عبادت به سجود و ركوع نيست
عبادت به سجود و ركوع نيست
قال الامام الصادق ـ عليه السّلام ـ : ليس العبادة هي السّجود و لا الرّكوع، انّما هي طاعة الرّجال، من أطاع المخلوق في معصية الخالق فقد عبده[1].
امام صادق ـ عليه السّلام ـ : عبادت به سجود و ركوع نيست بلكه فرمانبري از رجال است; هر كه فرمان آفريدهاي را كه مخالف فرمان آفريدگار است اطاعت كند بيگمان او را عبادت كرده است.
[1]. البحار: 72 / 94 / 6.
ادامه مطلب
باز لازم بود كه از او اطاعت كنند و نافرمانيش نكنند
باز لازم بود كه از او اطاعت كنند و نافرمانيش نكنند
قال الامام الرّضا ـ عليه السّلام ـ : لو لم يخوّف اللّه النّاس بجنّة و نار لكان الواجب أن يطيعوه و لا يعصوه; لتفضّله عليهم و احسانه اليهم و ما بدأهم به من انعامه الّذي ما استحقّوه[1].
امام رضا ـ عليه السّلام ـ : اگر خداوند مردم را به بهشت و دوزخي هم وعده و وعيد نميداد، باز لازم بود كه از او اطاعت كنند و نافرمانيش نكنند; زيرا به آنان تفضل و نيكي فرموده و نعمت هايش را در اختيارشان گذاشته است، بي آن كه (به سبب انجام عملي) استحقاق آن را داشته باشند.
[1]. عيوم أخبار الرّضا ـ عليه السّلام ـ : 2 / 180 / 4.
ادامه مطلب
براي چه خدا را عبادت ميكني؟
براي چه خدا را عبادت ميكني؟
قال الامام زين العابدين ـ عليه السّلام ـ : انّي أكره أن اعبد اللّه و لا غرض لي الاّ ثوابه. فأكون كالعبد الطّمع المطمّع، ان طمع عمل و الاّ لم يعمل، و أكره أن (لا) أعبده الاّ لخوف عقابه، فأكون كالعبد السّوء، ان لم يخف لم يعمل. قيل: فلم تعبده؟ قال: لما هو أهله بأياديه علي و انعامه[1].
امام سجاد ـ عليه السّلام ـ : من خوش ندارم كه خدا را عبادت كنم در حالي كه از اين كار غرضي جز پاداش او نداشته باشم; زيرا در اين صورت مانند بردهي طمعكار هستم كه اگر به چيزي چشم داشته باشد كار ميكند و گر نه كار نميكند; همچنين خوش ندارم كه خدا را جز به سبب ترس از كيفر او عبادت نكنم، چه در اين حال همچون بندهي نابكاري خواهم بود كه اگر نترسد كار نميكند. عرض شد: پس، براي چه خدا را عبادت ميكني؟ فرمود: زيرا او به سبب الطاف و نعمتهايش به من، سزاوار عبادت است.
[1]. البحار: 70 / 210 / 33.
ادامه مطلب