امام حسن (علیه السلام) و نماز

امام حسن (علیه السلام) و نماز

89388071621598837466.jpg;

در مناقب ابن شهر آشوب و روضة الواعظين روايت شده است كه امام حسن ـ عليه السّلام‌ ـ هر گاه وضو مي ساخت، بندهاي بدنش مي لرزيد، و رنگ مباركش زرد مي گشت سبب اين حال را از آن حضرات پرسيدند فرمود: سزاوار است بر كسي كه مي خواهد نزد ربّ العرش به بندگي بايستد آن كه رنگش زرد گردد و لرزه بر اندامش افتد. چون به مسجد مي رفت وقتي كه نزد در مي رسيد سر را به سوي آسمان بلند مي كرد، و مي گفت:«الهي ضيفك ببابك يا محسن قد اتيك المسيء فتجاوز عن قبيح ما عندي بجميل ما عندك يا كريم»، يعني: اي خداي من، اين مهمان تو است كه بدرگاه تو ايستاده، اي خداوند نيكوكار بنزد تو آمده بنده تبه كار، پس درگذر از كارهاي زشت و ناستوده من، به نيكيهاي خود اي كريم[1].
لباس نمازگزار در كلام امام مجتبي(عليه السّلام):
هر گاه امام حسن مجتبي ـ عليه السّلام ـ مي خواست نماز بخواند، زيباترين لباس خود را مي پوشيدند. شخصي پرسيد اي فرزند رسول خدا!! چرا زيباترين لباس خود را در نماز مي پوشي؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند:«انّ الله جميلٌ يحبُ الجمال، فاتجمّل لِربّي، و هو يقول:«خذوا زينتكم عند كلّ مسجد» فاحبّ ن البس اجود ثيابي»، يعني: خداوند زيبا است و زيبايي را دوست دارد، و به همين جهت من لباس زيبا براي راز و نياز با پروردگارم مي پوشم، كه او مي فرمايد: زينت خود را به هنگام رفتن به مسجد برگيريد[2]. پس به همين علّت دوست دارم، كه زيباترين لباسم را«هنگام نماز» بپوشم[3].

پی نوشت:

[1] . منتهي الآمال/ ج 1/ باب چهارم/ فصل دوم/ ص 161.
[2] . سوره اعراف(7)/ 31.
[3] . تفسير عيّاشي/ ج 2/ 14، طبق نقل از، بحارالانوار/ ج 83/ 175.

منبع: سایت اندیشه قم


ادامه مطلب


[ چهارشنبه 5 اسفند 1394  ] [ 2:12 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و نماز

حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و نماز

81208842702401398741.jpg;

در احوالات اين بانوي بزرگ اسلام آورده اند:«كانت فاطمة عليها السّلام تنهج في الصّلاة من خيفة الله تعالي[1].»،در احوالات اين بانوي بزرگ اسلام آورده اند:«كانت فاطمة عليها السّلام تنهج في الصّلاة من خيفة الله تعالي[1].»، يعني: فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ هنگام نماز از ترس خدا نفس نفس مي زد. و نيز از وجود مبارك پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ درباره ايشان نقل شده است:«قال النبّي ـ صلّي الله عليه و آله ـ في خبر طويل أخبر عما يقع من الظّلم علي اهل البيت عليهم السّلام، امّا ابنتي فاطمة فانّها سيّدة نساء العالمين من الاوّلين و الاخرين ـ الي ان قال ـ متي قامت في محرابها بين يدي ربّها جلّ جلاله، زهر نورها لملائكة السّماء كما يزهر نور الكواكب لأهل الارض و يقول الله عزّوجلّ لملائكته: يا ملائكتي انظروا الي أمتي فاطمة سيّدة امائي قائمة بين يدي، ترتعد فرائصها من خيفتي، و قد اقبلت بقلبها علي عبادتي، اشهدكم انّي قد أمنت شيعتها من النّار[2].»، يعني: وجود مبارك پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ در خبر طولاني كه در ضمن آن از ظلم و ستم به خاندان خود خبر مي دادند، فرمودند: امّا دخترم فاطمه ـ سلام الله عليها ـ سيده و خانم زنان جهان از اولين تا آخرين آنها است، تا اين كه فرمودند، هنگامي كه در محراب نمازش در مقابل پروردگارش مي ايستد، نوري براي ملائكه هاي آسمان مي درخشد، همان طوري كه نور ستارگان آسمان براي اهل زمين مي درخشد و خداوند عزّوجلّ به ملائكه هايش مي فرمايد: اي ملائكه هاي من نگاه كنيد، به كنيزم فاطمه(سلام الله عليها )، خانم كنيزان من، در حالي كه ايستاده است در مقابل من، بدنش از ترس من مي لرزد، و با حضور قلب به عبادت كردن من روي آورده است، شما را شاهد مي گيرم، كه من پيروان او را از آتش جهنّم در امان نگه مي دارم
دعاي حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ در نماز:
ابن بابويه به سَنَد معتبر از حضرت امام حسن ـ عليه السّلام ـ روايت كرده است كه آن حضرت فرمود: كه در شب جمعه مادرم فاطمه ـ عليها السّلام ـ در محراب خود ايستاده و مشغول بندگي حق تعالي گرديد، و پيوسته در ركوع و سجود و قيام و دعا بود، و تا صبح طالع شد، شنيدم كه پيوسته دعا مي كرد، از براي مؤمنين و مؤمنات، و ايشان را نام مي برد و دعا براي ايشان بسيار مي كرد، و از براي خود دعايي نمي كرد، پس گفتم اي مادر چرا از براي خود دعا نكردي، چنان كه از براي ديگران كردي، فرمود:«يا بنيّ الجار ثم الدّار»، يعني: اي پسر جان من، اوّل همسايه را بايد رسيد، و آخر خود را[3].

پی نوشت:

[1] . بحارالانوار/ ج 70/ 400، المحجّة البيضاء/ ج 1/351.
[2] . بحارالانوار/ ج 43/ 172، ميزان الحكمة/ ج 5/382.
[3] . منتهي الآمال/ ج 1/ باب دوم/ فصل دوم/ 97.

منبع: سایت اندیشه قم


ادامه مطلب


[ چهارشنبه 5 اسفند 1394  ] [ 2:06 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

امام علي (علیه السلام) و نماز

امام علي (علیه السلام) و نماز

http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2.jpg

در احوال سرور پارسايان حضرت علي ـ عليه السّلام ـ چنين آمده است كه:«كان علي ـ عليه السّلام ـ اذا قام الي الصلاة فقال وجّهت وجهي للّذي فطر السموات و الارض تغيّر لونه حتّي يعرف ذلك في وجهه»، آنگاه كه به نماز مي ايستاد اين آيه را تلاوت مي كرد: صورت خود را به سوي معبودي مي گردانم كه آسمانها و زمين را آفريد، رنگ چهره اش تغيير مي كرد، و اين تغيير كاملاً از چهره اش هويدا بود[1]. در روايتي چنين مي خوانيم: هرگاه مولاي متّقيان به نماز مي ايستد، چهره اش متغيّر مي شد، و بدن نازنيش به لرزه مي افتد، به حضرت عرض مي كردند: اين چه حالتي است اي اميرالمؤمنين؟ حضرت مي فرمودند:«جاء وقت امانة الله التي عرضها علي السّموات و الارض فأيين ان يحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان فلا ادري احسن اداء ما حملت ام لا[2]»، يعني هنگام امانت خداوند است، امانتي كه به آسمانها و زمين عرضه شد و آنان نپذيرفتند و در وحشت فرو رفتند، ولي انسان آن را پذيرفت و معلوم نيست كه نيكو اداء خواهد كرد يا خير.
به قول حافظ:
آسمان بار امانت نتوانست كشيد      قرعه فال به نام من ديوانه زدند
اين حالت قبل از نماز بود، در حين نماز خدا مي داند چگونه بود، فقط اين مقدار مي توان گفت كه نمازش يادآور نماز رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ بود. و درباره حضرت ـ عليه السّلام ـ آورده اند كه:«انّه كان اذا دخل الصّلاة كان كأنه بناء ثابت او عمود قائم لا يتحرّك و كان ربّما ركع او سجد فيقع الطّير عليه و لم يطق احد ان يحكي صلاة رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ الاّ عليّ بن ابيطالب و عليّ بن الحسين عليهم السّلام[3].». حضرت طوري بودند،كه وقتي داخل نماز مي شدند، گويا مثل يك بناء ثابت يا ستون ايستاده اي مي باشند، كه حركتي نمي كند و گاهگاهي ركوع يا سجده مي كردند، و اين هنگام پرنده بروي آن بزرگوار مي نشست، و كسي طاقت نداشت از نماز رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ تقليد كند، مگر علي بن ابيطالب و امام سجاد ـ عليه السّلام ـ و نيز درباره ايشان چنين نقل كرده اند كه:«ينسب الي مولانا اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ انّه وقع في رجله نصل فلم يمكن من اخراجه فقالت فاطمة ـ عليها السلام ـ : أخرجوه في حال صلاته فانّه لايحس بما يجري عليه حينئذ، فاَخْرَجَ و هو ـ عليه السّلام ـ في صلاته»، يعني: در پاي مباركش تير رفته بود، هر چه كردند، به جهت درد شديدي كه داشت، نتوانستند خارج كنند، تا آن كه به راهنمايي و توصيه همسر گرانقدرش سيّده نساء عالمين، حضرت فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ هنگامي كه به نماز مشغول شدند، تير را از پا بيرون كشيدند، و امام متوجه نشدند[4].

پی نوشت:

[1] . فلاح السائل / 101، بحارالانوار،/ ج 84/ 366، ميزان الحكمة/ ج 5/ 381.
[2] . بحارالانوار/ ج 84/ 248، اسرار الصلوة ملكي تبريزي/ 11
8، تفسير صافي/ ج 2/ 370.
[3] . ميزان الحكمة/ ج 5/ 382.
[4] . المحجّة البيضاء/ ج 1/ 397 و 398.

منبع: سایت اندیشه قم


ادامه مطلب


[ چهارشنبه 5 اسفند 1394  ] [ 2:05 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و نماز

پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و نماز

http://file.tebyan.net/a433b6090c/1031712f2.jpg

پيامبر بزرگوار اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ به حق، بنده حقيقي حضرت حقّ است، و به اين معنا هر روز در پنج نوبت شهادت مي دهيم«و اشهد ان محمّداً عبده و رسوله»، يعني: گواهي مي دهيم كه حضرت محمّد ـ صلّي الله عليه و آله ـ بنده و فرستاده اوست. حضرتش گوي سبقت را در اين وادي بر همگان و از همگان ربوده و در اين معني و ديگر معاني الگو و اسوه مي باشد، كه:«لقدكان لكم في رسولِ اللهِ اسوةٌحسنةٌ.[1]»، يعني: هر آنچه وجود رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ براي شما الگوي نيكويي مي باشد. در احوالش چنين نقل كرده اند:«كان النّبي ـ صلّي الله عليه و آله ـ اذا قام الي الصلوة يربد وجهه خوفاً من الله تعالي و كان لصدره اولجوفه أزيز كأزيز المرجل»، يعني: پيامبر خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ هر گاه كه به نماز مي ايستادند چهره اش به جهت خوف از خداوند تغيير مي كرد، و صدايي همچون جوشش ديگ از درون حضرت شنيده مي شد.[2] عايشه همسر پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي گويد: شبي حضرت از رختخواب برخاست و مشغول مناجات شد تا نزديك صبح عبادت كرد و پس از آن گريه هاي سختي سر داد، به حضرت عرض كردم: چرا خودت را به زحمت مي افكني در حالي كه خداوند، گناهان گذشته و آينده تو را بخشيده است؟ فرمودند: اي عايشه! آيا به پاس اين همه نعمت بنده شكرگذاري نباشم.[3] در ابتداي وحي آنقدر بر پنجه پا به عبادت ايستاد تا پاي مباركش ورم كرد و آيه نازل شد:«طه(1) ما انزلنا عليك القرآن لتشقي(2).[4]»، يعني ما قرآن را بر تو نازل نكرديم كه خود را به سختي بيفكني. و نيز روايت شده است:«كان اذا قام الي الصلوة كأنّه ثوب ملقي»، يعني: وجود مبارك پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ هرگاه به نماز مي ايستاد، گويا جامه اي پهن شده به روي زمين بود.[5]
علاّمه مجلسي در«حيوة القلوب» مي نويسد: پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ وقتي شب مي خواست بخوابد، آب وضو را نزديك سر خود مي گذاشت و سر آب را مي پوشاند و مسواك را زير فراش خود قرار مي داد، و قدري مي خوابيد و چون بيدار مي شد، نظر به اطراف آسمان مي كرد، و آيات آخر سوره آل عمران را تلاوت مي فرمود، سپس مسواك مي كرد و وضو مي گرفت، و چهار ركعت نماز مي خواند، و ركوع و سجود را به قدري طول مي داد كه گويا سر از ركوع بر نخواهد داشت، و همچنين سجود را طول مي داد، و به رختخواب برمي گشت، و قدري مي خوابيد، سپس بيدار شده و باز نظر به آسمان مي كرد، و آيات را مي خواند و مسواك مي كرد، و وضو مي گرفت و به همان طريق چهار ركعت نماز خوانده و باز به رختخواب برمي گشت و قدري مي خوابيد و باز برمي خواست، و به همان آداب عمل مي كرد .و نماز وتر و نافله صبح را مي خواند و سپس به مسجد براي اداي نماز صبح مي رفت.[6]
استمداد از نماز در رفع مشكلات زندگي:
«و عن حذيفة قال: كان رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ اذا حزبه امر فزع الي الصّلاة»، يعني: حذيفه گويد: شيوه رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ چنان بود كه چون مشكلي براي او پيش مي آمد، به نماز پناه مي برد، و از آن استعانت مي جست.[7] «و عن النبّي ـ صلّي الله عليه و آله‌ ـ قال: كانوا يعني الانبياء يفزعون اذا فزعوا الي الصّلاة»، از رسول خدا ـ صلّي الله عليه و اله ـ روايت شده كه فرمودند: پيامبران خدا چنان بودند كه چون دچار نگراني مي شدند به نماز پناه مي بردند[8].«و عن الذين الدّرداء قال: كان رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ اذا كانت ليلة ريح كان مفزعه الي المسجد حتّي يسكن، و اذا حدث في السّماء حدث من كسوف شمس او قمر كان مفزعه الي الصّلاة»، يعني: ابو درداء گويد: رسم رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ چنان بود كه چون شبي باد سهمگيني مي آمد به مسجد پناه مي برد، تا آرام گيرد، و چون در آسمان كسوف و خسوفي اتّفاق مي افتد به نماز پناه مي برد.[9]
در احوالات اصحاب رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ و بزرگان نيز مي نويسند كه: در سختي ها و مشكلات و مصائب به نماز پناه مي بردند، و از آن استمداد مي جستند كه از باب نمونه به اين روايت توجّه كنيد. از ابن عبّاس روايت شده كه در مسيري مي رفت كه خبر مرگ فرزندش را به او دادند[10]. در اين وقت او از مركب پياده شد و به كناري رفت و دو ركعت نماز به جاي آورد و بازگشت و آنگاه گفت: ما همان كاري را كه خدا به ما دستور داده بود انجام داديم كه مي فرمايد:«و استعينوا بالصبر و الصّلاة ...[11].»

پی نوشت:

[1] . سوره احزاب (33)/ 21.
[2] . فلاح السائل/161، بحارالانوار/ ج 84/ 248.
[3] . مشكاة الانوار/ 35، بحارالانوار/ ج 84/ 262.
[4] . سوره طه(20)/1 و2.
[5] . فلاح السائل/161، بحارالانوار/ ج84/248.
[6] . نقل از كتاب ارزش و اهمّيّت نماز به زبان ساده، 45 و 46.
[7] . تفسير الدّر المنثور/ ج 1/ 67.
[8] . همان مأخذ.
[9] . همان مأخذ.
[10] . در روايت ديگري دارد كه خبر مرگ برادرش«قثّم» را به او دادند.
[11] . تفسير الدّر المنثور/ ج1/ 67.

منبع: سایت اندیشه قم


ادامه مطلب


[ چهارشنبه 5 اسفند 1394  ] [ 2:02 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]