نمازگزار سه خصلت دارد

نمازگزار سه خصلت دارد

05146914639130078100.jpg;


خصلت اول: وقتى نمازگزار به نماز ايستاد فرشتگان از آن جا تا دورنماى آسمان او را در بر مى‏گيرند و او در ميان صفوف فرشتگان مى‏باشد . اين چه نمازى است كه همه فرشتگان مامور حفظ انسان‏اند؟ از چه چيز؟ از وسوسه‏ها، تا شيطان و وهم از هيچ راهى حواس نمازگزار را به خود متوجه نكنند، چون شيطان در كمين است .
يك وقت مى‏گوييم فلان نماز صحيح است، همان نمازى كه وقتى تمام شد صورتش سياه است و به نمازگزار مى‏گويد: تو مرا ضايع كردى خدا تو را ضايع كند . و يك وقت هم صورتش سفيد است و روشن و مى‏گويد: تو مرا حفظ كردى خدا تو را حفظ كند . اگر نمازگزار به حضور خداى سبحان براى نماز ايستاد همه اطراف او را فرشتگان فرا مى‏گيرند كه مبادا شيطان گزندى به او برساند، چون شيطان در كمين نماز، و روزه است، و نشانى او كمين كارهاى خير است، در كنار كار خير مى‏نشيند و وسوسه مى‏كند . خودش گفت: «لاقعدن لهم صراطك المستقيم‏» . (1) من در كمين راه راست مى‏نشينم، كمين مى‏گيرم و نمى‏گذارم اينها بگذرند . هر جا كه مركز فساد و گناه است در تيول شيطان است . شيطان در نماز وسوسه مى‏كند، يك وقت انسان متوجه مى‏شود كه نمازش تمام شده است و مى‏گويد السلام عليكم و رحمة الله و بركاته .
يكى از عرفاى بزرگ سخنى دارد كه در كتاب اسرارالصلوة امام خمينى هم آمده است . آن عارف بزرگوار اسلامى مى‏گويد: كسى كه در نماز حواسش پيش غير خدا و پيش زندگى است او چگونه به خود اجازه مى‏دهد كه در پايان نماز بگويد السلام عليكم و رحمة الله، من شرمنده‏ام . سرش آن است كه نمازگزار با خدا مشغول مناجات است: المصلى يناجى ربه . پس با مردم نيست ، در جمع ديگران نيست، وقتى نمازش تمام شد و مناجاتش با خداى سبحان به پايان رسيد، از حضور خدا برمى‏گردد و در بين مردم قرار مى‏گيرد، و چون اولين بار است كه وارد جمع ديگران مى‏شود، مى‏گويد السلام عليكم . افرادى كه در مجمع و مجلسى در كنار يكديگر
نشسته‏اند هيچ كدام به يكديگر سلام نمى‏كنند، زيرا در حضور يكديگرند; كسى كه در آن جمع نيست و از جاى ديگر وارد مى‏شود سلام مى‏كند . سلام آخر نماز نه دعاست و نه ذكر است‏بلكه تحيت است . لذا اگر كسى در وسط نماز عمدا بگويد السلام عليكم نمازش باطل است; و اگر اشتباها گفت، دو سجده سهو دارد . سلام آخر نماز كلام آدمى است كه به عنوان تحيت و درود است; چون نمازگزار با خدايش مناجات مى‏كند و در بين مردم نيست، وقتى كه نمازش تمام شد و از مناجات خدا برگشت و زمينى شد و به جمع مردم پيوست‏به مردم سلام مى‏كند . لذا گفتند در نماز جماعت هنگام گفتن «السلام عليكم‏» امام به كدام قسمت نگاه كند و مامومين به كدام قسمت نگاه كنند . آن بزرگ عارف مى‏گويد: من در تعجبم كسى كه حواسش پيش زندگى است، او اصلا با خدا مناجات نكرده و از مردم جدا نشده است، چگونه به خود اجازه مى‏دهد كه بگويد السلام عليكم .
اميرالمؤمنين - سلام الله عليه - فرمود: «سلوني قبل ان تفقدوني فانى بطرق السماء اعلم مني بطرق الارض‏» . (2) هرچه مى‏خواهيد از من بپرسيد، من راه‏هاى آسمان را بهتر از راه‏هاى زمين مى‏دانم، اسرار غيبى را بهتر از احكام عالم شهادت مى‏دانم . كسى برخاست و عرض كرد: يا على، از آن جا كه شما ايستاده‏ايد تا عرش خداوند چقدر راه است . حضرت فرمودند: سؤالت چنان باشد كه مطلبى ياد بگيرى، غرضت تعنت نباشد; و اما اين كه سؤال كردى از اين جا كه من ايستاده‏ام تا عرش خدا چقدر فاصله است: «من موضع قدمي الى العرش ان يقول قائل مخلصا لااله الا الله‏» . اگر گوينده‏اى با اخلاص اين كلمه طيبه را بگويد تا به عرش خدا راه دارد . ضمير طاهر مؤمن عرش و فرش را طى مى‏كند چون: قلب المؤمن عرش الرحمن است . (3)
از امام صادق - عليه السلام - نقل شده است كه: «من قال لا اله الا الله مخلصا دخل الجنة و اخلاصه ان تحجزه لا اله الا الله عما حرم الله عزوجل‏» . (4) اخلاص اين كلمه آن است كه اين كلمه انسان را حاجز و حايل باشد و نگذارد انسان گناه كند، اين كلمه بين انسان و گناه ديوار محكم باشد . معناى اخلاص اين است . بنابراين همه فرشتگان با نمازگزاران هستند تا نمازگزار نمازش را به پايان برساند .
خصلت دوم: خيرات از چهره‏هاى آسمان مرتب بر سر نمازگزار فرود مى‏آيد تا نمازش را به پايان برساند .
خير چيست، و ما چه چيزى را خير مى‏دانيم؟ بعضى از عمرها بابركت است: داشتن رفيق خوب، استاد خوب، شاگرد خوب، فرزند صالح، اخلاص، جزء خيراتى است كه وسيله است تا انسان را به آن خير نهايى برساند .
خصلت ‏سوم: خداى سبحان فرشته‏اى را وكيل كرد كه به نمازگزار بگويد: تو اگر بدانى با چه كسى مناجات مى‏كنى هرگز دست از نماز برنمى‏دارى . لذا از معصوم - عليه السلام - در مناجات آمده است: «واذقنى حلاوة ذكرك; شيرينى يادت را به من بچشان .» ما چون نچشيديم نماز براى ما يك عادت است .
پس اگر خداوند در قرآن ملائكه را مكرم مى‏داند و مى‏فرمايد «بل عباد مكرمون‏» ، (5) و در روايات فرمود نمازگزاران در بهشت مكرم‏اند، براى آن است كه نمازگزار خوى فرشتگى پيدا كرده است، هرچه فرشتگان دارند او دارد . خدا فرشته را به اوصافى معرفى مى‏كند، سپس به ما مى‏فرمايد آن اوصاف را شما هم تحصيل كنيد . در سوره انبياء فرمود: فرشتگان كسانى‏اند كه: «لايسبقونه بالقول و هم بامره يعملون‏» . (6) فرشتگان هرگز جلو نمى‏افتند و تابع امر خدا هستند، سعى مى‏كنند برابر دستور خدا كار انجام دهند . آن گاه در سوره حجرات به مؤمنين مى‏فرمايد: «يا ايها الذين آمنوا لاتقدموا بين يدى الله و رسوله‏» . (7) مؤمنين! شما جلو نيفتيد، تابع دستور حق باشيد، يعنى همانند فرشته باشيد، فرشتگان تابع‏اند، شما هم تابع باشيد تا خوى فرشتگى در شما ايجاد شود، خود فرشته بشويد .
در ذيل آيه كريمه: «الحمد لله فاطر السموات والارض جاعل الملائكة رسلا اولى اجنحة مثنى و ثلاث يزيد فى الخلق ما يشاء ان الله على كل شى‏ء قدير» . (8) آمده است كه جعفر طيار - سلام الله عليه - وقتى دو دستش را در راه خدا داد، خداى سبحان به او دو بال مرحمت كرد كه يطير بهما مع الملائكة فى الجنة . (9) جعفرطيار با فرشتگان در بهشت است . اين محشور شدن با ملائكه است . هيچ لذتى بالاتر از اين نيست . اين گونه پاداش‏هاى غيبى به عنوان ظهور راز عبادت و اطاعت، به عنوان بروز روح عبادت‏اند كه انسان با فرشتگان محشور باشد . (10)

1) اعراف (7) آيه‏16 .
2) نهج البلاغه، خطبه 189; احتجاج، طبرسى; بحارالانوار، ج‏10، ص‏128 .
3) اين مضمون از حديث‏حارثة بن مالك در اصول كافى، ج‏1، باب حقيقة الايمان واليقين، استفاده مى‏شود .
4) توحيد، صدوق، حديث‏26 .
5) انبياء (21) آيه‏27 .
6) همان، آيه‏27 .
7) حجرات (49) آيه‏1 .
8) فاطر (35) آيه‏1 .
9) سفينة البحار، محدث قمى، ماده جعفر .
10) اين مقاله، ويراسته و تلخيص شده سه گفتار از حضرت آية‏الله استاد جوادى آملى است كه با عنوان «اسرار عبادت‏» القا شده است .


ادامه مطلب


[ دوشنبه 6 اردیبهشت 1395  ] [ 2:56 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

امام رضا (ع) سر وضو گرفتن و غسل و مسح اين است كه...

امام رضا (ع) سر وضو گرفتن و غسل و مسح اين است كه...

91324079883225417450.jpg;


مرحوم ابن بابويه نيز از امام هشتم نقل فرموده است كه امام رضا - سلام الله عليه - به يكى از شاگردانشان به نام محمد بن سنان مرقوم فرمود: «ان علة الوضوء التي من اجلها صار على العبد غسل الوجه و الذراعين و مسح الراس والقدمين . فلقيامه بين يدى الله تعالى و استقباله اياه بجوارحه الظاهرة و ملاقاته بها الكرام الكاتبين . فيغسل الوجه للسجود و الخضوع و يغسل اليدين ليقلبهما و يرغب بهما و يرهب و يتبتل و يمسح الراس والقدمين لانهما ظاهران مكشوفان يستقبل بهما كل حالاته و ليس فيهما من الخضوع والتبتل ما فى الوجه والذراعين‏» . (1)
فرمود: سر وضو گرفتن و غسل و مسح اين است كه انسان با اعضاى پاك متوجه خداوند سبحان گردد . آيا مى‏شود انسان با چشم گناه بكند و با همان چشم و صورت متوجه خداوند بشود؟ و اصولا اسرار الهى حقايقى است كه «لايمسه الا المطهرون‏» . (2) اگر حقيقت قرآن را جز افراد باطهارت نمى‏يابند، حقيقت اين عبادات را هم جز افراد پاك نمى‏يابند . آن گاه عبادت در كام انسان لذت پيدا مى‏كند و هيچ چيزى انسان را به خود مشغول نخواهد كرد .
در اين حديث‏شريف سخن از ملاقات خدا و استقبال فرشتگان است . انسان ملائكه را مى‏بيند، سخنان آنان را مى‏شنود . اين كه مى‏بينيم ما نماز مى‏خوانيم و چيزى از نورانيت احساس نمى‏كنيم براى آن است كه نماز را با آداب و اسرار آن نخوانديم . خاصيت نماز، در معرفت‏باطن آن است . اگر انسان با اين اسرار آشنا شد و آن گاه در راه خدا شربت‏شهادت نوشيد، خون او با ديگر خون‏ها يكسان نيست


1) من لايحضره الفقيه، ج‏1، باب‏12، حديث‏2 .
2) واقعه (56) آيه 79 .


ادامه مطلب


[ دوشنبه 6 اردیبهشت 1395  ] [ 2:30 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

اهداف شيطان از باز داشتن نماز

انّما يريد الشّيطان ان يوقع بينكم العداوةً و البغضاء في الخمر و الميسر و يصدّكم عن ذكر الله و عن الصّلوة فهل انتم منتهون.
شيطان مي خواهد در ميان شما به وسيله شراب و قمار عداوت ايجاد كند و شما را از ذكر خدا و از نماز باز دارد، آيا (با اين همه زيان و فساد و با اين نهي اكيد) خودداري خواهيدكرد؟. ( مائده ، 91)
در اين آيه اشاره به پاره اي از زيانهاي آشكار شراب و قمار پرداخته، نخست مي گويد: شيطان مي خواهد از طريق شراب و قمار در ميان شما تخم عداوت و دشمني بپاشد و از نماز و ذكر خدا باز دارد (انما يريد الشيطان...).
ـ در پايان اين آيه به عنوان يك استفهام تقريري، مي گويد: آيا شما خودداري خواهيد كرد (فهل انتم منتهون).
يعني پس از اين همه تأكيد باز جاي بهانه جويي يا شكّ و ترديد در مورد ترك اين دو گناه بزرگ باقي مانده است.[1]
در الميزان آمده:
جز اين نيست كه شيطان مي خواهد به وسيله شراب و قمار بين شما عداوت و خشم بيندازد و شما را از ذكر خدا و از نماز باز دارد.
شيطان از دعوت به اين گونه عمليات جز شرّ شما را نمي خواهد و لذا گفته اند رجس از عمليات شيطاني است.
ـ معني رجس بودن شراب و امثال آن اين است كه ساختن و يا مثلاً خوردن آن كار آدمي را به وسوسه هاي شيطاني و گمراهيش مي كشاند و بس، و حال آن كه از روايات زيادي استفاده مي شود كه شيطان خودش به صورت آدمي مجسم شده و طرز تهيّه شراب را به انسانها ياد داده است.[2]
ـ نماز را جداي از ذكر خدا اسم برده با اين كه نماز هم ذكر خداست. استفاده مي شود كه چون نماز فرد كامل از ذكر است خداي تعالي اهتمام بيشتري به امر آن دارد و در روايت صحيح از رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ وارد است كه فرمود:
نماز ستون دين است و همچنين در آيات بسيار زيادي از قرآن كريم به اين معني اشاره شده است، در سوره هاي (مؤمنون ، ـ اعراف ، 17 ـ معارج ، 22 ـ عنكبوت ، 45 ـ جمعه ، 9 و مريم ، 14).
ـ و اين كه در آيه مورد بحث ذكر را بر نماز مقدّم داشته براي اين بوده است كه تنها و تنها مقصود از دعوت الهي آن بوده است، آري ذكر خداست كه خمير مايه سعادت دنيا و آخرت و روح زنده هر پيكره ايست از عبادات.[3]
رجس بودن آن را به وسيله كلمه (إنّما) حصر نموده و فرموده (انما يريد الشيطان...) يعني اين عمليات جز اين نخواهد بود كه هر وقت واقع شوند، رجس و پليد و عمل شيطانند و شيطان هم جز اين كه به وسيله اين اعمال بين شما عداوت و بغضا بيندازد و شما را از نماز و ياد خدا غافل سازد غرض ديگري ندارد.
مفاسد عمومي آنها يعني عداوت و بغضاء انصراف از نماز و ذكر خدا است.[4]
ـ قمار بازي نتيجه اي جز كينه و عداوت ندارد.
شيطان مي خواهد از اين راه شما را از ياد خداوند باز دارد تا شكر نعمتهاي او را بجاي نياوريد.
و شيطان مي خواهد از اين راه شما را از نماز كه پايه محكم دين است غافل گرداند.
(فهل انتم منتهون) جمله سؤالي و معناي آن امر است يعني خدا را اطاعت كنيد و نهي او را زير پا نگذاريد.
بديهي است كه خداوند از اين افعال منع و مذّمت كرده هر گاه زشتي عملي ثابت باشد، سپس از مخاطب سؤال كنند كه (آيا ترك خواهي كرد) وظيفه او اقرار به ترك است گويي به او گفته مي شود.
ـ آيا بعد از آن كه زشتي اين كارها ثابت شده باز هم آنها را انجام مي دهي.
اين جمله براي منع از انجام كاري، رساتر است، يعني: نهي را اطاعت كنيد و شراب ننوشيد.
داستان آموزنده:
ابن عباس گويد: منظور سعد بن ابي وقاص و مردي از انصار است كه با يكديگر عهد برادري بسته بودند. مردي انصاري، سعد را به مهماني دعوت كرد و سفره طعام و شراب گستردند و چندان خوردند كه مست شدند. در اين وقت بر يكديگر فخر فروشي كردند و كار به جنگ و زد و خورد كشيد. مرد انصاري قطعه استخواني برداشت و چنان بر بيني سعد كوبيد كه بينيش را در هم شكست، خداوند متعال اين آيه را درباره آنان نازل كرد. يعني: شيطان مي خواهد شما را اغوا كند و به شراب خوردن وادارد تا عنان عقل را از كف شما بگيرد و به كارهايي وادارد كه در حال عادي انجام نمي دهيد.[5]
پيام آيه
1ـ شيطان وسايل بسياري دارد كه مي تواند براي ايجاد خصومت و دشمني و گمراهي افراد عالم و همچنين باز داشتن آنها از طريق هدايت و ايمان مورد استفاده قرار دهد.
2ـ تمام كارهاي بد و زشت و ناروا همه از تحريكات شيطان است چون از عاملين اصلي فساد و تباهكاري ها و باز دارنده خير و سعادت بشر است و نقشه هاي او در اين مسير از يك راه و دو راه نيست، گاهي مسايلي را طرح ريزي مي كند كه كمتر به فكرآدمي خطور مي كند.
شيطان براي رسيدن به مقاصد خود از وسايلي گمراه كننده استفاده مي كند.
حرام بودن آن وسايل گمراه كننده به خاطر آن است كه ميان شما كينه و دشمني ايجاد كند و شما را از ياد خداوند و نماز باز دارد.
اهداف شيطان در اين آيه يكي رابطه مردمي را بين انسانها و يكي رابطه الهي را با خدا قطع مي كند.
3ـ محبّت را تبديل به قهر مي كند.
4ـ تولي را تبري و تبري را تولي مي كند.
5ـ عمل شيطان سد راه بندگان خداست.
6ـ رابطه الهي، ذكر و نماز، نيايش و عبادت است.
7ـ همان طور كه شيطان براي اقامه نماز سدها مهيّا نموده ما هم براي اقامه نماز در جامعه زمينه ها و وسايل خوبي را مهيّا كنيم.
8ـ اگر در جامعه بين جوانان قمار بازي و غيره رواج پيدا كند همين مسأله باعث جدايي آنها از نماز مي شود.
9ـ تهاجم فرهنگي الآن در جامعه ما يك نوع عمل شيطاني بوده كه از افكار پليد آمريكا است و اگر در بين جوان رواج پيدا كند، معنوّيت از بين آنها رخت برمي بندد.
10ـ شراب مانع نماز است.
11ـ سستي در مقابل اين موانع انسان را از فيض با عظمت الهي باز داشته و از رحمت حضرت حق محروم مي سازد.
________________________________________
[1] . تفسبر نمونه، ج 5، ص 73.
[2] . الميزان، ج 6، ص 191.
[3] . الميزان، ج 6، ص 195.
[4] . الميزان، ج 6، ص 197.
[5] . مجمع البيان، ج 3، ص 369.

 برگرفته از کتاب مسجد در روایات و اخبار

 


ادامه مطلب


[ دوشنبه 6 اردیبهشت 1395  ] [ 6:22 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

مساجد، بازار آخرت و برترین مکان‌ها در زمین

مساجد، بازار آخرت و برترین مکان‌ها در زمین

http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2%D8%AC%D9%85%D8%A7%D8%B9%D8%AA/%D8%A7%D8%A8%D9%81%D8%A7%D8%A8%D9%81%D8%A7.jpg

همانگونه که بازار، محل خرید و فروش و مبادله کالاهاى دنیوى است، مسجد نیز محل کسب امور معنوى و اسبابى است که در سراى آخرت داراى کاربرد و تأثیر می‌باشد.

در حدیثى از رسول اکرم (ص) آمده است:«مساجد، بازارى از بازارهاى آخرت است. از کسانى که به آن وارد می‌شوند با معرفت پذیرایى می‌شود و هدیه آنان بهشت است.»

پس مؤمنین باید سعى کنند در هنگام رفتن به مساجد، بر دیگران پیشى بگیرند و به هنگام خروج، دیرتر از همه مسجد را ترک گویند و بالعکس اهل دنیا پیش از همه به بازار و پس از همه خارج شوند.

امام باقر (ع) از رسول اکرم نقل می‌کند: «رسول اکرم از جبرئیل سؤال کرد، کدام مکان‌ها نزد خداوند محبوب‌تر است؟ جبرئیل عرض کرد: مساجد و دوست داشتنی‌ترین اهل مسجد نیز کسى است که پیش از همه به مسجد داخل و پس از همه از مسجد خارج شود.

رسول خدا (ص) سؤال کرد: کدام مناطق نزد خدوند مبغوض‌ترین است؟ جبرئیل عرض کرد: بازارها و مبغوض‌ترین اهل آن نزد خداوند کسى است که قبل از همه به بازار رود و پس از همه از آن خارج شود».

پیامبر اکرم (ص) در جاى دیگرى می‌فرمایند: «اى ابوذر! خوشا به حال پرچم‌داران روز قیامت که پرچم‌ها را به دوش برگرفته و پیش از دیگران به بهشت وارد می‌شوند. آنان همان کسانى هستند که در سحرگاهان و دیگر اوقات در رفتن به مساجد بر دیگران پیشى می‌گیرند«.

 برگرفته از کتاب مسجد در روایات و اخبار

 


ادامه مطلب


[ دوشنبه 6 اردیبهشت 1395  ] [ 6:19 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]