چون نماز صبح و مغرب را خواندی هفت بار بگو...

اصول کافی جلد 4 صفحه 304
ادامه مطلب
چهار گناهی که خدا سخت می بخشد

ببینید؛ خدا چند گناه را نمیبخشد:
۱- عمدا نماز نخواندن
۲- به ناحق آدم کشتن
۳- عقوق والدین
۴- آبرو بردن.
این گناهان اینقدر نحس هستند که صاحبانشان گاهی موفق به توبه نمیشوند.
پسر یکی از بزرگان علما که در زمان خودش استادالعلما بود، برای من تعریف میکرد: «به پدرم گفتم پدر تو دریای علم هستی. اگر بنا باشد یک نصیحت به منبکنی چه میگویی؟ میگفت پدرم سرش را انداخت پایین. بعد سرش را بالا آورد وگفت آبروی کسی را نبر!» الان در زمان ما هیئتیها، مسجدیها و مقدسها آبرو میبرند.
عزیز من اسلام میخواهد آبروی فرد حفظ شود. شما با این مشکل داری؟ دقت کنید که بعضیها با زبانشان میروند جهنم.
روایت داریم که میفرماید اغلب جهنمیها، جهنمی زبان هستند. فکر نکنید همهشراب میخورند و از دیوار مردم بالا میروند. یک مشت مومن مقدس را میآورند جهنم. ای آقا تو که همیشه هیأت بودی! مسجد بودی! بله. توی صفوف جماعت می نشینند آبرو میبرند.
امیرالمومنین به حارث همدانی میفرماید:
اگر هر چه را که میشنوی بگویی؛ دروغگو هستی.
گناهکار چند نوع است:
عدهای گناه میکنند، بعد ناراحت و پشیمان میشوند؛ سوزوگداز دارند؛ توبه میکنند و هرگز فکر نمیکنند که روزی این توبه را بشکنند؛ اما دوباره میشکنند. دوباره، سه باره، ده باره. در حدیث داریم که این اگر در تمام توبه شکستن ها سوز و گداز واقعی داشته باشد، در نهایت بر شیطان پیروز میشود.
ادامه مطلب
اثر نیک نماز
اثر نیک نماز
نمازجماعت با پیامبر صلّى اللّه علیه و آله برپا شده و یکى از مسلمانان مدینه نیز در آن شرکت کرده بود که در عین نماز خواندن گناه نیز مى کرد. این مطلب را به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله خبر دادند. آن حضرت فرمود: انّ صلوته تنهاه یوما یعنى قطعا نماز باعث مى شود که او روزى سرانجام از کارهاى ناشایست خود دست بردارد.
داستانهاى صاحبدلان ، ج 2، ص 220.
ادامه مطلب
نماز قیس بن سعد بن عباده
نماز قیس بن سعد بن عباده
جناب قیس ، از صحابه بزرگ و از اشراف عرب به حساب مى آمد. وى از رؤ سا، سیاستمداران ، جنگ آوران ، سخاوتمندان ، سخنرانیها، زاهدان و دانشمندان شمرده مى شد و از پایه هاى اصلى دین و استوانه مذهب بود. بعلاوه ، قیس رئیسطایفه خزرج و از خاندانهاى بزرگ این طایفه بود. خاندان او، هم در دوران جاهیلیت و هم در زمان اسلام داراى مجد و عظمت بودند.
قیس در مرتبه خوف از خداوند و شدّت بندگى و اطاعت نسبت به ذات پروردگار به جایى رسیده بود کهروزى به هنگام نماز، در سجده گاهش مارى نمایان شد، ولى او بى آنکه به این خطر توجهى داشته باشد یا ترسى به خود راه دهد، براى سجده خم شد و طورى فرود آمد که در پهلوى مار به سجده رفت . در این هنگام ، مار به دور گردن قیس پیچید. ولى او از نماز خود کوتاهى نکرد و چیزى از آن نکاست ، تا آنکه از نماز فارغ شد و مار را با دست خود از گردن جدا ساخت و به طرفى افکند.
*الغدیر، ج 4، صص 116 و 160.
ادامه مطلب