شب گذشته به زور چوب و در کوچه نازل شده است!

http://www.axgig.com/images/20577108747601085941.jpg

خطای امام جماعت 
 سه نفر به نام های علی ، ابراهیم و موسی مسجدی را بنا کردند . سپس شخصی را آوردند تا در آن مسجد نماز اقامه کند ؛ از قضا شیخ هر شب سوره « اعلی » را می خواند و وقتی به آیه ی « صحف ابراهیم و موسی .... » می رسید آن شخص که نامش علی بود ناراحت می شد که چرا امام جماعت نام او را نمی آورد . موضوع را با شیخ در میان گذاشت و گفت : یا شیخ ! در ساختن این مسجد ما هر سه با هم همکاری داشته ایم و حتی سهم من نسبت به آن دو بیشتر هم بوده ... ! شیخ گفت :خدا قبول کند و متوجه منظور او نشد . 
شب بعد وقتی دوباره اسمی از او به میان نیامد آن شخص عصبانی شد و بعد از تمام شدن نماز شیخ را به باد کتک گرفت و به او یادآوری کرد که باید اسم او را هم در نماز بیاورد ! 
امام جماعت بیچاره در نماز بعد ، سوره را اینطور خواند : « صحف ابراهیم ، مشت علی و موسی ... » بعد از نماز مردم به او اعتراض کردند و گفتند : آقا این آیه کی و کجا نازل شده؟
آقا گفت : شب گذشته به زور چوب و در کوچه نازل شده است .

منبع :بلاگ باقرالعلوم


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 8 مهر 1395  ] [ 11:24 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

خدا را شکر کنید که من به نیمی از آیه عمل می کنم!

http://www.axgig.com/images/73792018800870022071.jpg

عمل به قرآن 
مردی نماز نمی خواند . به او گفتند : چرا نماز نمی خوانی ؟ گفت : خداوند خودش در قرآن سوره نساء فرموده است : « لا تقربوا الصلاۀ » یعنی به نماز نزدیک نشوید . گفتند : انی قسمت نیمی از آیه نازل شده قرآن است چون در ادامه آیه آمده است : « و انتم سکاری » یعنی در حال مستی به نماز نزدیک نشوید ! بنابراین شما به نیمی از آیه عمل می کنی . آن مرد گفت : خدا را شکر  کنید که من به نیمی از آیه عمل می کنم چون بعضی ها اصلا به آیات قرآن عمل نمی کنند.

منبع: شبکه قنوت


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 8 مهر 1395  ] [ 11:10 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

مهر حقیر آورده ای و نکاح عظیم می طلبی؟

http://www.axgig.com/images/21866502878659106491.jpg

شخصی دو رکعت نماز در نهایت تعجیل می خواند. امام سجاد - علیه السلام به او نگاه می کردند. او بعد از نماز دست به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا چهار حورالعین و یک کاخ زرین در بهترین جای بهشت به من عطا فرما. امام فرمودند: مهر حقیر آورده ای و نکاح عظیم می طلبی؟

منبع : شبکه قنوت


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 8 مهر 1395  ] [ 11:00 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

به جرم گفتن اذان، 16 روز آب نخوردم

http://www.axgig.com/images/72807123503448611441.jpg
روزي  جوان هفده ساله ضعیف و نحیفي، موقع نماز صبح بلند شد و اذان گفت. ناگهان مأمور بعثی آمد و گفت: «چیه؟ اذان می‌گویی؟ بیا جلو»!
یکی از برادران اسدآبادی دید که اگر این مؤذن جوان ضعیف و نحیف، زیر شکنجه برود معلوم نیست سالم بیرون بیاید، پرید پشت پنجره و به نگهبان عراقی گفت: «چیه؟ من اذان گفتم نه او»....

ادامه مطلب


[ پنج شنبه 8 مهر 1395  ] [ 7:11 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]