رفتار و اعمال نمازگزاران در جذب يا دفع ديگر افراد جامعه به نماز

رفتار و اعمال نمازگزاران در جذب يا دفع ديگر افراد جامعه به نماز
1.jpg
انسان، موجودي است اجتماعي كه به دليل برآورده شدن نيازهايش، در جامعه زندگي مي كند. هر يك از اعضاي اين جامعه داراي رفتار خاصي هستند و چون با يكديگر ارتباط دارند، نحوه رفتار هر يك از آن ها در شخصيت تلقي ديگران تأثير دارد. به عبارت ديگر، هر رفتاري كه در جامعه انساني انجام مي شود، بازتابي در نزد ديگران دارد كه بر اساس آن، شخصيت مورد نظر را مي شناسند. البته ممكن است قضاوت ديگران در مورد آن رفتار صحيح نباشد، ولي به هر حال اين تأثير متقابل وجود دارد و از بازتاب رفتار شخصي در جامعه انساني نمي توان دوري كرد. نكته ديگر آن است كه رفتار همه افراد جامعه در يك حد اثر گزار نيست، رفتار خواص جامعه و يا نمايندگان يك گروه يا كساني كه براي افكار عمومي شناخته شده هستند و جايگاه خاصي دارند، بر جامعه اثر بيشتري دارد.
با اين مقدّمه مي توان گفت: رفتار و اعمال نمازگزاران در جذب يا دفع ديگر افراد جامعه بسيار مؤثر است. اگر نمازگزاران حقوق اجتماعي را رعايت نكنند و با خود محوري حقوق ديگران را زيرپا بگذارند؛ براي ديگران احترام نگذارند؛ با ديگران به خوبي رفتار نكنند؛ در عمل به اصول ديني پاي بند نباشند، براي خود احترام كاذبي قايل شوند، مظاهر و جنبه هاي ظاهري دين را رعايت نكنند، بينش هاي افراطي و غلط سياسي داشته باشند، دين را به شكلي تفسير كنند كه ديگران آن ها را مرتجع و كوته نظر بخوانند، انعطاف پذير نباشند و تعصب باطل داشته باشند، به مال اندوزي بپردازند و به فقرا و نيازمندان كمك نكنند، جلوه هاي تمدن و پيشرفت مادي را مخالف دين بدانند و به جز خودشان همه را بي دين فرض كنند، در اين صورت ديگر نمي توان انتظار داشت ديگران به نماز تمايل پيدا كنند؛ زيرا آن ها از اين گونه رفتارها به اين نتيجه مي رسند كه اگر آثار نماز در افعال نمازگزاران، چنين باشد، در آن صورت چه تأثير مثبتي را مي توان از نمازگزاران انتظار داشت؟ هر چند برداشت غلط است، ولي افكار عمومي در چنين مواردي، اين گونه برداشت مي كنند و نمي توانند بين دين و ديندار فرق بگذارند. شايد به همين دليل است كه قرآن مجيد با نمازگزاراني كه با رفتارهاي ناشايست و غير انساني خود ساحت بندگي را آلوده مي كنند، آن گونه با شدّت برخورد مي كند و صلوة آن ها را به «صَلاتِهِمْ ساهُونَ» تعبير مي كند؛1 زيرا مرزبندي آن چه دين مي گويد با آنچه برخي از دين داران به نمايش مي گذارد، ضرورتي حياتي دارد.2
از اين رو در روايات مي خوانيم: «كُونوا دُعاة النّاسِ بِغَيرِ اَلْسِنَتِكُمبا اعمالتان راهنماي مردم باشيد» نمازگزاران با برخوردهاي صحيح خود مي توانند ديگران را به نماز دعوت كنند و آن ها را به سمت نماز سوق دهند.
پی نوشت ها:

ادامه مطلب


[ سه شنبه 11 خرداد 1395  ] [ 7:17 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

یك ششم آیات قرآن در رابطه با نماز است

  یك ششم آیات قرآن در رابطه با نماز است

1.jpg

قرآن كریم شش هزار و ۲۳۶ آیه دارد كه از این تعداد ۹۹۵ آیه یعنی یك ششم قرآن به نماز پرداخته است،  از این تعداد در ۹۰۰ آیه واژه‌های مرتبط با نماز آمده و در ۹۵ آیه دیگر به‌طور مستقیم به نماز پرداخته شده است.
در روایات زیادی از پیامبر اكرم(ص) و امامان معصوم(ع)، برای نماز آثاری در دنیا برشمرده شده است، نورانی شدن دل، استواری در دین، نجات انسان، چشم‌روشنی پیامبر اكرم(ص)، نگهداری از اسلام، نیكی ماندگار، پوشاندن خطا، كلید خوبی‌ها، چراغ قلب انسان، عامل رسیدن به درجات بالا، مانع حمله‌های شیطانی طعام الهی و ...، از جمله آثاری است كه برای نماز خواندن در دنیا برشمرده شده است.
هر یك از اركان نماز آثاری دارد به‌عنوان مثال؛ فرو نشاندن آتش خشم، حاجت خواستن با وضو و كفاره بودن وضو برای گناهان از جمله آثار وضو است.
نماز نیز دارای روح و جسم است، اظهار كرد: نماز بدون روح خسته كننده است و برای رفع این مسئله ما باید در نماز مخاطب داشته باشیم.
تندخوانی؛ یكی از عوامل زدگی از نماز
تندخوانی را یكی از عوامل زدگی از نماز دانست و افزود: این مسئله نیز یك راه حل دارد و آن این است كه هرگاه در نماز عجله كردی به یاد بیاور كه همه آنچه می‌خواهی بعد از نماز به آن برسی و انچه كه می‌ترسی از دستش بدهی، به دست همان كسی است كه مقابلش ایستاده‌ای.
خداوند در این رابطه در آیه ۵۹ سوره مباركه مریم می‌فرماید: «فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا».
از دلایل اهمیت نماز می‌توان به این موضوعات اشاره كرد كه حج با این همه عظمت در عمر یك بار واجب می‌شود، روزه در سال یك بار واجب است اما واجب است كه در طول روز پنج بار نماز بخوانیم.
گناه و معصیت، فراموشی مرگ، آرزوی زیاد، حب دنیا و غفلت از یاد خدا ازجمله عوامل ورود به فتنه هستند، اظهار كرد: توجه به مبداء، توجه به معاد، توجه به راه، توجه به راهنما و توجه به راهزن ازجمله عوامل خروج از فتنه هستند.جهل، تنبلی و ضعف عقیده ازجمله عوامل ترك نماز هستند.

مسعود دریس مدیر امور استان‌های ستاد اقامه نماز كشور

خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایكنا)


ادامه مطلب


[ سه شنبه 11 خرداد 1395  ] [ 6:58 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

توصيه مدرس به دخترش

توصيه مدرس به دخترش

57581098896263888927.jpg;

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

شهيد آية اللّه سيّد حسن مدرّس، نابغه جهاد و افشاگرى بر ضّد ظلم و ستم و قهرمان شجاعت و شهامت، در ماه رمضان 1356 هجرى قمرى در تبعيدگاه خود، كاشمر توسّط مزدوران رضاخان مسموم شد و به شهادت رسيد، در حالى كه حدود هفتاد سال داشت. قبر شريفش در كاشمر (از شهرهاى استان خراسان) مزار مسلمين است. گفتنى ها و حكايات در رابطه با اين مرد بزرگ بسيار است، از جمله اينكه در پشت صفحه اوّل قرآنى كه از او به يادگار مانده و در نزد نوه اش نگهدارى مىشود، به خطّ خود خطاب به دخترش چنين نوشته است.

«اى فاطمه بيگم، تو را به سه مطلب توصيه مىكنم:

1) خواندن نماز و قرآن

2) دعا در حق پدر و مادرت

3) قناعت كردن در زندگى.»(1)

(1). داستان دوستان، ج 4، ص 85.

منبع:چهل داستان در باره نماز و نماز گزاران (یدالله بهتاش)


ادامه مطلب


[ دوشنبه 10 خرداد 1395  ] [ 5:55 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

داستانى از مرحوم ملاعبّاس تربتى

داستانى از مرحوم ملاعبّاس تربتى

04958832953677146707.jpg;

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

يكى از فرزندان مرحوم آخوند ملا محمّد كاظم خراسانى بنام حاج ميرزا محمّد معروف به «آقازاده» مقيم مشهد بود و عالمى بسيار متعيّن و متنفّذ بود. مرحوم آقازاده كه در رتق و فتق امور وارد بود، نوكران متعدّدى داشت و هر كدام براى انجام كارى تعيين شده بودند. يكى از نوكرانش مردى بود به نام حاج على اكبر كه از همه مشتى تر بود و غالبا سلاح كمرى در زير لباس داشت و محاظ آقا بود. اين حاج على اكبر، براى من كه حسينعلى راشد فرزند مرحوم ملا عبّاس تربتى هستم، چنين نقل كرد:

در ايام زمستان براى سركشى به املاك آقا به نيشابور رفته بودم. در مراجعه به مشهد، در راه بين شريف آباد و مشهد(43)، برفگير شديم و در قهوه خانه حوض حاج مهدى مانديم. غير از ما جمعى ديگر نيز به قهوه خانه پناه آورده بودند. شب فرا رسيده بود كه اتومبيلى از طرف مشهد رسيد و چهار نفر از جوانان پولدار و خوشگذران مشهدى كه چهار خانم را با خود داشتند و نمى دانم به كجا مىخواستند بروند(؟!)، به سبب برف و تاريكى شب ناچار به همين قهوه خانه پناه آوردند. آمدن آنها در آن شب تاريك برفى در كوهستان، بزم عشرتى مجانى براى مسافران بوجود آورد. جوانان بطريهاى مشروب و خوراكيها را چيدند و زنها بعضى به خوانندگى و بعضى به رقص پرداختند.

در گرماگرم اين بساط، در قهوه خانه باز شد و مرحوم حاج آخوند(44) با سه چهار نفر كه از تربت قصد رفتن به مشهد را داشتند و مركبشان الاغ بود و از سنگينى برف و تاريكى شب امكان حركت برايشان نبود و ناگزير شده بودند كه به قهوه خانه پناه بياورند، وارد شدند. از صاحب قهوه خانه اجازه خواستند به آنها جايى بدهد و او گفت كه سكوى آن طرف خالى است.

من (حاج على اكبر) با مشاهده اين وضع هراسان شدم و گفتم نكند كه از جانب حاج آخوند نسبت به اينها تعرض بشود و يا از جانب آنها به آن مرد اهانتى بشود. به همين خاطر خود را آماده كردم كه اگر خواستند به حاج آخوند اهانت كنند در مقام دفاع برآيم؛ هر چه باداباد. لكن حاج آخوند، به حالتى كه نه كسى را مىبيند و نه چيزى را مىشنود به سوى آن سكو رفت و چون نماز مغرب و عشاء را نخوانده بودند از قهوه چى جهت قبله را پرسيدند. حاج آخوند به نماز ايستاد و همراهانش به وى اقتدا كردند. يكى اذان گفت و حاج آخوند اقامه گفت و وارد نماز شدند. من هم غنيمت دانستم، وضو گرفتم و اقتدا كردم. چند نفر ديگر از مسافران نيز از بزم عشرت رو برگرداندند و به صف جماعت پيوستند. قهوه چى نيز گفت غنيمت است، يك شب اقلا نمازى پشت سر حاج آخوند بخوانيم.

خلاصه، وقتى از نماز فارغ شديم، از جوانها و خانمها خبرى و اثرى نبود. بساط خود را جمع كرده و رفته بودند و نفهميدم در آن شب برفى به كجا رفتند.(1)

(1). فضيلتهاى فراموش شده، ص 127.

منبع:چهل داستان در باره نماز و نماز گزاران (یدالله بهتاش)


ادامه مطلب


[ دوشنبه 10 خرداد 1395  ] [ 5:50 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]