استغفار ملائکه برای هر کس که در راه رفتن به مسجد برای نماز جماعت بمیرد
استغفار ملائکه برای هر کس که در راه رفتن به مسجد برای نماز جماعت بمیرد
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:
ألا ومَن مَشى إلى مَسجِدٍ یَطلُبُ فیهِ الجَماعَةَ، کانَ لَهُ بِکُلِّ خُطوَةٍ سَبعونَ ألفَ حَسَنَةٍ، ویُرفَعُ لَهُ مِنَ الدَّرَجاتِ مِثلُ ذلِکَ.فَإِن ماتَ وهُوَ عَلى ذلِکَ، وَکَّلَ اللّهُ عز و جل بِهِ سَبعینَ ألفَ مَلَکٍ، یَعودونَهُ فی قَبرِهِ، ویُبَشِّرونَهُ ویُؤنِسونَهُ فی وَحدَتِهِ، ویَستَغفِرونَ لَهُ حَتّى یُبعَثَ.
آگاه باشید که هر کس براى شرکت در نماز جماعت، ره سپار مسجدى شود، براى هر قدمى، او را هفتاد هزار ثواب باشد، و همین اندازه، درجهاش بالا مىرود.و اگر در این حال بمیرد، خداوند عز و جل هفتاد هزار فرشته بر او مىگمارد که در قبرش به دیدار او بروند و پیوسته بشارتش بدهند و همدم تنهایى او باشند و برایش، آمرزش مىطلبند تا آن گاه که برانگیخته شود.
کتاب من لا یحضره الفقیه: ج 4 ص 17 ح 4968، الأمالی للصدوق: ص 517 ح 707، مکارم الأخلاق: ج 2 ص 317 ح 2655، بحار الأنوار: ج 88 ص 8 ح 11.
ادامه مطلب
حکم شرعی و اخلاقی ازدواج با بی نماز
ادامه مطلب
علت عدم توفیق نماز شب
علت عدم توفیق نماز شب
خدا : بنده ی من نماز شب بخوان و آن یازده رکعت است .
بنده : خدایا ! خسته ام ، نمی توانم .
خدا : بنده ی من ، دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخوان .
بنده : خدایا ! خسته ام برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم .
خدا : بنده ی من قبل از خواب این سه رکعت را بخوان .
بنده : خدایا ! سه رکعت زیاد است .
خدا : بنده ی من فقط یک رکعت نماز وتر بخوان .
بنده : خدایا ! امروز خیلی خسته ام ! آیا راه دیگری ندارد ؟
خدا : بنده من قبل از خواب وضو بگیر و رو به آسمان کن و بگو یا الله .
بنده : خدایا ! در رختخواب هستم اگر بلند شوم خواب از سرم می پرد !
خدا : بنده ی من همانجا که دراز کشیده ای تیمم کن و بگو یا الله .
بنده : خدایا ! هوا سرد است ! نمیتوانم دستانم را از زیر پتو در بیاورم .
خدا : بنده ی من در دلت بگو یا الله ما نماز شب برایت حساب میکنیم .
بنده اعتنایی نمی کند و می خوابد .
خدا : ملائکه ی من ! ببینید من آنقدر ساده گرفته ام اما او خوابیده است چیزی به اذان صبح نمانده ، او را بیدار کنید دلم برایش تنگ شده است امشب با من حرف نزده .
ملائکه : خداوندا ! دوباره او را بیدار کردیم ، اما باز خوابید .
خدا : ملائکه ی من در گوشش بگویید پروردگارت منتظر توست .
ملائکه : پروردگارا ! باز هم بیدار نمی شود !
خدا : اذان صبح را می گویند هنگام طلوع آفتاب است ای بنده ی من بیدار شو نماز صبحت قضا می شود خورشید از مشرق سر بر میآورد .
ملائکه : خداوندا ! نمی خواهی با او قهر کنی ؟
خدا : او جز من کسی را ندارد ... شاید توبه کرد ...
بنده ی من تو به هنگامی که به نماز می ایستی من آنچنان گوش فرا میدهم که انگار همین یک بنده را دارم و تو چنان غافلی که گویا صد ها خدا داری
ادامه مطلب