خاکساري درنماز و اين که بنده با تمام قلبش به سوي خدا برود
)بحار الانوار، ج ,84 ص 264 (
18) نماز و حضور قلب
ليس لک من صلاتک الا ما احضرت فيه قلبک
نيست براي تو از نماز، مگر قلب تو در حال نماز باشد
) بحار الانوار، ج ,84 ص 259(
19) چهار بخش نماز
بنيت الصلوة علي اربعة اسهم سهم منهااسباغ الوضوء، و سهم منها الرکوع وسهم منها السجود و سهم منها الخشوع
نماز برچهار بخش بنا شد:
1. گرفتن وضوي کامل
2. رکوع
3. سجود
4. خشوع
)مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 265(
20) حضور در عبادت
اعبد الله کأنک تراه فان کنت لا تراه فانه يراک
عبادت کن خداوند تعالي را، چنانچه گويا او را مي بيني ، و اگر تو اورانمي بيني او تو را مي بيند
( نهج الفصاحه ، ص .65 سر الصلوة ، ص .26 مکارم الاخلاق ، ص 459 )


ادامه مطلب


[ سه شنبه 7 اردیبهشت 1395  ] [ 6:23 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

جملات مخصوص براى اعلام وقت نماز‌


اذان، اسم مصدر باب تفعيل[1] يا اسمى است كه قائم‌مقام ايذان مى‌شود[2] و به‌معناى اعلام و به همين معنا در آيات 3 توبه/9; 27 حج/22، و 44 اعراف/7 به‌كار رفته است.
اذان در اصطلاح شرع، جملات مخصوصى است كه در مواردى، از‌جمله اعلام وقت نماز و به‌عنوان مقدّمه نماز*، تشريع شده است.[3] از نظر شيعه و برخى از اهل‌سنت، اين جملات به‌صورت وحى به‌وسيله جبرئيل بر پيامبر عرضه گشت;[4] امّا مشهور اهل‌سنّت، القاى فقرات اذان را در خواب به عبدالله‌بن‌زيد[5] يا برخى ديگر از صحابه[6] مى‌دانند.
فقرات اذان:
مشهور شيعه اذان را داراى 18 جمله مى‌دانند: اللّه اكبر 4 بار، اشهد ان لا اله الاّ اللّه، اشهد انّ محمّداً رسول‌اللّه، حىّ‌على‌الصّلاة، حىّ‌على الفلاح، حىّ على خيرالعمل، اللّه اكبر، لا‌إلـه إلاّ اللّه، هر كدام 2 بار.[7]مشهور اهل‌سنّت، با‌حذف حىّ على خيرالعمل و گفتن يك بار لا إلـه إلاّ‌اللّه در آخر اذان، آن را داراى 15 جمله مى‌دانند. آنان جمله «الصلوة خيرٌ مِن النوم» را در اذان صبح بعد از حىّ على الفلاح مى‌افزايند.[8]
عبارت «أشهد أنّ عليّاً ولىّ اللّه» گرچه از روزگارى كهن در ميان شيعه متداول بوده است و اكنون شعار آنان شمرده مى‌شود، نزد علماى شيعه جزئى از اذان محسوب نشده و فقط به استناد روايتى از حضرت صادق(عليه السلام)آن را مستحب دانسته‌اند و ذكر آن به قصد جزئيّت جايز نيست.[9] جمله «حىّ على خيرالعمل» نزد اماميه يكى از جملات اذان است كه در روايت معراج به آن تصريح شده است.[10] و بر پايه منابع روايى، اين فقره در زمان ابوبكر و عمر در اذان گفته مى‌شد و عمر با اين پندار كه اين جمله مردم را از هر كارى به‌سوى نماز مى‌كشاند و از جهاد باز‌مى‌دارد، دستور داد آن را از اذان حذف كنند[11] در مورد جمله «الصّلاة خيرٌ من النوم = نماز از خفتن بهتر است» اهل‌سنّت گفته‌اند: بلال* هنگام اذان، اين فقره را افزود و پيامبر(صلى الله عليه وآله) نيز تأييد كرد;[12]ولى اماميه معتقد‌است كه اين فقره در زمان پيامبر نبوده; بلكه در زمان عمر به اذان افزوده شده است[13] و در روايتى كه مالك در موطّأ نقل كرده نيز اين مطلب تأييد مى‌شود.[14]
قرآن كريم در دو آيه با واژه «ندا» و در يك‌آيه با دعا از اذان ياد‌كرده است:
1. آيه‌58 مائده/5 درباره كسانى است كه هنگام فراخوانى به نماز به‌وسيله اذان، نماز (يا اذان)[15] را مسخره مى‌كردند: «و‌اِذا نادَيتُم اِلَى الصَّلوةِ اتَّخَذوها هُزُوًا و لَعِبـًا‌...». فقيهان شيعه[17] و اهل‌سنت[16] گفته‌اند: مراد از ندا در اين آيه، اذان است و مشروعيت آن از آيه، استفاده مى‌شود. از پيوند اين آيه با آيه پيشين كه مى‌گويد: «يـاَيُّهَا الَّذينَ ءامَنوا لاتَتَّخِذوا الَّذينَ اتَّخَذوا دينَكُم هُزُوًا و لَعِبـًا مِنَ الَّذينَ اوتوا الكِتـبَ مِن قَبلِكُم و الكُفّارَ اَولِياءَ» (مائده/5، 57) استفاده مى‌شود كه به بازى گرفتن اذان و نماز در حقيقت مسخره كردن دين است و مؤمنان نبايد با افرادى كه چنين مى‌كنند، پيوند داشته باشند.
2. «اِذا نودىَ لِلصَّلوةِ مِن يَومِ الجُمُعَةِ فَاسعَوا اِلى ذِكرِ اللّهِ» (جمعه/62،9) مراد به ندا در اين آيه، اذان نماز* جمعه است.[18] برخى از فقيهان اهل‌سنت گفته‌اند: وجوب نماز‌جمعه مشروط به‌شنيدن اذان است; ولى بيش‌تر فقيهان، مخالف اين رأى هستند.[19] برخى[20] گفته‌اند: از اين‌كه در غير نماز‌جمعه فعل ندا به‌صورت جمع آمده (نادَيتُم إِلى الصَّلوة) و در نماز‌جمعه به‌صورت مفرد آمده (نودىَ لِلصَّلوةِ) به‌دست مى‌آيد كه براى نمازهاى يوميه، جايز است افراد مختلفى در يك شهر اذان گفته، در مكان‌هاى متعدّدى نماز اقامه شود; امّا در نماز جمعه همه مأمور به گفتن اذان و اقامه جمعه نيستند; بلكه مأمور به اين هستند كه هرگاه اذان نماز‌جمعه گفته‌شد، به‌سوى نماز بشتابند و نيز به‌دست مى‌آيد كه عهده‌دار ولايت در ميان مسلمانان، در‌صورت قدرت بر اقامه نماز جمعه، به اذان براى آن فرمان مى‌دهد. از آن‌جا كه واژه ندا به صداى خوش تفسير شده،[21] شايد به‌دست آيد كه بهتر است مؤذن صدايى رسا و خوش داشته باشد.
3. «و‌مَن اَحسَنُ قَولاً مِمَّن دَعا اِلَى اللّهِ و عَمِلَ صــلِحـًا= و كيست خوش گفتارتر از آن كس كه به‌سوى خدا خواند و كار نيك كند.» (فصلت 41/33) برخى از مفسران، شأن نزول آيه را اذان‌گويان دانسته‌اند;[22] بر اين اساس، اذان نيكوترين سخن و دعوت به‌سوى خدا خواهد بود; دعوتى كه با تكبير*، شهادت به يگانگى خدا و رسالت پيامبراسلام(صلى الله عليه وآله)، تشويق به نماز، فلاح و بهترين كردار انجام مى‌شود.
فخررازى از اين‌كه در اين آيه، اذان، نيكوتر از هر گفتارى شمرده شده، آن را واجب دانسته[23] و طبرسى از‌جمله «و‌عَمِلَ صــلِحـًا» استفاده كرده است كه دعوتگر به خدا، از‌جمله مؤذّنان بايد به دانش خود عمل كنند تا فرياد آنان بهتر بر دل‌ها نشيند و روان بدان آرامش يابد.[24]
_________________________
[1]. المصباح، ص‌10; مقاييس‌اللغه، ج1، ص‌77، «اذن».
[2]. لسان‌العرب، ج‌1، ص‌105، «اذن».
[3]. جواهرالكلام، ج‌9، ص‌2‌ـ‌3.
[4]. الكافى، ج‌1، ص‌302; الفقه الاسلامى، ج‌1، ص‌692.
[5]. السيرة النبويه، ج‌2، ص‌508.
[6]. همان، ص‌509; السيره الحلبيه، ج‌2، ص‌96.
[7]. الخلاف، ج‌1، ص‌278.
[8]. الفقه الاسلامى، ج‌1، ص‌701‌ـ‌702.
[9]. مستمسك العروه، ج‌5، ص‌544‌ـ‌545.
[10]. بحارالانوار، ج‌81‌، ص‌141.
[11]. همان، ص‌140.
[12]. السيره الحلبيه، ج‌2، ص‌97.
[13]. النص و الاجتهاد، ص‌193.
[14]. الموطأ، ج‌1، ص‌72.
[15]. التفسير الكبير، ج‌12، ص‌380.
[16]. كنزالعرفان، ج1، ص‌170.
[17]. الفقه الاسلامى، ج‌1، ص‌692‌.
[18]. الفقه الاسلامى، ج‌2، ص‌1283.
[19]. الفقه الاسلامى، ج‌2، ص‌1287‌ـ‌1288.
[20]. بحارالانوار، ج‌86، ص‌123.
[21]. لسان‌العرب، ج‌14، ص‌97، «ندى».
[22]. الكشاف، ج‌4، ص‌199; احكام‌القرآن، ج‌4، ص‌1662.
[23]. التفسير الكبير، ج‌27، ص‌125.
[24]. مجمع‌البيان، ج‌9، ص‌19.


ادامه مطلب


[ سه شنبه 7 اردیبهشت 1395  ] [ 6:18 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

اذان، نداي آسماني و ملكوتي

اذان، نداي آسماني و ملكوتي

63762022406164157589.jpg;

هر دولتي در هر عصر و زماني براي برانگيختن عواطف واحساسات ملت خود و دعوت آن ها به وظايف فردي واجتماعي از شعارهايي استفاده مي كند.
در اسلام براي اين دعوت از شعار ( اذان ) استفاده مي شود .اذان يك دعوت زنده است. انسان از لحظه اي كه صداي اذان به گوشش مي رسد ، گويي نماز را آغاز مي كند . اين ندا ، زمين و آسمان را به هم پيوند داده و تواضع مخلوق را با عظمت خالق در هم مي آميزد.
گواهي به وحدانيت خدا و رسالت پيامبر(ص ) اوج گيرد و با دعوت به رستگاري وعمل نيك فرود آيد. با كلمه الله شروع شود و با آن پايان پذيرد.
پس از هجرت رسول اكرم ( ص ) به مدينه ، مهاجر وانصار ، كم كم در اطراف پيامبر ( ص ) اجتماع كرده وحكومت اسلامي را برپا نمودند ، مسجد ساختند ونماز جماعت برپا نمودند و روز به روز بر عظمت و شكوه دين اسلام افزوده شد. بنابر اين مسلمانان نيازمند وسيله اي شدند تا مردم را هنگام نماز آگاه سازند. اذان بدين لحاظ اهميت يافت .
در حقيقت اذان يكي از ابزارهاي تبليغ است كه در دعوت به اسلام سهم مهمي دارد. اذان مشتمل است بر مسائلي مانند : تكبير ، توحيد ، شهادت به يگانگي و عظمت خداوند ، گواهي به رسالت پيامبر ( ص ) توصيه به نماز و رستگاري و بهترين اعمال و بالاخره با لا اله الا الله ( توحيد ) تمام مي شود. نكته قابل توجه ديگر در اذان ، تكرار جملات است و اين تكرار خود يكي از عوامل موثر در جلب توجه مخاطبين به اهميت موضوع است.نكته قابل توجه آنكه در هر حال همه مذاهب اسلامي ، اذان گفتن را مستحب موكد مي دانند به جز حنبلي ها كه مي گويند : واجب كفايي است .
اذان بر دو قسم مي باشد : اذان اعلام و اذان نماز
اذان اعلام بايد اول وقت گفته شود و اذان نماز ، متصل به آن ادا شود ، هرچند آخر وقت باشد.
مستحب است كه بعد از تولد كودك يا پيش از نام گذاري او ، در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفته شود تا به روح بلند او مطالب دل نشين القا شده و در نفس او بذر خداشناسي و توحيد پاشيده شود و در دوران كودكي و نوجواني با همان بذرها بزرگ شده وبا پاكيزگي كامل ، انساني مهذب به بار آيد.
اذان عبادتي است كه داراي ابعاد مختلفي بوده وجملات آن داراي آثار و فوايد تربيتي ، اجتماعي ، سياسي و فرهنگي است كه مهم ترين آن ها به شرح ذيل مي باشد :
1 - وقت نماز را براي بندگان تعيين مي كند.
2 - مفاهيم عالي اعتقادي را تعليم مي دهد
3 - مردم را به عبادت تشويق مي كند
4 - سبب ياد آوري آگاهان و بيداري غافلان است
5 - نداي اذان در برابر كافران و منافقان نقش كوبنده اي دارد و به قدري اثر بخش است كه آنها را عصباني كرده و به ياوه پردازي وادار مي كند و بي خردي آن ها را ثابت مي كند.
6 - مسلمانان را به وقت شناسي و نظم در كارها دعوت مي كند
7 - بيانگر اهميت نماز جمعه است
8 - انسان را خوش اخلاق مي كند
9 - زمينه را براي تربيت معنوي كودكان آماده مي كند
10 - اذان موجب غم زدايي است . غم و اندوه غالبا بر اثر از دست دادن يك چيز ، اضطراب و نگراني ، مشاهده صحنه هاي تاثر انگيز ، ارتكاب خطا و گناه و..پيش مي آيد.
11 - اگر اذان از روي ايمان و اخلاص گفته شود خداوند گناهان گوينده آن را مي بخشد .

سبطین

 


ادامه مطلب


[ سه شنبه 7 اردیبهشت 1395  ] [ 6:15 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]