بيش از 100 روش كه تو را براي نماز تهجد تشويق مي كند

1 . داشتن اخلاص در نماز شب.
2. احساس اينكه خداوند بلند مرتبه تو را براي نماز شب فرا مي خواند.
3. رسول الله صلي الله و عليه و سلم تو را براي نماز شب فرا مي خواند.
4. دانستن اينكه سلف صالح تا چه اندازه از نماز شب لذت مي بردند.
5. خوابيدن بر پهلوي راست.
6. فهميدن اينكه نماز شب سببي است براي بيرون راندن غفلت از قلب.
7. احساس اينكه خداوند تو را مي بيند و صدايت را مي شنود.
8. دانستن ميزان اهتمام رسول الله صلي الله و عليه و سلم به نماز شب.
9. تفكر در حالت نمازگذاران شب.
10. درخواست از خداوند براي اينكه نماز شب را برايت آسان بنمايد.
11. با وضوء و طهارت خوابيدن.
12. دانستن اينكه خداوند از كار كسي كه نماز شب را مي خواند چقدر خوشحال مي شود.
13. دانستن اينكه رسول الله صلي الله و عليه وسلم حتي در هنگام بيماري نيز نماز شب را ترك نفرمود.
14. دانستن ميزان اهتمام صحابه كرام رضي الله عنهم به نماز شب.
15. تعجيل در خوابيدن بعد از نماز عشاء.
16. دانستن اينكه نماز شب سبب به دست آوردن حور بهشتي درقيامت مي شود.
17. فهميدن اينكه خداوند بوسيله بنده اي كه نماز شب مي خواند بر فرشتگانش مباهات مي كند.
18. خوابيدن با نيت بيدار شدن براي نماز شب.
19. دانستن اينكه پيامبر اسلام صلي الله و عليه و سلم حتي در هنگام جهاد نيز نماز شب را ترك نمي فرمود.
20. دوري جستن از گناه و معصيت.
21. محافظت بر اذكار شرعي قبل از خواب.
22. دانستن ثواب عظيمي كه خداوند براي اهل نماز شب در نظر گرفته.
23. رسول صلي الله و عليه و سلم نماز شب را حتي در سفر نيز ترك نفرمود.
24. دانستن ميزان اهتمام زنان سلف نسبت به نماز شب.
25. درك اينكه افرادي كه به نماز شب مي ايستند چقدر اندك و غريبند.
26. دانستن اينكه نماز شب سببي براي خوش قلبي و گشادگي سينه مي باشد.
27. اجتناب از خوردن و نوشيدن زيادي .
28. دانستن اينكه رسول الله صلي الله و عليه و سلم ازواجش را براي نماز شب فرامي خواند.
29. دانستن ميزان حرص خلفا و امرا بر نماز شب.
30. احساس اينكه شيطان براي منع تو از نماز شب تلاش مي كند.
31. فهميدن اينكه نماز شب سببي است براي پيروزي بر دشمنان در هنگام جهاد.
32. نپوشاندن خود بوسيله لحافهاي فراوان هنگام خواب. (غير ضروري )
33. دانستن اينكه چگونه رسول الله صلي الله و عليه وسلم دخترانش را براي نماز شب تربيت مي نمود.
34. تأمل در مناجات اهل شب با پروردگارشان
35. فهميدن اينكه نماز شب سببي است براي نجات از آتش سوزان جهنم.
36. عدم افراط در خواب.
37. دانستن وصاياي گذشتگان در مورد نماز شب.
38. محاسبه نفس و توبيخ آن بخاطر ترك نماز شب.
39. دانستن اينكه رسول صلي الله و عليه وسلم ما را به سبقت گرفتن از يكديگر در نماز شب فرا خوانده است.
40. دانستن اينكه نماز شب سبب رسيدن به بهشت است.
41. مجاهده نفس و مجبور كردن آن براي نماز شب.
42. مداومت بر اذكارشرعي هنگام بيدار شدن از خواب.
43. دانستن اينكه نماز شب سبب تخفيف انتظار درهنگام برپايي قيامت مي باشد .
44. دانستن اينكه رسول صلي الله و عليه و سلم اصحابش را براي نماز شب بلند مي كرد.
45. دانستن ميزان حسرت و گريه سلف صالح به خاطر فوت نماز شب.
46. دانستن اينكه نماز شب سبب آمرزيده شدن گناهان مي شود.
47. تلاش براي خوردن روزي حلال
48. توصيه يكديگر به نماز شب.
49. دانستن اينكه سلف چگونه يكديگر را براي برپا داشتن نماز شب توصيه مي كردند.
50. دانستن اينكه شرف حقيقي مومن در نماز شب است.
51. دانستن ميزان تلاش علماء براي برپاداشتن نماز شب.
52. تربيت نفس بر بلند همتي و تعلق به امور متعالي .
53. درك اينكه نماز شب ارتباط با خداوند مي باشد.
54. به ياد آوردن بهشت و نعمتهايش.
55. زدن آب به صورت هنگام بيدار شدن براي نماز شب.
56. دانستن اينكه نماز شب سبب حسن الخاتمه (پايان نيكو) مي شود.
57. دانستن اينكه چگونه سلف نماز شب را بر همنشيني با همسران و فرزندانشان ترجيح مي دادند.( با رعايت حقوق آنها)
58. اتهام نفس به كوتاهي كردن در مورد نماز شب.
59. به ياد آوردن جهنم و عذاب و سختيهايش.
60. دانستن اينكه نماز شب سبب استجابت دعا مي شود.
61. مسواك زدن هنگام برخواستن براي نماز شب.
62. دانستن اينكه مداومت بر نماز شب سبب ترك گناهان مي شود.
63. اطلاع از اينكه زنان سلف چگونه همسرانشان را براي نماز شب بيدار مي كردند.
64. تنبيه نفس به خاطر ترك نماز شب.
65. دانستن اينكه نماز شب سبب استقامت در راه مي شود.
66. زهد در دنيا
67. برپاي نماز شب به صورت جماعت در بعضي از اوقات.
68. دوري از انجام لهو و زياد خنديدن.
69. دانستن اينكه سلف زندگي را دوست نداشتند مگر به خاطر نماز شب.
70. دانستن اينكه نماز شب سبب نائل شدن به محبت خداوند مي شود.
71. دلبستن به روز قيامت
72. فهميدن اينكه نماز شب سبب شادابي و درخشاني چهره مي شود.
73. كم كردن آرزوها و زياد كردن ياد مرگ.
74. دانستن اينكه نماز شب كمكي است براي انجام تكاليف سخت و بزرگ.
75. بيدار كردن همسر و فرزندان براي نماز.
76. دانستن اينكه نماز شب صاحبش را در روز قيامت شفاعت مي كند.
77. سلف حتي در لحظه سكرات هم به خاطر فوت نماز شب حسرت مي خوردند.
78. تربيت نفس بر مسابقه دادن در طاعات.
79. دانستن اينكه نماز شب از هر چيزي بيشتر بر مردم تاثير مي گذارد.
80. ياد آوري قبر و اهوال آن.
81. دانستن اينكه نماز شب سبب رحمت خداوند بر انسان مي شود.
82. مأموريت دادن به كسي كه تو را براي نمازشب بيدار نمايد.
83. سلف به هنگام فرا رسيدن شب شادمان مي شدند و هنگام فراقش اندوهگين.
84. مواظبت و مداومت بر نماز شب.
85. يادآوري قيامت و اهوال آن .
86. شروع نماز شب با دو ركعت سبك.. سلف نمازشب را براي خود تقسيم مي كردند.
87. دانستن اهميت دقايق شب و سحر.
88. دانستن اينكه نماز شب سبب از بين رفتن امراض بدن مي شود.
89. تدريج در اضافه كردن تعداد ركعات و طول قيام.
90. سلف حتي در زمان بيماري نيز بر نماز شب محافظت مي نمودند.
91. دانستن اينكه ملائكه به كسي كه نماز شب مي خواند گوش فرا مي دهند.
92. دانستن اينكه نماز شب نفس را براي بدست آوردن اخلاص تربيت مي كند.
93. سلف همسران و مادرانشان را براي نماز شب تربيت مي كردند.
94. دانستن اينكه نماز شب حتي در امتهاي پيشين نيز وجود داشته.
95. به كار بردن اموري كه خواب آلودگي را از شخص نمازگزار دور مي كند.
96. دانستن اينكه چگونه سلف فرزندانشان را براي برپايي نماز شب تربيت مي نمودند.
97. دانستن اينكه حيوانات خداوند را در حالي كه تو در خواب هستي تسبيح مي گويند.
98. دانستن اينكه نماز شب نفس را از آفات و امراض آن پاك مي كند.
99. دانستن اينكه سلف ميهمانان خويش را براي برپايي نماز شب تشويق مي نمودند.
100. تنوع در حالت نماز يعني اينكه گاهي به صورت ايستاده و گاهي به صورت نشسته باشد.
101. دانستن اينكه سلف چگونه شاگردانشان را براي نماز شب راهنمايي مي كردند.
102. دانستن اينكه نماز شب سبب توفيق و گشايش در فكر مي شود.
103. قضاء كردن نماز شب در روز هنگامي كه فوت شود.
104. حرص بر خواب قيلوله در روز.
105. دانستن فضيلت نماز در شب بر نماز روز. س

سبطین


ادامه مطلب


[ دوشنبه 6 اردیبهشت 1395  ] [ 5:45 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

بيم دادن از تباه كردن نماز

قرآن : «پس واى بر نمازگزاران . آنان كه از نمازشان غافلند.»
«آنگاه، پس از آنان جانشينانى به جاى ماندند كه نماز را تباه ساخته و از هوسها پيروى كردند، و به زودى (سزاى) گمراهىِ (خود) را خواهند ديد.»
1 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : امّت من چهار دسته اند: دسته اى نماز مى گزارند ولى در نمازشان غافلند، براى اينان «ويل» است و «ويل» نام طبقه اى از طبقات دوزخ است . خداوند متعال فرموده است: «پس واى بر نمازگزاران. آنان كه از نمازشان غافلند». و دسته اى گاه نماز مى خوانند و گاه نمى خوانند، براى اينان «غىّ» است و «غىّ» نام طبقه اى از طبقات دوزخ است. خداوند متعال گفته است: «آنگاه، پس از آنان جانشينانى به جاى ماندند كه نماز را تباه ساخته و از هوسها پيروى كردند، و به زودى (سزاى) گمراهىِ (خود) را خواهند ديد». و دسته اى هيچگاه نماز نمى خوانند، براى اينان «سقر» است و «سقر» نام طبقه اى از طبقات دوزخ است. خداوند متعال گفته است: «چه چيز شما را به سقر درآورد؟ گفتند از نمازگزاران نبوديم». و دسته اى هميشه نماز مى خوانند و در نمازشان نيز فروتنند. خداوند تبارك و تعالى گفته است: «بى گمان مؤمنان رستگار شدند. آنان كه در نمازشان فروتنند».
2 ـ محمّد بن فضيل: از عبد صالح (امام كاظم عليه السّلام ) درباره گفته خداى جلّ جلاله : «كسانى كه از نمازشان غافلند» پرسيدم ، فرمود: منظور تباه كردن است.
3 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : همواره، شيطان از انسانِ با ايمان، هراسان است تا هنگامى كه بر نمازهاى پنجگانه مواظبت ورزد . پس هرگاه آن ها را تباه كند بر او جرأت مى يابد و او را در گناهان بزرگ وارد مى كند.
4 ـ نمازتان را تباه مكنيد كه هر كس نمازش را تباه كند ، با قارون و هامان محشور مى شود و سزاوار است كه خداوند او را همراه با منافقان وارد آتش كند. پس واى بر كسى كه بر نمازش و انجام سنّت پيامبرش مواظبت نورزيده است.
5 ـ هيچ نمازگزارى نيست ، جز اينكه فرشته اى بر سمت راست او و فرشته اى بر سمت چپش قرار دارد . پس اگر نماز را تمام بياورد، آن را بالا مى برند و اگر تمام نياورده باشد، آن را به صورتش مى زنند.
6 ـ امام باقر عليه السّلام : پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله در مسجد نشسته بود كه مردى داخل شد و به نماز ايستاد ، ولى ركوع و سجودش را تمام به جا نياورد. پس حضرت فرمود: همچون نوك زدن كلاغ نوك زد (تند و شتابان) ، اگر اين مرد بميرد و نمازش اينگونه باشد بر غير آيين من مرده است.
7 ـ امام صادق عليه السّلام : علىّ بن ابيطالب عليه السّلام مردى را ديد كه در نمازش نوك مى زند (تند و شتابان خم مى شود و بر مى خيزد) پس گفت: چه مدت است اينگونه نماز مى خوانى؟ مرد گفت: از فلان زمان. پس حضرت فرمود: مثال تو نزد خداوند مثال نوك زدن كلاغ است. اگر تو مرده بودى بر غير دين ابوالقاسم محمّد صلّى الله عليه و آله مى مردى.
سپس علىّ عليه السّلام فرمود: دزدترين مردم كسى است،كه از نمازش مى دزدد.
8 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : كسى كه ركوع و سجودش را تمام به جا نمى آورد، نمازى ندارد[1].
9 ـ هر كس وضو و ركوع و سجودش را تمام به جا نياورد، نمازش ناقص است.
10 ـ ابو قتاده: پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله فرمود: بدترين دزد آن است كه از نمازش مى دزدد. گفتند: اى پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله ، چگونه از نمازش مى دزدد؟ فرمود: ركوع و سجودش را تمام به جا نمى آورد.
11 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : هرگاه يكى از شما نماز واجبش را بخواند ، ولى ركوع و سجود و تكبير و دعاى آن را، تمام به جا نياورد ، همچون بازرگانى است كه سود نمى برد تا اينكه تنها سرمايه اش باقى مى ماند.
12 ـ كسى كه نمازش را تمام به جا نمى آورد ، همچون زن باردارى است كه در نزديكى زاييدن، بچه اش مى افتد. پس نه بچه اى مانده و نه وى مادر شده است.
13 ـ از نشانه هاى نزديكى قيامت، تباه كردن نمازهاست.
14 ـ امام علىّ عليه السّلام ـ هنگامى كه از او نشانه هاى طغيان دجال پرسيده شد ـ فرمود : هنگامى كه مردم نماز را بميرانند و امانت را تباه كنند.
15 ـ امام صادق عليه السّلام : فرشته اى بر نماز گمارده شده است كه كار ديگرى غير از آن ندارد. پس هنگامى كه تمام مى شود آن را مى گيرد و بالا مى برد. پس اگر از پذيرفتنى ها باشد، پذيرفته مى شود و اگر از آن ها باشد كه پذيرفته نمى شود، به او گفته مى شود: آن را به بنده ام بازگردان. پس آن را پايين مى آورد تا به صورتش بزند. سپس مى گويد: افّ بر تو، همواره عمل تو مرا به زحمت مى اندازد.
________________________________________
(1) در نقل «المعجم الأوسط» آمده است: «نمازش پذيرفته نمى شود».


ادامه مطلب


[ دوشنبه 6 اردیبهشت 1395  ] [ 5:43 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

بيم دادن از سبك شمردن نماز

قرآن : «و هنگامى كه (با اذان، مردم را) به نماز مى خوانيد، آن را به مسخره و بازى مى گيرند، زيرا آنان مردمى نابخردند.»
1 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : به خدا سوگند، شفاعت من به كسى كه نماز را سبك بشمارد، نمى رسد و در كنار حوض (كوثر) نزد من نمى آيد.
2 ـ بيست خصلت فقر مى آورد: .... و سبك شمردن نماز .
3 ـ در پاسخ دخترش فاطمه كه پرسيده بود: اى پدر مردان و زنانى كه نمازشان را سبك مى شمرند چه (جزايى) دارند؟ ـ فرمود: اى فاطمه، هر كس ـ از مردان يا زنان ـ نمازش را سبك بشمرد ، خداوند او را به پانزده خصلت مبتلا مى كند: شش خصلت در دنيا، سه خصلت هنگام مرگش، سه خصلت در گورش و سه خصلت در قيامت هنگامى كه از گورش بيرون مى آيد. امّا آنچه در دنيا به او مى رسد: خداوند بركت را از عمرش بر مى دارد و نيز از روزيش ، سيماى صالحان را از چهره اش مى زدايد، به هر عملى كه انجام مى دهد پاداشى داده نمى شود، دعايش به آسمان نمى رود و ششم اينكه براى او در دعاى صالحان نصيبى نيست.
و امّا آنچه هنگام مرگش به او مى رسد: نخستين آن ها اين است كه خوار مى ميرد، دوم گرسنه مى ميرد و سوّم، تشنه مى ميرد، پس اگر از نهرهاى دنيا به او بنوشانند، سيراب نمى شود.
و امّا آنچه در گورش به او مى رسد: نخستين آن ها اين است كه خداوند فرشته اى مى گمارد تا او را در گورش آشفته سازد، دوّم اينكه گورش را بر او تنگ مى كند و سوّم اينكه گورش تاريك است.
و امّا آنچه روز قيامت هنگام بيرون آمدن از گورش به او مى رسد: نخستين آن ها اين است كه خداوند فرشته اى مى گمارد تا او را با صورت (روى زمين )بكشد در حالى كه مردم به او مى نگرند، دوّم اينكه بازخواست سختى مى شود و سوّم اينكه خداوند به او نمى نگرد و پاكش نمى سازد و عذابى دردناك دارد.
4 ـ امام باقر عليه السّلام : نمازت را سبك مشمار كه همانا پيامبر صلّى الله عليه و آله هنگام رحلتش فرمود: هر كس نماز را سبك بشمارد از من نيست[1].
5 ـ امام صادق عليه السّلام : به خدا سوگند بر شخص، پنجاه سال مى گذرد حال آن كه خداوند ، يك نماز از او نپذيرفته است. چه چيز از اين سخت تر است؟ به خدا سوگند، شما از همسايگان و همراهانتان كسانى را مى شناسيد كه اگر براى برخى از شما نماز گزارده بود، آن را به خاطر سبك شمردنش نمى پذيرفت. همانا خداى جلّ جلاله جز نيكو نمى پذيرد . پس چگونه آنچه را كه سبك شمرده شده بپذيرد؟
6 ـ ابوبصير: بر اُمّ حميده (همسر امام صادق) وارد گشتم تا او را به جهت رحلت ابو عبدالله امام صادق عليه السّلام تسليت دهم . پس او گريست و من نيز از گريه او گريستم . سپس گفت: اى ابو محمّد[2]، اگر ابو عبدالله عليه السّلام را هنگام مرگ مى ديدى، به شگفت مى آمدى؛ چشمانش را باز كرد و سپس فرمود: هر كس را ميان من و او پيوند خويشاوندى است، گرد آوريد.
(ام حميده) گفت: هيچكس را رها نكرديم مگر اينكه گرد آورديم. پس به آن ها نگريست، سپس فرمود: همانا شفاعت ما به سبك شمارنده نماز نمى رسد[3].
________________________________________
(1) در «علل الشرايع» در انتهاى حديث آمده است: «به خدا سوگند در كنار حوض (كوثر) نزدِ من نمى آيد» و در «الفقيه»، «عوالى اللآلى» چنين آمده است: «پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : هر كس نماز را سبك بشمارد، از من نيست، به خدا سوگند در كنار حوض (كوثر) نزد من نمى آيد».
(2) كنيه ديگر ابوبصير بوده است.
(3) در «الفقيه» تنها بخش پايانى روايت يعنى گفته امام صادق عليه السّلام «همانا شفاعت ما...» آمده است.


ادامه مطلب


[ دوشنبه 6 اردیبهشت 1395  ] [ 5:40 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

تعليم نماز و وضو

برخي گفته اند که: جبرئيل در روز دوم بعثت رسول خدا براي تعليم نماز و وضو، نازل شد (1).
يعقوبي مي نويسد: «نخستين نمازي که بر وي واجب گشت نماز ظهر بود، جبرئيل فرود آمد و وضو گرفتن را به او نشان داد و چنان که جبرئيل وضو گرفت رسول خدا هم وضو گرفت سپس نماز خواند تا به او نشان دهد که چگونه نماز خواند، پس رسول خدا نماز خواند.
به روايت بعضي: نخستين نمازي که رسول خدا خواند «صلوة وسطي» ، يعني همان نماز ظهر بود و آن روز هم جمعه بود، و سپس «خديجه» دختر «خويلد» رسيد و رسول خدا او را خبر داد.پس وضو گرفت و نماز خواند.آنگاه «علي بن أبي طالب» رسول خدا را ديد و آنچه را ديد انجام مي دهد انجام داد (2)
ابن اسحاق گويد: برخي دانايان ذکر کرده اند که: رسول خدا در موقع نماز به دره هاي مکه مي رفت و علي بن أبي طالب پنهان از پدرش أبي طالب، و از همه عموهايش و ديگر رجال قريش همراه وي مي رفت و نمازها را در ميان دره ها مي گزاردند و شب که مي شد بر مي گشتند، چندي بدين منوال گذشت تا روزي أبو طالب آن دو را در حال نماز ديد و پس از سؤال و جواب با رسول خدا، به علي گفت: پسر جان! اين چه ديني است که داري؟ گفت: اي پدر! من به خدا و رسولش ايمان آورده و او را در آنچه آورده تصديق کرده ام و همراه وي براي خدا نماز مي گزارم و از وي پيروي مي کنم، أبو طالب گفت: البته ترا جز به خير و صلاح دعوت نکرده است، پس همراه وي باش (سيرة النبي، ج 1، ص 265، تاريخ الامم و الملوک، ج 2، ص 58). .طبري مي نويسد: بعد از اقرار به توحيد و بيزاري از بت ها اول چيزي که از شرايع اسلام خداي عز و جل واجب کرد، نماز بود و از ابن عباس و زيد بن أرقم روايت مي کند که اول کسي که با رسول خدا نماز گزارد علي بود.و از جابر روايت مي کند که رسول خدا روز دوشنبه مبعوث شد، و علي روز سه شنبه نماز خواند.و از علي عليه السلام روايت مي کند که گفت: «منم بنده خدا و برادر رسول او، و منم صديق أکبر، نمي گويد اين را پس از من، مگر دروغگوي دروغپردازي، هفت سال پيش از مردم با رسول خدا نماز گزاردم» (تاريخ الامم و الملوک، ج 2، ص 53 ـ 56) .
________________________________________
1 ـ امتاع الاسماع، ص .15
2 ـ ر.ک: ترجمه تاريخ يعقوبي، ج 1، ص 378.سيرة النبي، ج 1، ص 263 ـ .264


ادامه مطلب


[ یک شنبه 5 اردیبهشت 1395  ] [ 8:44 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]